رشد هیجانی و عاطفی در نوجوان

هیجانهای فرد با دو عالم خارجی و داخلی وی بستگی زیادی دارد و با تغییر آنها چگونگی هیجان ها و تعبیر از آنها نیز گوناگون می شود. به عبارت دیگر، واکنش های هیجانی و عاطفی فرد با دگرگونی مراحل رشدش تغییر می یابند. در
شنبه، 28 دی 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رشد هیجانی و عاطفی در نوجوان
رشد هیجانی و عاطفی در نوجوان

 

نویسنده: علی اکبر شعاری نژاد




 

هیجانهای فرد با دو عالم خارجی و داخلی وی بستگی زیادی دارد و با تغییر آنها چگونگی هیجان ها و تعبیر از آنها نیز گوناگون می شود. به عبارت دیگر، واکنش های هیجانی و عاطفی فرد با دگرگونی مراحل رشدش تغییر می یابند. در قسمت های پیش به شرح چگونگی رشد هیجانها و عواطف در مراحل کودکی (از تولد تا 12 و 13 سالگی) پرداختیم و اینک به مطالعه آنها در دوران نوجوانی می پردازیم.

خصایص هیجانها و عواطف نوجوان

یکی از روان پزشکان سالهای بین 12-18 را سن «ناآرام» (not quite) خوانده است زیرا افراد در این مرحله نه کودکند، نه کاملاً بزرگسال و نه کاملاً از خود مطمئن هستند. هیجانها و عواطف نوجوان غالباً با خصایص زیر از هیجانهای کودک مشخص می شوند:

1. شدت

هیجانها و عواطف نوجوان به صورت شدید ظاهر می شوند.

2. سرعت

نوجوان از محرکهای هیجانی به سرعت متأثر می شود و علت آن تأثر سریع، پیدایش اختلال در تعادل غدد داخلی و تغییر گرایش او نسبت به محیط است. در نتیجه، امورش متوقف شده، راه و روشهای قدیمی او بسته می شوند. به همین سبب، دیگر او آن اطمینان خاطر دوران کودکی را ندارد و همینکه رفتاری از رفتارهایش مورد انتقاد دیگران قرار گیرد ناراحت می شود، در پنهانی یا آشکار اشک می ریزد و غمگین و متأسف می شود. همچنین، هرگاه بخواهد به همکلاسان خود سخنرانی کند یا مأمور خواندن مقاله ای در مدرسه می شود احساس دلتنگی و ناراحتی می کند.

3. افسردگی

گاهی نوجوان در بیان و تعبیر هیجانهایش شک می کند و آنها را از ترس انتقاد و سرزنش مردم ظاهر نمی کند از این رو، در خود فرو می رود به اندوه ها و توهمات خود پناه می برد، از مردم کناره گیری می کند و گاهی از اینکه آرزوها و امیال خود را با حقایق روزانه سازگار نمی یابد نومید می شود.

4. عدم کنترل

گاهی نوجوان در تعبیر هیجانهای خود بی باک می شود، و به کارهایی اقدام می کند ولی بعداً پشیمان شده دچار شک و ضعف می شود و به سرزنش خود می پردازد. چنانکه مثلاً وقتی با دوستش در میان گروهی باشد و از او یک داستان یا موضوع فکاهی بشنود بی اختیار به شدت و قهقهه کنان می خندد سپس به این عمل پشیمان می شود و خود را سرزنش می کند و افسرده و دل شکسته می شود. البته، نباید او را در این نوع موارد سرزنش کرد زیرا همگی علائم و مظاهر فطری مرحله نوجوانی است و دنباله همان آثار کودکی می باشد.

5. ناپایداری

پاسخ های عاطفی نوجوان ناپایدارند که ممکن است سه عامل باعث وجود این ویژگی در نوجوان باشند: یکی تغییرات غدد داخلی که آمادگی او را برای تحریک عاطفی بیشتر می کنند زیرا خود بدن بسیار هیجان آمیز است. دیگر اینکه خود زندگی برای نوجوان کمتر از کودک پایدار است زیرا او با تعارضهای زیاد خانوادگی برخورد می کند، تحریک های اجتماعی متنوعی دارد، به رقابت اجتماعی زیادی احساس نیاز می کند و بیشتر تحت فشار بزرگسالان قرار می گیرد. سویم علت ناپایداری عواطف نوجوان، تغییرات بلوغی و تردیدهای اجتماعی هستند که دائماً موجب پیدایش تنش عاطفی در نوجوان می شوند.

6. مظنون بودن

نوجوان از اینکه در نظر دیگران چگونه جلوه می کند نگران و مظنون می شود و این حالت بیشتر هنگامی پیدا می شود که نوجوان مورد توجه کسانی که نمی شناسد قرار می گیرد یا اینکه از او می خواهند نقشی را در میان گروه ایفا کند.

7. ناشیگری

نوجوانی در اظهار یک پاسخ عاطفی تازه بی تجربه است مثلاً نمی داند که محبت خود را نسبت به جنس مختلف چگونه نشان دهد.
از نوجوان معمولاً انتظار داریم وقتی شخص بزرگسالی می شود صفات هیجانی و عاطفی زیر را دارا باشد:
الف- مطمئن، دارای اعتماد به نفس و آزاد از ترسهای بیمورد باشد.
ب- کنتر دچار خشم و عصبانیت شود.
پ- بتواند دوست صمیمی دیگران باشد.
ت- هیجانها و عواطف خود را بفهمد.
ث- از زیبایی ها لذت ببرد.
ج- بتوند در فعالیت های تفریحی شرکت کند.
منبع مقاله :
شعاری نژاد، علی اکبر؛ (1385)، روان شناسی رشد، تهران: نشر اطلاعات، چاپ نوزدهم 1388



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط