نويسنده: علي محمد رفيعي محمدي
پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرمودند:
«تَزّوجوا فِي الحَجزِ الصّالحِ فانَّ العِرق دَسّاسُ».(1)
«با خانواده ي خوب و شايسته وصلت کنيد، زيرا خون اثر دارد».
پيامبر(صلي الله عليه وآله) فرمودند:
«اگر کسي براي خواستگاري نزد شما آمد که اخلاق و دينش مورد رضايت شما است، فوراً دختر خود را به ازدواج او در آوريد و گرنه فساد وتباهي بزرگي در جامعه روي خواهد داد.»(2)
نتيجه اين که ملاک و معيار در ازدواج، دين و اخلاق نيکو است.
1. انتخاب خويش قبل از انتخاب همسر
براي شناخت طرف مقابل، ابتدا بايد خود را بشناسيم، ما چقدر نقاط قوّت و ضعف خود را مي دانيم؟ميگويند: کسي که انتظار پروانه را مي کشد بايد بوي گل بدهد!
علي (عليه السلام) مي فرمايند:
«اَفضَلُ المَعرفة مَعرفَة الاِنسانِ نَفسَهُ».(3)
بالاترين شناخت، شناخت خود انسان است.
انسان به خاطر غريزه ي حبّ ذات گاهي ضعف هاي خود را نمي بيند؛ لذا نياز به خود سازي دارد. يکي از ملاک هاي و معيارهاي انتخاب همسر، اين است که انسان ابتدا خود را انتخاب کند تا ديگران، که اگر نقاط ضعفي دارد آنها را از بين ببرد.
2. ايمان و تقوي
امام حسن مجتبي (عليه السلام) مي فرمايند:«دخترت را به آدم دين دار بده؛ اگر خوب باشد، دخترت را اخترام مي کند و اگر هم بد باشد، به خاطر دين داري، به دختر ظلم نمي کند.»(4)
پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرمودند:
«از سبزه هايي که در زمين هاي آلوده مي رويند، بپرهيزيد.»
سؤال کردند: «چگونه يا رسول الله؟» حضرت فرمودند:
«از ازدواج با دختران زيبا رويي که در خانه هاي بي دين تربيت شده اند بپرهيزيد.»(5)
امام باقر (عليه السلام)، مي فرمايند:
«هر گاه کسي براي خواستگاري نزد شما آمد که اخلاق و دينش را مي پسنديد، به او زن بدهيد و گر نه فتنه و فساد بزرگي در زمين به وجود مي آيد.»(6)
چرا دين داري يک ملاک مهم در ازدواج است؟
1. چون انسان متدّين و دين دار، مقيّد به ارزش هاي دنيي است.2. آدم دين دار حقوق همسر را رعايت مي کند.
3. فرد ديندار و با تقوي از خدا مي ترسد و از جاده انصاف خارج نمي گردد.
4. انسان ديدار عفّت را رعايت مي کند و حيا را در خانواده حاکم مي کند.
5. دين داري بهترين پشتوانه در مشکلات زندگي است.
6. انسان هاي دين دار، منشاء خيرات هستند واز پايگاه اجتماعي بالايي برخوردارند.
7. انسان دين دار عامل آرامش و سکون در خانواده است.
زن خوب فرمانبر پارسا*** کند مرد درويش را پادشا(7)
3. اخلاق
علي (عليه السلام) مي فرمايند:«أَحسَنُ الشَّي ء الخُلقُ؛ بهترين چيز اخلاق است.»(8)
جلوه هاي اخلاق
- پاکي و مروّت- عفاف و پاک دامني
- حيا
- حلم داشتن
- صداقت
- بخشايش وگذشت
- راست گويي
- فداکاري
- قناعت
- خوش قولي
- عطوفت ومهرباني
حسين بن بشّار در نامه اي به امام هفتم (عليه السلام)، نوشت:
«يکي از نزديکانم دخترم را خواستگاري کرده است درحالي که آن جوان بداخلاق است. چه کنم؟»
امام کاظم (عليه السلام)، فرمودند:
«لاتُزَوَّجه اِن کانَ سَيي ء الخُلُق».(9)
اگر بد اخلاق است، دخترت را به ازدواج او درنياور
زيد بن حارثه فرزند خوانده ي رسول خدا بود و از لحاظ ديانت مقام والايي داشت و زينب نيز که مؤمن و دختر عمّه ي پيامبر (صلي الله عليه و آله)، بود، به سبب عدم تفاهم اخلاقي از هم جدا شدند.
سعد بن معاذ هم که از صحابي خاص رسول الله بود، به علّت بد خلقي، موقع دفن او توسّط (صلي الله عليه و آله)، دچار فشار قبر گرديد.
پس بالاترين نعمت پس از اسلام همسر خوش خلق است.
4. اصالت خانوادگي
بعضي از خانواده ها ذاتاً شريف و بزرگوار و آبرومند هستند. اگر چه فقير باشند و بعضي خانواده ها پست و فرومايه و بي آبرو هستند، اگر چه ثروتمند وداراي مقام باشند. درانتخاب همسر اصالت و شرافت خانوادگي يک مزّيت محسوب مي شود. اوّلاً همسري که در چنين خانواده اي تربيت شده باشد، غالباً شريف و بزرگوار خواهد بود و ثانياً رفتار خانواده هاي شريف نسبت به عروس و دامادشان ، غالباً بهتر و مؤدّب تر از خانواده هاي پست و فرومايه است و تقيد بيشتري به آداب و رسوم و ضوابط اخلاقي دارند. آنها براي حفظ آبرو و شرافت خانوادگي هم که شده، از اخلاق و رفتار زشت خودداري خواهند کرد.بنابراين ، دختران و پسراني که در صدد انتخاب همسر هستند، بايد سعي کنند حتّي المقدور با خانواده هاي شريف و اصيل وصلت نمايند و از ازدواج با خانواده هاي پست و فرومايه مانند معتادها، قاچاقچيان، سارقين و اشرار جداً اجتناب نمايند. که غالباً با مشکلاتي مواجه خواهند شد.
امّا تذکّر اين مطلب هم ضرورت دارد که چنين نيست که همه ي فرزنداني که در خانواده هاي فرومايه و شرور باشند با مشکل جدّي مواجه هستند؛ بلکه در بين آنها فرزندان دين دار و خوش اخلاق پيدا مي شوند که متأسفان قرباني سوء سابقه ي والدين خود مي گرداند.(10)
5. عفّت ونجابت
زندگي زناشويي بر پايه ي انحصار واعتماد بر پا مي شود. زن و شوهر قصد دارند تمام وجود يکديگر را تصاحب نمايند و ديگري دراين کانون انحصاري راه نداشته باشد. مرد از همسرش انتظار دارد که چشم طمع از مردان بيگانه قطع کند وتمام وجودش را در انحصار او قرار دهد. به مردان بيگانه نگاه نکند، محبّت ديگري در دلش نباشد، زيبايي هايش را در معرض ديد ديگران قرار ندهد، با آن ها گرم نگيرد و شوخي و مزاح نکند و عفيف و پاکدامن باشد.مرد به هنگام گزينش همسر در صدد يافتن زن عفيف، با حيا و پاکدامني است که صد در صد مورد اعتماد باشد. و اين خواسته ي بسيار با ارزش و مشروعي است؛ زيرا زندگي با يک زن خيانتکار براي يک مرد غيور غيرقابل تحمّل است. زن نيز به هنگام ازدواج در صدد يافتن شوهر عفيف و پاکدامني است که صد در صد مورد اعتماد باشد، چشم چراني نکند و دلش را از محبّت زنان بيگانه خالي گرداند و تمام وجودش را در انحصار همسر مشروعش قرار دهد.(11)
پي نوشت ها :
1- مکارم الاخلاق، ص 197.
2- وسايل الشيّعه، ج 14، ص 51.
3- محمّدي ري شهري، ميزان الحکمه، ح 4064.
4- مکارم الاخلاق، طبرسي، ص 204.
5- بحار الانوار، ج 3، ص 232.
6- وسايل الشّيعه، ج 14، ص 51.
7- سعدي.
8- هداية العلم، ص 411.
9- شيخ صدوق، من لايحضر الفقيه، ج 3، ص 409.
10- ابراهيم اميني، انتخاب همسر، چاپ هفدهم، ص 118.
11- همان، ص 110.
رفيعي محمدي، علي محمد، (1392)، انتخاب همسر، قم: انتشارات رسول اعظم(ص)، چاپ اول