در حوالي 2 تا 3 ماهگي خنده اجتماعي ( شادي و خوشحالي صورت و گاهي همراه با صدا در آوردن در پي ديدن چهره برخي از افراد ) و در حوالي 4 تا 6 ماهگي خشم و عصبانيت ظاهر مي شوند. در حوالي 6 تا 8 ماهگي که شدت پپيوند عاطفي مادر و کودک قوت مي يابد، پديده ترس از غريبه ها ( strang warness /fear ) نيز ظاهر مي شود ( روبرگردان از قيافه هاي غير آشنا و ترس در صورت در آغوش گرفتن او توسط فرد، حتي اگر پدر يا مادر بزرگ و يا خاله اي باشد که هراز گاهي با کودک در ارتباط بوده و در ذهن کودک به عنوان فرد نا آشنا تفسير مي شود ). در همين زمان است که پديده اضطراب جدايي ( separation anxiety ) نيز ديده مي شود و تا حوالي 18 ماهگي ادامه مي يابد. در اين دوره ( 6 تا 18 ماهگي ) به واکنش کودک ( ترس يا اضطراب، اجتناب وپرهيز ) در برابر موقعيت جديد و ناآشنا ( درحضور پدر يا مادر ) مهار رفتاري ( behavaeoral inhibiotion ) يا اضطراب و ترس از تازه ها گفته مي شود. اگر اين واکنش ها نسبت به افراد و موقعيت اجتماعي تازه و ناآشنا باشد به آن خجالت ناشي از ترس يا اضطراب ( fearful or Anxious ) گفته مي شود. اين چنين خجالتي يک واکنش تطابقي با شرايط جديد بوده و توجه کودک را کمي افزايش مي دهد.
از حوالي 15 تا 18 ماهگي کم کم قدرت ادراکي کودک افزايش مي يابد و او قادر به شناخت خود به عنوان ماهيتي مستقل و متفاوت خواهد شد و مفهوم من در ذهن او شکل مي گيرد و از اين زمان به بعد است که کم کم عواطف و احساسات مرتبط به خودآگاه ( self conscious emotions ) از جمله شرم، احساس غرور و افتخار و گناه شروع به شکل گيري مي کنند. اولين احساس شکل گرفته شده
مرتبط به خودآگاه، شرم و خجالت حضور است. ( exposure embarrassment ) در اين حالت کودک در پي مورد توجه قرار گرفتن، تعريف، نگاه کردن خود در آينه و يا انجام کاري در برابر جمع دچار يک احساس مرکب و متناقض ودر نوسان بين اضطراب با اشتياق، تنش با خشنودي و گرايش با اجتناب مي شود. يعني کودک از يک طرف تمايل و هيجان دارد و از طرف ديگر خود را کنترل مي کند. کودک معمولاً از نگاه مستقيم به طرف مقابل خودداري کرده و سر خود را به زمين انداخته و يا فقط به ديگري هراز گاهي و آن هم اغلب زير چشمي نگاه مي کند. و ممکن است بدن خود را بچرخاند و يا انگشت دهان کند و يا با موهاي خود ور برود. کودک معمولاً کم حرف شده و آرام و آهسته و يا کمي لرزان صحبت مي کند ممکن است صورتش نيز برافروخته شود.
در حوالي 3 تا 4 سالگي کدک قادر به درک مفهوم ديگران نيز مي شود و مي تواند خود را از چشم ونظر ديگران ببيند و مورد ارزيابي قرار دهد و به اصطلاح از خود آگاه ( self ـawarenss ) به خودآگاهي ( self conscious ) برسد و بدين ترتيب آشکال شرم و خجالت خودآگاهانه نيز شکل مي گيرد. در شماي 2 3 مراحل تکاملي شرم و خجالت و تفاوتهاي آنها نشان داده شده است.
نکته:
برخي اعتقاددارند که حالتي از شرم و حياء ( embarrassment ) حتي از همان 1 تا 2 ماهگي و شرم حضور از 8 تا 9 ماهگي در کودک قابل شناسايي است.نکته:
شرم، احساسي است که در زمان مواجه شدن با موقعيت بوجود مي آيد ولي در خجالت، احساس قبل از قرار گرفتن از موقعيت نيز وجود دارد و در ضمن در شرم افزايش فعاليت سيستم عصبي خودکار نوع پاراسمپاتيکي و در خجالت نوعي سمپاتيکي وجوددارد.بسياري ازافراد، ترسويي را معادل کمرويي و خجالتي بودن درنظر مي گيرند اگر چه بسياري از افراد ترسو، کمرو نيز هستند ( و بالعکس ) ولي ترسويي در محدوده
و قلمرو اختلال هراس ( phobia ) قرار مي گيرد که نمونه بعدي مشخص آن ترس از تاريکي و ترس يا هراس اجتماعي است .
شماي 2-3: مراحل تکامل شرم و خجالت بر اساس دو تئوري Buss و Lewis
مولفه ها |
تئوری Buss |
تئوری Lewis |
|
خجالت اضطرابی/ترس |
شرم حضور |
|
Anxious/Fearful shyness |
Exposure embarrassment |
مرحله ادراکی |
افتراق ناشنا از آشنا |
درک از خود به عنوان ماهیتی مستقل ( پیدایش من) |
سن شروع |
7 تا 9 ما هگی |
15 تا 18 ماهگی |
برانگیزاننده ها |
افراد غریبه یا ناآشنا، تجاوز به حریم، ارزیابی اجتماعی |
مورد نظاره و توجه به دیگران قرار گرفتن، نمایش یا فعالیت در حضور دیگران، نظاره خود در آینه، مورد تعریف دیگران قرار گرفتن |
|
خجالت خودآگاهانه |
شرم خود آگاهانه |
|
(Self- conscious shyness ) |
(Self- conscious embarrassment ) |
مرحله ادراکی |
نگاه به خود از دید دیگران |
درونی کردن استا نداردها و قواعدها |
زمان شروع |
4-5 سالگی |
3 سالگی |
برانگیزاننده ها |
انگشت نما شدن، تفاوت داشتن با دیگران توجه و تمرکز دیگران |
ارزیابی اجتماعی، خرابکاری کردن در برابر جمع، اشتباه سر زدن، تحقیر، سرزنش |
عوامل و موقعيت هاي بوجود آورنده يا برانگيز اننده خجالت و شرم
ـ طبع و مزاج ( Temperament ) :تمامي کودکان در زمان تولد بر اساس محتوي ژنتيکي شان ( و اثرات دوران حاملگي ) داراي يک سري ويژگيهاي خلق وخويي هستند که مي توان اکثر آنها را در يکي از سه گروه زير قرار داد ( از همان روز و ماه اول تولد قابل شناسايي هستند ) :
1) محتاط /ديرجوش:
اين گروه از کودکان ( 15% ) با تغييرا ت راحت نبوده و دير به آنها عادت مي کنند و با ديگران دير جوش مي خورند و در نتيجه کمرو و خجالتي به نظر مي رسند. در اين کودکان اکثر موارد زير صدق مي کند:ـ آنها نيازمند يک مکان آرام و ساکت هستند و با سرو صدا بي قرار و ناراحت مي شوند ( ازجمله موقع خوابيدن ).
ـ کودک به اسباب بازيهاي جديد توجه چنداني نمي کند و در محيط هاي جديد کمي مضطرب و ناآرام است.
ـ با افراد جديد در ابتدا ساکت و کم حرف هستند.
ـ در خوردن حساس هستند ( فقط علاقه به برخي از غذاها نشان مي دهند ).
ـ در آموزش دستشويي کمي مقاومت دارندو معمولاً دير کنترل ادرار ومدفوع خود را بدست مي آورند.
ـ در مجامع و زمين بازي کودکان تمايلي به دور شدن از والدين خود ندارند.
ـ لباس هاي قديمي و راحت را به لباس نو ترجيح مي دند.
ـ خواب هاي ترسناک زياد مي بينند.
ـ پوست حساس دارند و بيشتر دچار بيماري حساسيتي مي شوند ( مثلاً آسم ).
ـ در کنار افراد آشنا راحت هستند.
ـ نسبت به انتقاد نسبتاً حساسيت زيادي دارند.
ـ در برابر تغيير در روال و آداب معمول مقاومت نشان مي دهند.
ـ در بازي هم سن و سالان بيشتر نظارگر و تماشاچي هستند تا خود بازيگر باشند.
ـ تمايل به بودن و بازي باساير بچه ها نشان مي دهند ولي خود را از شرکت باز مي دارند.
2) سخت/ پر انرژي و شلوغ کن:
اين گروه از کودکان ( 20% ) بسيار فعال، حساس، برانگيخته و تا حدي بي قرار و ناشکيبا هستند. اين گروه معمولاً نه تنها کمرو نيستند بلکه حالتي تداخل و شلوغ کن دارند.3) آسان/خونگرم:
اين گروه که در حدود 40 درصد کودکان را تشکيل مي دهند بچه هايي آرام و آسانگير بوده ( درخوردن، خوابيدن و... ) و با ديگران و شرايط ومحيط جديد راحت کنار آمده و خو مي گيرند و در کل رفتاري دوستانه و مهربانانه تري دارند.
نکته:
خلق و خوي کودکان در دوران خردسالي تعيين کننده وضعيت و خصيصه هاي آنها در دوره هاي بعد زندگي شان نيست. زيرا عوامل محيطي ( خانواده، هم سن و سالان و... ) در شکل گيري نهايي شخصيت و ويژگي هاي افراد بسيار مهم هستنمد.● والدين خجالتي:
اگر يکي از والدين خجالتي باشد هم از طريق انتقال ژنتيکي ( به ارث بردن ) و هم يادگيري رفتار از والدين مي تواند موجب خجالتي شدن کودک شود.
● پيوند عاطفي ناامن:
کودک ناامن اصولاً به ديگران و شرايط اطمينان ندارد و مي ترسد مورد انتقاد و سرزنش ديگران قرار گيرد و يا اينکه درست برعکس به خود اطمينان نداشته و نگران اين است که مرتکب اشتباه و خرابکاري شود.
● والدين کنترل کننده يا خشن:
چنين والديني کلاً اجازه شکوفايي توانمندي و توانايي کودک و در نتيجه حرمت نفس خوب را نمي دهند و کودک در اين حالت نه به ديگران بلکه در مورد خود شک و ترديد دارد و مي ترسد که کاري ناپخته و يا احمقانه از او سر بزند و مورد انتقاد و سرزنش ديگران قرار گيرد و لذا براي پيشگيري از اين مسئله در کل از ديگران دوري مي کند.
● سابقه مورد تمسخر يا سرزنش قرار گرفتن در جمع:
حتي يک تجربه اجتماعي منفي جدي ( مثلاً بکار بردن کلمات نادرست همچون خنگ يا دست و چا چلفت درمقابل برخي از دوستان کودک ) مي تواند موجب خجالتي و کمرو شدن کودک شود.
● خانواده انتقادگر يا کمال پرست:
توقع بيش از حد داشتن و يا انتقاد و سرزنش دائم باعث تخريب حرمت نفس کودک و در نتيجه کمرويي کودک مي شود.
● جابه جايي محل زندگي يا تحصيل کودک:
در سنين دبستان و راهنمايي روابط دوستي قوي و نسبتاً پايدار بوده و جابجايي کودک مي تواند در تکامل اجتماعي او اثرات منفي داشته باشد.
● وجود مسئله خجالت آور در خانواده:
وجود مسائلي خجالت آور و ناپسند در خانواده ( از جمله اعتياد، طلاق پدر و مادر و... ) مي تواند موجب خجالت وکمرويي کودک شود.
● خانواده خشک و سرد:
مهمترين اصل در تکامل عاطفي و شکل گيري درست حرمت نفس، ابراز عشق و محبت بي قيد و شرط به کودک است ( از طرف هر دو والدين ). توجه و محبت به کودک نه تنها موجب لوس شدن کودک نمي شود بلکه از آن نيز جلوگيري مي کند. کودکي که هسته ارزشمندي اش توسط والدين درست شکل گرفته باشد ديگرنه تنها نگران ارتباط برقرار کردن با ديگران نيست بلکه بدليل درک بهتر احساسات وعواطف ديگران و ابراز احساسات خود، در دوست شدن و تعامل درست موفق تر خواهد بود.
● زير ذره بين بودن:
اصولاً هر موقعيتي که باعث توجه ديگران به فرد ( کودک و بزرگسال ) شود و به اصطلاح فرد زير نور افکن قرار گيرد ( از جمله وجود مسابقه، اشاره کردن به فرد در ميان جمع ) مي تواند موجب بروز خجالت شود.
منبع مقاله :
سادتيان، سيد اصغر؛ (1389)، کمرويي، خجالت، ترسويي، اضطراب، و ترس از مدرسه، جسارت، ابراز وجود، ترس از سخنراني، اضطراب اجتماعي، مهارتهاي اجتماعي در کودکان نوجوانان و بالغين، نشر انتشارات ما و شما، چاپ دوم