پرسش :
از امام حسين ـ عليه السلام ـ نقل شده است كه من كشتة گريه هايم، مفهوم اين كلام را توضيح دهيد؟
پاسخ :
اين سؤال مضمون روايتي است از امام حسين ـ عليه السلام ـ كه آن حضرت فرمودند:«انا قتيل العبره لايذكرني مؤمن الا بكي»[1]. يعني من كشتة اشك و گريه هستم، هر مؤمني كه مرا ياد كند گريه مي كند.[2]
براي اين جمله شريف، دو مفهوم در ابتدا به ذهن مي رسد:
1. انا قتيل العبره يعني انگيزه و هدف من از كشته شدن فقط براي آن بود كه مؤمنين بر من گريه كنند. گريه مردم هدف نهايي قيام آن حضرت مي باشد تا بدين وسيله گناهانشان بخشيده شود مانند نسبتي كه مسيحيان به دروغ به حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ نسبت مي دهند كه كشته شد تا گناه امتش بخشيده شود.
2. «انا قتيل العبره» يعني كشته شدن من، گريه هاي زيادي را به دنبال خواهد داشت و مؤمنين براي من گريه خواهند كرد كه اين گريه ها هدف من را زنده نگه مي دارد. گريه هاي مؤمنين نمي گذارد كه هدف والاي من از قيام و شهادت فراموش شود. هدف تنها گريه كردن مردم نيست، هدف دست يابي به ارزشي بالاتر از اين ها است كه گريه تنها آن را حفظ مي كند. براي پي بردن به حقيقت مطلب و اينكه مقصود امام حسين ـ عليه السلام ـ از اين حديث شريف چيست، بايد با انگيزه هاي قيام آن آشنا شويم لذا بايد اين موضوع را بدرستي روشن نمائيم كه هدف از قيام و شهادت چه بوده است؟
بهترين راه براي پي بردن به اهداف قيام آن حضرت، استناد كردن به سخنان ايشان است. آنچه كه از سخنان آن حضرت برداشت مي شود، اصلاح دين، مبارزه با فساد، عمل به حق و در مجموع حفظ اسلام از انحرافات و كجي ها از مهم ترين هدفهاي قيام سيدالشهدا مي باشد.
چنانچه در نامه اي خطاب به برادرشان محمد حنفيه در آغاز حركت به كربلا به صراحت چنين بيان مي نمايند كه «انما خرجت لطلب الإصلاح في امّة جدي»[3]. خروج و قيام من براي اصلاح در امّت جدّم مي باشد. هدف از حركت من مبارزه با انحرافات است. و همچنين در سرزمين كربلا، طيّ خطبه اي فرمودند:«الا ترون الي الحق لا يعمل به و الي الباطل لايتناهي عنه»[4]. نمي بينيد كه به حق (اسلام و قرآن) عمل نمي شود و از باطل جلوگيري نمي گردد و بطور خلاصه آنچه كه از اين سخنان و ساير كلمات آن حضرت استنباط مي شود. هدف و انگيزه از قيام و شهادت امام حسين ـ عليه السلام ـ حفظ دين و عمل به اسلام و قرآن و مبارزه با باطل و ستم مي باشد آن حضرت به شهادت رسيدند تا اسلام زنده بماند. بنابراين برداشت و نظر اول از حديث «انا قتيل العبره» نادرست و اشتباه است. هدف و انگيزه آن حضرت اين نبود كه كشته شود تا امت بر او گريه كنند و گناهانشان پاك شود. بلكه هدف حفظ اسلام بود. امّا سؤال اساسي اين است كه چه رابطه اي بين گريه براي آن حضرت و حفظ اسلام وجود دارد براي اينكه برداشت و نظرية دوّم ثابت شود، (كه آن حضرت به شهادت رسيدند و با شهادتشان گريه هاي زيادي بر ايشان مي شود و اين گريه ها، هدف آن حضرت را از قيام، زنده مي نمايد) بايد به اين رابطه پي ببريم به رازي بزرگ، رازي كه در بي نهايت خود اشك امت را با هدف رهبري چنين وارسته و والامقام پيوند مي دهد.
وقتي انسان مؤمن، به ياد مصائب آن حضرت مي افتد. قلبش به لرزه در مي آيد و محبّت و علاقه، غم و اندوه از دست دادن چنين رهبري را با روان ساختن سيلابي از اشك مي تواند نشان دهد و عواطف عميق خود را به صفحه نمايش در مي آورد، و ضربان قلبش ذكر و ياد حسين مي شود و بر مصيبت و مظلوميت فرزند پيامبر مي گريد و به تمام عالميان اعلام مي دارد كه چه بر سر عزيز زهرا آوردند. كسي كه سفارش شده از سوي پيامبر خداست، و جايگاهش دوش پيامبر بود و كسي كه براي حفظ دين از خانه و زندگي خود دست كشيد و دعوت مردم را اجابت كرد، و براي هدايت آنها همة هستي خود را فدا كرد. تمام سختي ها و مشقت ها را تنها براي لبيك گفتن به نداي حق به جان خريد تا دين را حفظ كند تا امت جدش را از گزند از هم گسيختگي رهايي بخشد، لذا مؤمن مي گريد، گريه احساس و عاطفه و با اين گريستن ياد امام حسين ـ عليه السلام ـ را زنده نگه مي دارد و مؤمنين با زنده نگاه داشتن رشادتها، حماسه ها و جانبازيهاي حضرت و ياران فداكارش در حفظ اسلام كوشا مي شوند و براي حفظ دين، در موقع لزوم چنين جانبازي مي نمايند، كه شواهد آن در تاريخ فراوان است.
چه بسا انسانهائي با الهام از عاشورا براي حفظ دين همة هستي خود را فدا كردند.
از سوي ديگر اين قطره هاي اشك پيام آور هدف است. آنها كه مي خواهند بگويند با مرام امام حسين ـ عليه السلام ـ هماهنگ و پيرو مكتب آن حضرت هستند، در كنار ساير روشهاي معمول اعلام وفاداري، از صادقانه ترين روش يعني گريستن از عمق وجود، استفاده مي كنند و با ريختن قطرات اشك با اهداف مقدس آن حضرت بيعت مي نمايند. و هر بار گريستن براي آنها تجديد پيماني است كه محكمتر و استوارتر مي گردد و قابل زوال و سستي نخواهد بود.[5]
نتيجه:
مفهوم «قتيل العبرة» اين است كه امام حسين ـ عليه السلام ـ براي حفظ اسلام قيام نمودند و به شهادت رسيدند و اين هدف در طول تاريخ توسط مؤمنين با ريختن اشك بر آن حضرت ادامه يافته است. شهادت امام حسين ـ عليه السلام ـ دلهاي مؤمنين را به لرزه در مي آورد و بر آن حضرت مي گريند. لذا كشته اشكهاست ، اشكهائي كه ادامه نهضت است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1- ویژگی های امامحسین ،شوشتری.
2- نفس المهموم ؛شیخ عباس قمی.
پی نوشتها:
[1] . وسائل الشيعه، جلد 14، صفحه 423، چاپ مؤسسه آل البيت، قم، سال 1409 هجري قمري.
[2] . لسان العرب، جلد 11 صفحه 547، قتيل= مقتول= كشته شده، جلد 4، صفحه 523، العبره = الدمعه = اشك، آب چشم.
[3] . بحارالانوار، جلد 14، صفحه 423، چاپ مؤسسة الوفاء بيروت، 1404 هجري قمري.
[4] . همان
[5] . براي مطالعه در اين زمينه، رجوع شود به ، الف- ماهنامه كوثر، شماره 27، فلسفة اشك، چاپ خرداد ماه، 1378، صاحب امتياز:آستان مقدس حضرت معصومه، ب- مجلة مبلغان، شماره 27، فرهنگ گريه، محرم 1423.
منبع: اندیشه قم
اين سؤال مضمون روايتي است از امام حسين ـ عليه السلام ـ كه آن حضرت فرمودند:«انا قتيل العبره لايذكرني مؤمن الا بكي»[1]. يعني من كشتة اشك و گريه هستم، هر مؤمني كه مرا ياد كند گريه مي كند.[2]
براي اين جمله شريف، دو مفهوم در ابتدا به ذهن مي رسد:
1. انا قتيل العبره يعني انگيزه و هدف من از كشته شدن فقط براي آن بود كه مؤمنين بر من گريه كنند. گريه مردم هدف نهايي قيام آن حضرت مي باشد تا بدين وسيله گناهانشان بخشيده شود مانند نسبتي كه مسيحيان به دروغ به حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ نسبت مي دهند كه كشته شد تا گناه امتش بخشيده شود.
2. «انا قتيل العبره» يعني كشته شدن من، گريه هاي زيادي را به دنبال خواهد داشت و مؤمنين براي من گريه خواهند كرد كه اين گريه ها هدف من را زنده نگه مي دارد. گريه هاي مؤمنين نمي گذارد كه هدف والاي من از قيام و شهادت فراموش شود. هدف تنها گريه كردن مردم نيست، هدف دست يابي به ارزشي بالاتر از اين ها است كه گريه تنها آن را حفظ مي كند. براي پي بردن به حقيقت مطلب و اينكه مقصود امام حسين ـ عليه السلام ـ از اين حديث شريف چيست، بايد با انگيزه هاي قيام آن آشنا شويم لذا بايد اين موضوع را بدرستي روشن نمائيم كه هدف از قيام و شهادت چه بوده است؟
بهترين راه براي پي بردن به اهداف قيام آن حضرت، استناد كردن به سخنان ايشان است. آنچه كه از سخنان آن حضرت برداشت مي شود، اصلاح دين، مبارزه با فساد، عمل به حق و در مجموع حفظ اسلام از انحرافات و كجي ها از مهم ترين هدفهاي قيام سيدالشهدا مي باشد.
چنانچه در نامه اي خطاب به برادرشان محمد حنفيه در آغاز حركت به كربلا به صراحت چنين بيان مي نمايند كه «انما خرجت لطلب الإصلاح في امّة جدي»[3]. خروج و قيام من براي اصلاح در امّت جدّم مي باشد. هدف از حركت من مبارزه با انحرافات است. و همچنين در سرزمين كربلا، طيّ خطبه اي فرمودند:«الا ترون الي الحق لا يعمل به و الي الباطل لايتناهي عنه»[4]. نمي بينيد كه به حق (اسلام و قرآن) عمل نمي شود و از باطل جلوگيري نمي گردد و بطور خلاصه آنچه كه از اين سخنان و ساير كلمات آن حضرت استنباط مي شود. هدف و انگيزه از قيام و شهادت امام حسين ـ عليه السلام ـ حفظ دين و عمل به اسلام و قرآن و مبارزه با باطل و ستم مي باشد آن حضرت به شهادت رسيدند تا اسلام زنده بماند. بنابراين برداشت و نظر اول از حديث «انا قتيل العبره» نادرست و اشتباه است. هدف و انگيزه آن حضرت اين نبود كه كشته شود تا امت بر او گريه كنند و گناهانشان پاك شود. بلكه هدف حفظ اسلام بود. امّا سؤال اساسي اين است كه چه رابطه اي بين گريه براي آن حضرت و حفظ اسلام وجود دارد براي اينكه برداشت و نظرية دوّم ثابت شود، (كه آن حضرت به شهادت رسيدند و با شهادتشان گريه هاي زيادي بر ايشان مي شود و اين گريه ها، هدف آن حضرت را از قيام، زنده مي نمايد) بايد به اين رابطه پي ببريم به رازي بزرگ، رازي كه در بي نهايت خود اشك امت را با هدف رهبري چنين وارسته و والامقام پيوند مي دهد.
وقتي انسان مؤمن، به ياد مصائب آن حضرت مي افتد. قلبش به لرزه در مي آيد و محبّت و علاقه، غم و اندوه از دست دادن چنين رهبري را با روان ساختن سيلابي از اشك مي تواند نشان دهد و عواطف عميق خود را به صفحه نمايش در مي آورد، و ضربان قلبش ذكر و ياد حسين مي شود و بر مصيبت و مظلوميت فرزند پيامبر مي گريد و به تمام عالميان اعلام مي دارد كه چه بر سر عزيز زهرا آوردند. كسي كه سفارش شده از سوي پيامبر خداست، و جايگاهش دوش پيامبر بود و كسي كه براي حفظ دين از خانه و زندگي خود دست كشيد و دعوت مردم را اجابت كرد، و براي هدايت آنها همة هستي خود را فدا كرد. تمام سختي ها و مشقت ها را تنها براي لبيك گفتن به نداي حق به جان خريد تا دين را حفظ كند تا امت جدش را از گزند از هم گسيختگي رهايي بخشد، لذا مؤمن مي گريد، گريه احساس و عاطفه و با اين گريستن ياد امام حسين ـ عليه السلام ـ را زنده نگه مي دارد و مؤمنين با زنده نگاه داشتن رشادتها، حماسه ها و جانبازيهاي حضرت و ياران فداكارش در حفظ اسلام كوشا مي شوند و براي حفظ دين، در موقع لزوم چنين جانبازي مي نمايند، كه شواهد آن در تاريخ فراوان است.
چه بسا انسانهائي با الهام از عاشورا براي حفظ دين همة هستي خود را فدا كردند.
از سوي ديگر اين قطره هاي اشك پيام آور هدف است. آنها كه مي خواهند بگويند با مرام امام حسين ـ عليه السلام ـ هماهنگ و پيرو مكتب آن حضرت هستند، در كنار ساير روشهاي معمول اعلام وفاداري، از صادقانه ترين روش يعني گريستن از عمق وجود، استفاده مي كنند و با ريختن قطرات اشك با اهداف مقدس آن حضرت بيعت مي نمايند. و هر بار گريستن براي آنها تجديد پيماني است كه محكمتر و استوارتر مي گردد و قابل زوال و سستي نخواهد بود.[5]
نتيجه:
مفهوم «قتيل العبرة» اين است كه امام حسين ـ عليه السلام ـ براي حفظ اسلام قيام نمودند و به شهادت رسيدند و اين هدف در طول تاريخ توسط مؤمنين با ريختن اشك بر آن حضرت ادامه يافته است. شهادت امام حسين ـ عليه السلام ـ دلهاي مؤمنين را به لرزه در مي آورد و بر آن حضرت مي گريند. لذا كشته اشكهاست ، اشكهائي كه ادامه نهضت است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1- ویژگی های امامحسین ،شوشتری.
2- نفس المهموم ؛شیخ عباس قمی.
پی نوشتها:
[1] . وسائل الشيعه، جلد 14، صفحه 423، چاپ مؤسسه آل البيت، قم، سال 1409 هجري قمري.
[2] . لسان العرب، جلد 11 صفحه 547، قتيل= مقتول= كشته شده، جلد 4، صفحه 523، العبره = الدمعه = اشك، آب چشم.
[3] . بحارالانوار، جلد 14، صفحه 423، چاپ مؤسسة الوفاء بيروت، 1404 هجري قمري.
[4] . همان
[5] . براي مطالعه در اين زمينه، رجوع شود به ، الف- ماهنامه كوثر، شماره 27، فلسفة اشك، چاپ خرداد ماه، 1378، صاحب امتياز:آستان مقدس حضرت معصومه، ب- مجلة مبلغان، شماره 27، فرهنگ گريه، محرم 1423.
منبع: اندیشه قم