چهارشنبه، 15 بهمن 1393
تخمین زمان مطالعه: 12 دقیقه
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

وظيفه ما جوانان در قبال حوزه، روحانيّت، و انقلاب اسلامي چيست؟


پاسخ :
در پاسخ به اين پرسش بايد دو موضوع را مورد بحث قرار دهيم، يكي روحانيت كه شامل حوزه هم مي‎شود و ديگر انقلاب كه خود به خود جريان رهبري انقلاب را در برمي‎گيرد.
الف) روحانيّت و وظايف جوانان
بايد توجه داشت كه حوزة علميه و روحانيّت ريشه در تاريخ دين ما دارد و اين نكته لازم است مدنظر هر جواني قرار بگيرد. در حقيقت اين نهاد يك ريشة قرآني و اصيل دارد چرا كه اين كتاب شريف، آگاهي از مسائل ديني را يك امر لازم و اجتناب‎ناپذير مي‎داند. آنجايي كه خداوند حكيم مي‎فرمايد: «فلو لا نفر من كل فرقة منهم طائفة ليتفقهوا في الدين و لينذروا قومهم اذا رجعوا اليهم لعلهم يحذرون» يعني چرا از هر مجموعه‎اي عده‎اي كوچ نمي‎كنند، تا نسبت به مسائل ديني فهم عميق پيدا كنند و به مردمي كه فرصت آموزش را نداشتند و منتظر آنها هستند، آموزش دهند. منظور اين آيه آن است كه علت اصلي تشكيل حوزه‎هاي ديني، تعميق بخشيدن به آموخته‎ها و آموزش‎هاي ديني است. اين سنّت از زمان خود پيامبر اسلام _ صلّي الله عليه و آله _ تاكنون وجود داشته است. در واقع حلقه‎هاي درس كوچك در مسجد النبي، ريشه‎هاي اصلي شكل‎گيري حوزه‎هاي علميه بوده است. پس اولاً بايد همة اقشار به ويژه جوانان بدانند كه حوزه‎هاي علميه و روحانيت، ريشه‎اي عميق و ديني دارند و سرسلسلة روحانيّت اصيل و بنيانگذار حوزه‎هاي علوم ديني نبي مكرم _ صلّي الله عليه و آله _ است و پس از ايشان نيز اهل‎بيت عصمت و طهارت _ عليهم السّلام _ به ويژه حضرت امام باقر و امام صادق _ عليهما السّلام _ اين راه را ادامه داده‎اند و به شهادت تاريخ، روحانيّت همواره اساسي‎ترين نقش را در پيشبرد عقايد ديني و رهبري نهضت‎هاي آزاديخواهي در سرزمين‎هاي اسلامي، بخصوص ايران به عهده داشته است. در قرن اخير به موازات توطئه‎هاي بزرگي كه از سوي دشمنان اسلام عليه مسلمانان تدارك ديده مي‎شد، روحانيّت و بخصوص روحانيّت شيعه كه نهادي مستقل از همة قدرتمندان و حكومت‎ها بوده است فداكاريهاي بسيار عظيم و درخشاني از خود نشان داد. از سيد جمال الدين اسدآبادي تا شيخ محمد عبده و كواكبي و از ميرزاي شيرازي و شيخ فضل الله نوري گرفته تا مدرس و كاشاني و امام خميني (ره) همگي بهترين نمونه‎هاي مبارزه عليه استعمار و استثمار قرن اخير در جهان مي‎باشند.
از اين جهت طبيعي است كه تلاش دشمنان براي سركوبي هر چه بيشتر اين نهاد كه بزرگترين سنگر عليه آنان است، به موازات گسترش فعاليّت‎ روحانيّت شدت مي‎يابد. لذا آنان براي نابود كردن حوزه و روحانيّت دو حربة كاري را در پي گرفتند:
1. ترور فيزيكي: در اين روش آنها ابتدائاً دست به تصفيه فيزيكي روحانيون سرشناس زدند تا بلكه با فقدان آنها، دين و انقلاب را به انحطاط بكشانند. آنها با ترور شخصيتهايي نظير شهيدان: بهشتي، مطهري، باهنر، هاشمي‎نژاد و... اين هدف را دنبال مي‎كردند هر چند در برخي موارد خوشبختانه ناكام ماندند مانند ترور ناموفق حضرت آيت الله خامنه‎اي. در هر حال اين توطئه آنها كاملاً عقيم ماند.
2. ترور فكري و شخصيتي: دشمن وقتي در زمينة قبلي ناموفق ماند، از راه مؤثرتري وارد شد و آن به راه انداختن جنگ رواني عليه روحانيّت بود اين جنگ رواني در سه مورد مهم صورت پذيرفت:
1. شايعه‎پراكني: آنان با ايجاد و رواج شايعه در جامعه سعي در ملكوك جلوه دادن چهرة روحانيّت و در نتيجه ايجاد بدبيني مردم نسبت به آنها داشتند. حربه‎اي كه متأسفانه تا حدودي مؤثر واقع شده است.
2. ترور شخصيتي و فكري: آنان ناجوانمردانه با حربه‎هاي مختلف سعي داشته و دارند كه شخصيت روحانيّت به ويژه روحانيون سرشناس را زير سؤال برده و مردم را عليه آنان بشورانند. توطئه ايجاد بدبيني و ترور شخصيت شهيد بهشتي (ره) توسط دشمنان قسم خورده، هنوز از ياد دوستداران انقلاب نمي‎رود، كما اينكه تاكنون نيز اين حربه را به كار برده و مي‎برند و از هر تلاشي براي بدنام كردن روحانيّت اصيل فروگذار نمي‎كنند.
3. ايجاد شكاف ميان روحانيون متعهد و منزوي ساختن آنها از صحنة جامعه و ايجاد فاصلة بين اين قشر و مردم از جمله دسيسه‎هاي آنها به شمار مي‎رود. در هر حال؛ هدف دشمنان از اين اعمال، لكه دار كردن شخصيت اين افراد به منظور خلع سلاح كردن و تضعيف روحانيّت است كه ثمرة اين جنگ رواني؛ بيرون ساختن ريشة كار از دست روحانيّت و منحرف ساختن مسير انقلاب از طريق روي كار آمدن عوامل ناخالص مي‎باشد.
با اين توضيحات بايد گفت كه بر جوانان و همة امت بزرگوار لازم است كه اين مسائل و توطئه‎ها را بشناسند و ضمن آن به اين توصيه‎ها عمل نمايند:
1. در همه حال گوش به نصايح و ارشادات روحانيّت اصيل بدهند و بدانند حوزه و روحانيّت خيرخواه دين و دنياي آنان هستند.
2. ارتباط فكري و عقيدتي خود را با حوزه‎ها و روحانيون تعميق بخشيده و از اين نهاد نهايت استفاده را در ارتقاي فكري و عقيدتي خود بكنند.
3. در برابر تبليغات سوء دشمنان منفعل نشوند و بدانند كه دشمنان به خاطر كينه و بغضي كه از روحانيّت دارند، دست به شايعه پراكني و ترور شخصيتي مي‎زنند.
4. حساب عده‎اي روحاني‎نما كه در لباس مقدس روحانيّت دست به كارهاي خلاف مي‎زنند را از روحانيون اصيل جدا بدانند. آنان خلافكاراني هستند كه لباس روحانيّت پوشيده‎اند نه آنكه روحاني خلافكار باشند. جوانان عزيز بايد بدانند كه روحانيّت اصيل با چهره‎هاي درخشاني مانند: حضرت امام خميني، حضرت آيت الله بروجردي، حضرت آيت الله مطهري و... شناخته مي‎شوند. لذا لازم است اعمال نابخردانه عده‎اي به ظاهر روحاني را به حساب كل روحانيّت نگذارند. در پايان اين بخش به سخنان حضرت امام در اين مورد اشاره مي‎نماييم: «اين روزها حملات به روحانيّت اصيل.... گسترش پيدا كرده است... فرزندان عزيز و انقلابيم، امروز توهين و تضعيف روحانيّت ضربه به استقلال و آزادي و اسلام است... آناني كه روحانيون را مرتجع مي‎دانند در نهايت راه شاه و آمريكا را مي‎روند. ملت شريف ايران با پشتيباني از روحانيّت اصيل و متعهد ايران كه هميشه حافظ و سنگربان اين مرز و بوم بوده‎اند دين خود را به اسلام ادا مي‎نمايند و طمع ستمكاران تاريخ را از كشور قطع مي‎نمايند.

ب) انقلاب اسلامي و وظايف جوانان
بايد توجه داشت كه انقلاب اسلامي ايران و تشكيل حكومت اسلامي ايران يكي از مهمترين و در عين حال مردمي‎ترين پديده در ميان اتفاقات چندين قرن اخير دنيا است چرا كه انقلاب موجب حفظ اقتدار و استقلال و عزت همة ايرانيان شد. همان عزت و افتداري كه قرن‎هاي متمادي با استعمار و سلطه‎جويي استثمارگران به چالش كشيده شده بود. به اين ترتيب كاملاً واضح است كه قدرتهاي استكباري دنيا انواع و اقسام توطئه‎هاي را بر عليه اين انقلاب و حكومت و بر عليه ولايت فقيه، زمينه‎سازي و اعمال مي‎كنند در اين ميان وظيفة ملت ايران، به ويژه جوانان چيست؟
به عقيدة ما جوانان بايد با حفظ اصل اعتدال، به طور معقول و منطقي از انقلاب و رهبر آن دفاع كنند وبايد بدانند هرگونه طرفداري افراطي از روي احساسات تهي از تعقل و تدبير، نه تنها موجب تقويت و اقتدار انقلاب و رهبر آن نمي‎شود بلكه موجب تضعيف آنها شده كه اين امر خود خيانتي بزرگ و نابخشودني تلقي مي‎گردد. جوانان بايد با احساسات و شور همراه با شعور و منطق از انقلاب و رهبري دفاع كنند. حال سؤال اينجاست كه راههاي دفاع از انقلاب چيست و وظايف جوانان در اين مورد چه مي‎باشد در اين مورد ذكر دو مورد مهم به نظر مي‎رسد:
اول: آنكه جوانان بايد پشتيبان ولايت فقيه بوده و سخنان و راهكارهاي حضرت امام (ره) را دقيقاً به كار بندند در حال حاضر هم بايد با دفاع و پشتيباني كامل از حضرت آيت الله خامنه‎اي فرامين و فرمايشات ايشان را مدنظر قرار داده و به آن عمل كنند.
دوم: جوانان عزيز بايد خطرات و آسيب‎هايي كه انقلاب و نظام ما را تهديد مي‎كند شناخته و در مقابل آن بايستند كه اين خطرات و آسيبهايي كه انقلاب و نظام ما را مورد انفعال قرار مي‎دهند به طور خلاصه از اين قرارند:
1. تضعيف ولايت فقيه، 2. ترويج جدايي دين از سياست. 3. تضعيف اركانها و نهادهاي قانوني كشور. 4. تضعيف وترور شخصيت روحانيّت و تلاش در جهت جدايي آنها از مردم و به انزوا كشاندن آنها. 5. ايجاد يأس و نااميدي در ميان مردم. 6. حذف نيروهاي مخلص انقلاب و امام. 7. ايجاد تفرقه و تشتت در جامعه. 8. تهاجم همه جانبة فرهنگي و رواج فساد و اباحه‎گري در جامعه. 9. شايعه پراكني. 10. تضعيف مباني ديني و...
اين مسايل، خلاصه‎اي از دهها آسيب و خطري است كه دشمنان با عمل و تأثير در اين آسيب‎ها سعي در تضعيف و در نهايت فروپاشي انقلاب و جمهوري اسلامي دارند. به عقيدة ما بهترين وظيفة آنست كه ضمن هوشياري و دقت نظر، همة ما حول محور ولي فقيه باشيم و در همة عرصه‎ها حضوري فعال داشته باشيم. علاوة بر اين بايد ضمن شناختن اين خطرات و آسيب‎ها، راه‎هاي برخورد با توطئه دشمنان براي حفظ انقلاب را بدانيم.

راههاي برخورد با توطئه دشمنان براي حفظ انقلاب :
با توجه به سخنان رهبر معظم انقلاب، راه‎هاي حفظ انقلاب و برخورد با توطئه هاي دشمنان را مي توان دريافت که عبارتند از :
1. تداوم راه و ياد امام خميني (ره) : بي‎شك يكي از بهترين راهكارهاي مقابله با توطئه‎ها آن است كه راه و خواستة حضرت امام (ره) عملي شود. مقام معظم رهبري در اين مورد مي‎فرمايد: ما نبايد بگذاريم نظام اسلامي از ريشة خود «امام» جدا شود.[1]
2. پافشاري بر اصول و ارزشهاي الهي: ايشان در اين مورد مي‎فرمايد: موقعيت امروز ديپلماسي ما در دنيا.. در درجة اول مديون تقيّد و پايبندي شما دست اندركاران است.[2]
3. حفظ ارتباط با خدا و اخلاص در عمل و تعميق معارف اسلامي: رهبر انقلاب: راه نجات، صلاح و پيروزي بر دشمنان خبيث، حفظ ارتباط با خدا، توكل بر او، نترسيدن از دشمنان خدا و با همه وجود حمايت و حراست از جمهوري اسلامي است.[3]
4. حفظ وحدت كلمه: ايشان مي‎فرمايند: وحدت كلمه، رمز پيروزي ملت ايران در مراحل مختلف بوده است.[4]
5. دشمن‎شناسي و حفظ آمادگي دفاعي: رهبري مي‎فرمايند: كشور و ملت ايران به مناسبت سوابق تاريخي، اقتصادي و سياسي كه در دنيا براي خود تعريف كرده است دشمناني دارد.[5] ايشان در جاي ديگري تأكيد مي‎كنند ما آمادگي براي دفاع از انقلاب را هميشه لازم مي‎دانيم، نبايد روزي بر ما بگذرد كه اهميت آمادگي عمومي، مغفول عنه واقع شود.[6]
6. ايستادگي در مقابل خواست هاي نامشروع دشمنان : رهبر انقلاب : امروزه هدف آمريكا و استكبار اين است كه انقلاب و جمهوري اسلامي و ملت ايران را وادار كند كه اعلان نمايد از حرف خود و حرف امام برگشته است... امروز هم اگر مي‎خواهيد ايران عزيز و سربلند بشود...راهش ايستادگي در مقابل توقعات دشمن است.[7]
7. طرد كامل فرهنگ منحط غربي: ايشان در اين مورد نيز مي‎فرمايند: فرهنگ غرب، فرهنگ برنامه‎ريزي براي فساد است، فرهنگ دشمني و بغض با ارزشها و درخشندگيها و فضيلتهاي انساني است... جوانان عزيز!‌دشمن روي شما سرمايه‎گذاري زيادي مي‎كند، حواستان جمع باشد...[8]

نتيجه بحث:
با توجه به مطالبي كه بيان نموديم به طور كلي وظايف جوانان در قبال روحانيّت و انقلاب به شرح زير مي‎باشد:
الف) روحانيّت
1. ضمن ارتباط قلبي و ديني و عقيدتي با روحانيون، در همه حال نصايح و سفارشات آنها را بكار ببندند.
2. مراقب توطئه‎هاي دشمن در بدنام كردن روحانيّت بوده و تحت تأثير شايعات قرار نگيرند.
3. حساب روحاني‎نماهاي بي‎دين را از روحانيّت اصيل جدا بدانند و بد عملي برخي از روحانيون را به حساب همة آنها ننويسند.
ب) انقلاب
1. گوش به فرمان رهبري بوده و ولايت فقيه را محور حركات سياسي و فرهنگي خود قرار دهند.
آسيب‎ها و خطراتي كه نظام و انقلاب را تهديد مي‎كند بشناسد و سپس با راهكارهايي كه توسط مقام معظم رهبري بيان شد و ما ذكر كرديم، در مقابل اين توطئه‎ها و آفات بايستند.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. آسيب‎شناسي ديني از منظر استاد مطهري، سيد مهدي جهرمي و محمد باقري، تهران، نشر هماهنگ، 1376.
2. روحانيّت و حوزه‎هاي علميه، مجموعه رهنمودهاي امام خميني (ره) تبيان 10، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام (ره) .

پی نوشتها:
[1] . حديث ولايت، ج 1، ص 334.
[2] . همان، ج 2، ص 75.
[3] . همان، ج 1،‌ص 96.
[4] . همان، ج 4، ص 255.
[5] . بيانات ايشان در حرم امام رضا ـ عليه السلام ـ يكم فروردين 78.
[6] . حديث ولايت، ج 1، ص 156، 155.
[7] . حرم امام، 14/3/1375.
[8] . همان، ج 3، ص 61، 64.
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.