نویسنده: رضا مختاری
طیّ این مرحله بی همرهی خضر مكن *** ظلمات است بترس از خطر گمراهی ( حافظ)
تربیت شروع شدن انسان بدون استاد و به طور خود رُو امكان پذیر نیست، كسی نمی تواند مدعی شود بدون این كه فردی او را ارشاد كند قادر است قلب خود را صفا و جلا دهد و خویش را از رذائل اخلاقی بپیراید.
كسانی كه بدون استادی كامل، ره پیموده اند و به خیال خود در سیر و سلوك عرفانی قدم برداشته اند هر كدام به گونه ای به انحراف كشیده شده و در درّه های كج فكری، تنگ نظری و انحراف اعتقادی سقوط كرده اند.
سخنی از امام خمینی
استاد اخلاق برای خود معین نمایید. جلسه ی وعظ و خطابه و پند و نصیحت تشكیل دهید. خودرُو نمی توان مهذب شد. اگر حوزه ها همین طور از داشتن مربی اخلاق و جلسات پند و اندرز خالی باشد محكوم به فنا خواهد بود. چطور شد علم فقه و اصول به مدرس نیاز دارد، درس و بحث می خواهد، برای هر علم و صنعتی در دنیا استاد لازم است، لكن علوم معنوی و اخلاقی به تعلیم و تعلم نیازی ندارد و خودرُو و بدون معلم حاصل می گردد؟(1)اهیمت استاد
عارف بلند پایه، حاج میرزا علی آقای قاضی، استاد عرفان و سیر و سلوك علامه طباطبایی فرموده است: « اهم آنچه در این راه لازم است، استاد خبیر و بصیر و از هوا بیرون آمده و به معرفت الهیه رسیده و انسان كامل است. كسی كه طالب راه و سلوك طریق خدا باشد، اگر برای پیدا كردن استاد این راه، نصف عمر خود را در جست و جو و تفحص بگذراند تا پیدا كند، ارزش دارد. كسی كه به استاد رسید نصف راه را طی كرده است». (2)شیوه ی آخوند كاشی
مرحوم آیت الله آقا نجفی قوچانی درباره ی شیوۀ استادش مرحوم ملامحمد كاشی، می نویسد:ملامحمد كاشی كه در اصفهان نزد او، منظومه ی سبزواری می خواندیم، بسیار محقق و ملا بود و خوب درس می گفت. با این كه معروف و مجتهد در معقول و ریاضی بود، بسیار مقدس و متدین و ریاضت كش بود... و همیشه پیش از درس به قدر یك ربع ساعت موعظه و نصیحت می نمود كه خیلی مؤثر واقع می شد به طوری كه مصمم می شدیم به كلی از دنیا و مافیها صرف نظر كرده متوجه آخرت گردیم.(3)
نمونه هایی از جلسه های اخلاق در گذشته
1. یكی از فضلای معاصر می نویسد:در حدود سال 1341 ق، با چند تن از دوستان از محدث قمی، صاحب مفاتیح و آثار بسیار ارزنده ی دیگر، خواهش كردیم شب های پنج شنبه و جمعه را در مدرسه ی میرزا جعفرخان مشهد به عنوان اخلاق، درسی برای طلاب شروع كنند. قریب هزار تن از علما و طلاب شهر در آن جا حضور می یافتند و ایشان بر منبر می رفتند و در حدود سه ساعت در قسمت های اخلاقی بحث می كردند، تتبع و تبحر ایشان در اخبار و روایات و تأثیر عجیب آن گفته ها، شنوندگان را - كه همه اهل علم و اطلاع بودند- سخت مورد اعجاب قرار می داد، لكن با تأسف، بیش از چند ماهی آن استفاده و افاده دوام نیافت. (4)
2. یكی از دروس اخلاق پررونق و پرمحتوا در گذشته، درس حضرت امام خمینی قدس سره بوده است. در آغاز، این جلسه خیلی محدود بود و فقط عده ای افراد مورد اعتماد ایشان می توانستند شركت كنند. به تدریج دامنه ی این درس توسعه یافت و هفته ای یك روز در سطح حوزه تشكیل گردید و علاوه بر روحانیون، از قشرهای دیگر در آن شركت می جستند. استقبال از این مجلس، امام خمینی را بر آن داشت تا جلسه را در هفته ای دو روز ( پنج شنبه و جمعه) برقرار سازد، عمال رضاخان به كارشكنی پرداخته، در صدد بر هم زدن مجلس مزبور برآمدند، تا سرانجام امام خمینی ناچار شد كه برنامه را از مدرسه ی فیضیّه به مدرسه ی « حاج ملاصادق» ، با شرایط محدودتری منتقل سازد، و این وضع تا مدتی ادامه داشت تا آن كه دوران سیاه رضاخان به سر آمد، و درس اخلاق امام خمینی به مدرسه ی فیضیّه بازگشت و در آن جا با شكوه هر چه تمام تر تشكیل گردید و سالیان درازی ( ظاهراً حدود هشت سال) مورد استفاده ی جامعه ی روحانیت قرار گرفت.(5)
3. آیت الله بروجردی رحمه الله مرحوم حاج میرزا علی آقای شیرازی را برای تدریس اخلاق به قم آورده بود و طلاب و فضلا در مجالس درس ایشان شركت می كردند. تعلیمات وی در تكوین شخصیت استاد مطهری رحمت الله بسیار نقش داشته است و استاد از او بدین گونه یاد می كند:
یادی از استاد: دریغ است از آن بزرگمردی كه مرا اولین بار با نهج البلاغه آشنا ساخت و درك محضر او را همواره یكی از ذخائر گران بهای عمر خودم -كه حاضر نیستم با هیچ چیز معاوضه كنم- می شمارم و شب و روزی نیست كه خاطره اش در نظرم مجسم نگردد؛ یادی نكنم و نامی نبرم و ذكر خیری ننمایم، به خود جرئت می دهم و می گویم او به حقیقت یك عالم ربانی بود، اما چنین جرأتی ندارم كه بگویم « من متعلم علی سبیل نجاه» بودم ... .(6)
4. مرحوم میرزا جواد آقا ملكی تبریزی یكی از اساتید اخلاق امام خمینی است و برای طلاب و عموم مردم جداگانه جلسات اخلاق داشته است. یكی از فضلای معاصر در این باره چنین می نگارد:
... وی سه ماه رجب، شعبان، رمضان، را متوالیاً روزه می گرفتند و در مدرسه ی فیضیه درس اخلاق عمومی ایراد می كردند و اكنون [یعنی سال 1393 ق، تاریخ تألیف كتاب] كه حدود پنجاه سال از وفات آن عالم ربانی می گذرد، در و دیوار مدرس و فضای مدرسه صدای حزین و گریان و ناله های پرشوق و سوزان او را كه می گفت: « اَلَّلهُمَ الرزُقنی التَّجَافیَ عَن دارِ الغُرُورِ و الاِنابَهَ اِلی دارِالخُلوُدِ و الاِستِعدادَ لِلمَوتِ قَبلَ حُلوُلِ الفَوتِ» (7) به گوش ارباب هوش می رساند، فضائل و كرامات آن مرحوم بیش از آن است كه بتوان در این كتاب آورد.(8)
5. مرحوم علامه طباطبائی رحمه الله در سالهای 1368 و 1369 ق در حوزه ی علمیه ی قم برای بعضی از طلاب درس اخلاقی بیان فرموده اند كه این اولین دوره از درس های اخلاقی و عرفانی ایشان است.
علامه طباطبائی رساله ی سیر و سلوك منسب به بحرالعلوم را اهمیت می دادند، و به خواندن آن توصیه می نمودند، و خودشان چندین دوره آن را خصوصی برای طلاب شوریده و وارسته از طالبان حق و لقاء الله، با شرح و بسطی نسبتاً مفصل بیان می فرمودند. (9)
پی نوشت ها :
1. چنان كه خواهد آمد این سید جلیل، مرحوم سیدعلی شوشتری رحمه الله استاد عرفای قرن اخیر بوده است.
2. رساله ی سیر و سلوك منسوب به بحرالعلوم، ص 176، پانوشت.
3. سیاحت شرق، ص 188.
4. الفوائد الرضویة، سرآغاز آن، صفحه ی « د» با اندكی تغییر.
5. بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، ج1، ص 39-40 با تلخیص و تغییر.
6. سیری در نهج البلاغه، ص9، مقدمه.
7. مفاتیح الجنان، چاپ علمی، ص 240، بحث اعمال شب بیست و هفتم ماه رمضان.
8. گنجینه ی دانشمندان، ج1، ص 231 با تصرف در عبارت.
9. مهرتابان، ص 54، بخش نخست.
مختاری، رضا، (1386)، گزیده سیمای فرزانگان، قم: بوستان کتاب، چاپ ششم