پرسش :
چگونه ميتوان ثابت کرد پيامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) همزمان داراي مقام نبوت و امامت بودند؟
پاسخ :
ابتداء توضيحي راجع به مقام امامت، نبوت و رسالت داده شود، مقام نبوت: يعني دريافت وحي از خداوند، بنابراين «نبي» کسي است که وحي بر او نازل ميشود و آن چه را به وسيله وحي دريافت ميکند، در اختيار مردم ميگذارد.
مقام رسالت: يعني مقام ابلاغ وحي و تبليغ و نشر احکام خداوند و تربيت نفوس از طريق تعليم و آگاهي بخشيدن؛ بنابراين «رسول» کسي است که موظف است در حوزه مأموريت خود به تلاش و کوشش برخيزد و از هر وسيلهاي براي دعوت مردم به سوي خداو ابلاغ فرمان او استفاده کند.
مقام امامت: به معني تحقق بخشيدن به برنامههاي ديني اعم از حکومت به معني وسيع کلمه، اجراي حدود و احکام خداوند، اجراي عدالت اجتماعي و هم چنين تربيت نفوس در ظاهر و باطن. که اين تربيت به معناي «ايصال به مطلوب» است نه فقط «ارائه طريق». به معناي تأثير باطني و نفوذ روحاني امام و تابش شعاع وجود در قلب انسانهاي آماده اين مقام، از مقام «رسالت» و «نبوت» بالاتر است.
زيرا «نبوت» و «رسالت» تنها اخبار از سوي خدا و ابلاغ فرمان او و بشارت و انذار است، امّا در مورد «امامت» همه اينها وجود دارد به اضافه «اجراي احکام و تربيت نفوس از نظر ظاهر و باطن»
حال با توجه به مطالب بالا بايد گفت: بعضي از انبياء الهي تنها وظيفه ارائه طريق را داشتهاند و ابلاغ وحي، ولي بسياري ديگر از پيامبران الهي مانند پيامبر اکرم تمام مقامات را داشتهاند زيرا هم دريافت وحي ميکردند، هم تبليغ فرمان هاي الهي، هم در تشکيل حکومت الهي و اجراي احکام تلاش ميکردند و هم از طريق باطني به تربيت نفوس ميپرداختند.[1]
در نتيجه با توجه به شئون و منزلت نبي اکرم و تعريف امامت و جايگاه آن، ميتوان دريافت که حضرت مقام امامت را که برتر از همه مقامهاست را دارا بودهاند، چون تمام خصوصياتي را که در مقام امامت بود بر ايشان صدق ميکند و در مقام عمل در زندگي ايشان قابل مشاهده است.
امّا اين که ايشان داراي مقام امامت نيز بودهاند، به چند دليل ديگر نيز ميتوان استناد کرد:
1. روايات بسياري داريم که در آنها بيان شده است حضرت، افضل انبياء و برترين آنهاست، بلکه در بعضي روايات تصريح شده افضل جميع انسانها و برترين انسان روي زمين ميباشد.
به طور مثال امام رضا ـ فرمودند: همانا محمد ص عبد خدا، رسول، امين، وصي او، و برگزيده خلق است، اوست سيد و آقاي و برترين انبياء و خاتم آنها، و افضل و برترين جميع عالمين و خلائق، که نبيي بعد او نخواهد بود و ملت و دين او تغيير و تبدّلي نخواهد داشت و شريعت او تغيير نخواهد کرد و جميع آن چه را که آو آورده است حق مبين است».[2]
حال که نبي اکرم برتر از جميع انبياء و ائمه اطهار هستند، لذا بايد از حيث کمالات و فضائل و مقامات معنوي از همه آنان برتر و بالاتر باشد، حال ميتوان گفت: اگر پيامبر اکرم داراي مقام امامت نباشد (چون امامت بالاتر از نبوت بود) نميتواند از جميع انبياء از جمله حضرت ابراهيم که داراي اين مقام بود و هم چنين نميتواند از ائمه اطهار که مصداق بارز «امام» هستند، برتر و بالاتر باشد، در نتيجه به حکم افضليت و برتري ايشان ميتوان نتيجه گرفت قطعا حضرت داراي مقام امامت نيز بوده و تمام کمالات ممکن براي انسان را دارا بوده است و کاملترين خلق الهي بوده است.
2. چون نبي اکرم ائمه طاهرين را به عنوان جانشين خود معرفي کرد و آنان تابع دين و شريعت حضرت و مفسر و تبيين کننده دين و شريعت پيغمبر اکرم بودند، عقل حکم ميکند که نبي اکرم از هر حيث برتر و بالاتر از آنان باشد. زيرا عقل نميتواند بپذيرد فاضل تبعيت از مفضول کند، به اين معنا که کسي که از هر حيث برتر از ديگران باشد، از شخص ديگري که از لحاظ معنوي و علم و درايت و... از او پايينتر است، تبعيت کند، بلکه آن که برتر است بايد در رأس قرار گيرد، والا عقل اين کار را زشت ميداند و هرگز خداوند حکيم عمل زشت و قبيح انجام نميدهد؛ لذا اين که ائمه اطهار تابعين شريعت حضرت محمد هستند مي توان نتيجه گرفت، مقام و منزلت و معنويت پيغمبر اکرم از ائمه اطهار بيشتر و بالاتر بوده است. و چون ائمه اطهار امام بوده و داراي مقام امامت، لذا نبي اکرم ميبايست به حکم عقل داراي مقام امامت نيز باشد تا بتواند برتر آنان باشد، بلکه بايد گفت: کمالات پيغمبر اکرم بايد بيشتر از آنان بوده باشد، زيرا عقل تبعيت مساوي از مساوي را نيز نميپذيرد و ترجيح بلا مرجح لازم ميآيد.
در نتيجه پيامبر اعظم ص از همه امامان برتر و داراي مقام امامت بلکه کمالات بيشتري را دارا بوده است.
در نتيجه: عقل به 3 دليلي که گذشت:
1. دارا بودن تمام فضائل و کمالات انبياء.
2. افضليت بر تمام انسان ها و انبياء.
3. تبعيت ائمه اطهار از شريعت و آيين پيغمبر اکرم حکم ميکند حضرت بايد داراي مقام امامت که برتر از مقام نبوت بود نيز باشد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ تفسير موضوعي پيام قرآن، ناصر مکارم شيرازي، ناصر، ج9، نبوت خاصه در قرآن.
2ـ منشور جاويد، جعفر سبحاني، ج5.
پی نوشتها:
[1]. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ پنجاه و چهارم، 1387ش، ج1، ص505 ـ 497.
[2]. شيخ صدوق، عيون اخبار الرضا، انتشارات جهان، 1378ش، ج2، ص122.
منبع: اندیشه قم
ابتداء توضيحي راجع به مقام امامت، نبوت و رسالت داده شود، مقام نبوت: يعني دريافت وحي از خداوند، بنابراين «نبي» کسي است که وحي بر او نازل ميشود و آن چه را به وسيله وحي دريافت ميکند، در اختيار مردم ميگذارد.
مقام رسالت: يعني مقام ابلاغ وحي و تبليغ و نشر احکام خداوند و تربيت نفوس از طريق تعليم و آگاهي بخشيدن؛ بنابراين «رسول» کسي است که موظف است در حوزه مأموريت خود به تلاش و کوشش برخيزد و از هر وسيلهاي براي دعوت مردم به سوي خداو ابلاغ فرمان او استفاده کند.
مقام امامت: به معني تحقق بخشيدن به برنامههاي ديني اعم از حکومت به معني وسيع کلمه، اجراي حدود و احکام خداوند، اجراي عدالت اجتماعي و هم چنين تربيت نفوس در ظاهر و باطن. که اين تربيت به معناي «ايصال به مطلوب» است نه فقط «ارائه طريق». به معناي تأثير باطني و نفوذ روحاني امام و تابش شعاع وجود در قلب انسانهاي آماده اين مقام، از مقام «رسالت» و «نبوت» بالاتر است.
زيرا «نبوت» و «رسالت» تنها اخبار از سوي خدا و ابلاغ فرمان او و بشارت و انذار است، امّا در مورد «امامت» همه اينها وجود دارد به اضافه «اجراي احکام و تربيت نفوس از نظر ظاهر و باطن»
حال با توجه به مطالب بالا بايد گفت: بعضي از انبياء الهي تنها وظيفه ارائه طريق را داشتهاند و ابلاغ وحي، ولي بسياري ديگر از پيامبران الهي مانند پيامبر اکرم تمام مقامات را داشتهاند زيرا هم دريافت وحي ميکردند، هم تبليغ فرمان هاي الهي، هم در تشکيل حکومت الهي و اجراي احکام تلاش ميکردند و هم از طريق باطني به تربيت نفوس ميپرداختند.[1]
در نتيجه با توجه به شئون و منزلت نبي اکرم و تعريف امامت و جايگاه آن، ميتوان دريافت که حضرت مقام امامت را که برتر از همه مقامهاست را دارا بودهاند، چون تمام خصوصياتي را که در مقام امامت بود بر ايشان صدق ميکند و در مقام عمل در زندگي ايشان قابل مشاهده است.
امّا اين که ايشان داراي مقام امامت نيز بودهاند، به چند دليل ديگر نيز ميتوان استناد کرد:
1. روايات بسياري داريم که در آنها بيان شده است حضرت، افضل انبياء و برترين آنهاست، بلکه در بعضي روايات تصريح شده افضل جميع انسانها و برترين انسان روي زمين ميباشد.
به طور مثال امام رضا ـ فرمودند: همانا محمد ص عبد خدا، رسول، امين، وصي او، و برگزيده خلق است، اوست سيد و آقاي و برترين انبياء و خاتم آنها، و افضل و برترين جميع عالمين و خلائق، که نبيي بعد او نخواهد بود و ملت و دين او تغيير و تبدّلي نخواهد داشت و شريعت او تغيير نخواهد کرد و جميع آن چه را که آو آورده است حق مبين است».[2]
حال که نبي اکرم برتر از جميع انبياء و ائمه اطهار هستند، لذا بايد از حيث کمالات و فضائل و مقامات معنوي از همه آنان برتر و بالاتر باشد، حال ميتوان گفت: اگر پيامبر اکرم داراي مقام امامت نباشد (چون امامت بالاتر از نبوت بود) نميتواند از جميع انبياء از جمله حضرت ابراهيم که داراي اين مقام بود و هم چنين نميتواند از ائمه اطهار که مصداق بارز «امام» هستند، برتر و بالاتر باشد، در نتيجه به حکم افضليت و برتري ايشان ميتوان نتيجه گرفت قطعا حضرت داراي مقام امامت نيز بوده و تمام کمالات ممکن براي انسان را دارا بوده است و کاملترين خلق الهي بوده است.
2. چون نبي اکرم ائمه طاهرين را به عنوان جانشين خود معرفي کرد و آنان تابع دين و شريعت حضرت و مفسر و تبيين کننده دين و شريعت پيغمبر اکرم بودند، عقل حکم ميکند که نبي اکرم از هر حيث برتر و بالاتر از آنان باشد. زيرا عقل نميتواند بپذيرد فاضل تبعيت از مفضول کند، به اين معنا که کسي که از هر حيث برتر از ديگران باشد، از شخص ديگري که از لحاظ معنوي و علم و درايت و... از او پايينتر است، تبعيت کند، بلکه آن که برتر است بايد در رأس قرار گيرد، والا عقل اين کار را زشت ميداند و هرگز خداوند حکيم عمل زشت و قبيح انجام نميدهد؛ لذا اين که ائمه اطهار تابعين شريعت حضرت محمد هستند مي توان نتيجه گرفت، مقام و منزلت و معنويت پيغمبر اکرم از ائمه اطهار بيشتر و بالاتر بوده است. و چون ائمه اطهار امام بوده و داراي مقام امامت، لذا نبي اکرم ميبايست به حکم عقل داراي مقام امامت نيز باشد تا بتواند برتر آنان باشد، بلکه بايد گفت: کمالات پيغمبر اکرم بايد بيشتر از آنان بوده باشد، زيرا عقل تبعيت مساوي از مساوي را نيز نميپذيرد و ترجيح بلا مرجح لازم ميآيد.
در نتيجه پيامبر اعظم ص از همه امامان برتر و داراي مقام امامت بلکه کمالات بيشتري را دارا بوده است.
در نتيجه: عقل به 3 دليلي که گذشت:
1. دارا بودن تمام فضائل و کمالات انبياء.
2. افضليت بر تمام انسان ها و انبياء.
3. تبعيت ائمه اطهار از شريعت و آيين پيغمبر اکرم حکم ميکند حضرت بايد داراي مقام امامت که برتر از مقام نبوت بود نيز باشد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ تفسير موضوعي پيام قرآن، ناصر مکارم شيرازي، ناصر، ج9، نبوت خاصه در قرآن.
2ـ منشور جاويد، جعفر سبحاني، ج5.
پی نوشتها:
[1]. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ پنجاه و چهارم، 1387ش، ج1، ص505 ـ 497.
[2]. شيخ صدوق، عيون اخبار الرضا، انتشارات جهان، 1378ش، ج2، ص122.
منبع: اندیشه قم