پرسش :
وظيفه ما جوانان در قبال حوزه، روحانيّت، و انقلاب اسلامي چيست؟
پاسخ :
در پاسخ به اين پرسش بايد دو موضوع را مورد بحث قرار دهيم، يكي روحانيت كه شامل حوزه هم ميشود و ديگر انقلاب كه خود به خود جريان رهبري انقلاب را در برميگيرد.
الف) روحانيّت و وظايف جوانان
بايد توجه داشت كه حوزة علميه و روحانيّت ريشه در تاريخ دين ما دارد و اين نكته لازم است مدنظر هر جواني قرار بگيرد. در حقيقت اين نهاد يك ريشة قرآني و اصيل دارد چرا كه اين كتاب شريف، آگاهي از مسائل ديني را يك امر لازم و اجتنابناپذير ميداند. آنجايي كه خداوند حكيم ميفرمايد: «فلو لا نفر من كل فرقة منهم طائفة ليتفقهوا في الدين و لينذروا قومهم اذا رجعوا اليهم لعلهم يحذرون» يعني چرا از هر مجموعهاي عدهاي كوچ نميكنند، تا نسبت به مسائل ديني فهم عميق پيدا كنند و به مردمي كه فرصت آموزش را نداشتند و منتظر آنها هستند، آموزش دهند. منظور اين آيه آن است كه علت اصلي تشكيل حوزههاي ديني، تعميق بخشيدن به آموختهها و آموزشهاي ديني است. اين سنّت از زمان خود پيامبر اسلام _ صلّي الله عليه و آله _ تاكنون وجود داشته است. در واقع حلقههاي درس كوچك در مسجد النبي، ريشههاي اصلي شكلگيري حوزههاي علميه بوده است. پس اولاً بايد همة اقشار به ويژه جوانان بدانند كه حوزههاي علميه و روحانيت، ريشهاي عميق و ديني دارند و سرسلسلة روحانيّت اصيل و بنيانگذار حوزههاي علوم ديني نبي مكرم _ صلّي الله عليه و آله _ است و پس از ايشان نيز اهلبيت عصمت و طهارت _ عليهم السّلام _ به ويژه حضرت امام باقر و امام صادق _ عليهما السّلام _ اين راه را ادامه دادهاند و به شهادت تاريخ، روحانيّت همواره اساسيترين نقش را در پيشبرد عقايد ديني و رهبري نهضتهاي آزاديخواهي در سرزمينهاي اسلامي، بخصوص ايران به عهده داشته است. در قرن اخير به موازات توطئههاي بزرگي كه از سوي دشمنان اسلام عليه مسلمانان تدارك ديده ميشد، روحانيّت و بخصوص روحانيّت شيعه كه نهادي مستقل از همة قدرتمندان و حكومتها بوده است فداكاريهاي بسيار عظيم و درخشاني از خود نشان داد. از سيد جمال الدين اسدآبادي تا شيخ محمد عبده و كواكبي و از ميرزاي شيرازي و شيخ فضل الله نوري گرفته تا مدرس و كاشاني و امام خميني (ره) همگي بهترين نمونههاي مبارزه عليه استعمار و استثمار قرن اخير در جهان ميباشند.
از اين جهت طبيعي است كه تلاش دشمنان براي سركوبي هر چه بيشتر اين نهاد كه بزرگترين سنگر عليه آنان است، به موازات گسترش فعاليّت روحانيّت شدت مييابد. لذا آنان براي نابود كردن حوزه و روحانيّت دو حربة كاري را در پي گرفتند:
1. ترور فيزيكي: در اين روش آنها ابتدائاً دست به تصفيه فيزيكي روحانيون سرشناس زدند تا بلكه با فقدان آنها، دين و انقلاب را به انحطاط بكشانند. آنها با ترور شخصيتهايي نظير شهيدان: بهشتي، مطهري، باهنر، هاشمينژاد و... اين هدف را دنبال ميكردند هر چند در برخي موارد خوشبختانه ناكام ماندند مانند ترور ناموفق حضرت آيت الله خامنهاي. در هر حال اين توطئه آنها كاملاً عقيم ماند.
2. ترور فكري و شخصيتي: دشمن وقتي در زمينة قبلي ناموفق ماند، از راه مؤثرتري وارد شد و آن به راه انداختن جنگ رواني عليه روحانيّت بود اين جنگ رواني در سه مورد مهم صورت پذيرفت:
1. شايعهپراكني: آنان با ايجاد و رواج شايعه در جامعه سعي در ملكوك جلوه دادن چهرة روحانيّت و در نتيجه ايجاد بدبيني مردم نسبت به آنها داشتند. حربهاي كه متأسفانه تا حدودي مؤثر واقع شده است.
2. ترور شخصيتي و فكري: آنان ناجوانمردانه با حربههاي مختلف سعي داشته و دارند كه شخصيت روحانيّت به ويژه روحانيون سرشناس را زير سؤال برده و مردم را عليه آنان بشورانند. توطئه ايجاد بدبيني و ترور شخصيت شهيد بهشتي (ره) توسط دشمنان قسم خورده، هنوز از ياد دوستداران انقلاب نميرود، كما اينكه تاكنون نيز اين حربه را به كار برده و ميبرند و از هر تلاشي براي بدنام كردن روحانيّت اصيل فروگذار نميكنند.
3. ايجاد شكاف ميان روحانيون متعهد و منزوي ساختن آنها از صحنة جامعه و ايجاد فاصلة بين اين قشر و مردم از جمله دسيسههاي آنها به شمار ميرود. در هر حال؛ هدف دشمنان از اين اعمال، لكه دار كردن شخصيت اين افراد به منظور خلع سلاح كردن و تضعيف روحانيّت است كه ثمرة اين جنگ رواني؛ بيرون ساختن ريشة كار از دست روحانيّت و منحرف ساختن مسير انقلاب از طريق روي كار آمدن عوامل ناخالص ميباشد.
با اين توضيحات بايد گفت كه بر جوانان و همة امت بزرگوار لازم است كه اين مسائل و توطئهها را بشناسند و ضمن آن به اين توصيهها عمل نمايند:
1. در همه حال گوش به نصايح و ارشادات روحانيّت اصيل بدهند و بدانند حوزه و روحانيّت خيرخواه دين و دنياي آنان هستند.
2. ارتباط فكري و عقيدتي خود را با حوزهها و روحانيون تعميق بخشيده و از اين نهاد نهايت استفاده را در ارتقاي فكري و عقيدتي خود بكنند.
3. در برابر تبليغات سوء دشمنان منفعل نشوند و بدانند كه دشمنان به خاطر كينه و بغضي كه از روحانيّت دارند، دست به شايعه پراكني و ترور شخصيتي ميزنند.
4. حساب عدهاي روحانينما كه در لباس مقدس روحانيّت دست به كارهاي خلاف ميزنند را از روحانيون اصيل جدا بدانند. آنان خلافكاراني هستند كه لباس روحانيّت پوشيدهاند نه آنكه روحاني خلافكار باشند. جوانان عزيز بايد بدانند كه روحانيّت اصيل با چهرههاي درخشاني مانند: حضرت امام خميني، حضرت آيت الله بروجردي، حضرت آيت الله مطهري و... شناخته ميشوند. لذا لازم است اعمال نابخردانه عدهاي به ظاهر روحاني را به حساب كل روحانيّت نگذارند. در پايان اين بخش به سخنان حضرت امام در اين مورد اشاره مينماييم: «اين روزها حملات به روحانيّت اصيل.... گسترش پيدا كرده است... فرزندان عزيز و انقلابيم، امروز توهين و تضعيف روحانيّت ضربه به استقلال و آزادي و اسلام است... آناني كه روحانيون را مرتجع ميدانند در نهايت راه شاه و آمريكا را ميروند. ملت شريف ايران با پشتيباني از روحانيّت اصيل و متعهد ايران كه هميشه حافظ و سنگربان اين مرز و بوم بودهاند دين خود را به اسلام ادا مينمايند و طمع ستمكاران تاريخ را از كشور قطع مينمايند.
ب) انقلاب اسلامي و وظايف جوانان
بايد توجه داشت كه انقلاب اسلامي ايران و تشكيل حكومت اسلامي ايران يكي از مهمترين و در عين حال مردميترين پديده در ميان اتفاقات چندين قرن اخير دنيا است چرا كه انقلاب موجب حفظ اقتدار و استقلال و عزت همة ايرانيان شد. همان عزت و افتداري كه قرنهاي متمادي با استعمار و سلطهجويي استثمارگران به چالش كشيده شده بود. به اين ترتيب كاملاً واضح است كه قدرتهاي استكباري دنيا انواع و اقسام توطئههاي را بر عليه اين انقلاب و حكومت و بر عليه ولايت فقيه، زمينهسازي و اعمال ميكنند در اين ميان وظيفة ملت ايران، به ويژه جوانان چيست؟
به عقيدة ما جوانان بايد با حفظ اصل اعتدال، به طور معقول و منطقي از انقلاب و رهبر آن دفاع كنند وبايد بدانند هرگونه طرفداري افراطي از روي احساسات تهي از تعقل و تدبير، نه تنها موجب تقويت و اقتدار انقلاب و رهبر آن نميشود بلكه موجب تضعيف آنها شده كه اين امر خود خيانتي بزرگ و نابخشودني تلقي ميگردد. جوانان بايد با احساسات و شور همراه با شعور و منطق از انقلاب و رهبري دفاع كنند. حال سؤال اينجاست كه راههاي دفاع از انقلاب چيست و وظايف جوانان در اين مورد چه ميباشد در اين مورد ذكر دو مورد مهم به نظر ميرسد:
اول: آنكه جوانان بايد پشتيبان ولايت فقيه بوده و سخنان و راهكارهاي حضرت امام (ره) را دقيقاً به كار بندند در حال حاضر هم بايد با دفاع و پشتيباني كامل از حضرت آيت الله خامنهاي فرامين و فرمايشات ايشان را مدنظر قرار داده و به آن عمل كنند.
دوم: جوانان عزيز بايد خطرات و آسيبهايي كه انقلاب و نظام ما را تهديد ميكند شناخته و در مقابل آن بايستند كه اين خطرات و آسيبهايي كه انقلاب و نظام ما را مورد انفعال قرار ميدهند به طور خلاصه از اين قرارند:
1. تضعيف ولايت فقيه، 2. ترويج جدايي دين از سياست. 3. تضعيف اركانها و نهادهاي قانوني كشور. 4. تضعيف وترور شخصيت روحانيّت و تلاش در جهت جدايي آنها از مردم و به انزوا كشاندن آنها. 5. ايجاد يأس و نااميدي در ميان مردم. 6. حذف نيروهاي مخلص انقلاب و امام. 7. ايجاد تفرقه و تشتت در جامعه. 8. تهاجم همه جانبة فرهنگي و رواج فساد و اباحهگري در جامعه. 9. شايعه پراكني. 10. تضعيف مباني ديني و...
اين مسايل، خلاصهاي از دهها آسيب و خطري است كه دشمنان با عمل و تأثير در اين آسيبها سعي در تضعيف و در نهايت فروپاشي انقلاب و جمهوري اسلامي دارند. به عقيدة ما بهترين وظيفة آنست كه ضمن هوشياري و دقت نظر، همة ما حول محور ولي فقيه باشيم و در همة عرصهها حضوري فعال داشته باشيم. علاوة بر اين بايد ضمن شناختن اين خطرات و آسيبها، راههاي برخورد با توطئه دشمنان براي حفظ انقلاب را بدانيم.
راههاي برخورد با توطئه دشمنان براي حفظ انقلاب :
با توجه به سخنان رهبر معظم انقلاب، راههاي حفظ انقلاب و برخورد با توطئه هاي دشمنان را مي توان دريافت که عبارتند از :
1. تداوم راه و ياد امام خميني (ره) : بيشك يكي از بهترين راهكارهاي مقابله با توطئهها آن است كه راه و خواستة حضرت امام (ره) عملي شود. مقام معظم رهبري در اين مورد ميفرمايد: ما نبايد بگذاريم نظام اسلامي از ريشة خود «امام» جدا شود.[1]
2. پافشاري بر اصول و ارزشهاي الهي: ايشان در اين مورد ميفرمايد: موقعيت امروز ديپلماسي ما در دنيا.. در درجة اول مديون تقيّد و پايبندي شما دست اندركاران است.[2]
3. حفظ ارتباط با خدا و اخلاص در عمل و تعميق معارف اسلامي: رهبر انقلاب: راه نجات، صلاح و پيروزي بر دشمنان خبيث، حفظ ارتباط با خدا، توكل بر او، نترسيدن از دشمنان خدا و با همه وجود حمايت و حراست از جمهوري اسلامي است.[3]
4. حفظ وحدت كلمه: ايشان ميفرمايند: وحدت كلمه، رمز پيروزي ملت ايران در مراحل مختلف بوده است.[4]
5. دشمنشناسي و حفظ آمادگي دفاعي: رهبري ميفرمايند: كشور و ملت ايران به مناسبت سوابق تاريخي، اقتصادي و سياسي كه در دنيا براي خود تعريف كرده است دشمناني دارد.[5] ايشان در جاي ديگري تأكيد ميكنند ما آمادگي براي دفاع از انقلاب را هميشه لازم ميدانيم، نبايد روزي بر ما بگذرد كه اهميت آمادگي عمومي، مغفول عنه واقع شود.[6]
6. ايستادگي در مقابل خواست هاي نامشروع دشمنان : رهبر انقلاب : امروزه هدف آمريكا و استكبار اين است كه انقلاب و جمهوري اسلامي و ملت ايران را وادار كند كه اعلان نمايد از حرف خود و حرف امام برگشته است... امروز هم اگر ميخواهيد ايران عزيز و سربلند بشود...راهش ايستادگي در مقابل توقعات دشمن است.[7]
7. طرد كامل فرهنگ منحط غربي: ايشان در اين مورد نيز ميفرمايند: فرهنگ غرب، فرهنگ برنامهريزي براي فساد است، فرهنگ دشمني و بغض با ارزشها و درخشندگيها و فضيلتهاي انساني است... جوانان عزيز!دشمن روي شما سرمايهگذاري زيادي ميكند، حواستان جمع باشد...[8]
نتيجه بحث:
با توجه به مطالبي كه بيان نموديم به طور كلي وظايف جوانان در قبال روحانيّت و انقلاب به شرح زير ميباشد:
الف) روحانيّت
1. ضمن ارتباط قلبي و ديني و عقيدتي با روحانيون، در همه حال نصايح و سفارشات آنها را بكار ببندند.
2. مراقب توطئههاي دشمن در بدنام كردن روحانيّت بوده و تحت تأثير شايعات قرار نگيرند.
3. حساب روحانينماهاي بيدين را از روحانيّت اصيل جدا بدانند و بد عملي برخي از روحانيون را به حساب همة آنها ننويسند.
ب) انقلاب
1. گوش به فرمان رهبري بوده و ولايت فقيه را محور حركات سياسي و فرهنگي خود قرار دهند.
آسيبها و خطراتي كه نظام و انقلاب را تهديد ميكند بشناسد و سپس با راهكارهايي كه توسط مقام معظم رهبري بيان شد و ما ذكر كرديم، در مقابل اين توطئهها و آفات بايستند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. آسيبشناسي ديني از منظر استاد مطهري، سيد مهدي جهرمي و محمد باقري، تهران، نشر هماهنگ، 1376.
2. روحانيّت و حوزههاي علميه، مجموعه رهنمودهاي امام خميني (ره) تبيان 10، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام (ره) .
پی نوشتها:
[1] . حديث ولايت، ج 1، ص 334.
[2] . همان، ج 2، ص 75.
[3] . همان، ج 1،ص 96.
[4] . همان، ج 4، ص 255.
[5] . بيانات ايشان در حرم امام رضا ـ عليه السلام ـ يكم فروردين 78.
[6] . حديث ولايت، ج 1، ص 156، 155.
[7] . حرم امام، 14/3/1375.
[8] . همان، ج 3، ص 61، 64.
منبع: اندیشه قم
در پاسخ به اين پرسش بايد دو موضوع را مورد بحث قرار دهيم، يكي روحانيت كه شامل حوزه هم ميشود و ديگر انقلاب كه خود به خود جريان رهبري انقلاب را در برميگيرد.
الف) روحانيّت و وظايف جوانان
بايد توجه داشت كه حوزة علميه و روحانيّت ريشه در تاريخ دين ما دارد و اين نكته لازم است مدنظر هر جواني قرار بگيرد. در حقيقت اين نهاد يك ريشة قرآني و اصيل دارد چرا كه اين كتاب شريف، آگاهي از مسائل ديني را يك امر لازم و اجتنابناپذير ميداند. آنجايي كه خداوند حكيم ميفرمايد: «فلو لا نفر من كل فرقة منهم طائفة ليتفقهوا في الدين و لينذروا قومهم اذا رجعوا اليهم لعلهم يحذرون» يعني چرا از هر مجموعهاي عدهاي كوچ نميكنند، تا نسبت به مسائل ديني فهم عميق پيدا كنند و به مردمي كه فرصت آموزش را نداشتند و منتظر آنها هستند، آموزش دهند. منظور اين آيه آن است كه علت اصلي تشكيل حوزههاي ديني، تعميق بخشيدن به آموختهها و آموزشهاي ديني است. اين سنّت از زمان خود پيامبر اسلام _ صلّي الله عليه و آله _ تاكنون وجود داشته است. در واقع حلقههاي درس كوچك در مسجد النبي، ريشههاي اصلي شكلگيري حوزههاي علميه بوده است. پس اولاً بايد همة اقشار به ويژه جوانان بدانند كه حوزههاي علميه و روحانيت، ريشهاي عميق و ديني دارند و سرسلسلة روحانيّت اصيل و بنيانگذار حوزههاي علوم ديني نبي مكرم _ صلّي الله عليه و آله _ است و پس از ايشان نيز اهلبيت عصمت و طهارت _ عليهم السّلام _ به ويژه حضرت امام باقر و امام صادق _ عليهما السّلام _ اين راه را ادامه دادهاند و به شهادت تاريخ، روحانيّت همواره اساسيترين نقش را در پيشبرد عقايد ديني و رهبري نهضتهاي آزاديخواهي در سرزمينهاي اسلامي، بخصوص ايران به عهده داشته است. در قرن اخير به موازات توطئههاي بزرگي كه از سوي دشمنان اسلام عليه مسلمانان تدارك ديده ميشد، روحانيّت و بخصوص روحانيّت شيعه كه نهادي مستقل از همة قدرتمندان و حكومتها بوده است فداكاريهاي بسيار عظيم و درخشاني از خود نشان داد. از سيد جمال الدين اسدآبادي تا شيخ محمد عبده و كواكبي و از ميرزاي شيرازي و شيخ فضل الله نوري گرفته تا مدرس و كاشاني و امام خميني (ره) همگي بهترين نمونههاي مبارزه عليه استعمار و استثمار قرن اخير در جهان ميباشند.
از اين جهت طبيعي است كه تلاش دشمنان براي سركوبي هر چه بيشتر اين نهاد كه بزرگترين سنگر عليه آنان است، به موازات گسترش فعاليّت روحانيّت شدت مييابد. لذا آنان براي نابود كردن حوزه و روحانيّت دو حربة كاري را در پي گرفتند:
1. ترور فيزيكي: در اين روش آنها ابتدائاً دست به تصفيه فيزيكي روحانيون سرشناس زدند تا بلكه با فقدان آنها، دين و انقلاب را به انحطاط بكشانند. آنها با ترور شخصيتهايي نظير شهيدان: بهشتي، مطهري، باهنر، هاشمينژاد و... اين هدف را دنبال ميكردند هر چند در برخي موارد خوشبختانه ناكام ماندند مانند ترور ناموفق حضرت آيت الله خامنهاي. در هر حال اين توطئه آنها كاملاً عقيم ماند.
2. ترور فكري و شخصيتي: دشمن وقتي در زمينة قبلي ناموفق ماند، از راه مؤثرتري وارد شد و آن به راه انداختن جنگ رواني عليه روحانيّت بود اين جنگ رواني در سه مورد مهم صورت پذيرفت:
1. شايعهپراكني: آنان با ايجاد و رواج شايعه در جامعه سعي در ملكوك جلوه دادن چهرة روحانيّت و در نتيجه ايجاد بدبيني مردم نسبت به آنها داشتند. حربهاي كه متأسفانه تا حدودي مؤثر واقع شده است.
2. ترور شخصيتي و فكري: آنان ناجوانمردانه با حربههاي مختلف سعي داشته و دارند كه شخصيت روحانيّت به ويژه روحانيون سرشناس را زير سؤال برده و مردم را عليه آنان بشورانند. توطئه ايجاد بدبيني و ترور شخصيت شهيد بهشتي (ره) توسط دشمنان قسم خورده، هنوز از ياد دوستداران انقلاب نميرود، كما اينكه تاكنون نيز اين حربه را به كار برده و ميبرند و از هر تلاشي براي بدنام كردن روحانيّت اصيل فروگذار نميكنند.
3. ايجاد شكاف ميان روحانيون متعهد و منزوي ساختن آنها از صحنة جامعه و ايجاد فاصلة بين اين قشر و مردم از جمله دسيسههاي آنها به شمار ميرود. در هر حال؛ هدف دشمنان از اين اعمال، لكه دار كردن شخصيت اين افراد به منظور خلع سلاح كردن و تضعيف روحانيّت است كه ثمرة اين جنگ رواني؛ بيرون ساختن ريشة كار از دست روحانيّت و منحرف ساختن مسير انقلاب از طريق روي كار آمدن عوامل ناخالص ميباشد.
با اين توضيحات بايد گفت كه بر جوانان و همة امت بزرگوار لازم است كه اين مسائل و توطئهها را بشناسند و ضمن آن به اين توصيهها عمل نمايند:
1. در همه حال گوش به نصايح و ارشادات روحانيّت اصيل بدهند و بدانند حوزه و روحانيّت خيرخواه دين و دنياي آنان هستند.
2. ارتباط فكري و عقيدتي خود را با حوزهها و روحانيون تعميق بخشيده و از اين نهاد نهايت استفاده را در ارتقاي فكري و عقيدتي خود بكنند.
3. در برابر تبليغات سوء دشمنان منفعل نشوند و بدانند كه دشمنان به خاطر كينه و بغضي كه از روحانيّت دارند، دست به شايعه پراكني و ترور شخصيتي ميزنند.
4. حساب عدهاي روحانينما كه در لباس مقدس روحانيّت دست به كارهاي خلاف ميزنند را از روحانيون اصيل جدا بدانند. آنان خلافكاراني هستند كه لباس روحانيّت پوشيدهاند نه آنكه روحاني خلافكار باشند. جوانان عزيز بايد بدانند كه روحانيّت اصيل با چهرههاي درخشاني مانند: حضرت امام خميني، حضرت آيت الله بروجردي، حضرت آيت الله مطهري و... شناخته ميشوند. لذا لازم است اعمال نابخردانه عدهاي به ظاهر روحاني را به حساب كل روحانيّت نگذارند. در پايان اين بخش به سخنان حضرت امام در اين مورد اشاره مينماييم: «اين روزها حملات به روحانيّت اصيل.... گسترش پيدا كرده است... فرزندان عزيز و انقلابيم، امروز توهين و تضعيف روحانيّت ضربه به استقلال و آزادي و اسلام است... آناني كه روحانيون را مرتجع ميدانند در نهايت راه شاه و آمريكا را ميروند. ملت شريف ايران با پشتيباني از روحانيّت اصيل و متعهد ايران كه هميشه حافظ و سنگربان اين مرز و بوم بودهاند دين خود را به اسلام ادا مينمايند و طمع ستمكاران تاريخ را از كشور قطع مينمايند.
ب) انقلاب اسلامي و وظايف جوانان
بايد توجه داشت كه انقلاب اسلامي ايران و تشكيل حكومت اسلامي ايران يكي از مهمترين و در عين حال مردميترين پديده در ميان اتفاقات چندين قرن اخير دنيا است چرا كه انقلاب موجب حفظ اقتدار و استقلال و عزت همة ايرانيان شد. همان عزت و افتداري كه قرنهاي متمادي با استعمار و سلطهجويي استثمارگران به چالش كشيده شده بود. به اين ترتيب كاملاً واضح است كه قدرتهاي استكباري دنيا انواع و اقسام توطئههاي را بر عليه اين انقلاب و حكومت و بر عليه ولايت فقيه، زمينهسازي و اعمال ميكنند در اين ميان وظيفة ملت ايران، به ويژه جوانان چيست؟
به عقيدة ما جوانان بايد با حفظ اصل اعتدال، به طور معقول و منطقي از انقلاب و رهبر آن دفاع كنند وبايد بدانند هرگونه طرفداري افراطي از روي احساسات تهي از تعقل و تدبير، نه تنها موجب تقويت و اقتدار انقلاب و رهبر آن نميشود بلكه موجب تضعيف آنها شده كه اين امر خود خيانتي بزرگ و نابخشودني تلقي ميگردد. جوانان بايد با احساسات و شور همراه با شعور و منطق از انقلاب و رهبري دفاع كنند. حال سؤال اينجاست كه راههاي دفاع از انقلاب چيست و وظايف جوانان در اين مورد چه ميباشد در اين مورد ذكر دو مورد مهم به نظر ميرسد:
اول: آنكه جوانان بايد پشتيبان ولايت فقيه بوده و سخنان و راهكارهاي حضرت امام (ره) را دقيقاً به كار بندند در حال حاضر هم بايد با دفاع و پشتيباني كامل از حضرت آيت الله خامنهاي فرامين و فرمايشات ايشان را مدنظر قرار داده و به آن عمل كنند.
دوم: جوانان عزيز بايد خطرات و آسيبهايي كه انقلاب و نظام ما را تهديد ميكند شناخته و در مقابل آن بايستند كه اين خطرات و آسيبهايي كه انقلاب و نظام ما را مورد انفعال قرار ميدهند به طور خلاصه از اين قرارند:
1. تضعيف ولايت فقيه، 2. ترويج جدايي دين از سياست. 3. تضعيف اركانها و نهادهاي قانوني كشور. 4. تضعيف وترور شخصيت روحانيّت و تلاش در جهت جدايي آنها از مردم و به انزوا كشاندن آنها. 5. ايجاد يأس و نااميدي در ميان مردم. 6. حذف نيروهاي مخلص انقلاب و امام. 7. ايجاد تفرقه و تشتت در جامعه. 8. تهاجم همه جانبة فرهنگي و رواج فساد و اباحهگري در جامعه. 9. شايعه پراكني. 10. تضعيف مباني ديني و...
اين مسايل، خلاصهاي از دهها آسيب و خطري است كه دشمنان با عمل و تأثير در اين آسيبها سعي در تضعيف و در نهايت فروپاشي انقلاب و جمهوري اسلامي دارند. به عقيدة ما بهترين وظيفة آنست كه ضمن هوشياري و دقت نظر، همة ما حول محور ولي فقيه باشيم و در همة عرصهها حضوري فعال داشته باشيم. علاوة بر اين بايد ضمن شناختن اين خطرات و آسيبها، راههاي برخورد با توطئه دشمنان براي حفظ انقلاب را بدانيم.
راههاي برخورد با توطئه دشمنان براي حفظ انقلاب :
با توجه به سخنان رهبر معظم انقلاب، راههاي حفظ انقلاب و برخورد با توطئه هاي دشمنان را مي توان دريافت که عبارتند از :
1. تداوم راه و ياد امام خميني (ره) : بيشك يكي از بهترين راهكارهاي مقابله با توطئهها آن است كه راه و خواستة حضرت امام (ره) عملي شود. مقام معظم رهبري در اين مورد ميفرمايد: ما نبايد بگذاريم نظام اسلامي از ريشة خود «امام» جدا شود.[1]
2. پافشاري بر اصول و ارزشهاي الهي: ايشان در اين مورد ميفرمايد: موقعيت امروز ديپلماسي ما در دنيا.. در درجة اول مديون تقيّد و پايبندي شما دست اندركاران است.[2]
3. حفظ ارتباط با خدا و اخلاص در عمل و تعميق معارف اسلامي: رهبر انقلاب: راه نجات، صلاح و پيروزي بر دشمنان خبيث، حفظ ارتباط با خدا، توكل بر او، نترسيدن از دشمنان خدا و با همه وجود حمايت و حراست از جمهوري اسلامي است.[3]
4. حفظ وحدت كلمه: ايشان ميفرمايند: وحدت كلمه، رمز پيروزي ملت ايران در مراحل مختلف بوده است.[4]
5. دشمنشناسي و حفظ آمادگي دفاعي: رهبري ميفرمايند: كشور و ملت ايران به مناسبت سوابق تاريخي، اقتصادي و سياسي كه در دنيا براي خود تعريف كرده است دشمناني دارد.[5] ايشان در جاي ديگري تأكيد ميكنند ما آمادگي براي دفاع از انقلاب را هميشه لازم ميدانيم، نبايد روزي بر ما بگذرد كه اهميت آمادگي عمومي، مغفول عنه واقع شود.[6]
6. ايستادگي در مقابل خواست هاي نامشروع دشمنان : رهبر انقلاب : امروزه هدف آمريكا و استكبار اين است كه انقلاب و جمهوري اسلامي و ملت ايران را وادار كند كه اعلان نمايد از حرف خود و حرف امام برگشته است... امروز هم اگر ميخواهيد ايران عزيز و سربلند بشود...راهش ايستادگي در مقابل توقعات دشمن است.[7]
7. طرد كامل فرهنگ منحط غربي: ايشان در اين مورد نيز ميفرمايند: فرهنگ غرب، فرهنگ برنامهريزي براي فساد است، فرهنگ دشمني و بغض با ارزشها و درخشندگيها و فضيلتهاي انساني است... جوانان عزيز!دشمن روي شما سرمايهگذاري زيادي ميكند، حواستان جمع باشد...[8]
نتيجه بحث:
با توجه به مطالبي كه بيان نموديم به طور كلي وظايف جوانان در قبال روحانيّت و انقلاب به شرح زير ميباشد:
الف) روحانيّت
1. ضمن ارتباط قلبي و ديني و عقيدتي با روحانيون، در همه حال نصايح و سفارشات آنها را بكار ببندند.
2. مراقب توطئههاي دشمن در بدنام كردن روحانيّت بوده و تحت تأثير شايعات قرار نگيرند.
3. حساب روحانينماهاي بيدين را از روحانيّت اصيل جدا بدانند و بد عملي برخي از روحانيون را به حساب همة آنها ننويسند.
ب) انقلاب
1. گوش به فرمان رهبري بوده و ولايت فقيه را محور حركات سياسي و فرهنگي خود قرار دهند.
آسيبها و خطراتي كه نظام و انقلاب را تهديد ميكند بشناسد و سپس با راهكارهايي كه توسط مقام معظم رهبري بيان شد و ما ذكر كرديم، در مقابل اين توطئهها و آفات بايستند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. آسيبشناسي ديني از منظر استاد مطهري، سيد مهدي جهرمي و محمد باقري، تهران، نشر هماهنگ، 1376.
2. روحانيّت و حوزههاي علميه، مجموعه رهنمودهاي امام خميني (ره) تبيان 10، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام (ره) .
پی نوشتها:
[1] . حديث ولايت، ج 1، ص 334.
[2] . همان، ج 2، ص 75.
[3] . همان، ج 1،ص 96.
[4] . همان، ج 4، ص 255.
[5] . بيانات ايشان در حرم امام رضا ـ عليه السلام ـ يكم فروردين 78.
[6] . حديث ولايت، ج 1، ص 156، 155.
[7] . حرم امام، 14/3/1375.
[8] . همان، ج 3، ص 61، 64.
منبع: اندیشه قم