از آنجا که دوره ی آخرالزّمان، از سوی اهل بیت (علیهم السّلام) دوره ای منحصر به فرد و پر تلاطم معرفی شده است که در آن هویت فردی و خانوادگی افراد به شدت آسیب پذیر می شود و حتی عناصر دین گرا و خواصّ نیز از امواج فتنه های آن محفوظ نمی مانند و به خاطر آنکه فرهنگ ضد دینی به خاطر ارتباط تنگاتنگ جوامع بشری در این زمان به سرعت در جوامع اسلامی نفوذ و گسترش پیدا می کند، لازم است همه ی مسلمانان در برابر این فتنه تاریک و هجمه ی نابرابر دشمنان دین، خود را مجهّز نمایند و با فراگیری روش های تقابل (روش های مقابله ای) و کسب مهارت های لازم با این شرایط در کنار حراست از خود، خانواده و جامعه ی خود، به مبارزه با فتنه ها و هجمه های اخلاقی دشمن برخیزند. مهارت های مقابله ای به شما کمک می کند تا راهبردها و روش های مفید در دسترس داشته باشید تا هنگام مواجه با مشکلات و معضلات بتوانید آن ها را تحمل کنید و احساس خوبی نسبت به خود داشته باشید و مشکلات را به عنوان بخشی از تجارب رشد دهنده زندگی تلقی کنید و با حداقل خسارت ممکن از آن ها عبور نمائید. مقابله عبارت است از فرآیندی که شما در موقعیت های خاص، با انعطاف پذیری پاسخ هایی را که بیشترین تناسب را با آن موقعیت دارند به کار می برید.
دلائل ضرورت آشنایی با روش های مقابله ای و فتنه شناسی و فتنه ستیزی در دوره ی آخرالزّمان عبارت است از:
1. حجم سنگین تبلیغات منفی (علیه السّلام) و مسلمین و استیلای خبری و رسانه ای دشمنان.
2. وجود شبهات و سؤالات بسیار و تولید مستمر شبهه های دینی از سوی دشمن.
3. رواج فرهنگ لذت گرایی و رفاه زدگی.
4. دسترسی آسان و حتّی قانون (در برخی فرهنگ ها) به مفاسد اخلاقی جنسی و دامن زدن نهادهای رسمی، دولتی و قانونی به این مفاسد.
5. فروپاشی نظام خانواده و تبدیل خانه ها به یک استراحتگاه شبانه با توجه به روابط آزاد دختر و پسر و زن و مرد و گریز جوانان از پذیرش مسئولیت خانوادگی.
6. کمبود و ناشناخته بودن عناصر و دانشمندان متعهد دینی و قابل اعتماد و فاصله گرفتن مردم از دانشمندان دینی.
7. جلوگیری از فعالیت مصلحین دلسوز و مؤمنین مؤثر و بعضاً ترور آن ها.
8. بروز بحران هویت در جوانان.
9. گسترش متنوع مواد مخدّر و ناتوان کننده انسان (از نظر جسمی و روحی)
10. تجمل گرایی، اشرافی گری و راحت طلبی در خواص جامعه.
11. اشتغال بیش از حدّ به فعالیت های دنیوی و غفلت از آخرت به خاطر بحران های اقتصادی و طمع ورزی.
12. تعدّد و تنوّع مکاتب فردی و الحادی با شعارهای دینی و ضدّ دینی و شیطانی.
13. وجود حاکمان فاسد سیاسی و روشنفکران دین ستیز.
مهارت های مقابله ای به شما کمک می کند تا راهبردها و روش های مفید در دسترس داشته باشید تا هنگام مواجه با مشکلات و معضلات بتوانید آن ها را تحمل کنید و احساس خوبی نسبت به خود داشته باشید و مشکلات را به عنوان بخشی از تجارب رشد دهنده زندگی تلقی کنید و با حداقل خسارت ممکن از آن ها عبور نمائید.
ما در اینجا تلاش می کنیم با الهام از سخنان اهلبیت به تبیین و توضیح اصلی ترین روش های مقابله ای و مهارت های لازم برای زندگی سالم و موفق در این دوره بپردازیم.
1. روش «نه» گفتن و اجتناب
یکی از شیوه های لازم برای پیشرفت صحیح و با برنامه و عبور کردن از موانع متعدّد در مسیر تکامل و تربیت، کسب مهارت «نه» گفتن به افراد، افکار، جریانات و محیط های غیر مناسب و آلوده است. وجود این مهارت، موفقیت های مثبت انسان را به شدت ارتقاء می بخشد و منافع و ثمرات متعدّدی به دنبال دارد از جمله:1. مدیریت زمان و به دست آوردن و ذخیره سازی زمان.
2. حذف زوائد زندگی و مفید سازی آن.
3. سالم ماندن در محیط های آلوده.
4. حفاظت شدن از رفاقت های بیهوده و غلط.
5. فرصت سازی برای برنامه ریزی و مدیریت فردی.
6. سلامت روح و جان از آلودگی ها.
7. صیانت از حریم دینی و اخلاقی خود.
8. عدم عقوبت آخرتی و مصونیت از خشم الهی.
این مهارت با چند واژه اخلاقی «تقوی» و «زهد» و «اعراض از لهو و لغو» ارتباط تنگاتنگی دارد، زیرا تقوی به معنای «نه» گفتن به گناهان و محرمات است و زهد به معنای «نه» گفتن به امور شبهه ناک و غیر روشن و بی رغبتی به مباحات و حلال های الهی برای دستیابی به فضائل اخلاقی والا و مصونیت از پیامدهای دنیاطلبی می باشد. همچنین پرهیز از لغو و لهو یکی از ویژگی های مؤمنین در قرآن معرفی شده تا امکان بهره گیری حداکثری از عمر و مواهب زندگی را داشته باشیم.
مهارت نه گفتن عملاً در حج و در هنگام محرم شدن با ممنوعیت 24 مورد (جمعاً برای زن و مرد) و در نماز، پس از تکبیره الاحرام با ممنوع شدن از گفتن، خندیدن، حرکت زیاد، خوردن، آشامیدن و... و در روزه ی ماه مبارک رمضان با ممنوع شدن 9 کار به عنوان مبطلات روزه، به خوبی به مؤمنین تمرین داده می شود.
از آنجا که در آخرالزّمان دنیا با تمام جلوه ها و دام هایش انسان را به سوی خود دعوت می کند کسب مهارت «نه» گفتن می تواند آدمی را از بسیاری از این دام ها رهایی بخشد. یک مسلمان که شعار «لااله الا الله» را سر لوحه ی زندگی خود قرار داده است و دائماً آن را تکرار می کند، با این شعار ضمن «نه» گفتن به همه ی معبودهای ساختگی، به تمرین این مهارت و روش می پردازد.
در این دوره که یکی از دوره های پرفتنه و پر اضطراب پیچیده بشری است کسب این مهارت بخصوص برای جوانان بسیار لازم به نظر می رسد، زیرا گاهی با اعتماد به ایمان و اخلاق خود و یا با اعتماد به نفس، به محیط های آلوده و پر خطر حقیقی یا مجازی وارد می شوند و چه بسا با دیدن یک کتاب، یک رفیق، یک تصویر و یا مشاهده ی یک صحنه ی غیر اخلاقی وارد مسیری نامناسب شده و با تکرار و عادت به خطا، اسباب هلاکت خود را فراهم می آوردند، از اینرو در این دوران با استفاده از روش اجتناب و «نه گفتن»، یعنی ندیدن، نشنیدن، نخوردن، نگفتن، نرفتن، نخریدن و... می توان در تضمین سلامت دنیا و آخرت خود گام بلندی را برداشت.
حضرت علی (علیه السّلام) در این خصوص می فرمایند:
(تَرَکُ الذَّنبِ أهوَنُ مِن طَلَبِ التَّوبَهِ.) (1)
«ترک گناه آسانتر از توبه کردن است.»
و این روایت اشاره دارد به ضرب المثل معروف: «پیشگیری بهتر (آسان تر و کم هزینه تر) از درمان است.»
2- روش تقیه
از جمله روش های مقابله ای برای عبور از بحران ها و شرایط ویژه در مکتب تشیّع، تقیه است، تقیه در اصطلاح شیعه به معنای برنامه داشتن و پیش گرفتن یک استراتژی مناسب برای برخورد با شرایط خاص جهت حفظ نیروهای جبهه خودی و حفظ جان و مال آن ها می باشد.شهید مطهری رحمه الله در تبیین این دو ثمر مبارزاتی می فرمایند:
«در شیعه مفهوم معقول و خردمندانه ای وجود دارد که هم قرآن آن را تأیید می کند (و هم روایات) و هم خرد و آن مفهوم «تقیّه» است. تقیّه عبارتست از تاکتیک معقول به کار بردن در مبارزه برای حفظ بهتر و بیشتر نیروها. بدیهی است که هر فردی چه از نظر جانی و چه از نظر امکانات اقتصادیش و چه از نظر حیثیات اجتماعیش برای جبهه ای که در آن جبهه پیکار می کند یک نیرو است، یک سرمایه است. حداکثر کوشش برای حفظ این نیروها و سرمایه ها باید به کار برده شود. چرا نیروها بی جهت هدر برود؟ چرا قدرت ها بی جهت ضعیف گردد باید جبهه هر چه بیشتر قوی و نیرومند بماند. تقیّه نوعی سپر به کار بردن است در مبارزه، این کلمه از ماده «وقی» است که به معنی نگهداری است. وظیفه یک فرد مبارزه در مبارزه تنها این نیست که حریف را بکوبد، خود نگهداری تا حد امکان نیز وظیفه مبارزه است. تقیه یعنی هر چه بیشتر زدن و هرچه کمتر خوردن. به هر حال تقیه تاکتیک معقول و خردمندانه ای است در مبارزه. ولی امروز می بینیم که این کلمه از مفهوم اصلی خود به کلی تهیه گشته و مفهوم ضد مبارزه به خود گرفته است. از نظر عافیت طلبان، تقیه یعنی از میدان به در رفتن و صحنه را به دشمن واگذار کردن و در مقابل جرّ و بحث و جنجال پرداختن...» (2)
از آنجا که مکتب و آرمان شیعه و محبین اهلبیت خصوصاً در دوره ی آخر الزمان از سوی دشمنان تحت شدیدترین فشارهای روانی و خشن ترین تهدیدات نظامی و اقتصادی واقع می شود، اهل بیت (علیهم السّلام)، پیروان خود را در این برهه از زمان به تقیه سفارش کرده اند تا شیعیان بتوانند ضمن حفظ خود و سرمایه های خود این دوران را با کمترین خسارت پشت سر بگذارند.
در روایات معصومین (علیهم السّلام) در خصوص تقیه آمده است:
1. تقیّه، سپر مؤمن است. (3)
2. تقیّه، نیروبخش دین مؤمن است. (4)
3. تقیّه، برترین نوع عبادت خداست. (5)
4. تقیّه، دفع دشمنی و دشمنان به زیباترین وجه است. (6)
تقیّه به نوبه ی خود به دو دسته ی «تقیّه خوفی» و «تقیّه مداراتی» تقسیم می شود:
«تقیّه خوفی» جایی است که خوف بروز خطر جانی، مالی و یا آبرویی برای انسان یا دیگری برود که برای دفع این احتمال خطر به این نوع تقیّه سفارش شده است.
«تقیّه مداراتی» در جایی است که خوف وقوع خطراتی مانند جایگاه تقیّه خوفی وجود ندارد، اما با هدف جذب قلوب و تقویت وحدت اسلامی و به خاطر عدم تحریک دشمن به دشمنی بیشتر و امکان ارتباط بین مسلمین و یا دیگر فرقه ها مماشات و همراهی با آنان می شود.
امام رضا (علیه السّلام) در خصوص رعایت این مهارت تا زمان ظهور امام زمان (علیه السّلام) می فرمایند:
«همانا گرامی ترین شما نزد خدا با تقواترین و پایبندترین شما به تقیّه است. عرض شد: ای پسر پیامبر خدا! تا کی؟ فرمود: تا روزگار آن زمان معیّن و آن روزگار قیام قائم ماست. پس، هرکه پیش از قیام قائم ما تقیّه را ترک کند از ما نیست.»
3. روش صبر و استقامت
یکی از مشخصات دوره ی آخرالزّمان، رواج گناه و تباهی و فساد و هرج و مرج فرهنگی و اخلاقی است، دوره ای که در آن همه ی ارزش های انسانی و اسلامی به مخاطره می افتد و چه بسا ارزش ها و هنجارهایی که به ضدّ ارزش و ناهنجاری تبدیل گردد. داشتن مهارت صبر و استقامت در برابر امواج سهمگین این جریان ضدّ اخلاقی، از مهارت های حیاتی و سرنوشت ساز برای زندگی اسلامی در این دوران به شمار می رود. در سخنان نورانی و راهگشای اهل بیت (علیهم السّلام) در خصوص کسب این مهارت سفارشات فراوانی به چشم می خورد:قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): (إنتِظارُ الفَرَجِ بِالصَّبرِ عِبادَةٌ.) (7)
«صبورانه در انتظار فرج بودن، عبادت است.»
قال الرضا (علیه السّلام): (مَا أحسَنَ الصَّبرَ وَ انتظارَ الفَرَجِ.) (8)
«چه نیکوست صبر و در انتظار فرج بودن.»
مهارت صبر به نوبه ی خود دارای فوائد و آثار متعددی است که روایات معصومین به آن ها اشاره می کند. در روایات در توصیف این آثار آمده است:
1. صبر، نصف ایمان است. (9)
2. صبر، سپری در برابر فقر و مشکلات است. (10)
3. صبر، سهولت بخش سختی هاست. (11)
4. صبر، بهترین پشتیبان است. (12)
5. صبر، دوست انسان است. (13)
6. صبر، شوینده ی افسردگی و اندوه ات. (14)
7. صبر، عامل سرافرازی در برابر دشمن است. (15)
8. صبر، زیباترین لباس اخلاقی است. (16)
9. صبر، عامل کمال نفس است. (17)
10. صبر، عامل پیروزی است. (18)
11. صبر، بهترین یاور زندگی است. (19)
از یک دیدگاه عرصه های صبر در زندگی به سه بخش تقسیم می گردد:
عرصه ی نخست:
صبر و استقامت در ناگواری ها.چرا که زندگی عبارت است از مجموعه ای از ماجراها و حوادث تلخ و شیرین و رویارویی با حوادث خوشایند و ناخوشایند و مقاومت در سختی و مقابله اخلاقی با آن روی تلخ سکّه زندگی یعنی بلاها و کاستی های زندگی و اموری چون: فقر، بیماری، فقدان نزدیکان و... و طی این مسیر نیازمند صبری جمیل (صبری بدون گلایه و شکوه) می باشد.
عرصه ی دوم:
صبر و استقامت در پیروی از حق و اطاعت خدا.پیروی از فرامین حق و حقیقت و تلاش برای موحّد زیستن و موحد مردن و اطاعت بی چون و چرا از دستورات الهی در همه ی شئون زندگی اعم از فردی، خانوادگی و اجتماعی از عرصه های صبر و استقامت است که انسان را به سعادت دنیا و آخرت می رساند.
عرصه ی سوم:
صبر و استقامت در برابر خطاکاری و خواسته های نفس، پایداری در برابر انواع گناهان با توجه به جذابیت ها و لذت بخشی آن ها.حال با توجه به حضور غیر قابل گریز در اجتماع و با توجه به ضرورت و نیاز به روابط اخلاقی، سیاسی و اجتماعی و اقتصادی بیشمار و زمینه ی ابتلاء به انواع بلاها و خطاها صبر و پایداری چون کشتی مطمئنی در برابر سیل تمایلات و خواسته های نامشروع نفس، انسان را از غرق شدن در دریای متلاطم دنیا مصون می دارد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در ترسیم این سه عرصه ی صبر می فرمایند:
(الصَّبرُ ثَلاثَهٌ: صَبرٌ عِند المُصیبَةِ، وَ صَبرٌ عَلَی الطَّاعَة وَ صَبرُ عَنِ المَعصِیَةِ.) (20)
«صبر سه نوع است: صبر در هنگام مصیبت و صبر بر طاعت و صبر بر ترک گناه.»
در هر دوره ای و بخصوص در دوره ی آخرالزّمان ما نیازمند هر سه نوع صبر بویژه صبر در برابر گناه می باشیم و باید علاوه بر احراز این فضیلت در خود، دیگران را نیز به کسب آن تشویق نمائیم، چنانچه در تاریخ صدر اسلام پس از نزول سوره ی عصر - که در آن مؤمنین به توصیه یکدیگر به صبر فرمان داده شده اند - مؤمنین هنگام وداع با یکدیگر این سوره را تلاوت می کردند.
بیشتر بخوانید: مهارت های زندگی - مهارت زندگی آخرالزمانی (2)
4- روش شنا در جهت خلاف آب
در نظام تربیتی اسلام و قرآن یک انسان مؤمن با اقتدار ایمانی و اراده ی محکم باید هنر شنا کردن در خلاف جریان در رودخانه ی زندگی را داشته باشد. یعنی خود را به امواج نسپارد و تحت تأثیر جریانات باطل اجتماعی و امواج سهمگین گناه و تبلیغات عادات و رسومات و مد و مدپرستی قرار نگیرد. قرآن در وصف مؤمنینی که خود را در برابر خیل عظیم جبهه ی باطل نمی بازند می فرماید:(الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَاناً وَ قَالُوا حَسْبُنَا اللّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ.) (21)
«مؤمنان کسانی هستند که چون مردم (منافق) به ایشان گفتند: بی شک مردم (کافر) بر ضدّ شما گرد آمده اند، پس از آن ها بترسید (آنان به جای ترس) بر ایمانشان بیافزود و گفتند: خداوند ما را کفایت می کند و او چه خوب نگهبان و یاوری است.»
از سوئی قرآن اکثریت (عوام الناس و اهل دنیا) را مذمت کرده و می فرماید:
* أَکْثَرُهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ (بقره / 100)
* أَکْثَرُهُمْ لاَ یَفقَهُون
* أَکْثَرُهُمْ لاَ یَعلَمُون (انعام / 37)
* أَکْثَرُهُمْ الفاسِقُون (آل عمران / 110)
* أَکْثَرُهُمْ لاَ یَعقِلُون (مائده / 103)
* أَکْثَرُهُمْ یَجهَلُون (انعام / 111)
* و لا تَجِدُ أکثَرَهُم شاکِرین (اعراف / 17)
* وَ ما یَتَّبِعُ أکثَرُهُم إلّا ظَنّاً (یونس / 36)
* أکثَرُهُم لا یَشکُرُون (یونس / 60)
* أَکْثَرُهُمْ الکافِرُون (نحل / 83)
* أَکْثَرُهُمْ لِلحَقِّ کارِهُونَ (مؤمنون / 70)
* أَکْثَرُهُمْ کاذِبُون (شعراء / 223)
* أَکْثَرُهُمْ مُشرِکین (روم / 42)
و از سوئی در کلام ناب علوی، مهارت و هنر اولیای الهی این گونه تبیین شده است:
(إنَّ أولیاء الله هَمَ الَّذینَ نَظَرُوا إلی باطِنِ الدُّنیا إذا نَظَرَ النّاس إلی ظاهِرِها و اشتَغَلُوا بِآجِلِها إذا اشتغل النّاسُ بِعاجِلِها...) (22)
«همانا اولیای الهی کسانی هستند که به باطن و حقیقت دنیا نظر کرده اند آن زمان که مردمان به ظاهر دنیا می نگرند و مشغول آینده آن (آخرت) در حالی که مردم مشغول نقد دنیا هستند.»
نیز آن حضرت فرمودند:
(خالِطُوا النّاس بِأبدانِکم وَ زایِلُوهُم بِقُلُوبِکُم و أعمالِکُم.) (23)
«با بدن هایتان با مردم در ارتباط باشید و با دل ها و اعمالتان از آنان فاصله بگیرد.»
در دوره ی آخرالزّمان کسب چنین مهارتی با کوشش و مراقبت شدید ممکن می گردد.
امام صادق (علیه السّلام) پس از بیان اوضاع نابسامان این دوره به شیعیان خود سفارش می کند که از اخلاق مردمان آن عصر پرهیز نمایند و تلاش کنند برخلاف این موج حرکت نمایند:
(فَکُن مُتَرَقِّباً وَ اجتَهدِ لِیَراکَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ فی خِلافِ ما هُم علیه.) (24)
«پس مراقب باش و بکوش خداوند تو را در مسیر خلاف سیر و سیره آنان (اهل آخرالزّمان) ببیند.»
همچنین ایشان می فرمایند:
(خَیرُ النّآسِ یَومَئِذٍ مَن یَلزِم نفسَهُ و یَختفی فی بیته عَن مُخالطةِ النّاس.) (25)
«بهترین مردم در آن روز (آخرالزّمان) کسی است که ملازم نفس خود باشد و در خانه اش بماند و از ارتباط گسترده با مردم منحرف دوری کند.»
5- روش مراقبت
- قال الصادق (علیه السّلام): (فَکُن مُتَرَقِّباً...) «پس مراقب باش...»مراقبت به معنای محافظت از خود در برابر شرایط بد، افراد ناباب و اندیشه های ناسالم و رفتارهای اشتباه است. کسب مهارت مراقبت بویژه در دوره ی آخرالزّمان برای سالم ماندن، بسیار ضروری است، چرا که در صورت عدم مراقبت از خود، ممکن است انسان به وادی هلاکت بیافتد.
قرآن می فرماید:
- (یا أیُّهَا الَّذینَ آمنوا قُوا أنفُسَکُم وَ أهلیکُم ناراً...) (26)
«ای کسانی که ایمان آورده اید، خود و خانواده های خود را از آتش جهنم حفظ نمایید.»
- (یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیکُم أنفُسَکُم لا یَضُرُّکُم مَن ضَلَّ إذا اهتَدَیتُم.) (27)
«ای کسانی که ایمان آورده اید مراقب خود باشید! اگر شما هدایت یافته اید: گمراهی گمراهان به شما زیانی نمی رساند.»
حضرت علی (علیه السّلام) می فرمایند: (إجعَل مِن نَفسِکَ علی نَفسِکَ رَقیباً.)
«از خود برای خود مراقبی به گمار.»
براساس این فرموده ی امیرالمؤمنین (علیه السّلام) در هر انسان دو «من» وجود دارد: «من» حیوانی و «من» متعالی. و ما موظفیم «من» متعالی خود را مربی و نگهبان «من» حیوانی خویش قرار دهیم.
مصادیق مراقبت از خویش عبارتند از:
* مراقبت از خویش نسبت به خدا احساس حضور دائمی در محضر او
* مراقبت از خویش نسبت به امام زمان.
* مراقبت از دل و اندیشه در برابر تمایلات، افکار و صفات نکوهیده.
* مراقبت از اعضاء و جوارح در برابر گناهان جوارحی.
* مراقبت از خود در برابر بیماری های جسمی و خطرات جانی.
* مراقبت خود از حرام خواری و رزق ناپاک.
* مرابت از خود در مجالس آلوده به گناه.
* مراقبت از خود در برابر آتش غضب الهی و جهنّم.
* مراقبت از خویش در برابر دشمنان و بیگانگان.
* مراقبت از خانواده و اموال خویش.
* مراقبت از مردم خود و وطن خویشتن.
6. روش سکوت و گزیده گویی
یکی از مهارت های لازم برای سالم زیستی دینی و معنوی در آخرالزّمان، مهارت سکوت معنادار و گزیده گویی است. در روایات اهل بیت و علم اخلاق، سکوت معنا دار و حکیمانه نوعی عبادت محسوب می شود و فوائد بسیاری بر آن مترتّب است، اما بر اساس پیش بینی پیشوایان دین نسبت به دوره ی آخرالزّمان، کسب مهارت سکوت در این دوره نه تنها عبادت که شیوه ای مقابله ای برای حفاظت از خود در برابر آسیب ها و آفات و تضمین کننده ی پایداری ایمان به شمار می آید.امام صادق (علیه السّلام) در خصوص کنترل زبان در این دوران می فرمایند:
(کَفُّوا ألسِنَتِکُم...) (28)
«زبان های خود را کنترل کنید.»
فوائد و آثار سکوت بجا در روایات اهل بیت عبارتند از:
1. دوری شیطان.
2. یاری دین خود.
3. جلب محبت دیگران.
4. افزایش هیبت و وقار.
5. سالم ماندن از آفات زمانه.
6. کسب حکمت و سلامت.
7. ایمنی یافتن از لغزش ها.
8. رفعت مقام یافتن.
9. ایجاد زمینه ی اندیشیدن.
10. فزونی اندیشه و نورانیت دل. (29)
مرحوم فیض کاشانی در رابطه با ارزش سکوت و خاموشی و کنترل زبان می فرمایند:
«زبان از نعمت های بزرگ خدا و از لطائف صنع احدیت است. زبان عضوی است کوچک لیکن طاعت و جُرم آن بس بزرگ است، چه آن که بدیهی است ایمان و کفر که آخرین پایه طاعت و طغیان است غیر از شهادت زبانی از راه دیگر ثابت نمی شود. به علاوه هر موجود یا معدوم، خالق یا مخلوق، خیالی یا علمی، ظنّی یا وهمی همه ورد زبانند و زبان متعرّض اثبات و نفی آن هاست چه آن که هر معلوم حق یا باطل را به زبان تعبیر می کنند و ثابت است که علم همه موجودات را شامل می شود و همه چیزها موجود به علم اند و اینگونه خاصیت منحصر به زبان است که از همه چیز گفتگو می کند لیکن سایر اعضاء ویژه محسوسات تنها به امور مربوط به خود اختصاص دارند چنان که چشم رنگ ها و شکل ها را می بیند و گوش صداها را می شنود و دست اجسام را حس می کند و سایر اعضاء امور مربوط خود را درک می نمایند.
زبان در میدان وسیعی خارج از حد و انتها به جولان می پردازد. هم در ایجاد خیر ید طولانی دارد و هم در پیدایش شرّ نیروئی بسیار قوی. بنابراین اگر کسی زبان را به حال خود گذارد و عنانش را در دست اختیار او دهد شیطان پیش آهنگ او شده بهر میدانی که بخواهد او را می برد و به هر وادی که اراده کند او را می افکند تا بالاخره او را به بند هلاکت مبتلا سازد. چنان که همین مضمون از مصدر جلال نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) صدور یافته است:
«آیا جز این است که مردمی که بر رو در آتش می افتند تنها به جهت دور کرده های زبان آن هاست.»
کسی که بخواهد از شرّ زبان ایمنی یابد بایستی آن را با زمام شرع مهار کند و جز در اموری که به نفع دین و دنیای اوست به حرکت در نیاورد و دهانه از آن برنگیرد و از هر چه به زیان دنیا و آخرت اوست از آن جلوگیری کند و متوجه باشد که این دو موضوع بسیار امر مشکلی است و کسی که بخواهد مطابق با مقتضای آن عمل کند با دشواری زیادی روبرو می شود. عاصی ترین اعضاء آدمی زبان اوست، چه انسان در حرکت دادن آن رنجی متحمل نمی شود و در آزاد گذاشتن آن مؤنه ای به کار نمی برد به این جهت مردم در احتراز از آفات و شرّش سهل انگاری می نمایند و از شکارگاه ها و راه های آن که از بزرگترین وسایل گمراهی شیطان است دوری نمی کنند.
از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شده:
- «کسی که سکوت اختیار کند نجات یابد.»
- «سکوت حکمت است و آن ها که سکوت اختیار کنند کم اند.»
- «زبانت را نگهدار که آن مانند صدقه ایست که از جانب خودت می دهی.»
- «بنده از حقیقت ایمان استفاده نمی کند تا زمانی که زبان خود را حفظ نماید.»
- «کسی که بداند کجا و کی باید سخن گوید، گفتار او کم شود مگر به اندازه ای که رفع احتیاج او نماید.» (30)
7. روش خودافزایی اخلاقی
از جمله شیوه های لازم برای زندگی دوره ی آخرالزّمان مهارت خودافزایی اخلاقی است. خودافزایی اخلاقی به معنای تحصیل زیبائی های اخلاقی و زینت آرایی روح به مکارم اخلاقی و شخصیت افزایی معنوی خود می باشد.پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هدف بعثت خویش را اتمام مکارم اخلاقی و زیباسازی روح و روان بشریت معرفی می کنند. آراسته شدن دل به زیبائی های معنوی و صفات پسندیده دارای آثار و منافع بیشمار دنیوی و آخرتی است که روایات اهل بیت (علیهم السّلام) به این آثار اشاره می نمایند. برخی از این آثار عبارتند از:
1. گوارا شدن زندگی.
2. منظور شدن پاداش جهاد در راه خدا.
3. سنگین شدن ترازوی اعمال.
4. محبوبترین و نزدیکترین فرد به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شدن.
5. رفعت مقام یافتن.
6. گشایش اقتصادی و توسعه ی رزق.
7. زیاد شدن دوستان.
8. طولانی و با برکت شدن عمر.
9. کفّاره ی گناهان به شمار آمدن.
10. آبادانی و عمران شهرها.
از آن جا که در دوره ی آخرالزّمان زیبائی های اخلاقی به شدت آسیب دیده و ارزش های اخلاقی به ضد ارزش تبدیل شده و مرزهای پاکی مورد تجاوز دنیاطلبان و دشمنان دین قرار می گیرد، آشنایی با منافع و آثار زیبائی های اخلاقی و تلاش برای آراستن خود به آن ها امری ضروری می باشد.
به فرموده ی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، در آن زمان اولین ارزش های اخلاقی که از بین می رود، حیاء و امانتداری است. در آن عصر، هر چند انسان ها صورتی زیبا و آراسته دارند اما سیرت آنان بسیار زشت و ناپسند است، آنان نه تنها امر به معروف و نهی از منکر نمی کنند که امر به منکر و نهی از معروف نیز می نمایند.
در چنین دوره ای انسان های با اراده و معتقد، در تحصیل فضائل اخلاقی می کوشند و به عنوان منتظری واقعی، اصلاح جهانی را از خود شروع می نمایند و مسلماً چنین افرادی شایسته ی آن می شوند که روزی زیر پرچم مصلح کلّ، برای ساختن جهانی پاک، وارسته و آراسته به زیبائی های اخلاقی به پا خیزند.
و چه زیباست فرمایش امام صادق (علیه السّلام) که در این خصوص فرمودند:
(مَن سَرَّ أن یَکُونَ مِن أصحابِ القائِمِ فَلیَنتَظِر وَ لیَعمَلِ بِالوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الأخلاقِ و هو مَنتَظِرٌ.) (31)
«هر کس شادمان می شود از اینکه از اصحاب قائم باشد، پس باید منتظر بوده و ورع و نیکوئی های اخلاقی را در پیش گیرد.»
نمایش پی نوشت ها:
1. بحارالأنوار / ج 70 / ص 364
2. علل گرایش به مادیگری / ص 123.
3. میزان الحکمه / ح 22491
4. میزان الحکمه / ح 22492
5. میزان الحکمه / ح 22495
6. میزان الحکمه / ح 22497
7. الدعوات للراوندی / 41 / 101
8. بحارالأنوار / ج 12 / ص 379
9. قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): (إنَّ الصَّبرَ نِصفُ الایمان.) «میزان الحکمه / ح 10044»
10. قال علی (علیه السّلام): (الصّبرُ جُنَّهُ مِنَ الفاقَه.) «میزان الحکمه / ح 10029»
11. قال علی (علیه السّلام): (الصَّبرُ یُهَوِّنُ الفجیَعة.) «میزان الحکمه / ح 10041»
12. قال علی (علیه السّلام): (الصَّبرُ أعوَدُ شیءٍ عَلَی الدَّهر.) «میزان الحکمه / ح 10028»
13. قال علی (علیه السّلام): (العقل خلیلُ المَرءِ و الحِلمُ وَزیرُهُ و الرِّفقُ والِدُهُ و الصَّبر من خَیرِ جُنُودِهِ.) «میزان الحکمه / ح 10049»
14. قال علی (علیه السّلام): (إطرَح عَنکَ الهُمُومَ بِعَزائِمِ الصَّبرِ وَ حُسنِ الیقین) «میزان الحکمه / ح 10052»
15. قال علی (علیه السّلام): (الصَّبرُ یُرغِمُ الأعداء) «میزان الحکمه / ح 10035»
16. قال علی (علیه السّلام): (الصَّبرُ... و أشرَف خلائِقِ الأنسانِ.) «میزان الحکمه / ح 10019»
17. قال علی (علیه السّلام): (بِالصَّبرِ تُدرَکُ مَعالِی الأمور.) «میزان الحکمه / ح 10059»
18. قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): (إنَّ النَّصرَ مَعَ الصَّبرَ.) «میزان الحکمه / ح 10068»
19. قال علی (علیه السّلام) (الصَّبرُ عَونٌ عَلی کُلِّ أمرٍ.) «میزان الحکمه / ح 10037»
20. میزان الحکمه / ح 10100
21. آل عمران / 173
22. بحارالأنوار / ج 66 / ص 319
23. بحارالأنوار / ج 2 / ص 79
24. الکافی / ج 8 / ص 42
25. یوم الخلاص / ص 722
26. تحریم / 6
27. مائده / 105
28. بحارالأنوار / ج 72 / ص 82
29. میزان الحکمه / باب الصَّمت
30. حقایق / فیض کاشانی / صص 151-152
31. بحارالأنوار / ج 52 / ص 140
نیلی پور، مهدی؛ (1390)، مهارت های زندگی، نشر اصفهان: مرغ سلیمان، چاپ دوم