به کوشش: محمد کمالي نژاد
عنوان:
نام رايج:
عُنابنام عربي:
عنابماهيت:
ثمر درختي است معروف قريب به درخت کنار و زيتون در بلندي و برگ آن اندک ضخيم تر و طولاني تر از برگ کنار و يک روي آن مزغب و پوست درخت آن سرخ رنگ و چوب آن نيز سرخ رنگ. بهترين آن بزرگ باليده به کمال رسيده ي سرخ شده پر گوشت جرجاني و يا خطايي و نيپالي آن است که شيرين و عفوصت آن کم باشد و قوت آن تا دو سال باقي است.طبيعت:
تازه آن معتدل در حرارت و برودت و مايل به رطوبت و شيخ الرئيس رحمت ا... تعالي بارد در اول و معتدل در يبوست و رطوبت قليلي گفته.افعال و خواص:
منضج اخلاط غليظه و ملين صدر و احشا و مسهل اخلاط رقيقه و رافع خشونت سينه و حلق و صوت عارض از حرارت و سرفه و ربو و وجع صدر و صاف کننده خون و مولد خون صالح و مسکن التهاب و تشنگي وحدت خون و گرمي و وجع جگر و گرده و مثانه و امراض مقعده و لزع امعا و معده و فساد مزاج جگر و چون برگ آن را با آب طبخ دهند و صاف کرده هر روز نيم رطل با قدري شکر بياشامند تا پنج روز متوالي جهت خارش بدن مجرب است.***
بدل:
سپستانمضر:
معده بارد رطب و نفاخ خصوص اکثار آن، مقلل مني و مضعف باهمصلح:
شکر و مويز طايفي و گلاب و در باه، ادويه باهيهمقدار شربت:
تا 50 عددقوت:
تا دو سالمنبع مقاله :
کمالي نژاد، محمد، (1390)؛ برگ کهن، تهران: چوگان، چاپ اول