بررسی اقتصاد مقاومتی در زنجیرهی دولت و مردماقتصاد مقاومتی بُعدی از اقتصاد است که دربارهی مواجهه با تهدیدهای بیرونی یک کشور در حوزهی اقتصاد یا مؤثر در اقتصاد، مطرح میشود. امروزه در فضای جهانی، دیگر جنگهای مستقیم برای در هم شکستن یک کشور کمتر استفاده میشود و عموماً برای از پا درآوردن کشورهای مقتدر، از جنگ نرم یا فشار فرسایشی استفاده میشود تا کشور در طول زمان از درون سست و در نهایت متلاشی شود. یکی از بهترین ابزارها در جنگ نرم، موضوعات اقتصادی است. از آنجایی که ارتباطات و تعاملات کشورها در سطوح وسیع و در موضوعات گوناگون در دهکدهی جهانی انجام میشود، به راحتی میتوان یک کشور را در موضوعاتی تحت فشار قرار داد.
فضای جامعهی جهانی امروز به گونهای است که توان به رسمیت شناختن ایران را به عنوان یک کشور مقتدر و قدرتمند و تأثیرگذار در سطح بینالمللی ندارد و برای مقابله با این اندیشه، به اعمال فشارهای همهجانبه رو آورده است. عمدهی این فشارها به شکل تحریمهای اقتصادی بوده است و اهدافشان سست کردن اعتقاد و پایبندی مردم کشور است. در این فضا، رهبری انقلاب با بینشی عمیق و با افق دیدی بلند، موضوع اقتصاد مقاومتی را مطرح نمودهاند. ایشان در مقام رهبری، راهبردهای لازم را بیان کردهاند و حال نوبت اندیشمندان است تا بتوانند این راهبردها را تشریح کرده و به برنامههای عملیاتی کوتاهمدت تا بلندمدت تبدیل نمایند تا در نهایت، توسط مسئولین اجرایی کشور به مرحلهی انجام برسد تا بتوان در این جنگ نرم، با اقتدار به پیروزی رسید و عزت و اعتلای اسلام به جهانیان ثابت شود.
بعد از بیان اقتصاد مقاومتی توسط رهبر معظم انقلاب، جامعهی علمی توجه ویژهای به این امر نموده و تلاش زیادی کردهاند تا بتوانند مبانی تئوریک و نظری آن را تبیین نمایند. در مقالات زیادی سعی در بررسی الگوی ساختار اقتصاد مقاومتی شده است.
جایگاه مردم در برنامهریزی اقتصاد مقاومتی
برنامهریزی برای اقتصاد مقاومتی و مواجهه با موانع مذکور، نیاز به وجود بستر و بنپایههای لازم دارد تا بتوان برنامهها و عملکردهای اجرایی و اهداف و راهبردها را بر روی آن بنا کرد. از مهمترین بسترهای لازم، مردم و اجتماع هستند.[1]تمامی موضوعات اقتصادی و عملکردهای اجرایی در حوزهی اقتصاد به دست مردم است.[2] هدفگذاری کلان توسط سیاستمداران زمانی میتواند به منصهی ظهور برسد که مطابق با نیازها، توانمندیها و شرایط اجتماع باشد. هرگونه برنامهریزی اقتصادی زمانی میتواند به اجرای صحیح درآید که به اجتماع و اولویتهای مردم توجه کند.
اگر بخواهیم از جنبهی دیگری این موضوع را بررسی نماییم، باید این نکته را خاطر نشان کنیم که در شرایط جنگ نرم اقتصادی، تمام تلاش دشمن بر سست کردن و تضعیف اعتقادات مردم نسبت به حکومت است تا مردم حمایت خود را از آنان بردارند. فهم هدف دشمن بسیار ضروری است. اگر هدف دشمن مورد شناسایی قرار گیرد، میتوان تمامی اهداف، راهبردها و سیاستها را به سمت نقطهی هدف دشمن هدایت کرد تا از وارد شدن ضربه به آن جلوگیری شود. حال در این شرایط، دشمنِ کشور میخواهد از طریق فشارهای اقتصادی بر اجتماع و مردم اثرگذاری کند و اگر حکومت و دولتمردان این امر را متوجه نشوند و یا به آن توجه نکنند و همت خود را بر موضوعات دیگر و یا اهداف جزئیتر قرار دهند، نمیتوانند در برابر هجمهی اقتصادی، تلاش قابل توجه و مؤثری انجام دهند و در نتیجه زمین خواهند خورد.
اقتصاد تدافعی یا اقتصاد مقاوم
یکی از نکات بسیار دقیقی که باید دربارهی اقتصاد مقاومتی مطرح شود، تفاوت اقتصاد مقاوم و اقتصاد تدافعی است. در ادبیات عرف جامعه، مقاومت به معنای تدافع و دفاع است؛ یعنی برنامهریزی برای خنثی کردن ضربات وارده. اما اقتصاد مقاوم موضوعی فراتر از مقاومت است. این نکته در سخنان مقام معظم رهبری مورد توجه قرار گرفته است:«اقتصاد مقاومتى فقط جنبهى نفى نیست؛ اینجور نیست که اقتصاد مقاومتى معنایش حصار کشیدن دور خود و فقط انجام یک کارهاى تدافعى باشد.»[3]
این عبارت نشاندهنده عام بودن اقتصاد مقاومتی از اقتصاد تدافعی است. در جایی دیگر ایشان بیان نمودهاند:
«در اقتصاد مقاومتی، یک رکن اساسی و مهم، مقاوم بودن اقتصاد است. اقتصاد باید مقاوم باشد.»[4]
اقتصاد مقاوم به دو شکل با تهدیدها و فشارها مواجهه میشود:
1. به دلیل قوامش امکان ایجاد فشار را از جانب دشمنان بیرونی میگیرد.
«وظیفهی همهی ما این است که سعی کنیم کشور را مستحکم، غیرقابل نفوذ، غیرقابل تأثیر از سوی دشمن، حفظ کنیم و نگه داریم. این یکی از اقتضائات اقتصاد مقاومتی است که ما مطرح کردیم.»[5]
«یک اقتصاد مقاوم، باید اقتصادى باشد که در ساخت درونىِ خود مقاوم باشد، بتواند ایستادگى کند، با تغییرات گوناگون در این گوشهى دنیا، آن گوشهى دنیا متلاطم نشود.»[6]
«یک واقعیت دیگر هم این است که اگر کشور در مقابل فشارهاى دشمن، از جمله در مقابل همین تحریمها و از این چیزها، مقاومت مدبرانه بکند، نه فقط این حربه کُند خواهد شد، بلکه در آینده هم امکان تکرار چنین چیزهایى دیگر وجود نخواهد داشت.»[7]
2. در صورت ایجاد فشار و تهدید، به علت وجود پایههای مستحکم و ساختار قوی و برنامهی مشخص، خودبهخود فشار را دفع خواهد کرد.
«اقتصاد باید مقاوم باشد؛ باید بتواند در مقابل آنچه که ممکن است در معرض توطئهی دشمن قرار بگیرد، مقاومت کند.»[8]
«ما باید بتوانیم یک اقتصادى را در کشور به وجود بیاوریم که در مقابل بحرانها و جزرومدهاى بینالمللى مقاوم باشد، آسیب نبیند. این لازم است.»[9]
ایشان نمیگویند که مسئولین اقتصادی یا اجرایی بتوانند با سیاستهای خود با فشارها مقابله کنند، بلکه میگویند اقتصاد باید مقاومت کند و این تعبیر نشان از این دارد که خود اقتصاد باید بتواند با داشتن نوعی ساختار، فشارهای وارده را از بین ببرد.
اما اقتصاد تدافعی فقط به دفاع کردن در مقابل فشارها و تهدیدات ایجادشده میپردازد و در این مسیر نیز به دلیل نداشتن قوام اقتصادی، پایههای مستحکم، ساختار قوی و برنامهی مشخص، دچار ضربات سنگین و آسیبهای جدی میشود. شاید این اقتصاد بتواند فشارها را دفع کند، اما میزان خسارت وارده نسبت به اقتصاد مقاوم بیشتر خواهد بود.
نقش مردم در اقتصاد مقاوم
همانطور که در ابتدای متن بیان شد، مهمترین عامل در اقتصاد مقاومتی، مردم و اجتماع هستند. اقتصاد به صورت مستقیم به نحوهی معیشت انسان مرتبط است و به همین منظور، مهمترین عامل مؤثر یا به عبارت دیگر، تنها عامل مؤثر بر آن، مردم و اجتماع هستند. مردم و یا اجتماع به دو صورت با اقتصاد در ارتباط هستند:1. تحت تأثیر اقتصاد هستند. به عبارت دیگر، اقتصاد بر معیشت آنها اثرگذار است؛ بر درآمد، مصرف، الگوی کسب درآمد و مصرف اجتماعی، بیماریهای روانی، امید به زندگی، اعتقادات دینی، رفتارهای سیاسی، مسائل اخلاقی و...
2. بر اقتصاد اثرگذارند. به عبارت دیگر، مردم در سطح اجتماعی بر کل اقتصاد اثرگذار هستند. عدهای در حوزهی تولید مشغول هستند و عدهی کثیری در حوزهی مصرف هستند.
اقتصاد مقاومتی (اقتصاد مقاوم) اقتصادی است که در آن مردم در سطح اجتماعی، انسانی اقتصادمدار باشند و با نحوهی صحیح تدبیر معیشت و اثرگذاری در حوزهی کلان آشنا باشند و اقتصادمدار عمل کنند.
ممکن است در اینجا سؤالی مطرح شود که حکومت و دولت نقش بیشتری دارند، زیرا قدرت حکومتی دارند، پس چرا از مردم صحبت میشود؟ در پاسخ باید گفت: در قدرتِ حکومتیِ مسئولینِ کلانِ اجرایی شکی نیست، اما این حکومت، خود از مردم ایجاد شده است و خود مسئولین حکومتی نیز از مردم هستند و وقتی سخن از مردم در سطح اجتماع میشود، تمامی مسئولین نیز داخل در آن هستند. وقتی سخن از تدبیر معیشت صحیح و آشنایی با اثرگذاری در حوزهی کلان اقتصادی مطرح میشود، مسئولین نیز جزء آن هستند و در صورت آشنایی عمیقتر نسبت به مردم میتوانند مدیریت لازم را بر اقتصاد انجام دهند. نیز اگر در رفتار آنان اشتباه، خلل و یا انحرافی دیده شود، مردم در سطح اجتماعی میتوانند با تنظیم عملکرد خود، اشتباه، خلل یا انحراف ایجادشده را اصلاح نمایند.
«مردمى کردن اقتصاد، جزء الزامات اقتصاد مقاومتى است.»[10]
نحوهی مردمی شدن اقتصاد و مردمی کردن اقتصاد، امری بسیار دقیق و پیچیده است و نیاز به تعامل جدی دانشگاه و حوزه و مسئولین اجرایی دارد و در این مجال نمیتوان به آن پرداخت. تنها میتوان در این زمینه این نکته را مطرح نمود که اقتصاد مقاومتی جزئی از کل است و ندیدن این جزء در کل میتواند اثرات زیانباری را به ارمغان داشته باشد. اقتصاد مقاومتی جزئی از نظام اسلامی است و باید با تمامی اجزا، ارکان، اصول، اهداف و مبانی آن همراه، همگام و مشترک باشد.
«یک آرمان دیگر، اقتصاد مقاومتى است که نسبت به آرمان قبلى که گفتیم [ایجاد جامعهى عادلانه و عادل و پیشرفته و معنوى]، یک آرمان خُرد است. با اینکه خود اقتصاد مقاومتى چیز مهمى است، اما در واقع در ذیل آن آرمان قبلى تعریف میشود. سلامت در جامعه، صنعت برتر، کشاورزى برتر، تجارت پُررونق، علم پیشرو، اینها همهاش جزء آرمانهاست. نفوذ فرهنگى در جهان، نفوذ سیاسى در جهان و در منظومهى سیاسى سلطه در عالم، اینها همهاش جزء آرمانهاست. رسیدن به عدالت اجتماعى، جزء آرمانهاست. بنابراین وقتى میگوییم آرمان، ذهن ما به یک امر غیرقابل تعریفِ دور از دسترسى نرود. آرمان یعنى اینها. اینها همه آرمانهایند. البته در درجات مختلف. مجموعهى این خواستهها و هدفها، منظومهى آرمانى اسلام را تشکیل میدهد.»[11]
پینوشتها:
[1]. مراد از مردم، مجموعهی تکتک افراد است و مراد از اجتماع، روح حاکم بر مردم است.
[2]. حتی سیاستمداران و دولتمردان نیز خود جزء مردم به حساب میآیند؛ با این تفاوت که سمت اجرایی و یا علمی دارند.
[3]. سخنرانی امام خامنهای در 16 مرداد 91.
[4]. سخنرانی امام خامنهای در 1 فروردین 92.
[5]. همان.
[6]. سخنرانی امام خامنهای در 7 اردیبهشت 92.
[7]. سخنرانی امام خامنهای در 3 مرداد 91.
[8]. سخنرانی امام خامنهای در 1 فروردین 92.
[9]. سخنرانی امام خامنهای در 6 شهریور 92.
[10]. سخنرانی امام خامنهای در 3 مرداد 91.
[11]. سخنرانی امام خامنهای در 6 مرداد 92.
برهان
/ج