به کوشش: محمد کمالي نژاد
نام رايج:
زرشکنام عربي:
امبرباريسنام هاي ديگر:
زارج، زرک (افغاني)، زرنکماهيت:
درختي است خاردار و خارهاي آَن مثلث يعني هر جا که خار رسته سه خار با هم رسته و برگ آن شبيه به برگ ياسمين و بزرگتر و باريکتر از آن و گل آن زرد مايل به سفيدي و سرهاي آن مجتمع و ثمر آن خوشه دار و طولاني و در خامي سبز و بعد رسيدن سرخ مايل به بنفش و بنفش سياه مي گردد و هنگام رسيدن آن تابستاني است. و بهترين آن منقي از دانه يا بي دانه کوهي آن است.طبيعت:
سرد و خشک در سومافعال و خواص:
با قوت قابضه و ترياقيه، قاطع صفرا و مسکن تشنگي و حرارت معده و جگر و قليان خون و سيلان آن از اسفل و بواسير و مقوي دل و جگر و معده حار و مانع ريختن مواد به اعضاء و جهت بواسير و سيلان رحم مزمن به تنهايي و يا با ادويه حاره مقويه مانند سنبل الطيب و دارچيني و عسل و امثال اينها جهت تفتيح سدّه جگر و رفع استسقاء و تقويت جگر سرد و تر و سردي احشاء و رفع اسهالي که از ضعف جگر و يا به سبب تب بلغمي مزمن به هم رسيده باشد و پوست ريشه آن را آرغيس نامند.***
بدل:
مضر:
مضر مبرودالمزاج بلغمي و سوداوي و اصحاب قولنج و رياح و احتقاق بطن/ در زمان بارداري نبايد مصرف شود.مصلح:
در مبرودين قرنفل و در غير آن شکر و شيريني هامقدار شربت:
از آب آن تا 20 مثقال و از جرم آن تا 15 مثقال و از دانه آن تا سه مثقال.هر که را گرمي جگر باشد *** گو طلب آب بوستان افروز
پس بياشام با شراب زرشک*** وانگهي ميل ميکنش هر روز
حکيم يوسفي
منبع مقاله :
کمالي نژاد، محمد، (1390)؛ برگ کهن، تهران: چوگان، چاپ اول