دوشنبه، 15 دی 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

پیامبراکرم چگونه می‌فهمید که موجود غایب الهام‌کننده به او یا گوینده قرآن (خدا) و...، آفريدگار جهان است؟


پاسخ :
اينکه چگونه پيامبران تشخيص مي‌دهند دریافت‏های آنان وحي است، از سؤالات مهم در بحث وحي‌شناسي به شمار می‏رود که برای پاسخ به آن با توجه به سؤال شما (وحي = الهام) نخست باید به چيستي وحي و الهام و تفاوت آنها با یکدیگر پاسخ گفت.

تعريف وحي
براي وحي در اصطلاح اسلامي تعاريف متعددي ارائه شده است که درک حقيقت آن جز براي کساني که خود مشمول اين عنايت الهي قرار گرفته‌اند ممکن نیست. آنچه را براي ما در قالب‌هاي تنگ زباني بيان کرده‌اند؛ مانند توصيف عرفا از مکاشفات و مشاهداتشان است. به هر روی برآيند آيات قرآني و کلمات پيامبران و امامان (عليهم السلام) از این خبر می‌دهند که وحي، تفهيم ويژه معارفی از سوی خداوند به پيامبران براي ابلاغ آنها به مردم و راهنمايي آنان است[1].

تعريف الهام
مفهوم الهام نيز بر اثر عدم تجربه و دريافت آن، روشن نيست. برخي از قرآن‌پژوهان، الهام را شبيه گرسنگي مي‌دانند که انسان آن را در درون خود مي‌يابد و به آن يقين دارد و بدون اینکه منشأ آن را بشناسد، او را به کاری سوق مي‌دهد[2]. بنابراين، مي‌توان گفت الهام نوعي افاضه الهي بر دل انسان است که منبع آن براي گيرنده مشخص نيست.
با توجه به تعريف وحي و الهام، در تفاوت آن دو پديده بايد گفت وحي از خواص نبوت است، اما الهام براي انسان‌هاي خاص نيز رخ مي‌دهد. هم‌چنين منبع وحي همواره براي پيامبر مشخص است و پيامبر توجه دارد که خدا بر او وحي مي‌فرستند، اما منبع الهام به این اندازه روشن نيست. به همين جهت اگر گيرنده الهام، غير معصوم باشد، نمي‌داند از کجا و چگونه به او الهام مي‌شود[3].
اکنون پس از تبيين مباحث فوق در پاسخ به سؤال مذکور مي‌گوييم: پيامبران در راستاي رياضت و موهبت‌هاي الهي، روح خود را چنان پرورش دادند که ميان ايشان و معارف و حقايق الهي تلاقي حاصل مي‌شود و آنها را به واقع با چشم دل خودشان مي‌بينند. آنان الهي بودن معارف دريافتي را با علم حضوري و شهودي دريافت مي‌کنند و دريافت شهودي و حضوري خطاپذیر نيست. ارتباط معارف وحياني با خاستگاه الهي‌اش چنان براي پيامبران روشن و بي‌ابهام است که هيچ گاه در وحي بودن دريافت‌های خود به شک و خطا دچار نمی‌شوند و کوچ‌ترين ترديدي در الهي بودن آنها ندارند.
هم‌چنین از آيات و روايات به دست مي‌آيد که دريافت وحي به گونه‌اي است که پيامبران در الهي بودن آن تردید نمی‌کنند. برای نمونه، از امام صادق (عليه السلام) پرسيدند: «پيامبران چگونه از نبوت خويش آگاه مي‌شوند؟». ایشان در پاسخ فرمود: «کشف عنهم الغطا[4]؛ پرده‌ها از برابر ديدگانشان کنار مي‌رود». هم‌چنين آن حضرت در پاسخ به اين پرسش که «چگونه رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بيم آن نداشت که آنچه به عنوان وحي الهي بر او نازل مي‌شود از القائات شيطان باشد؟» فرمود: «ان الله اذا اتخذ عبدا رسولا انزل عليه السکينة و الوقار فکان ياتيه من قبل ـ عزوجل ـ مثل الذي يراه بعينه[5]؛ هنگامي که خداوند شخصي را به رسالت بر مي‌گزيند، آرامش و اطميناني به او مي‌بخشد (که هر گونه دغدغه خاطري را از او مي‌ستاند) و در نتيجه آنچه از جانب خدا بر وي نازل مي‌شود چنان است که گويا آن را مي‌بيند.
افزون بر این، يافته‌هاي پيامبران تعارضي با فطرت انساني ندارند و مايه هدايت و سعادت آدمي در دو دنيا مي شود و اين خود حقيقتي است گويا که آنچه يافته اند معارفي است الهي که خداوند براي هدايت عموم انسان ها او را مأمور قرار داده است.
بنابراين پيامبران معارف وحياني و ارتباط آن ها با خاستگاه الهي شان را با علم شهودي و با ديده دل و در درون خود مي يابند و کوچک ترين ترديدي در الهي بودن آنچه دريافت داشته اند، ندارند.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ تحليل وحي از ديدگاه اسلام و مسيحيت، محمد باقر سعيدي روشن، موسسه فرهنگي انديشه.
2ـ وحي شناسي، مصطفي کريمي، موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره).

پی نوشتها:
[1]. ر.ک: معرفت، محمد هادي، التمهيد في علوم القرآن، قم، موسسه النشر الاسلامي، ج1، ص51؛ سبحاني، جعفر، الالهيات، قم، المرکز العالمي للدراسات الاسلامي، ج3، ص128.
[2]. سيد محمد رشيد رضا، الوحي المحمدي، انتشارات الزهراء، بي تا، ص8.
[3]. ر.ک: محمد شيرازي صدر الدين، مبدء و معاد، انجمن فلسفه ايران، 1354ش، ص608.
[4]. مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، ج11، ص56.
[5]. همان، ج18، ص262.
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.