پرسش :
دلايل اثبات مصلح بودن پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله ـ قبل از بعثت چیست؟
پاسخ :
همه پيامبران الهي براي اصلاح و نجات انسان مبعوث شدند، و مأموريت آنها فرهنگي بوده، و فرهنگ هميشه در سايه صلح و آرامش و امنيت، فرصت رشد دارد. پيامبر اسلام- صلی الله علیه و آله - نيز چنين مأموريتي داشت و قبل از بعثت نيز سابقه و شهرت نيکي در ميان مردم داشت.
از بررسي زندگي چهل ساله آن حضرت پيش از بعثت در مي يابيم که عفت و پاکدامني، امانت و صداقت، راستي و درستي، احسان و نيکي به بينوايان و زيردستان، تنفر از بتان و بت پرستان در زندگي آن حضرت موج مي زند، و در مي يابيم که آن حضرت از لحظه اي که از مادر متولد شد تا روزي که به رحلت نمود جز خداي يکتا را نپرستيد و اعتکاف آن حضرت قبل از بعثت در غار حراء همگي گواه اين مطلب است که چنين شخصيتي نمي تواند مصلح نباشد؛ لذا آن حضرت پيش از آن که به مقام رسالت الهي برسند، همه شايستگي هاي لازم را براي بر دوش گرفتن مسئوليت سنگين رسالت در وجود خويش فراهم آورده بود. براي اثبات مصلح بودن پيامبر- صلی الله علیه و آله - قبل از بعثت به نکاتي اشاره مي گردد.
1. از زبان آن حضرت آمده است که فرمود: «کنت اول الانبياء في الخلق و آخرهم في البعث؛ من از نظر خلقت اولين پيامبران هستم و از نظر بعثت آخرين آنها».[1]
و نيز فرمود: «کنت نبياً و آدم بين الماء و الطين؛ آن گاه که من پيامبر بودم آدم ميان آب و گل بود».[2]
وقتي شخصي اين چنين مقامي دارد و قبل از آن که سرشت آدم ـ عليه السلام ـ ريخته شود به مقام نبوت رسيده است چگونه نمي تواند قبل از رسالت مصلح باشد پس اين دليل خوبي است براي مصلح بودن پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ قبل از بعثت.
2. پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ تربيت يافته خداوند است و از همان اوان کودکي و حتي قبل از آن که به صورت جسم خلق شود به صورت نور خلق شده بود در همه زمان ها تحت تربيت الهي بود.
حضرت علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: «خداوند بزرگترين فرشته از فرشتگان را از وقتي که پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ از شير گرفته شده بود همنشين او گردانيد که او را در روز و شب به راه بزرگواري ها و خوي هاي نيک جهان سير دهد.[3]
3. دليل ديگر بر اثبات مصلح بودن آن حضرت قبل از بعثت اين است که آن حضرت قبل از آن که خلق شود. برتريش به تمام انبياء گوشزد شده بود. با وجود اين که يحيي- علیه السلام - در سنين کودکي به نبوت رسيد: يَا يَحْيَى خُذِ الْکتَابَ بِقُوَّةٍ[4] و نيز در مورد حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ در قرآن آمده است: {Qإِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْکتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيّاً[5]؛ من بنده خدا هستم و به من کتاب داده است و مرا به مقام نبوت رسانده است.
اين در زماني بود که هنوز چند صباحي از تولد عيسي ـ عليه السلام ـ نگذشته بود. چطور ممکن است که پيامبري افضل از اين گونه انبياء باشد ولي قبل از رسالت مصلح نباشد.
4. همان طور که قبلاً اشاره شد، پيامبر_ صلی الله علیه و آله - در طول زندگي خود قبل از بعثت کوچک ترين نقطه ضعفي در زندگيش يافت نشد، حتي دشمنان آن حضرت به صداقت و راستگويي و امانتداري آن حضرت اذعان داشتند؛ چنان چه در سال 35 عام الفيل يعني پنج سال قبل از بعثت و در 35 سالگي پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ ، قريش که کعبه را، تجديد بنا مي کردند، در نصب حجرالاسود اختلاف کردند و بنا براين گذاشتند که اول کسي وارد مسجد الحرام مي شود طبق نظر او عمل مي کنيم در اين حال ديدند که پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ وارد شد و همه از اين اتفاق خوشحال شدند و گفتند: «امين آمد»؛[6] چون آن حضرت را به امانتداري و راستي مي شناختند. بنابراين کسي تا اين حد در نزد مردم به امانت و راستي شناخته شده بود چطور ممکن است مصلح نباشد.
5. حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ تا قبل از آن که در بیست و هفتم رجب به افتخار سفيري خداوند نائل شود هيچ گاه در باطلي شرکت نجست. هرگز به گرد گناه نگشت، از ياري حق کوتاهي نکرد و همواره بر آيين توحيد استوار ماند. در تاريخ است که وقتي در سنين جواني همراه با کاروان تجاري شام با بحیرای راهب برخورد کرد و در جريان گفتگويي که ميان آن حضرت و بحيرا صورت گرفت و بحيرا حضرت را به لات و عزي، دو بت مشهور مکه سوگند داد حضرت فرمود: «هرگز مرا به لات و عزي سوگند مده به خدا سوگند هيچ چيزي مبغوض تر از اين دو پيش من نيست».[7] با اين وجود کسي که هنوز در دوره نوجواني است نسبت به بت چنين ديدگاهي دارد و قسم به خدا ياد مي کند آيا نمي تواند مصلح باشد؟
6. حضرت علي ـ عليه السلام ـ درباره پيامبر اعظم ـ صلي الله عليه و آله ـ مي فرمايند: «خداي منان براي وفاي به وعده خود و کامل گردانيدن دوران نبوت، محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ را مبعوث کرد؛ پيامبري که از همه پيامبران، پيمان پذيرش نبوت او را گرفته بود، نشانه هاي او شهرت داشت و تولدش بر همه مبارک بود.[8]
پيامبري که با چنين خصوصيات باشد حتماً قبل از بعثت برای اصلاح امت تلاش مي کرد. نمونه بارز آن مي تواند همان پيماني باشد که در دوره جواني پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ با جوانان قريش در حمايت از افراد ستمديده بستند و بر اساس آن پيمان که در تاريخ «به حلف الفضول» يعني پيمان جوانان معروف است، پيامبر- صلی الله علیه و آله - و جوانان مکه متعهد مي شوند که هر غريبه اي يا ضعيفي که از طرف زورمداران مورد ستم قرار گرفت از او حمايت کنند.[9] پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ حتي بعد از بعثت هم از اين پيمان به نيکي ياد مي کردند.
بنابراين با توجه به مطالب و مستندات تاريخي و روايي که گفته شد و از اين موارد در دوران زندگي پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ خصوصاً قبل از بعثت فراوان وجود دارد، بايد گفت شخصي که حالات او چنين بود و از آغاز زندگي با تربيت الهي رشد نمود و کوچک ترين نقطه ضعفي در صفحه زندگي او وجود نداشته و پاسي از عمر باعزت خود را در خلوتگاه به منظور عبادت و تفکر گذراند به طور يقين اين چنين شخصي مصلح و خيرخواه عموم مردم ستمدیده بوده است. ضمناً مخالفان نيز نقطه تاريک و زشتي در زندگي شخص پيامبر- صلی الله علیه و آله - ذکر نکرده اند که از جهت تاريخي مستند باشد و اگر چنين مواردي يافت مي شد قطعاً بهانه جويان افشا مي کردند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ فروغ ابديت، جعفر سبحاني.
2ـ زندگي محمد خاتم پيامبران، محمد ابراهيم آيتي.
3ـ سيره رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ ، رسول جعفريان.
پی نوشتها:
[1]. طبري، محمد بن جرير، جامع البيان، بيروت، دارالفکر، 1415ق، ج21، ص151.
[2]. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابي طالب، النجف الاشرف، المطبعه الحیدریه، 1376ق، ج1، ص183.
[3]. نهج البلاغه، تحقيق محمد عبده، بيروت، دارالمعرفه، ج2، ص157.
[4].سوره مريم ، آیه 12.
[5]. سوره مريم ، آیه 30.
[6]. ذهبي، شمس الدين محمد بن احمد، تاريخ الاسلام، بيروت، دارالکتاب العربي، 1413ق، ج1، ص75.
[7]. بيهقي، احمد بن حسين، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، بيروت، دارالکتب العلميه، 1405ق، ج2، ص35.
[8]. نهج البلاغه، پیشین، خطبه 1.
[9]. ر.ک: يعقوبي، احمد بن ابي يعقوب، تاريخ الیعقوبی، بيروت، دارصادر، بي تا، ج2، ص17.
منبع: اندیشه قم
همه پيامبران الهي براي اصلاح و نجات انسان مبعوث شدند، و مأموريت آنها فرهنگي بوده، و فرهنگ هميشه در سايه صلح و آرامش و امنيت، فرصت رشد دارد. پيامبر اسلام- صلی الله علیه و آله - نيز چنين مأموريتي داشت و قبل از بعثت نيز سابقه و شهرت نيکي در ميان مردم داشت.
از بررسي زندگي چهل ساله آن حضرت پيش از بعثت در مي يابيم که عفت و پاکدامني، امانت و صداقت، راستي و درستي، احسان و نيکي به بينوايان و زيردستان، تنفر از بتان و بت پرستان در زندگي آن حضرت موج مي زند، و در مي يابيم که آن حضرت از لحظه اي که از مادر متولد شد تا روزي که به رحلت نمود جز خداي يکتا را نپرستيد و اعتکاف آن حضرت قبل از بعثت در غار حراء همگي گواه اين مطلب است که چنين شخصيتي نمي تواند مصلح نباشد؛ لذا آن حضرت پيش از آن که به مقام رسالت الهي برسند، همه شايستگي هاي لازم را براي بر دوش گرفتن مسئوليت سنگين رسالت در وجود خويش فراهم آورده بود. براي اثبات مصلح بودن پيامبر- صلی الله علیه و آله - قبل از بعثت به نکاتي اشاره مي گردد.
1. از زبان آن حضرت آمده است که فرمود: «کنت اول الانبياء في الخلق و آخرهم في البعث؛ من از نظر خلقت اولين پيامبران هستم و از نظر بعثت آخرين آنها».[1]
و نيز فرمود: «کنت نبياً و آدم بين الماء و الطين؛ آن گاه که من پيامبر بودم آدم ميان آب و گل بود».[2]
وقتي شخصي اين چنين مقامي دارد و قبل از آن که سرشت آدم ـ عليه السلام ـ ريخته شود به مقام نبوت رسيده است چگونه نمي تواند قبل از رسالت مصلح باشد پس اين دليل خوبي است براي مصلح بودن پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ قبل از بعثت.
2. پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ تربيت يافته خداوند است و از همان اوان کودکي و حتي قبل از آن که به صورت جسم خلق شود به صورت نور خلق شده بود در همه زمان ها تحت تربيت الهي بود.
حضرت علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: «خداوند بزرگترين فرشته از فرشتگان را از وقتي که پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ از شير گرفته شده بود همنشين او گردانيد که او را در روز و شب به راه بزرگواري ها و خوي هاي نيک جهان سير دهد.[3]
3. دليل ديگر بر اثبات مصلح بودن آن حضرت قبل از بعثت اين است که آن حضرت قبل از آن که خلق شود. برتريش به تمام انبياء گوشزد شده بود. با وجود اين که يحيي- علیه السلام - در سنين کودکي به نبوت رسيد: يَا يَحْيَى خُذِ الْکتَابَ بِقُوَّةٍ[4] و نيز در مورد حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ در قرآن آمده است: {Qإِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْکتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيّاً[5]؛ من بنده خدا هستم و به من کتاب داده است و مرا به مقام نبوت رسانده است.
اين در زماني بود که هنوز چند صباحي از تولد عيسي ـ عليه السلام ـ نگذشته بود. چطور ممکن است که پيامبري افضل از اين گونه انبياء باشد ولي قبل از رسالت مصلح نباشد.
4. همان طور که قبلاً اشاره شد، پيامبر_ صلی الله علیه و آله - در طول زندگي خود قبل از بعثت کوچک ترين نقطه ضعفي در زندگيش يافت نشد، حتي دشمنان آن حضرت به صداقت و راستگويي و امانتداري آن حضرت اذعان داشتند؛ چنان چه در سال 35 عام الفيل يعني پنج سال قبل از بعثت و در 35 سالگي پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ ، قريش که کعبه را، تجديد بنا مي کردند، در نصب حجرالاسود اختلاف کردند و بنا براين گذاشتند که اول کسي وارد مسجد الحرام مي شود طبق نظر او عمل مي کنيم در اين حال ديدند که پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ وارد شد و همه از اين اتفاق خوشحال شدند و گفتند: «امين آمد»؛[6] چون آن حضرت را به امانتداري و راستي مي شناختند. بنابراين کسي تا اين حد در نزد مردم به امانت و راستي شناخته شده بود چطور ممکن است مصلح نباشد.
5. حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ تا قبل از آن که در بیست و هفتم رجب به افتخار سفيري خداوند نائل شود هيچ گاه در باطلي شرکت نجست. هرگز به گرد گناه نگشت، از ياري حق کوتاهي نکرد و همواره بر آيين توحيد استوار ماند. در تاريخ است که وقتي در سنين جواني همراه با کاروان تجاري شام با بحیرای راهب برخورد کرد و در جريان گفتگويي که ميان آن حضرت و بحيرا صورت گرفت و بحيرا حضرت را به لات و عزي، دو بت مشهور مکه سوگند داد حضرت فرمود: «هرگز مرا به لات و عزي سوگند مده به خدا سوگند هيچ چيزي مبغوض تر از اين دو پيش من نيست».[7] با اين وجود کسي که هنوز در دوره نوجواني است نسبت به بت چنين ديدگاهي دارد و قسم به خدا ياد مي کند آيا نمي تواند مصلح باشد؟
6. حضرت علي ـ عليه السلام ـ درباره پيامبر اعظم ـ صلي الله عليه و آله ـ مي فرمايند: «خداي منان براي وفاي به وعده خود و کامل گردانيدن دوران نبوت، محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ را مبعوث کرد؛ پيامبري که از همه پيامبران، پيمان پذيرش نبوت او را گرفته بود، نشانه هاي او شهرت داشت و تولدش بر همه مبارک بود.[8]
پيامبري که با چنين خصوصيات باشد حتماً قبل از بعثت برای اصلاح امت تلاش مي کرد. نمونه بارز آن مي تواند همان پيماني باشد که در دوره جواني پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ با جوانان قريش در حمايت از افراد ستمديده بستند و بر اساس آن پيمان که در تاريخ «به حلف الفضول» يعني پيمان جوانان معروف است، پيامبر- صلی الله علیه و آله - و جوانان مکه متعهد مي شوند که هر غريبه اي يا ضعيفي که از طرف زورمداران مورد ستم قرار گرفت از او حمايت کنند.[9] پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ حتي بعد از بعثت هم از اين پيمان به نيکي ياد مي کردند.
بنابراين با توجه به مطالب و مستندات تاريخي و روايي که گفته شد و از اين موارد در دوران زندگي پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ خصوصاً قبل از بعثت فراوان وجود دارد، بايد گفت شخصي که حالات او چنين بود و از آغاز زندگي با تربيت الهي رشد نمود و کوچک ترين نقطه ضعفي در صفحه زندگي او وجود نداشته و پاسي از عمر باعزت خود را در خلوتگاه به منظور عبادت و تفکر گذراند به طور يقين اين چنين شخصي مصلح و خيرخواه عموم مردم ستمدیده بوده است. ضمناً مخالفان نيز نقطه تاريک و زشتي در زندگي شخص پيامبر- صلی الله علیه و آله - ذکر نکرده اند که از جهت تاريخي مستند باشد و اگر چنين مواردي يافت مي شد قطعاً بهانه جويان افشا مي کردند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ فروغ ابديت، جعفر سبحاني.
2ـ زندگي محمد خاتم پيامبران، محمد ابراهيم آيتي.
3ـ سيره رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ ، رسول جعفريان.
پی نوشتها:
[1]. طبري، محمد بن جرير، جامع البيان، بيروت، دارالفکر، 1415ق، ج21، ص151.
[2]. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابي طالب، النجف الاشرف، المطبعه الحیدریه، 1376ق، ج1، ص183.
[3]. نهج البلاغه، تحقيق محمد عبده، بيروت، دارالمعرفه، ج2، ص157.
[4].سوره مريم ، آیه 12.
[5]. سوره مريم ، آیه 30.
[6]. ذهبي، شمس الدين محمد بن احمد، تاريخ الاسلام، بيروت، دارالکتاب العربي، 1413ق، ج1، ص75.
[7]. بيهقي، احمد بن حسين، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، بيروت، دارالکتب العلميه، 1405ق، ج2، ص35.
[8]. نهج البلاغه، پیشین، خطبه 1.
[9]. ر.ک: يعقوبي، احمد بن ابي يعقوب، تاريخ الیعقوبی، بيروت، دارصادر، بي تا، ج2، ص17.
منبع: اندیشه قم