پرسش :
علت شروع جنگ عراق عليه ايران چيست؟
پاسخ :
31 شهريور ماه 1359 در زمرة روزهاي فراموشناشدني تاريخ معاصر ايران به شمار ميرود. در اين روز با بمباران هوايي فرودگاهها و شهرهاي مهم ايران توسط هواپيماهاي عراقي و سپس تهاجم گسترده نيروهاي زميني اين كشور به قلمرو ايران در طول مرز دو كشور تجاور نظامي عراق عليه جمهوري اسلامي ايران آغاز گرديد. دولت عراق در سراسر دوران جنگ كه قريب به هشت سال ادامه يافت و پس از آن همواره كوشيد تجاوز نظامي خود را با توسل به يك رشته بهانهها موجه جلوه دهد، شايد در نگاهي سطحي به اختلافات ارضي و مرزي ديرينه و استمرار تنش و تشنج سياسي و حتي نظامي بين دو كشور در دهههاي گذشته، شعلهور شدن آتش جنگ بين آن دو به گونهاي طبيعي يا اجتناب ناپذير جلوهگر شود، دولت عراق نيز در شرايط فقدان هر گونه استدلال معقول و محكمه پسند كوشيده است تا توسل به تجاوز و تحميل جنگ از جانب خود را از اين زاويه توجيه كند. ليكن اين جنگ را حكايتي ديگر است و آن اينكه جنگ تحميلي عراق عليه ايران توطئهاي بود مشترك از طرف كشورهاي عربي و آمريكا با طرفداري بقيه كشورهاي جهان كه به وسيلة رژيم بعث عراق كه در موقعيت برتر انجام اين نقشه قرار داشت، صورت گرفت و حكايت اين جنگ نبود جز احساس خطر استكبار به سردمداري آمريكا از استمرار نظام جمهوري اسلامي ايران و صدور ارزشها و آرمانهاي اسلامي به قلمرو تحت كنترل و سيطرة آنها از جمله عراق، فلسطين، لبنان، افغانستان، منطقه خليج فارس، كشورهاي آفريقايي و ....[1]
كشور ايالات متحده آمريكا بعد از كودتاي 28 مرداد 1332 به مدت 25 سال قدرت بلامنازع در امور سياسي، اقتصادي و نظامي ايران بود و با وقوع انقلاب بيش از همه متضرر گرديد و منافع خود را از دست داده و اعتبارش در جهان به خطر افتاد تا جايي كه مركز مطالعات و استراتژي ملي آمريكا طي گزارشي نوشت «حرمت و اعتبار مانند ظرف چيني است كه به آساني ميشكند و اين چيزي است كه آمريكا با پيروزي انقلاب اسلامي از دست داده است.[2]
اولين مسئلهاي كه باعث شد آمريكا از لحاظ سياسي تحقير شود اشغال سفارت اين كشور در تهران بود كه بعد از اين قضيه برخوردهاي آمريكا با انقلاب اسلامي جديتر دنبال گرديد. از جمله مهمترين توطئههاي آمريكا در قبال جمهوري اسلامي غير از جنگ عراق عمليات طبس وكودتاي نوژه را بايد نام برد که در نهايت به خاطر عدم كارساز بودن اين دو عمليات جنگ تحميلي عراق بر ايران تحميل گرديد.
اما چرا عراق به عنوان متجاوز و عامل از بين برندة انقلاب اسلامي انتخاب گرديد؟ اين امر در واقع دلايلي دارد كه در ذيل به آن ها اشاره ميشود:
1.ايدئولوژي بعثي رژيم عراق 2. بازگشت تدريجي اين رژيم به كانون خانوادگي غرب از هنگام امضاي معاهدة الجزاير 3. ضرورت پيمان دوستي و همكاري عراق در هرگونه اقدامي به منظور بي ثباتي ايران 4. ظهور انقلاب اسلامي كه خطري براي بقاي رژيم بغداد بود. توجه به دلايل انتخاب عراق كاملاً مشخص ميكند كه عامل محركه عراق بيشتر دليل چهارم است و عراق به منظور جلوگيري از صدور انقلاب به اين اقدام دست زد و در كلامي ديگر منافع عراق در اين جنگ همان سد صدور انقلاب و بقاي رژيم خود ميباشد و دليل اول و دوم و سوم دلايلي هستند كه از طرف آمريكا و كشورهاي غربي انتخاب شده و عراق در آن دخيل نيست.[3]
دلايلي ديگر از بعد منطقهاي و جهاني
الف.منطقهاي: از لحاظ منطقهاي انقلاب اسلامي ايران از سوي كشورهاي منطقه و حكام مستبد كشورهاي حاشيه خليج فارس خطري جدي تلقي ميشد. در نتيجه تفاهم دستجمعي براي سد نفوذ جمهوري اسلامي بوجود آمد. در ميان كشورهاي منطقه ، عراق بيش از ساير كشورها از انقلاب احساس نگراني ميكرد.
در يك جمعبندي كلي عوامل حمله عراق به ايران به شرح ذيل ميباشد:
1. بيشترين جمعيت شيعه جهان بعد از ايران در عراق زندگي ميكنند وليكن حضور روحانيون ايران در سالهاي قبل از انقلاب براي تحصيل علوم ديني در شهرهاي مذهبي عراق و وجود رهبران مبارز طرفدار انقلاب ايران و ارتباط مردمي بين مردم ايران و عراق جهت زيارت عتبات عاليات جاذبه به وجود آمدن انقلابي مشابه انقلاب اسلامي ايران در عراق را تقويت ميكرد.[4]
2. صدام حسين داعيه رهبري جهان عرب را در سر ميپرورانيد و اميدوار بود پس از طرد مصر از رهبري جهان عرب در جريان كمپ ديويد بتواند عراق را جايگزين نمايد كه اين عمل با يك اقدام نظامي عليه ايران و يدك كشيدن سردار قادسيه به خيال واهي وي تحقق پيدا ميكرد.
3. توسعه طلبي ارضي صدام يك انگيزه ديگر در حمله به ايران بود. يکي از مشكلات ژئوپولتيك عراق به زعم زمامدارانش ، محدوديت اين كشور در دسترسي به آبهاي آزاد خليج فارس بود كه حوزه مانور عراق را هم از نظر نظامي و هم از لحاظ اقتصادي در خليج فارس محدود ميكرد. تا جايي كه از آغاز استقلال دسترسي آسان به آبهاي خليج فارس، پيوسته در زمره رؤياهاي رهبران آن كشور به شمار ميرود، بغداد براي حل اين معضل همواره دو راه را پيش روي خود ميديد: 1. در اختيار داشتن كويت يا حداقل دو جزيره وربه و بوبيان 2. حاكميت بر خوزستان يا حداقل حاكميت انحصاري بر آبهاي اروندرود. پيروزي انقلاب ايران و سقوط شاه حكومت عراق را وسوسه كرد تا با هوس اشغال خوزستان هم مشكل ژئوپولتيك خود را حل كند و هم از طريق مقابله با نظام انقلاب اسلامي كه خواست بعضي از دولتهاي منطقه و غربي از جمله آمريكا بود قدرت برتر در منطقه تبديل گردد و در پي آن بغداد را به مثابه مركز تصميم گيري جهان عرب تثبيت سازد.[5]
حمله عراق به كويت پس از جنگ به ايران با سابقه اختلاف بر سر جزيره بوبيان از لحاظ تاريخي و اعلام كويت به عنوان استان نوزدهم عراق در جنگ خليج فارس بيانگر توسعهطلبي صدام در راستاي دستيابي به آبهاي آزاد و خارج شدن از تنگناي مرزي و قدرت مانور بيشتر در خليج فارس بود.
ب. جهاني
آمريكا در رأس قدرتهاي بزرگ قرار داشت و خواهان نابودي انقلاب اسلامي ايران (به خاطر متضرر شدن از اين انقلاب و شكسته شدن هيمنه او در جهان توسط اين انقلاب) بود. در يك جمعبندي علل تشويق عراق به جنگ از سوي آمريكا عبارت بودند از:
1.آمريكا شاه را در جريان انقلاب به عنوان بهترين دوست خود از دست داده بود. كارتردر سال 1356 در جلسه ضيافت شامي كه به افتخار او در ايران ترتيب داده شده بود، اعلام كرد «هيچ كشوري ديگر در جهان براي برنامهريزي مشترك از ايران به ما نزديكتر نيست، هيچ كشوري براي بررسي مشكلات منطقه ايي كه مورد علاقة هر دو طرف ما نيز هست ارتباط نزديكتر از ايران به ما ندارد. و هيچ رهبر ديگري نزد من احترام عميق تر و رابطهاي دوستانهتر از شاه ندارد.
2. آمريكا با حضور خود در ايران به عنوان كشوري كه در چهارراه قارهها و يكي از حساسترين مناطق جهان (خليج فارس) واقع شده و كشوري كه از لحاظ منابع نفت و گاز در خاور ميانه مطرح ميباشد، ضمن تأمين نيازهاي نفتي خود به دليل حاكميت ايران بر تنگة هرمز روند صدور نفت از اين تنگة مهم بين المللي را تضمين مينمود، همچنين از لحاظ سرمايه گذاري اقتصادي امكان هر نوع سرمايه گذاري خارجي در ايران براي آمريكا فراهم بود و بازار مصرف 30ميليوني ايران براي كالاهاي آن آماده بود و براي استفاده از منابع ومعادن و استخراج آن به هر صورت كه ميخواستند عمل ميكردند و خلاصه با حضور مستشاران نظامي و سياسي در داخل حكومت و با سرسپردگي شخص شاه و هيأت حاكمه، ايران در اختيار آمريكا بود. انقلاب اسلامي ايران تمام اين امتيازها را از امريكا گرفت.
3. اشغال سفارت آمريكا و شكست عمليات طبس و كودتاي نوژه باعث تحقير آمريكا شد و از سويي ماهيت ضدآمريكايي انقلاب ايران از مرزهاي كشور فراتر رفت و منادي تقويت و تشويق اين حركت در سايه كشورهاي اسلامي و جهان سومي بود. آمريكا براي مهار و نابودي اين پديده ساير كشورها را نيز متحد گردانيد و عراق را به جنگ تشويق نمود. آندره فونتن نويسنده و روزنامهنگار فرانسوي ميگويد:
از شيخ نشينهاي خليج فارس گرفته تا شوروي و آمريكا همه از پيدا كردن راهزني مثل صدام كه در برابر آيت الله قد علم كند خوشحال بودند.[6]
نتيجه اينكه از مجموع آنچه بيان شده روشن گرديد كه صدام با حمايت و پشتگرمي ايالات متحده و دول غربي و اتحاد جماهير شوروي سابق كه امروزه بعد از پايان جنگ و فاش شدن اسرار در آن جاي ترديد نيست جنگ را به قصد نابودي انقلاب اسلامي ايران آغاز كرد.
پی نوشتها:
[1] . ساداتي نژاد، سيد مهدي، علل و انگيزههاي آغاز جنگ تحميلي عراق عليه ايران، قم، ص 22.
[2] . انقلاب اسلامي، جنگ تحميلي و نظام بين الملل (مجموعه مقالات دفاع مقدس)، تهران، سازمان تبليغات اسلامي، 1376، ص 45.
[3] . ساداتي نژاد، سيد مهدي، علل و انگيزههاي آغاز جنگ تحميلي عراق عليه ايران، ، قم، مجمع گروههاي معارف اسلامي، 1379، ص 25.
[4] . منصوري، جواد، شناخت استكبار جهاني، آستان قدس رضوي، 1376، ص 179.
[5] . ولايتي، علي اكبر، تاريخ سياسي جنگ تحميلي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1376، ص 56.
[6] . ساداتي نژاد ، سيد مهدي، پيشين، ص 39.
منبع: اندیشه قم
31 شهريور ماه 1359 در زمرة روزهاي فراموشناشدني تاريخ معاصر ايران به شمار ميرود. در اين روز با بمباران هوايي فرودگاهها و شهرهاي مهم ايران توسط هواپيماهاي عراقي و سپس تهاجم گسترده نيروهاي زميني اين كشور به قلمرو ايران در طول مرز دو كشور تجاور نظامي عراق عليه جمهوري اسلامي ايران آغاز گرديد. دولت عراق در سراسر دوران جنگ كه قريب به هشت سال ادامه يافت و پس از آن همواره كوشيد تجاوز نظامي خود را با توسل به يك رشته بهانهها موجه جلوه دهد، شايد در نگاهي سطحي به اختلافات ارضي و مرزي ديرينه و استمرار تنش و تشنج سياسي و حتي نظامي بين دو كشور در دهههاي گذشته، شعلهور شدن آتش جنگ بين آن دو به گونهاي طبيعي يا اجتناب ناپذير جلوهگر شود، دولت عراق نيز در شرايط فقدان هر گونه استدلال معقول و محكمه پسند كوشيده است تا توسل به تجاوز و تحميل جنگ از جانب خود را از اين زاويه توجيه كند. ليكن اين جنگ را حكايتي ديگر است و آن اينكه جنگ تحميلي عراق عليه ايران توطئهاي بود مشترك از طرف كشورهاي عربي و آمريكا با طرفداري بقيه كشورهاي جهان كه به وسيلة رژيم بعث عراق كه در موقعيت برتر انجام اين نقشه قرار داشت، صورت گرفت و حكايت اين جنگ نبود جز احساس خطر استكبار به سردمداري آمريكا از استمرار نظام جمهوري اسلامي ايران و صدور ارزشها و آرمانهاي اسلامي به قلمرو تحت كنترل و سيطرة آنها از جمله عراق، فلسطين، لبنان، افغانستان، منطقه خليج فارس، كشورهاي آفريقايي و ....[1]
كشور ايالات متحده آمريكا بعد از كودتاي 28 مرداد 1332 به مدت 25 سال قدرت بلامنازع در امور سياسي، اقتصادي و نظامي ايران بود و با وقوع انقلاب بيش از همه متضرر گرديد و منافع خود را از دست داده و اعتبارش در جهان به خطر افتاد تا جايي كه مركز مطالعات و استراتژي ملي آمريكا طي گزارشي نوشت «حرمت و اعتبار مانند ظرف چيني است كه به آساني ميشكند و اين چيزي است كه آمريكا با پيروزي انقلاب اسلامي از دست داده است.[2]
اولين مسئلهاي كه باعث شد آمريكا از لحاظ سياسي تحقير شود اشغال سفارت اين كشور در تهران بود كه بعد از اين قضيه برخوردهاي آمريكا با انقلاب اسلامي جديتر دنبال گرديد. از جمله مهمترين توطئههاي آمريكا در قبال جمهوري اسلامي غير از جنگ عراق عمليات طبس وكودتاي نوژه را بايد نام برد که در نهايت به خاطر عدم كارساز بودن اين دو عمليات جنگ تحميلي عراق بر ايران تحميل گرديد.
اما چرا عراق به عنوان متجاوز و عامل از بين برندة انقلاب اسلامي انتخاب گرديد؟ اين امر در واقع دلايلي دارد كه در ذيل به آن ها اشاره ميشود:
1.ايدئولوژي بعثي رژيم عراق 2. بازگشت تدريجي اين رژيم به كانون خانوادگي غرب از هنگام امضاي معاهدة الجزاير 3. ضرورت پيمان دوستي و همكاري عراق در هرگونه اقدامي به منظور بي ثباتي ايران 4. ظهور انقلاب اسلامي كه خطري براي بقاي رژيم بغداد بود. توجه به دلايل انتخاب عراق كاملاً مشخص ميكند كه عامل محركه عراق بيشتر دليل چهارم است و عراق به منظور جلوگيري از صدور انقلاب به اين اقدام دست زد و در كلامي ديگر منافع عراق در اين جنگ همان سد صدور انقلاب و بقاي رژيم خود ميباشد و دليل اول و دوم و سوم دلايلي هستند كه از طرف آمريكا و كشورهاي غربي انتخاب شده و عراق در آن دخيل نيست.[3]
دلايلي ديگر از بعد منطقهاي و جهاني
الف.منطقهاي: از لحاظ منطقهاي انقلاب اسلامي ايران از سوي كشورهاي منطقه و حكام مستبد كشورهاي حاشيه خليج فارس خطري جدي تلقي ميشد. در نتيجه تفاهم دستجمعي براي سد نفوذ جمهوري اسلامي بوجود آمد. در ميان كشورهاي منطقه ، عراق بيش از ساير كشورها از انقلاب احساس نگراني ميكرد.
در يك جمعبندي كلي عوامل حمله عراق به ايران به شرح ذيل ميباشد:
1. بيشترين جمعيت شيعه جهان بعد از ايران در عراق زندگي ميكنند وليكن حضور روحانيون ايران در سالهاي قبل از انقلاب براي تحصيل علوم ديني در شهرهاي مذهبي عراق و وجود رهبران مبارز طرفدار انقلاب ايران و ارتباط مردمي بين مردم ايران و عراق جهت زيارت عتبات عاليات جاذبه به وجود آمدن انقلابي مشابه انقلاب اسلامي ايران در عراق را تقويت ميكرد.[4]
2. صدام حسين داعيه رهبري جهان عرب را در سر ميپرورانيد و اميدوار بود پس از طرد مصر از رهبري جهان عرب در جريان كمپ ديويد بتواند عراق را جايگزين نمايد كه اين عمل با يك اقدام نظامي عليه ايران و يدك كشيدن سردار قادسيه به خيال واهي وي تحقق پيدا ميكرد.
3. توسعه طلبي ارضي صدام يك انگيزه ديگر در حمله به ايران بود. يکي از مشكلات ژئوپولتيك عراق به زعم زمامدارانش ، محدوديت اين كشور در دسترسي به آبهاي آزاد خليج فارس بود كه حوزه مانور عراق را هم از نظر نظامي و هم از لحاظ اقتصادي در خليج فارس محدود ميكرد. تا جايي كه از آغاز استقلال دسترسي آسان به آبهاي خليج فارس، پيوسته در زمره رؤياهاي رهبران آن كشور به شمار ميرود، بغداد براي حل اين معضل همواره دو راه را پيش روي خود ميديد: 1. در اختيار داشتن كويت يا حداقل دو جزيره وربه و بوبيان 2. حاكميت بر خوزستان يا حداقل حاكميت انحصاري بر آبهاي اروندرود. پيروزي انقلاب ايران و سقوط شاه حكومت عراق را وسوسه كرد تا با هوس اشغال خوزستان هم مشكل ژئوپولتيك خود را حل كند و هم از طريق مقابله با نظام انقلاب اسلامي كه خواست بعضي از دولتهاي منطقه و غربي از جمله آمريكا بود قدرت برتر در منطقه تبديل گردد و در پي آن بغداد را به مثابه مركز تصميم گيري جهان عرب تثبيت سازد.[5]
حمله عراق به كويت پس از جنگ به ايران با سابقه اختلاف بر سر جزيره بوبيان از لحاظ تاريخي و اعلام كويت به عنوان استان نوزدهم عراق در جنگ خليج فارس بيانگر توسعهطلبي صدام در راستاي دستيابي به آبهاي آزاد و خارج شدن از تنگناي مرزي و قدرت مانور بيشتر در خليج فارس بود.
ب. جهاني
آمريكا در رأس قدرتهاي بزرگ قرار داشت و خواهان نابودي انقلاب اسلامي ايران (به خاطر متضرر شدن از اين انقلاب و شكسته شدن هيمنه او در جهان توسط اين انقلاب) بود. در يك جمعبندي علل تشويق عراق به جنگ از سوي آمريكا عبارت بودند از:
1.آمريكا شاه را در جريان انقلاب به عنوان بهترين دوست خود از دست داده بود. كارتردر سال 1356 در جلسه ضيافت شامي كه به افتخار او در ايران ترتيب داده شده بود، اعلام كرد «هيچ كشوري ديگر در جهان براي برنامهريزي مشترك از ايران به ما نزديكتر نيست، هيچ كشوري براي بررسي مشكلات منطقه ايي كه مورد علاقة هر دو طرف ما نيز هست ارتباط نزديكتر از ايران به ما ندارد. و هيچ رهبر ديگري نزد من احترام عميق تر و رابطهاي دوستانهتر از شاه ندارد.
2. آمريكا با حضور خود در ايران به عنوان كشوري كه در چهارراه قارهها و يكي از حساسترين مناطق جهان (خليج فارس) واقع شده و كشوري كه از لحاظ منابع نفت و گاز در خاور ميانه مطرح ميباشد، ضمن تأمين نيازهاي نفتي خود به دليل حاكميت ايران بر تنگة هرمز روند صدور نفت از اين تنگة مهم بين المللي را تضمين مينمود، همچنين از لحاظ سرمايه گذاري اقتصادي امكان هر نوع سرمايه گذاري خارجي در ايران براي آمريكا فراهم بود و بازار مصرف 30ميليوني ايران براي كالاهاي آن آماده بود و براي استفاده از منابع ومعادن و استخراج آن به هر صورت كه ميخواستند عمل ميكردند و خلاصه با حضور مستشاران نظامي و سياسي در داخل حكومت و با سرسپردگي شخص شاه و هيأت حاكمه، ايران در اختيار آمريكا بود. انقلاب اسلامي ايران تمام اين امتيازها را از امريكا گرفت.
3. اشغال سفارت آمريكا و شكست عمليات طبس و كودتاي نوژه باعث تحقير آمريكا شد و از سويي ماهيت ضدآمريكايي انقلاب ايران از مرزهاي كشور فراتر رفت و منادي تقويت و تشويق اين حركت در سايه كشورهاي اسلامي و جهان سومي بود. آمريكا براي مهار و نابودي اين پديده ساير كشورها را نيز متحد گردانيد و عراق را به جنگ تشويق نمود. آندره فونتن نويسنده و روزنامهنگار فرانسوي ميگويد:
از شيخ نشينهاي خليج فارس گرفته تا شوروي و آمريكا همه از پيدا كردن راهزني مثل صدام كه در برابر آيت الله قد علم كند خوشحال بودند.[6]
نتيجه اينكه از مجموع آنچه بيان شده روشن گرديد كه صدام با حمايت و پشتگرمي ايالات متحده و دول غربي و اتحاد جماهير شوروي سابق كه امروزه بعد از پايان جنگ و فاش شدن اسرار در آن جاي ترديد نيست جنگ را به قصد نابودي انقلاب اسلامي ايران آغاز كرد.
پی نوشتها:
[1] . ساداتي نژاد، سيد مهدي، علل و انگيزههاي آغاز جنگ تحميلي عراق عليه ايران، قم، ص 22.
[2] . انقلاب اسلامي، جنگ تحميلي و نظام بين الملل (مجموعه مقالات دفاع مقدس)، تهران، سازمان تبليغات اسلامي، 1376، ص 45.
[3] . ساداتي نژاد، سيد مهدي، علل و انگيزههاي آغاز جنگ تحميلي عراق عليه ايران، ، قم، مجمع گروههاي معارف اسلامي، 1379، ص 25.
[4] . منصوري، جواد، شناخت استكبار جهاني، آستان قدس رضوي، 1376، ص 179.
[5] . ولايتي، علي اكبر، تاريخ سياسي جنگ تحميلي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1376، ص 56.
[6] . ساداتي نژاد ، سيد مهدي، پيشين، ص 39.
منبع: اندیشه قم