ناشناس

فراموش کردن یک شخص

سلام بابت مشاره هاتون واقعا ممنون من قبلا از طریق تلگرام با شخصی اشنا شدم و ایشون رو واقعا باور داشتم و البته برای ازدواج فکر میکردیم نه دوستی اما خوب بعد از مدتی به این نتیجه رسیدم که نمیتونم این شخص رو به عنوان یک همسر تو زندگیم قبول کنم خیلی با من متفاوت بودن ولی با این حال دوسش داشتم و الان چند ماهی هست که با هاش قطع رابطه کردم ولی نمیتونم فراموشش کنم و خیلی ذهنم در گیر ایشون هست هر کاری میکنم حسی که بهشون دارم از بین نمیره با این که میدونم ادمی نیست که بخوام بهش فک کنم و الانم نمیدونم چیکار کنم این قضیه تو زندگیم خیلی تاثیر گزاشته و دچار مشکل شدم لطفا کمکم کنین با تشکر
جمعه، 6 مرداد 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

فراموش کردن یک شخص

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 19 ساله )

سلام بابت مشاره هاتون واقعا ممنون
من قبلا از طریق تلگرام با شخصی اشنا شدم و ایشون رو واقعا باور داشتم و البته برای ازدواج فکر میکردیم نه دوستی اما خوب بعد از مدتی به این نتیجه رسیدم که نمیتونم این شخص رو به عنوان یک همسر تو زندگیم قبول کنم خیلی با من متفاوت بودن ولی با این حال دوسش داشتم و الان چند ماهی هست که با هاش قطع رابطه کردم ولی نمیتونم فراموشش کنم و خیلی ذهنم در گیر ایشون هست هر کاری میکنم حسی که بهشون دارم از بین نمیره با این که میدونم ادمی نیست که بخوام بهش فک کنم
و الانم نمیدونم چیکار کنم این قضیه تو زندگیم خیلی تاثیر گزاشته و دچار مشکل شدم لطفا کمکم کنین
با تشکر


مشاور: خانم طیبه قاسمی

با عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ، اینکه شما از مشکلات و کمبودهای زمینه ساز ارتباطهای بی هدف رنج نمی برید بسیار خوشحالیم و به این موضوع افتخار می کنیم اما به هر حال کسی که قصد ابراز علاقه، عشق و دوست داشتن نسبت به فردی دارد، قبل از سرمایه گذاری عاطفی و احساسی، موقعیت را به طور دقیق ارزیابی می کند و از راه مناسب و منطقی وارد می شود مثلا اگر شما دچار بیماری قند باشید از طرفی عاشق شیرنی باشید و دکتر شما را از خوردن منع کرده باشد، می گویید چون من علاقه دارم و عاشق شیرینی هستم باید آنرا بخورم؟! پس صرف عشق و علاقه که بسیاری از روان شناسان عشق افراطی را نوعی جنون و مریضی می دانند نمی تواند رابطه پر ریسک شما را توجیه کند و باید عشق و علاقه توسط منطق و عقل هم تأیید شود تا باعث نابودی نشود. اما در زیر راهکارهای فراموش کردن عشق های بی هدف و پاتولوژیک مطرح شده است امید است با پشتکار هر چه تمام این تکنیک ها را عملیاتی کنید:سعی کنید در بیرون هیچ آثاری از ایشان را جلوی دید خود نداشته باشید مانند عکس، شماره تلفن و یادگاری های او و اگر عضو شبکه های اجتماعی هستید ایشان را بلاک کنید و... و آنها را محو کنید.افرادی که در وضعیت شما قرار دارند به هیچ وجه نقاط منفی و بدی ها و آسیب هایی که از طرف مقابل متحمل شدن را نمی بینند و به همین دلیل علاقه و وابستگی آنها ثابت می ماند . شما با تهیه لیستی از نقاط منفی ایشان و مشکلاتی که الان و بعد از ازدواج با ایشان برای شما ایجاد خواهد کرد را بنویسید و هر روز مرور کنید تا نگرشتان نسبت به ایشان منطقی تر شده و احساس ناراحتی و یا به عبارتی تنفر از ایشان ایجاد شود.درباره امتیازات این جدایی و خوبی های جدا شدن از ایشان نیز با خود فکر کنید و سعی کنید با خوشحالی از اینکه با ایشان ازدواج نکرده اید مطالبی را یاد داشت کنید.سعی کنید بدون خود سرزنشی و مقایسه نقاط مثبت و خوبی های خودتان را فراموش نکنید و با نوشتن و مرور و نادیده و بی ارزش نکردن آنها به آینده خوشبین و امیدوار باشید. انجام کارهایی مانند ورزش های دست جمعی ، تعاملات اجتماعی ، سرگرمی و تفریح و پرهیز از تنهایی بسیار مفید هستند .ساعات و لحظاتی که شما ارتباط داشته اید بسیار وسوسه برانگیز خواهند بود مانند معتادی که ترک کرده مکان و زمان های مصرف در روزهای اولیه وسوسه انگیز بوده و ممکن است رفتاری مانند عصبانی شدن و تحریک پذیری و یا رفتن به طرف مصرف زیاد باشد بنابراین شما نیز باید با تغییر موقعیت فیزیکی و سر گرم شدن به یک کاری که عمدا در این ساعات در نظر خواهید گرفت و با آرام سازی ذهنی سعی می کنید با این وسوسه ها مبارزه کنید.هنگام هجوم افکار و تصاویر ایشان در ذهن بدون پرورش و فکر کردن مکان را ترک کرده و یا توجه و تمرکزتان را به چیزی جلب کنید مثلا با قطع کردن افکار مشغول گفتگو با یک فردی شوید، باعجله آن مکان را ترک کنید، با روشن کردن تلویزیون سعی در تمرکز دیداری و شنیداری نسبت به نوع برنامه و حتی نوع لباس های مجریان و بازیگران و اسامی آنها شوید.و در کل نگذارید وقت فراغت شما تا 6 ماه دیگر زیاد باشد ،با افکار منفی و مأیوس کننده مبارزه کنید و پیش بینی منفی نسبت به آینده نداشته باشید.شاید هفته اول به دلیل درگیر شدن با افکار اتوماتیک دچار نوعی استرس شوید ولی به مرور زمان افکاری که عادت داشتند همیشه و همه جا بدون اراده شما وارد ذهنتان شوند و حالتان را بگیرند با تکنیک های شما از اتوماتیک خارج شده و افکار جدید جایگزین می شود و در هفته های دوم و سوم افکارتان یک دست شده و تعارضی احساس نخواهید کرد و در نهایت تا 6 ماه آینده این مسئله برای شما عادی خواهد شد و هیچ خللی در عملکرد شما ایجاد نخواهد کرد بنابراین گذر زمان در این مسائل کمک زیادی به شما خواهد کرد پس خواهر عزیزم اصلا جای نگرانی نیست ،شما با نگران بودن از درگیری فکری خود ،باعث میشوید به طور ناخودآگاه بیشتر در این مورد فکر کنید و بیشتر وقت و انرژی خود را خواهید گرفت .وقت و انرژی که درآینده سهم همسر قابل اعتماد و متعهد و مورد علاقه شما خواهد بود . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.