چهارشنبه، 15 بهمن 1393
تخمین زمان مطالعه: 11 دقیقه
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

روحانيت در شكل گيري انقلاب اسلامي چه نقشي داشته است؟


پاسخ :
به جرئت مي توان گفت كه روحانيت در ساختار سياسي و اجتماعي ايران از دورة صفويه به اين سو، نقش مرجع و هدايت كننده داشته و تنها گروهي بوده است كه توان به جنبش درآوردن توده ها را داشته است. همين نقش در شكل گيري، پيشبرد و پيروزي انقلاب اسلامي ايران، پررنگ تر از قبل به ظهور رسيد و همگان اقتدار معنوي و سياسي اين قشر عظيم را به عينه مشاهده نمودند از اين روي مي توان نقش روحانيت در انقلاب اسلامي را به شرح زير توضيح داد:

الف) رهبري:
در همة انقلاب ها نقش رهبري در ايجاد و تكوين خط جديد و به دنبال آن نظام سياسي و اجتماعي جديد، انكار ناپذير است. اما اين نقش در بعضي از انقلاب ها مانند انقلاب اسلامي ايران قابل ملاحظه تر به نظر مي رسد. بي گمان سرآغاز نهضت مردمي ايران بر ضد حكومت شاهنشاهي از 15 خرداد 1342 مي باشد . نقش تعيين كنندة رهبري يك روحاني آگاه به نام امام خميني (ره) نشان دهندة عظمت جايگاه علماء و نخبگان روحاني در بين عوام و خواص است. امام (ره) به عنوان يك مرجع مسلّم تقليد هدايت و راهبري نهضت عظيم اسلامي ملت ايران را به عهده گرفت و اين هدايت را با پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1357 و تثبيت نظام جمهوري اسلامي تكميل نمود. در دوران تبعيد 15 سالة او از وطن، هر چند نقش حضور او كمرنگ تر از قبل جلوه مي كرد، اما با اين حال هيچگاه از خاطره ها محو نشد. بلكه هر از چند گاهي با سخنراني ها و اعلاميه هاي شورانگيز خود، مردم را به ادامة روند نهضت دلگرم تر مي نمود. از اين گذشته، شاگردان و مريدان روحاني او به عنوان حلقة واسطه، ارتباط امام با ملت را حفظ كرده و در غياب او، رهبري و هدايت نهضت در داخل ايران را بر عهده گرفتند. البته اين عمل، پيامدهاي سختي نيز به همراه داشت. دستگيري، شكنجه، آزار و اذيت و در نهايت، شهادت برخي از ياران صميمي امام از سوي رژيم ديكتاتوري پهلوي چالش هايي را متوجه رهبري روحانيت نمود اما اين چالش ها هرگز موجب ايستايي و رخوت رهبري آنان نشد، چرا كه در بهمن 1357 رهبري چندين ساله نهضت مردم ايران توسط روحانيت آگاه موجب سقوط سلطنت 2500 سالة شاهنشاهي ايران شد.

ب) بسيج مردم
در اغلب جنبش هاي توده اي ايران، علماء و روحانيون نقش كليدي در برانگيختن توده هاي مسلمان داشته اند. واقعة رژي و تحريم تنباکو و امتياز ننگين رويتر و ده ها رويداد ديگر، حكايت از اين مي كند كه قدرت مرجع تقليد در بسيج توده هاي مردم از هر كس ديگر بيشتر است. "گوستاولوبون" معتقد است: "بررسي يقين توده در دوران هاي عقيدتي و چه در زمان قيام هاي بزرگ سياسي قرن گذشته، نشان مي دهد كه اين يقين ها، هميشه شكل مشخصي دارند كه من نام بهتري از "دين حسي" براي آن نمي شناسم."1
بنابراين حس ناشي از اعتقاد دين يكي از مهمترين عوامل محرك توده هاست و مسلّماً آن گروه اجتماعي مي تواند در بسيج توده ها نقش مهمتري ايفاء نمايد كه با اعتقادات و احساسات ديني مردم سر و كار داشته باشد كه در ايران اين گروه روحانيون بودند.2
نقش روحانيت در سازماندهي و بسيج توده ها از راه هاي مختلف انجام مي پذيرفت:
1. مساجد:
مسجد از دير باز در زندگي مسلمانان نقش محوري و مؤثري داشته است. اين مكان مقدس، در نظام اجتماعي مسلمانان فقط كاركرد مذهبي و عبادي نداشته است، بلكه مكاني عمومي براي تشكيل جلسات مهم براي مسائل حياتي بوده است "نيكي كدي" در اين مورد معتقد است كه: "طبقة وسيعي از تحصيل كرده ها، دانشجويان، طبقة سياسي جديد و تهيدستان شهري تحت تاثير و سازماندهي مساجد ستون فقرات سياست نوين مردمي را فراهم ساختند."3 اين گونه جاذبه ها در واقع تحت تاثير روحانيون برجسته اي صورت مي گرفت كه جوان ها به آن اعتقاد و اعتماد داشتند. مانند دكتر محمد مفتح در مسجد امير المومنين ـ عليه السّلام ـ امير آباد، آيت الله سعيدي در مسجد موسي بن جعفر ـ عليه السّلام ـ و همين طور مساجدي مانند هدايت، الجواد و حسينيه ارشاد كه توسط روحانيون برجسته اي مانند: شهيد هاشمي نژاد، شهيد مطهري، آيت الله خامنه اي، آقاي رفسنجاني و ... هدايت مي شد. مساجد همچنين عامل مهمي در تكثير و ارسال پيام هاي رهبران انقلاب به پيروان در اقصي نقاط كشور بودند. از اين گذشته، عمده ترين ابزار روحانيت براي رابطه با اقشار مختلف مردم مساجد و منابر بودند.
2. اطلاع رساني و آگاه كردن مردم
مقدمة هر بسيج سياسي، شبكه هاي اطلاع رساني براي سازماندهي نيروهاي انقلابي است. روحانيت نيز از چند طريق به اطلاع رساني و آگاهي مردم همت مي گماشتند. اين روش ها عبارت بودند از: سخنراني ها، گفتگوها، اطلاعيه ها، اعلاميه ها، تلگراف ها، نوارها و....
3. مراسم مذهبي و عزاداري
از جمله عواملي كه روحانيت براي بسيج سياسي در انقلاب اسلامي از آن به طور گسترده استفاده نمود، مراسم گوناگون مذهبي از قبيل دهه هاي محرم و صفر و اعياد مذهبي بودند. از اين گذشته برخي از مراسم مذهبي ديگر مانند مراسم ختم و چهلم ها و... نيز بهترين مكان براي آگاهي و بسيج توده ها محسوب مي گشت. حتي جرقه اولين مخالفت ها نيز در مراسم ختم فرزند امام در سال 1356 زده شد. در واقع آخرين ضربه به رژيم در عاشوراي سال 1357 زده شد. چنان كه 2 تا 3 ميليون نفر در تهران 700 هزار نفر در مشهد و 500 هزار نفر در اصفهان راه پيمايي كردند.

ج) تبيين و ترويج ايدئولوژي انقلاب اسلامي
ايدئولوژي ها ابزار اصلي بسيج سياسي در انقلاب ها مطرح مي شوند. انقلاب اسلامي نيز مانند هر انقلاب ديگري داراي ايدئولوژي فراگير بود که اين ايدئولوژي بيش از هر عامل ديگري بر مذهب تشيع استوار بود. آن بخش از علماء و روحانيون كه از توانايي و سطح علمي و فقهي بالاتري برخوردار بودند، همراه امام، ايدئولوگ هاي اصلي انقلاب بودند هر چند روحانيون تنها افراد تدوين كنندة ايدئولوژي اسلامي نبودند و برخي روشنفكران مذهبي نيز نقشي ايفاء نموده اند، اما با اين حال نقش روحانيون جلوة ديگري داشت. در اين ميان، امام خميني (ره) به عنوان ايدئولوگ اصلي انقلاب اسلامي محسوب مي شد. ايشان به عنوان رهبر اصلي انقلاب از عنصر آگاهي و انديشه و برنامة بدون مبارزه غافل نبوده، خود بيش ترين تلاش را براي آگاهي بخشي به توده ها انجام داد. عمده ترين فعاليت ايشان در اين زمينه، تدريس و تاليف كتاب "ولايت فقيه" در بهمن 1348 بود. در اين كتاب، همة كار ويژه هاي مربوط به ايدئولوژي انقلابي مطرح شده و راه مبارزه براي رسيدن به آن جامعة آرماني بيان گردیده است. غير از امام، مي توان به سه روحاني برجستة ديگر اشاره نمود كه به نوعي تئوريسين و ايدئولوگ انقلاب ـ بعد از امام ـ محسوب مي شدند. شهيد مطهري، شهيد بهشتي، و شهيد مفتح. استاد مطهري فلسفه و ايدئولوژي را براي مبارزه عليه رژيم شاهنشاهي برگزيده بود. او نه تنها دست اندر كار ارائه ايدئولوژي اصيل اسلامي بود، بلكه از منتقدين اصلي ساير ايدئولوژي ها نيز به شمار مي آمد. شهيد بهشتي نيز به عنوان متفكر و سازمان دهندة انقلاب محسوب مي شد. او نقش مهمي در شكل دهي فكري و عملي در انقلاب اسلامي داشت. از عمده فعاليت هاي آن شهيد، طرح موضوعات اسلامي روز براي دانشجويان و طلبه هاي جوان بود كه مقدمات ايدئولوژي انقلاب را فراهم مي نمود.
دكتر مفتح نيز پس از امام و شهيدان مطهري و بهشتي، از جمله روحانيون فعالي بود كه براي عرضه و گسترش يك ايدئولوژي انقلابي مبتني بر اسلام، تلاش فراواني در محيط هاي دانشگاهي و حوزوي نمود و نقش به سزايي در وحدت دو نهاد تاثير گذار حوزه و دانشگاه داشت.

د) ايجاد همبستگي ميان نيروهاي مخالف:
ائتلاف مردمي نيروهاي مخالف، يكي از مهم ترين عوامل پيروزي انقلاب اسلامي محسوب مي شد. اين ائتلاف توسط روحانيت آگاه و در راس آن، امام خميني (ره) صورت پذيرفت. ايشان در پيام ها و اعلاميه هاي مختلف، همة نيروهاي مخالف رژيم را به اتحاد و يكدلي دعوت مي نمود. به عنوان مثال در يكي از پيام ها تاكيد مي نمايد كه : " مخالفت ها را كنار بگذاريد و با هم دوست باشيد. همه با هم، هم قدم باشيد... ما همه بايد دست به هم بدهيم... "4 نقش وحدت بخش اين پيام ها در امكان ائتلافي فراگير. ميان مخالفين متعدد رژيم تاثير گذار بود. علاوه بر اين پيام ها، ساير روحانيون نيز تا حد امكان، سعي در وحدت و همكاري با ساير نيروهاي مبارز غير روحاني داشتند.

و) عامل اصلي انقلاب اسلامي:
مهندس مهدي بازرگان اولين رييس دولت موقت پس از پيروزي انقلاب اسلامي معتقد بود فاتح اصلي انقلاب اسلامي روحانيت ايران بود. او مي گويد: "روحانيت تشيع به رهبري قاطعانه و مدبرانه يكي از مراجع تقليد خود، به عنوان اسلام و براي اجرا و اشاعة آن با نيروي معتقدات عميق ملت ايران و استفاده از سُنن و سرمايه هاي عظيم شيعي و پس از تجربيات عديدة تاريخي به بزرگترين پيروزي حكومتي نايل آمده است تا آنجا كه اگر انقلاب اسلامي ايران را انقلاب روحاني ايران بناميم و همين واژه را در عناوين ديگر نظام به كار ببريم، دور از واقعيت نرفته ايم."5 حضرت آيت الله خامنه اي نيز در اين مورد مي گويند: "نظام اسلامي به طبيعت خود، نظامي وابسته به علماي دين است و علماي دين هم از اين حيث كه در پديد آوردن اين نظام، سهم وافر داشته اند و هم از اين جهت كه مردم دربارة نظام به آن ها مراجعه مي كنند و هم از اين جهت كه خود، از جهات مختلف و در مشاغل مختلف نظام مسئول اند، وظيفة سنگيني به عهده دارند."6
يعنی مي توان اين نظريه را پذيرفت كه: حاكميت قشر روحاني در تثبيت اسلامي بودن انقلاب و محكم كردن آن يا در سازوكار تاسيس جمهوري اسلامي و كار فكري و نظري بر روي قانون اساسي نقش مهمي داشته است.

هـ) مديريت بحران پس از انقلاب:
روحانيت، نقش راهبردي و اساسی خود را در دوران پس از پيروزي انقلاب نيز حفظ كرد. چرا كه انقلاب ها هميشه توام با غليان احساسات توده هاي مردم است. در انقلاب ها، نهادها، سازمانها و تشكلات سنتي جامعه كه حامي و حافظ روابط اجتماعي اند فرو مي پاشد و با توجه به جامعة آرماني مد نظر انقلابيون، بسياري از ساختارهاي سنتي كه ممكن است فوايدي هم داشته باشد دچار تزلزل شده، سازمان ها و نهاد هاي جديدي با نيروهاي تازه نفس، امّا بي تجربه به وجود مي آيد كه همة اين عوامل مجموعاً جوّ جامعه را ناآرام و متشنج مي كند. يكي از مهمترين كار ويژه هاي رهبران انقلابي در هر انقلاب، آرام نمودن جو جامعه براي سازندگي و اصلاح ساختارها به صورت قانوني، آرام و بدون هياهوست. روحانيون نيز كه يكي از شأن هاي مهم و گروه هاي مرجع براي توده هاي مردم در حركت توده اي بودند، نقش به سزايي در آرام سازي جو ملتهب جامعه داشته اند.
در نتيجه مي توان گفت كه نقش روحانيت در پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي ملت ايران، تعيين كننده و راهبردي بوده است، نقش آنان را مي توان در: 1. رهبري 2. بسيج توده ها 3. تبيين و ترويج ايدئولوژي انقلاب اسلامي 4. همبستگي ميان نيروهاي مخالف 5. عامل اصلي انقلاب 6. آرام سازي جو ملتهب جامعه پس از پيروزي انقلاب اسلامي و موارد كلي و عمومي مشابه جستجو كرد.

معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:
نقش روحانيت شيعه در پيروزي انقلاب اسلامي، احمد نقيب زاده و وحيد اماني، مركز اسناد انقلاب اسلامي.

پی نوشتها:
1 . گوستاولوبون، روان شناسي توده ها، ترجمة كيومرث خواجوي ها، تهران، روشنگران، 1371، ص 93.
2 . دكتر احمد نقيب زاده و وحيد اماني، نقش روحانيت شيعه در پيروزي انقلاب اسلامي، مركز اسناد انقلاب اسلامي، ص 128.
3 . روزنامة ايران، ش 465، 18/6/1375، ص 6.
4 . صحيفة نور، ج 1، ص 599.
5 .مهدي بازرگان، انقلاب ايران در دو حركت، ص 178.
6 . حوزه و روحانيت از نگاه رهبري، دفتر رهبري، ص 241.
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما