نویسنده: دکتر فریبا عربگل
اولین چیزی که در کنترل بدرفتاری کودکان به ذهن اکثر والدین می رسد، تنبیه است. وقتی کودک دروغ می گوید، او را کتک می زنند یا در حمام زندانی می کنند. وقتی با دوستش دعوا می کند، با او قهر می کنند. وقتی گریه می کند تا با مادر بیرون برود، مادر می گوید: اگه گریه کنی و بخوای وقتی می خوام سرکار برم، ناراحتم کنی، دیگه مامانت نمی شم، دیگه دوستت ندارم و می رم مامان ماهان می شم. وقتی اسباب بازی جدید و گرانش را می شکند او را تهدید می کنند که دیگه تا آخر عمر برایش اسباب بازی نمی خرند و...
همان طور که قبلاً توضیح داده شد، تنبیه عملی است که باید باعث کاهش بدرفتاری کودک شود. اگر شما با کودک خود قهر می کنید و او را تهدید می کنید که دیگر مادرش نخواهید بود، با این عمل می خواهید که او گریه کردنش را قطع کند و با آرامش در منزل بماند و دنبال شما ندود، اما آن چه در عمل رخ خواهد داد، افزایش گریه، اضطراب و بی قراری کودک است.
شما کودک خود را کتک می زنید تا دیگر با دوستش کتک کاری نکند، ولی این عمل منجر به افزایش خشم و پرخاشگری کودک می شود و دقیقاً بدرفتاری او با بچه های دیگر افزایش می یابد. شما سر کودک خود فریاد می کشید که: دیگه نبینم با من بلند صحبت کنی، باید آرام صحبت کنی و...
برای تنبیه صحیح باید چه مسائلی را رعایت کرد؟
اصل اول:
به ازای هر تنبیه، باید حداقل دو تا سه بار کودک را تشویق کنید.تنبیه به تنهایی نمی تواند بدرفتاری کودک را کنترل کند.
اصل دوم:
تشویق مقدم بر تنبیه است. حداقل چند هفته ی اول برنامه ی رفتاری را باید صرفاً به تشویق اختصاص دهید و سپس در مرحله ی بعدی، تنبیه را نیز در برنامه ی رفتاری کودک بگنجانید.به عقیده ی شما، چرا این دو اصل این قدر مهم هستند؟ اینک با ذکر مثال واضح تر و روشن تر بیان می کنم.
در مورد اصل اول در نظر بگیرید که برای کودکی پول، تشویق بسیار مهمی است. او علاوه بر پول توجیبی و مقرری هفتگی در قبال هر کار مثبت صد تومان پاداش می گیرد، که جمعاً در طول هفته با انجام دادن کارهای مثبت، پانصد تومان اضافه تر گرفته است. ولی با اجرای برنامه ی تنبیهی، هر بار که کار منفی انجام دهد، از او صد تومان کم می کنید و یا صد تومان پس می گیرید. حال به قدری او را تنبیه کرده اید که تنبیه شما بیش تر از تشویق شده است، به طوری که او هزار تومان هم به شما بدهکار شده است؛ یعنی، نه فقط پولی برای او باقی نمانده است، بلکه باید پانصد تومان هم به شما بدهد. پس این کودک چیزی برای از دست دادن ندارد و دیگر برایش مهم نیست چه رفتاری انجام دهد. او که همه ی پول هایش را از دست داده است و تازه مقروض هم هست، حالا دیگر هر بدرفتاری که دلش بخواهد انجام می دهد. بهترین کار این بود که اگر شما پانصد تومان به او داده اید، در مجموع، دویست تومان به عنوان تنبیه از او پس می گرفتید.
مثال دیگر موضوع را برای شما روشن تر می کند:
کودکی به علت رفتارهای مثبت خود، سه ستاره گرفته است. حالا به علت رفتار منفی یک ستاره از او پس می گیرید. چنان چه قرار باشد هر سه ستاره ی او پس گرفته شود، دیگر سیستم تنبیه و تشویق شما کارایی نخواهد داشت.
در مورد اصل دوم باید گفت که چرا این موضوع این قدر مهم است:
تشویق به وجود ارتباطی مطلوب بین شما و فرزندتان کمک می کند و هرچه قدر این ارتباط بهتر باشد، حرف شنوی کودک از دستورات شما بیشتر خواهد شد. خیلی مواقع وقتی برای والدین روش تنبیهی توضیح داده می شود، آن ها شکایت دارند که فرزندشان به نوع تنبیهی که کارشناسان پیشنهاد می کنند توجهی ندارد. مثلاً، وقتی به کودک می گویند برو آن گوشه بنشین، یا امروز حق استفاده از کامپیوتر را نداری، کودک اصلاً به حرف آنها گوش نمی دهد. بله، کاملاً صحیح است؛ چون، هنوز ارتباطی مثبت بین والد و کودک به وجود نیامده است. به همین دلیل است که ما می گوییم همیشه قبل از این که تنبیه را شروع کنید، باید چند هفته ای را صرف ارتباط مثبت با کودک و تشویق رفتارهای خوب او کنید. «همیشه تشویق مقدم بر تنبیه است» این یک اصل است، آن را فراموش نکنید. شما نمی توانید ابتدا
سراغ تنبیه بروید؛ چون، کودک تنبیه شما را نمی پذیرد.
چرا تنبیه فیزیکی ممنوع است؟
آیا تا به حال فکر کرده اید که چرا روان پزشکان و روان شناسان و مشاوران تربیتی می گویند کودک خود را تنبیه فیزیکی نکنید؟ خیلی ساده است، تنبیه بدنی موجب افزایش بدرفتاری، لجبازی، مقابله جویی، منفی گرایی، افسردگی، اضطراب و پرخاشگری در کودک شما می شود. مطالعات نشان داده است که تنبیه بدنی دختران را دچار اضطراب و افسردگی و پسران را دچار پرخاشگری، عصبانیت و لجبازی می کند. پس تنبیه بدنی و فیزیکی دقیقاً مشکلات رفتاری کودک شما را افزایش می دهد، در حالی که هدف شما کاستن آن مشکلات است.می خواهم به یک سؤال صادقانه پاسخ دهید؟ شما چه زمانی کودک خود را کتک می زنید؟ کمی فکر کنید:
- موقعی که دیگه صبرم لبریز شده، اول تحملش می کنم، مدارا می کنم، ولی وقتی دیگه می بینم نمی تونم تحمل کنم کتکش می زنم.
- کفر منو درمی آره. اون قدر عصبیم می کنه که خون جلوی چشمامو می گیره.
- آخه آدم هم تحملی داره، منو به جایی می رسونه که دیگه نمی تونم خودم رو کنترل کنم، در اون موقع باید فقط بزنمش تا راحت بشم و...
این ها پاسخ هایی اند که اکثر والدین می دهند. چیزی که در تمام این پاسخ ها مشترک است، این است که تنبیه فیزیکی زمانی رخ می دهد که شما خشمگین و عصبانی هستید و باید به نوعی خشم خود را تخلیه کنید. یعنی خودتان هم می دانید که در آن لحظه، کتک زدن، ناسزاگفتن و داد و فریاد کشیدن فقط راهی است برای تخلیه ی خشم شما و اصلاً برای کودک اثر درمانی ندارد.
حالا فکر می کنید پس از این مرحله چه اتفاقی می افتد؟ خودتان خوب می دانید تمام اعمالی که در زمان خشم و عصبانیت و بدون فکر انجام داده اید موجب پشیمانی و ندامت شما خواهند شد و این مختص فرزندان شما نیست و شامل سایر ارتباطات خانوادگی، شغلی و اجتماعی نیز می شود. چون در زمان خشم و عصبانیت شما تمام جوانب مسئله را نسنجیده اید و لذا کاری را انجام داده اید و یا حرفی را زده اید که پس از فروکش آتشفشان خشم از آن عمل و یا آن حرف پشیمان می شوید.
شما در یک لحظه کنترل خود را از دست می دهید و فرزند خود را تنبیه می کنید، پس از آن که آرام شدید، از عمل خود شرمنده می شوید. خود را سرزنش می کنید که چرا کودک معصوم خود را کتک زده اید. او بدرفتار و لجوج است ولی حقش نبود که این طور بی رحمانه کتک بخورد. پس از این که احساس پشیمانی و گناه به سراغ شما آمد، سعی می کنید رفتار خود را جبران کنید. حالا کودک تان را نوازش می کنید و برای او وسیله و اسباب بازی می خرید، در مقابل بدرفتاری او کوتاه می آیید، در واقع به او رشوه می دهید، و این کارها را انجام می دهید تا احساس گناه کم تری داشته باشید. می بینید که روش تربیتی شما در دو طرف طیف قرار می گیرد، از یک طرف، پرخاشگری و خشونت و از طرف دیگر، انعطاف زیاد که در نهایت به انفعال تبدیل خواهد شد. در این صورت، مسلم است که پس از مدتی مشکلات رفتاری کودک افزایش می یابد و شما خود را ناکام و ناتوان احساس می کنید.
مورد دیگری که در تنبیه بدنی هست این است که در تنبیه بدنی شما فقط به کودک تان می گویید که چه کاری را نباید بکند و نمی گویید که به جای آن چه کاری را باید انجام دهد:
داد نزن، عربده نکش، مثل احمق ها رفتار نکن، حرص منو در نیار، دوستانت را نزن، مثل دست و پا چلفتی ها راه نرو، در را این قدر محکم نبند.
چه خوب است که در کنار نبایدها و نکن ها، کودک بایدها و بکن ها را نیز بشناسد:
آرام صحبت کن، درب را آهسته ببند، با سارا دوست باش و اسباب بازی هایت را به او هم بده تا بازی کند، در خیابان دست مرا بگیر، پشت میز بنشین و غذا بخور و...
اصول و قواعد تنبیه
برای این که تنبیه مؤثر واقع شود باید خفیف باشد و فقط برای یک یا چند رفتار منفی کودک در نظر گرفته شود. چنان چه زندگی کودک پر از تنبیه باشد و ما برای هر رفتار او اعم از کوچک و بزرگ و کم اهمیت و پراهمیت بخواهیم تنبیه در نظر بگیریم، آن وقت کودک دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد و همه چیز برایش بی اهمیت می شود و در نتیجه، تنبیه کارایی خود را از دست می دهد. ولی اگر به ازای هر سه تا چهار چیزی که به دست می آورد یک چیز از دست بدهد، این از دست دادن برایش مهم خواهد بود و سعی در حفظ آن می کند.کودک باید بداند که چرا و به خاطر کدام رفتارش تنبیه می شود.
پس برای رفتارهایی که برای اولین بار رخ می دهند و راجع به آن ها صحبت و بحثی نشده است نباید تنبیه در نظر بگیرید و بهتر است قبل از تنبیه پیامد رفتارش را به کودک گوشزد کنید. در این صورت، کودک می داند چه رفتاری شما را ناراحت می کند و پیامدش چه خواهد بود.تنبیه باید از قبل مشخص شده باشد.
مثلاً، چنان چه مشق هایت را تا ساعت شش بعدازظهر تمام نکنی، نمی توانی برنامه ی مورد علاقه ی تلویزیونی ات را ببینی.تنبیه باید قابلیت اجرا داشته باشد.
از تهدید به تنبیه هایی که نمی توانیم آن ها را اعمال کنیم بپرهیزیم. چنین تهدیدهایی نه فقط کارایی ندارند، بلکه بر اضطراب کودک نیز می افزایند. (خودم را از دستت می کشم، اگر ننشینی و تکالیفت را انجام ندهی. دیگر مادرت نمی شوم، می گذارمت و از این خانه و زندگی می روم، تا آخر عمر باهات حرف نمی زنم و...)فقط حق استفاده از تنبیه های مجاز را داریم.
در نتیجه، تنبیه های فیزیکی که کودک را از نیازهای اصلی و اساسی اش محروم می کند، به هیچ وجه پذیرفتنی نیستند. مثل زندانی کردن کودک در دستشویی، حمام، زیرزمین، مکان های ترسناک و تاریک، تنها گذاشتن کودک، کتک زدن و تنبیه های فیزیکی، ترساندن او، محروم کردن از غذا یا آب و پوشاک مناسب و...تنبیه باید بلافاصله پس از رفتار نامطلوب باشد.
همان طور که در مبحث تشویق گفته شد، اگر می خواهیم تشویق و تنبیه بر رفتار تأثیر بگذارد و آن را کم یا زیاد کند، باید آن را بلافاصله پس از رفتار انجام دهیم. اگر فاصله ی زمانی بین رفتار و پیامد تنبیهی زیاد باشد، تأثیر خود را از دست خواهد داد و کودک نمی تواند ارتباط بین تنبیه و رفتار را بفهمد.- اگر کودکی موهای دوستش را کشید، بلافاصله او را به اتاق خلوت بفرستید.
- اگر حرف زشتی زد، بلافاصله ستاره ی تشویقی او را بگیرید.
- اگر با اسباب بازی اش با خشونت بازی می کند، بلافاصله او را یک ربع از بازی با وسیله ی مورد علاقه اش محروم کنید.
تنبیه باید متناسب با رفتار کودک و منصفانه باشد.
شدت تنبیهی که در نظر می گیرید باید متناسب با رفتار کودک باشد. مثلاً، چنان چه می بینید کودک شما با دوستش هنگام بازی کردن بدرفتاری می کند و او را هل می دهد، به مدت یک ربع آن ها را از بازی محروم کنید یا اسباب بازی آن ها را بگیرید. ولی چنان چه به خاطر این کار تنبیهی بزرگ در نظر بگیرید، بعد برای خطای بزرگترش نمی دانید چه تنبیهی اعمال کنید و از آن گذشته، در تنبیه هم، شما باید عدل و انصاف را رعایت کنید. به خاطر اولین دزدی ممکن است مجرم را چند ماه زندانی کنند، ولی بلافاصله او را اعدام نمی کنند.از تنبیه های طولانی و درازمدت بپرهیزید.
شاید این قسمت به نوعی تناسب تنبیه با بدرفتاری را مطرح کند. در نظر بگیرید به خاطر جر و بحثی که کودک با دوستش هنگام بازی دارد، شما به جای محروم کردن او به مدت یک ربع، اسباب بازی مورد علاقه اش را جمع و یک ماه او را از آن محروم کنید. در این صورت، ارزش آن شیء و اسباب بازی از ذهن کودک خواهد رفت و چون کودک آن شیء را فراموش می کند، تنبیهی در کار نخواهد بود.انواع تنبیه مجاز و مؤثر چیست؟
برخلاف تصور عموم که با شنیدن کلمه ی تنبیه یاد کتک زدن، هل دادن، زندانی کردن و ناسزاگویی می افتند، از نظر علم روان شناسی، چنان که قبلاً گفته شد، معنای تنبیه آن است که پیامدش، کاهش رفتار منفی کودک باشد و به هیچ وجه حقوق کودک را تضییع نکند. تنبیه به معنای در نظر گرفتن پیامدی متعاقب رفتار کودک است که شامل موارد زیر است.بیان جمله ای مستقیم، مشخص و کوتاه تا کودک فوراً رفتارش را متوقف کند.
به عنوان مثال به او بگویید: «داری توی آشپزخونه می دوی ممکنه زمین بخوری، ندو، آرام راه برو.» یا «ساعت یازده شب است و وقت خواب، تلویزیون را خاموش کن و به سراغ کارهای قبل از خوابت برو.»محروم کردن کودک از تشویقی که می گرفته است.
از آن جا که شما چند هفته را صرف دادن تشویق های مناسب به کودک کرده اید و اکنون نیز از تشویق در کنار تنبیه استفاده می کنید، می توانید کودک را از ستاره، پول یا امتیازی که به او داده اید محروم کنید. یعنی از او ستاره ای را پس بگیرید، امروز دیگر به او ستاره ندهید، پول ندهید، او را از رفتن به منزل مادربزرگ و عمه یا دوستش محروم کنید، او را از دیدن فیلم تلویزیونی محروم کنید، او را از بازی با کامپیوتر محروم کنید، او را از بازی با اسباب بازی خاصی که خیلی مورد علاقه ی اوست محروم کنید، او را از دوچرخه سواری محروم کنید، او را از سینما، پارک یا رستوران محروم کنید.و موارد دیگر که برای کودک شما مهم است و از دست دادن آن ناراحتش می کند. توجه داشته باشید همان طور که برای کودکان یک چیز خاص پاداش و جایزه نیست، تنبیه نیز همین گونه است. برای یک کودک ممکن است محروم کردن از برنامه ی تلویزیونی مورد علاقه تنبیه به حساب آید، ولی برای کودک دیگر این محرومیت اصلاً معنای تنبیه را ندهد و پول برای او ارزش زیادی داشته باشد. در نتیجه، وقتی از پول هفتگی او کم می کنید، درواقع او را تنبیه کرده اید.
می بینید که در تنبیه شما دقیقاً کودک را از چیزی محروم می کنید که برای او مهم است و از دست دادن آن چیز یا آن موقعیت برایش اهمیت دارد. مثلاً، برای کودکی که دوچرخه سواری بعدازظهر در محوطه ی جلوی منزل مهم است، می توانید در صورت انجام ندادن تکالیف مدرسه یک روز وی را از این فعالیت لذت بخش محروم کنید. در حالی که اصول و قواعد کلی تنبیه را هم رعایت کرده اید.
بگذارید گاهی پیامدهای طبیعی یک رفتار رخ دهد.
غالباً اگر شما نقش یک نجات دهنده را برای کودک ایفا نکنید و بگذارید پیامدهای طبیعی رفتارش رخ دهد، رفتار نامناسب کودک اصلاح خواهد شد.مثلاً، اگر نوجوان پس از استحمام، حوله ی خیس خود را برای خشک شدن در جای مناسبی نگذاشته است، شما به جای او این کار را انجام ندهید و بگذارید در نوبت بعدی حمامش با حوله ی خیس مواجه شود. مسلماً این موضوع برای او چندان خوشایند نخواهد بود.
اگر کودک به رغم دستورات شما مبنی بر خوابیدن و بیدار شدن در یک ساعت مناسب، صبح ها دیر از خواب برمی خیزد، نباید نگرانی شما باعث شود که صبح ماشین دربست بگیرید و با عجله او را به مدرسه برسانید. بگذارید او با پیامد طبیعی دیر از خواب بیدار شدن مواجه شود. وقتی به رغم اصرار شما دیر از خواب برمی خیزد، طبیعی است که دیر به مدرسه می رسد و معلم یا ناظم مدرسه با او برخورد خواهند کرد. ولی وقتی به جای کودک، شما مسئولیت عمل را به عهده می گیرید و سریع او را به مدرسه می رسانید، برای معلم و ناظم توضیح می دهید و از آن ها عذرخواهی می کنید، درواقع، به جای این که کودک شما با پیامد رفتار خود مواجه شود، رفتار او باعث پیامدی ناخوشایند برای شما شده است.
مثال های زیر شما را راهنمایی می کنند تا بتوانید تنبیهی مؤثر برای کودک خود انتخاب کنید.
- (پسر ده ساله ای که اجازه دارد روزی نیم تا یک ساعت از بازی های کامپیوتری استفاده کند، چنان چه تکالیف مدرسه اش را رأس ساعت مقرر تمام نکند، اجازه ی استفاده از کامپیوتر را در آن روز نخواهد داشت.)توجه کنید که تنبیه شما باید منصفانه باشد.چنان چه شما برای انجام ندادن تکالیف امروز بخواهید کلاً کامپیوتر را جمع کنید و حق استفاده از آن را برای چند ماه از او بگیرید، این تنبیه نه مؤثر است نه منصفانه. به عبارتی، برای یک رفتار کوچک، تنبیه بزرگی در نظر گرفته اید. وقتی کودک را با چنین تنبیهی مواجه می کنید، دیگر برای او مهم نیست که شما چه خواهید کرد چون او از کامپیوتر که خیلی مورد علاقه اش بوده، برای چند ماه محروم شده است و دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد. حالا اگر هر روز هم تکالیفش را به موقع انجام ندهد، چیزی تغییر نخواهد کرد.
- (دختر پنج ساله ای در بازی با دختر خاله اش بر سر مالکیت و تقسیم اسباب بازی دچار مشکل شده اند و یک دیگر را هل می دهند.) شما به مدت پانزده تا بیست دقیقه اسباب بازی آن ها را می گیرید.
- (قرار بود به ازای انجام دادن دستورات شما در فروشگاه، هنگام برگشتن به منزل، کودک شش ساله ی خود را به پارک ببرید تا بازی کند.) چون، دستورات شما را در فروشگاه انجام نداده است، او را به پارک نمی برید.
- (کودک شش ساله ی شما امروز قرار بود حمام کند.) چنان چه حمام نکند نمی تواند برنامه ی تلویزیونی مورد علاقه اش را ببیند.
- (قرار است نوجوان پانزده ساله ی شما برای امتحان ریاضی اش که سه روز دیگر برگزار می شود، روزانه پنج ساعت مطالعه داشته باشد.) چنان چه این کار را انجام نداد، نمی تواند جمعه با دوستانش به کوه برود.
- (کودک هشت ساله ی شما که شب ادراری دارد، بابت هر شبی که خشک باشد یک ستاره دریافت می کند) امشب چون رختخوابش را خیس کرده است، ستاره ای نمی گیرد.
- (کودک دوازده ساله ی شما که هفته ای دو هزار تومان پول توجیبی دریافت می کند، چنان چه دستور روزانه ی شما را مبنی بر خرید نان انجام دهد، صد و پنجاه تومان هم به او می دهید.) چون این دستور را انجام نداده است از این پول محروم خواهد شد و چون اتاق خودش را مرتب نکرده است، دویست تومان از پول توجیبی او نیز کسر خواهد شد.
توجه داشته باشید چون برای این کودک پول مهم است، شما از آن برای تنبیه استفاده می کنید. ولی، اگر او را طوری تنبیه کنید که در مقابل جریمه های شما مقرری هفته ی آینده اش را نیز از دست بدهد، دیگر از دستورات شما پیروی نخواهد کرد. هرگز این اصل را فراموش نکنید که به ازای هر دو تا سه تشویق، مجاز به یک تنبیه هستید.
شما وقتی دو هزار تومان به او می دهید، می توانید پانصد تومان آن را پس بگیرید، نمی توانید سه هزار تومان از وی پس بگیرید.
مثال واقعی زیر می تواند مفهوم تنبیه را روشن تر بیان کند:
در بخش روان پزشکی اطفال، نوجوان چهارده ساله ای واکمن نوجوان دیگری را برداشته بود. وقتی از او خواسته شد واکمن را پس بدهد، ادعا کرد که علت انجام دادن این عمل این بوده است که از رفتار دوستش عصبانی شده بود. در نتیجه، واکمن را داخل دستشویی انداخته و سیفون را کشیده است. پس حالا واکمنی در کار نیست تا بخواهد پس بدهد.
جلسه ای با حضور دو نوجوان، پرستار بخش، روان شناس و درمان گر گذاشته شد تا تصمیم گیری شود. بالأخره قرار شد نوجوان الف خسارت واکمن نوجوان ب را بپردازد که مبلغی حدود پنجاه هزار تومان می شد. نوجوان الف گفت: «من دارم مرخص می شوم و این پول را ندارم، ولی پدرم می تواند آن را بپردازد.» پرداخت این جریمه توسط پدر تنبیهی برای نوجوان الف نبود.
پس از بحث و بررسی فراوان نتیجه این شد:
بیست هزار تومان از سی و پنج هزار تومانی را که پدر برای خرید لباس عید نوروز برای او در نظر گرفته بود، برای خرید واکمن به نوجوان ب بدهد. و از طرفی نیز مرخصی او یک هفته به تعویق افتد تا در یک هفته نظافت قسمتی از بخش به عهده ی او باشد و بابت این موضوع روزی سه هزار تومان در نظر گرفته می شد. به این ترتیب، نوجوان الف با پیامد عمل خود مواجه شد.
در ضمن، نوجوان الف ساعتی داشت که بسیار مورد علاقه ی او بود. ساعت حدود هفت تا هشت هزار تومان قیمت گذاشته شد که آن نیز باید به نوجوان ب داده می شد.
این تصمیم مورد قبول نوجوان ب بود و تا حدی خسارت واکمن وی نیز جبران می شد، ولی اصلاً مورد خوشایند و قبول نوجوان الف نبود. او از طرفی علاقه مند بود تا همه ی مقرری عید نوروزش را خرید کند، برای فرارسیدن زمان مرخصی اش هم ثانیه شماری می کرد، نظافت بخش نیز برای او خوشایند نبود و در آخر ساعت مچی اش را هم بسیار دوست داشت. این نوجوان زمانی که متوجه شد بخش روان پزشکی در تصمیم گیری خود جدی است، در کمال شگفتی واکمن نوجوان ب را که در جایی پنهان کرده بود، آورد و به وی تحویل داد.
محروم سازی موقت (خلوت کردن) چیست؟
در صورتی که تنبیه های قبلی شما اثر نکرد، می توانید از این روش استفاده کنید:در این روش به طور موقت کودک را از محیطی که رفتارهای منفی او را تقویت می کند خارج می کنیم تا توجه مثبت از کودک سلب شود.
محروم سازی موقت یا زمان خلوت همان روشی است که والدین و معلمان ما در گذشته گاه هنگام سر زدن رفتارهای نامناسب از کودکان و دانش آموزان آن را انجام می دادند: (برو آن گوشه بنشین.)
در این روش کودک به طور موقت به مکانی راهنمایی می شود که هیچ گونه تقویت مثبت برای او وجود ندارد و در آن زمان ارتباط کلامی و غیرکلامی با کودک قطع می شود. این روش برای رفتارهای پرخاشگرانه، تهاجمی و نافرمانی های کودک با توجه به برنامه ریزی قبلی انجام می شود. مکانی که شما برای این کار انتخاب می کنید، ممکن است گوشه ی سالن، گوشه ی اتاق، راهروی ورودی ساختمان یا روی یک صندلی پشت به بقیه باشد.
در روش تنبیهی محروم سازی موقت به نکات زیر توجه کنید:
این روش برای رفتارهایی که می توان با نادیده گرفتن آن ها را اصلاح کرد، استفاده نمی شود، مانند اخم کردن، لب و لوچه آویزان کردن، بچگانه صحبت کردن، شکلک در آوردن، و... و همچنین برای رفتارهایی چون کم رویی و خجالت کشیدن، گوشه گیری، ترسیدن از چیزی و رفتارهای منفعلانه به کار نمی رود. استفاده از این روش نباید خیلی گسترده و شامل هرگونه رفتار نادرست کودک باشد، بلکه باید چند رفتار را از میان رفتارهای نامطلوب کودک انتخاب کنید.
برای این کار باید مکانی را انتخاب کنید که برای کودک ناخوشایند و خسته کننده و فاقد هرگونه تقویت کننده ی مثبت و جذابیت باشد. در نتیجه، مکانی مثل اتاق خواب والدین که اغلب کودکان مایل به دیدن یا کشف آن جا هستند، و یا مکانی مانند اتاق خود کودک که پر از اسباب بازی و وسایل جالب است و لوازم سرگرمی و بازی کودک را فراهم می کند مکان های مناسبی نیستند. هم چنین نباید شرایط به گونه ای باشد که کودک به راحتی به خواب رود؛ چون، در این صورت عمل شما از حالت تنبیهی خارج خواهد شد. اگر از صندلی برای زمان خلوت استفاده می کنید، بهتر است صندلی از نوعی باشد که نشستن روی آن برای کودک ناخوشایند باشد و کودک نتواند به راحتی روی آن لم بدهد.
مکانی که برای این کار انتخاب می کنید نباید برای کودک ترسناک باشد. از مکان های تاریک و سربسته، دستشویی، حمام، انباری و... استفاده نشود. هم چنین درِ اتاقی که به این منظور استفاده می شود، قفل نشود. در صورتی که کودک ترس و اضطراب زیادی از این مکان ها دارد، بهتر است به دنبال روش های تنبیهی مناسب دیگری بگردید.
زمان محروم سازی کودک را براساس سن او تنظیم کنید. زمان کلی بین سه تا دوازده دقیقه است و یا به عبارتی، یک دقیقه به ازای هر سال سن کودک (کودک سه ساله، سه دقیقه و کودک هفت ساله هفت دقیقه).
سن اجرای شیوه ی شروع محروم سازی موقت معمولاً زمانی است که کودک مفاهیم ساکت بودن و انتظار را می فهمد. از این جهت، سه سالگی به بعد سن مناسبی است.
زمان مورد نظر از لحظه ای محاسبه می شود که کودک ساکت بماند و پرخاشگری، سر و صدا و قشقرق، گریه کردن یا جیغ کشیدن را خاتمه دهد، نه از زمانی که او را به محل محروم سازی موقت فرستاده اید.
مثلاً، ممکن است وقتی کودک را به محل محروم سازی می فرستید، نیم ساعت اول جیغ بکشد و گریه کند، ناسزا بگوید، التماس کند و یا شروع به چانه زدن با شما کند، شما این رفتار او را نادیده می گیرید، ولی محاسبه ی زمان را از دقیقه ای شروع می کنید که کودک آرام و ساکت شده است. نیازی به سخنرانی، بحث و توضیحات اضافی پس از خروج کودک از محروم سازی موقت نیست.
پس از خروج از محروم سازی موقت کودک باید کاری را که به خاطر انجام ندادنش تنبیه شده است، تکمیل کند. مثلاً، اگر قرار بود دوش بگیرد و در مقابل خواسته ی شما مقاومت کرده و به زمان خلوت فرستاده شده است، پس از خروج از زمان خلوت باید برود و دوش بگیرد.
در مورد کودکان کوچکی که در زمان خلوت نمی مانند، می توانید آن ها را روی یک صندلی بنشانید، در حالی که نه به او نگاه می کنید و نه با او حرف می زنید. بهتر است کودک را روی صندلی قرار دهید و خودتان از پشت به او بچسبید.
در زیر دو نمونه ی عملی برای فهم بیشتر زمان خلوت ارایه می شود:
نمونه ی اول:
1. مادر: سارا بلند شو، تلویزیون را خاموش کن و تکالیف مدرسه ات را انجام بده.2. سارا توجهی نمی کند و هم چنان به تماشای تلویزیون ادامه می دهد.
3. مادر پنج ثانیه به او فرصت می دهد و مجدداً پیام خود را تکرار می کند: سارا تلویزیون را خاموش کن و شروع به انجام دادن تکالیف مدرسه ات کن.
4. در صورتی که سارا مجدداً نسبت به دستور مادر بی توجهی کند و به رفتار خود ادامه دهد، قاعدتاً مادر به پیامدی که قبلاً آن را مشخص کرده است، متوسل خواهد شد. یعنی یا باید سارا تلویزیون را خاموش کند و تکالیفش را انجام دهد و یا پیامد را بپذیرد که در این مورد رفتن به زمان خلوت است. مادر تلویزیون را خاموش می کند، دست های سارا را می گیرد و او را به زمان خلوت راهنمایی می کند. در این لحظه، گریه و زاری و التماس و قول دادن های سارا، مادر را از ادامه ی کارش باز نمی دارد.
5. پس از پایان زمان خلوت، سارا باید تکالیفش را انجام دهد.
نمونه ی دوم:
مهشید دوازده ساله مشغول انجام تکالیف مدرسه است و مریم خواهر پنج ساله ی او سراغ وسایل مدرسه اش می رود و آن ها را به هم می ریزد.1. مادر توضیح کوتاهی در مورد رفتار مریم می دهد و قوانین را به او یادآوری می کند: مریم خواهرت داره مشق می نویسه و تو داری وسایلش رو به هم می ریزی.
2. مادر یک دستور ساده ی واضح به کودک می دهد: به وسایل خواهرت دست نزن و برو با اسباب بازی های خودت بازی کن.
3. اگر مریم دستور مادر را اطاعت کند و رفتار نامناسب خود را متوقف کند، مادر او را تشویق می کند: آفرین دخترم که به حرفم گوش کردی و با اسباب بازی های خودت بازی می کنی، دارم می رم برات یه شکلات بیارم.
4. اگر مریم به حرف مادر بی توجهی کند، پس از پنج ثانیه مادر مجدداً دستور خود را تکرار می کند: مریم تو داری مزاحم درس خوندن خواهرت می شی، به وسایلش دست نزن و برو با اسباب بازی های خودت بازی کن.
5. اگر مریم دستور مادر را اجرا کرد، تشویق می شود.
6. اگر مریم باز هم از دستور مادر سرپیچی کرد، مادر بدون بحث، عصبانیت، سرزنش و تهدید دست کودک را می گیرد و او را به زمان خلوت راهنمایی می کند: حالا باید پنج دقیقه روی این صندلی ساکت و آرام بنشینی.
7. چنان چه مریم شروع به شکوه، شکایت، اعتراض و نق زدن بکند، مادر به رفتار وی توجهی نمی کند (مادر به کار خود مشغول می شود؛ نه با مریم صحبت می کند و نه به او نگاه می کند.)
8. حتی اگر نیم ساعت تمام مریم به اعتراض و شکایت خود ادامه دهد، مادر واکنشی نشان نمی دهد تا بالأخره مریم ساکت می شود و مادر زمان را محاسبه می کند (از لحظه ی ساکت شدن مریم).
9. پس از پنج دقیقه مادر سراغ مریم می رود: خوب تمام شد، بیا بیرون و برو با اسباب بازی های خودت بازی کن.
نیازی به بحث و مذاکره و توضیحات اضافی و طولانی پس از زمان خلوت نیست. ممکن است برای برخی از کودکان این روش تنبیهی مؤثر نباشد و شما باید از روش های دیگر استفاده کنید.
منبع مقاله :
عربگل، فریبا؛ (1387)، فرزندپروری (چگونه کودکم را تربیت کنم؟)، تهران: نشر قطره، چاپ هفتم