پرسش :
آيا عمليات استشهادي مبارزين مسلمان و آزاديخواه مصداقي از ترور است؟
پاسخ :
در فرهنگ و عرف سياسي «تروريسم به مفهوم آدم کشي و تهديد و ايجاد خوف و وحشت در ميان مردم براي نيل به هدف هاي سياسي و يا بر انداختن حکومت و در دست گرفتن زمام امور دولت يا تفويض آن به گروه ديگري است که مورد نظر باشد... تروريسم دولتي اصطلاحي است مشعر به دخالت يک يا چند دولت در امور داخلي يا خارجي دولت ديگر، که به منظور ايجاد رعب و وحشت، از طريق اجرا يا مشارکت در عمليات تروريستي و يا حمايت از عمليات نظامي به منظور زوال، تضعيف و براندازي دولت مذکور و يا دستگاه رهبري بر آن صورت مي گيرد».[1]
ملاک و معیار تروريستي بودن يا تروريستي نبودن عمل، علاوه بر شيوه و روش اقدام، انگيزه افراد يا گروه ها در انجام آن عمل نيز مي باشد؛ يعني که مي بايست انگيزه فرد يا گروهي که دست به آدم کشي يا ايجاد رعب و وحشت مي زنند، سياسي و در راستای منافع شخصی یا گروهی خاص باشد.
با این تعریف ، عملیات استشهادی با تروریسم متفاوت خواهد بود ، زیرا ماهیت عملیات استشهادی دفاع و به دست آوردن حق مشروع است و از سوی کسانی صورت می گیرد که مورد ظلم و ستم قرار گرفته و برای احقاق حقوق و دفاع از خویش ، راهی به جز آن ندارند .
ترور نوعي تجاوز براي رسيدن به اهداف سياسي مي باشد ولي جهاد و عمليات هاي استشهادي دفاع در برابر متجاوزين به منافع و ارزش هاي يک ملت مي باشد.
مباني دفاع مشروع
خداوند متعال به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله دستور می دهد ادْعُ إِلي سَبيلِ رَبِّک بِالْحِکمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّک هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدينَ * وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرينَ.[2] « با حکمت و اندرز نيکو به سوي پروردگارت دعوت نما، و با آنها به طريقي که نيکوتر است، استدلال و مناظره کن. پروردگارت بهتر از هر کس مي داند چه کساني از راه او منحرف شده اند و چه کساني هدايت يافته اند و هرگاه خواستيد مجازات کنيد، تنها به مقداري که به شما تعدي شده کيفر دهيد و اگر شکيبايي کنيد، اين کار براي شکيبايان بهتر است.»
در این آیه شریفه دستور مقابله به مثل با کسانی داده شده که مرتکب تجاوز و تعدی نسبت به مسلمانان و جامعه اسلامی می شوند .
همچنین خداوند متعال اجازه جهاد و مقابله به مثل مظلومان را این گونه بیان می فرماید : أُذِنَ لِلَّذِينَ يقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظلِمُوا وَ إِنَّ اللهَ عَلي نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ * الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيرِ حَقٍّ إِلّا أَنْ يقُولُوا رَبُّنَا اللّهُ[3] « به کساني که جنگ بر آنان تحميل شده و از ديار خود به بيرون رانده شده اند، رخصت (جهاد) داده شده است، چرا که مورد ظلم قرار گرفته اند و البته خدا بر پيروزي آنان سخت توانا است.» قاتِلُوا الْمُشْرِکِينَ کَافَّةً کَما يقاتِلُونَکُمْ کَافَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ[4] «همگي با مشرکان بجنگيد، چنانکه آنان همگي با شما مي جنگند و بدانيد که خدا با پرهيزکاران است.» وَ قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللّهِ الَّذِينَ يقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللّهَ لا يحِبُّ الْمُعْتَدِينَ[5] با کساني که با شما مي جنگند در راه خدا کارزار کنيد ولي تجاوز نکنيد که خداوند تجاوزکاران را دوست ندارد. فَمَنِ اعْتَدي عَلَيْکمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدي عَلَيْکمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقينَ[6] «پس هر کس بر شما تعدي کند. به همان اندازه تعدي اش بر او تعدي کنيد و از خدا بترسيد و بدانيد که او با پرهيزگاران است.»
اين آيات نشان مي دهد ، دين اسلام به دنبال استفاده از خشونت نبوده ، بلکه در بعضي موارد، به منظور مقابله با دشمنان و متجاوزان و ریشه کن نمودن ظلم و تجاوز ناچار به استفاده از خشونت ، دفاع و جنگ با ظالمان می باشد.از این رو در همان موارد اندک ، علاوه بر تجويزِ استفاده از خشونت، مقدار و قيود آن را نيز مشخص مي کند که مبادا در برخورد، زياده روي صورت گيرد. تمام اين حساسيت ها حاکي از اين است که اصل برخورد، فقط به انگيزه دفاع مجاز شمرده شده و خشونت ابزاري براي غلبه بر دشمن نمي باشد.
دفاع مشروع از نظر عقلي هم امري جايز بلکه واجب است و با همين معیار ، مصاديق دفاع مشروع از مصاديق ترور محسوب نمي شوند. چون «ترور به کارگيري نامشروع قدرت براي رسيدن به هدفي است و به کارگيري مشروع قدرت از مصاديق ترور به شمار نمي آيد».[7]
دولت ها و حکومت ها نيز به اين مسئله اعتراف دارند، تا جايي که در اجلاسيه پنجم سازمان ملل در ژنو (1975) ميان دو نوع از اعمال خشونت آميز تفاوت گذاشته شد:
1. اعمالي که فرد يا گروهي در مقابل دولت ها به انگيزه احراز پست هاي شخصي يا منافع مادي انجام مي دهند. مثل هواپيما ربايي با هدف باج خواهي و گروگان گيري براي رسيدن به پول و ثروت. اين اعمال بدون شک، اعمالي تروريستي است.
2. اعمالي که مرتکبين آنها انگيزه شخصي ندارند، بلکه براي خدمت به هدفي که در مقابل آن احساس مسؤوليت نموده و آن را انجام مي دهند. مثل مبارزه قانوني بر ضد نيروهاي اشغالگر. اين گونه اعمال را نمي توان از قبيل اعمال تروريستي دانست.[8]
همچنين بر اساس منشور سازمان ملل متحد ، دولت ها در صورت قرار گرفتن در معرض حمله مسلحانه حق دارند تا زماني که شوراي امنيت اقدامات لازم را به عمل مي آورد، با استفاده از قواي نظامي از خود دفاع کنند. اين دفاع مي تواند فردي يا جمعي باشد ولي در هر حال بايد از حد ضرورت خارج نشود.[9]
بنابر این ، ترور با جهاد ، دفاع و عمليات استشهادي از نظر ماهیت متفاوت می باشند ماهیت عملیات اسشتهادی و بیشتر موارد جهاد مشروع ، دفاع و مقابله با ظلم و تجاوز است ، در حالی که در ترور به کار گیری خشونت با هدف جلب منافع و اهداف خاصی صورت می گیرد و در آن قواعد انسانی و اخلاقی رعایت نمی شود .
پی نوشتها:
[1]. علي بابايي، غلامرضا، فرهنگ روابط بين الملل، تهران، دفتر مطالعات سياسي و بين الملل، 1377ش، ص63.
[2]. نحل / 125 ـ 126.
[3]. حج / 39.
[4]. توبه / 36.
[5]. بقره / 190.
[6]. بقره / 194.
[7]. مصباح دباره، مصطفي، الارهاب، مفهومه و اهم جرائمه في القانون الدولي الجنائي، منشورات جامعة قارينوس، بنغازي، 1990م، ص44.
[8]. همان، ص82.
[9]. مجله «مجلس و پژوهش»، ش35، ص209.
منبع: اندیشه قم
در فرهنگ و عرف سياسي «تروريسم به مفهوم آدم کشي و تهديد و ايجاد خوف و وحشت در ميان مردم براي نيل به هدف هاي سياسي و يا بر انداختن حکومت و در دست گرفتن زمام امور دولت يا تفويض آن به گروه ديگري است که مورد نظر باشد... تروريسم دولتي اصطلاحي است مشعر به دخالت يک يا چند دولت در امور داخلي يا خارجي دولت ديگر، که به منظور ايجاد رعب و وحشت، از طريق اجرا يا مشارکت در عمليات تروريستي و يا حمايت از عمليات نظامي به منظور زوال، تضعيف و براندازي دولت مذکور و يا دستگاه رهبري بر آن صورت مي گيرد».[1]
ملاک و معیار تروريستي بودن يا تروريستي نبودن عمل، علاوه بر شيوه و روش اقدام، انگيزه افراد يا گروه ها در انجام آن عمل نيز مي باشد؛ يعني که مي بايست انگيزه فرد يا گروهي که دست به آدم کشي يا ايجاد رعب و وحشت مي زنند، سياسي و در راستای منافع شخصی یا گروهی خاص باشد.
با این تعریف ، عملیات استشهادی با تروریسم متفاوت خواهد بود ، زیرا ماهیت عملیات استشهادی دفاع و به دست آوردن حق مشروع است و از سوی کسانی صورت می گیرد که مورد ظلم و ستم قرار گرفته و برای احقاق حقوق و دفاع از خویش ، راهی به جز آن ندارند .
ترور نوعي تجاوز براي رسيدن به اهداف سياسي مي باشد ولي جهاد و عمليات هاي استشهادي دفاع در برابر متجاوزين به منافع و ارزش هاي يک ملت مي باشد.
مباني دفاع مشروع
خداوند متعال به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله دستور می دهد ادْعُ إِلي سَبيلِ رَبِّک بِالْحِکمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّک هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدينَ * وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرينَ.[2] « با حکمت و اندرز نيکو به سوي پروردگارت دعوت نما، و با آنها به طريقي که نيکوتر است، استدلال و مناظره کن. پروردگارت بهتر از هر کس مي داند چه کساني از راه او منحرف شده اند و چه کساني هدايت يافته اند و هرگاه خواستيد مجازات کنيد، تنها به مقداري که به شما تعدي شده کيفر دهيد و اگر شکيبايي کنيد، اين کار براي شکيبايان بهتر است.»
در این آیه شریفه دستور مقابله به مثل با کسانی داده شده که مرتکب تجاوز و تعدی نسبت به مسلمانان و جامعه اسلامی می شوند .
همچنین خداوند متعال اجازه جهاد و مقابله به مثل مظلومان را این گونه بیان می فرماید : أُذِنَ لِلَّذِينَ يقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظلِمُوا وَ إِنَّ اللهَ عَلي نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ * الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيرِ حَقٍّ إِلّا أَنْ يقُولُوا رَبُّنَا اللّهُ[3] « به کساني که جنگ بر آنان تحميل شده و از ديار خود به بيرون رانده شده اند، رخصت (جهاد) داده شده است، چرا که مورد ظلم قرار گرفته اند و البته خدا بر پيروزي آنان سخت توانا است.» قاتِلُوا الْمُشْرِکِينَ کَافَّةً کَما يقاتِلُونَکُمْ کَافَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ[4] «همگي با مشرکان بجنگيد، چنانکه آنان همگي با شما مي جنگند و بدانيد که خدا با پرهيزکاران است.» وَ قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللّهِ الَّذِينَ يقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللّهَ لا يحِبُّ الْمُعْتَدِينَ[5] با کساني که با شما مي جنگند در راه خدا کارزار کنيد ولي تجاوز نکنيد که خداوند تجاوزکاران را دوست ندارد. فَمَنِ اعْتَدي عَلَيْکمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدي عَلَيْکمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقينَ[6] «پس هر کس بر شما تعدي کند. به همان اندازه تعدي اش بر او تعدي کنيد و از خدا بترسيد و بدانيد که او با پرهيزگاران است.»
اين آيات نشان مي دهد ، دين اسلام به دنبال استفاده از خشونت نبوده ، بلکه در بعضي موارد، به منظور مقابله با دشمنان و متجاوزان و ریشه کن نمودن ظلم و تجاوز ناچار به استفاده از خشونت ، دفاع و جنگ با ظالمان می باشد.از این رو در همان موارد اندک ، علاوه بر تجويزِ استفاده از خشونت، مقدار و قيود آن را نيز مشخص مي کند که مبادا در برخورد، زياده روي صورت گيرد. تمام اين حساسيت ها حاکي از اين است که اصل برخورد، فقط به انگيزه دفاع مجاز شمرده شده و خشونت ابزاري براي غلبه بر دشمن نمي باشد.
دفاع مشروع از نظر عقلي هم امري جايز بلکه واجب است و با همين معیار ، مصاديق دفاع مشروع از مصاديق ترور محسوب نمي شوند. چون «ترور به کارگيري نامشروع قدرت براي رسيدن به هدفي است و به کارگيري مشروع قدرت از مصاديق ترور به شمار نمي آيد».[7]
دولت ها و حکومت ها نيز به اين مسئله اعتراف دارند، تا جايي که در اجلاسيه پنجم سازمان ملل در ژنو (1975) ميان دو نوع از اعمال خشونت آميز تفاوت گذاشته شد:
1. اعمالي که فرد يا گروهي در مقابل دولت ها به انگيزه احراز پست هاي شخصي يا منافع مادي انجام مي دهند. مثل هواپيما ربايي با هدف باج خواهي و گروگان گيري براي رسيدن به پول و ثروت. اين اعمال بدون شک، اعمالي تروريستي است.
2. اعمالي که مرتکبين آنها انگيزه شخصي ندارند، بلکه براي خدمت به هدفي که در مقابل آن احساس مسؤوليت نموده و آن را انجام مي دهند. مثل مبارزه قانوني بر ضد نيروهاي اشغالگر. اين گونه اعمال را نمي توان از قبيل اعمال تروريستي دانست.[8]
همچنين بر اساس منشور سازمان ملل متحد ، دولت ها در صورت قرار گرفتن در معرض حمله مسلحانه حق دارند تا زماني که شوراي امنيت اقدامات لازم را به عمل مي آورد، با استفاده از قواي نظامي از خود دفاع کنند. اين دفاع مي تواند فردي يا جمعي باشد ولي در هر حال بايد از حد ضرورت خارج نشود.[9]
بنابر این ، ترور با جهاد ، دفاع و عمليات استشهادي از نظر ماهیت متفاوت می باشند ماهیت عملیات اسشتهادی و بیشتر موارد جهاد مشروع ، دفاع و مقابله با ظلم و تجاوز است ، در حالی که در ترور به کار گیری خشونت با هدف جلب منافع و اهداف خاصی صورت می گیرد و در آن قواعد انسانی و اخلاقی رعایت نمی شود .
پی نوشتها:
[1]. علي بابايي، غلامرضا، فرهنگ روابط بين الملل، تهران، دفتر مطالعات سياسي و بين الملل، 1377ش، ص63.
[2]. نحل / 125 ـ 126.
[3]. حج / 39.
[4]. توبه / 36.
[5]. بقره / 190.
[6]. بقره / 194.
[7]. مصباح دباره، مصطفي، الارهاب، مفهومه و اهم جرائمه في القانون الدولي الجنائي، منشورات جامعة قارينوس، بنغازي، 1990م، ص44.
[8]. همان، ص82.
[9]. مجله «مجلس و پژوهش»، ش35، ص209.
منبع: اندیشه قم