شنبه، 18 بهمن 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آمریکایی هاتا کنون چه توطئه هایی بر علیه ایران ترتیب داده اند ، چرا آن ها این خصومت ها را با ایران دارند ؟


پاسخ :
پاسخ به این سؤال را در قالب دو بخش خواهیم پرداخت . بخش نخست توطئه ها و اقدامات مداخله جویانه آمریکا بر علیه ایران و بخش دوم ، دلایل دشمنی و خصومت آمریکا با ایران
« توطئه های آمریکا علیه ایران»
تاریخ معاصر کشورما سندی گویا بر توطئه ها ، اقدامات خصمانه و دخالت های آمریکا می باشد که نگاهی گذرا به فهرست آن کافی است تا خوی استکباری این کشور را به نمایش بگذارد و نقاب فریب از چهره آن کنار زده و چهره واقعی این کشور را نشان دهد .
هر چند پرداختن به جزئیات طومار بلند توطئه ها و شرارت های آمریکا علیه کشورمان، مثنوی هفتاد من خواهد شد اما نیم نگاهی به مهمترین این اقدامات خصمانه ، گویایی بسیاری از واقعیت هاست . که در اینجا به نمونه هایی اشاره می کنیم .

1 - کودتاى 28 مرداد 1332
کودتای 28 مرداد را باید سرآغاز تسلط آمریکا بر ایران و دخالت در امور کشورمان به حساب آورد.
بنابر اعتراف آمریکایى‏ها، که در اسناد منتشر شده توسط سازمان سیا و وزارت خارجه آمریکا در سال 1379 منعکس شده است، نمایندگان دستگاه امنیتى انگلیس، موضوع براندازى دولت مصدق و جایگزین کردن یک حکومت کاملاً وابسته را به نمایندگان سیا پیشنهاد کردند که با پاسخ مثبت آمریکایى‏ها در فروردین 1332 مواجه شدند .
طرح این کودتا پس از مطالعات فراوان توسط طراحان انگلیسى و آمریکایى، در قالب طرح تى‏پى آژاکس در 21 تیر ماه توسط رئیس سازمان سیا، وزیر خارجه امریکا و رئیس جمهور آمریکا (آیزنهاور) به امضاى نهایى رسید و با اختصاص بودجه‏اى هنگفت، در 28 مرداد 1332 کودتا انجام پذیرفت که در نتیجه آن دکتر مصدق از نخست‏وزیرى برکنار و حکومت وى سقوط کرد . شاه، که از بیم اعتراضات و شورشهاى مردمى، از قبل به ایتالیا گریخته بود، پس از کودتا مجدداً به ایران بازگشت و به این صورت، سلطه همه جانبه آمریکا بر این کشور آغاز شد .[1]
کرمیت روزولت از مقامات برجسته سیا که مجری این کودتا بود ، چنین اعتراف می کند .« کودتای ایران ، نخستین عملیات مخفی علیه یک دولت خارجی بود که به وسیله سیا در ماههای آخر حکومت ترومن تنظیم شده بود .»[2]

2- حمایت و تحکیم پایه‏هاى حکومت استبدادى شاه
حمایت دولت آمریکا از شاه پس از 28 مراد 1332 وارد مرحله جدیدى شد و آمریکایى‏ها با تمام توان، از شاه حمایت کردند . حمایت مالى آمریکا پس از کودتا به طرز شگفت‏انگیزى افزایش یافت به گونه ای که 12 روز پس از کودتاى 28 مرداد، آمریکا با پرداخت‏یک وام 45 میلیون دلارى به ایران موافقت نمود. .در سال 1330 کمک مالى آمریکا به ایران بالغ بر 3/1 میلیون دلار بود، در حالی که این رقم در سال پس از کودتا به 70 میلیون دلار یعنى 60 برابر رقم قبلى رسید .
همچنین در حالی که تعداد مستشاران سازمان سیا در ایران در سال 1330 کمتر از 10 نفر بود ، سه سال بعد به 308 نفر رسید.[3]
نفوذ آمریکا در دستگاه حاکمیت ایران روز به روز بیشتر مى‏شد ، تا جایی که کارتر، ایران را جزیره ثبات خواند . و علاقه خود را نسبت به رژیم شاه این گونه توصیف نمود «هیچ کشور دیگرى در جهان براى برنامه‏ریزى مشترک، از ایران به آمریکا و ما نزدیک نیست . هیچ کشور دیگرى براى بررسى مشکلات منطقه‏اى، که مورد علاقه هر دو طرف ما نیز هست، ارتباط نزدیکترى از ایران با ما ندارد و هیچ رهبر دیگرى نزد من احترامى عمیقتر و رابطه‏اى دوستانه‏تر از شاه ندارد .» [4]
آمریکا تا تا آخرین روزهاى حیات سیاسى شاه، دست از حمایت وى برنداشتند و در برابر همه جنایات ها از او حمایت می کردند .

3- تشکیل ساواک در ایران
تأسیس ساواک در ایران تحت نظارت آمریکا انجام گرفت که نه تنها سازمان سیا یعنی آژانس جاسوسی خارجی آمریکا در آن شرکت داشت ، بلکه سازمان اف .بی .آی که آژانس داخلی آمریکاست نیز در این راه کمک های فراوانی کرد . آموزش نیروهای ساواک توسط افسران سازمان سیا هم در داخل کشور و هم در آمریکا صورت می گرفت .[5]
ارتشبد حسین فردوست در این باره می نویسد :« در نخستین قدم ، شناخت سازمانی که مأمور راه اندازی آن بودم ضرورت داشت . وضع سازمان را مطالعه کردم و با تک تک مدیران کل بحث نمودم .بدین ترتیب مشخص شد که از سال 1335 ، ساواک توسط ده مستشار آمریکایی طبق قواره سازمان خودشان سازماندهی شده است .بنابر این ساواک دو وظیفه اطلاعاتی و امنیتی را به عهده داشت و تلفیقی بود از دو سازمان سیا و اف.بی.آی»[6]
بدین وسیله آمریکا توانست با تأسیس ساواک در ایران ، کانونی قوی از سازمان جاسوسی آمریکا را بدون هزینه خود تأسیس کند تا از یک طرف حافظ رژیم سلطنتی باشد که این رژیم با اطمینان خاطر ، منافع آمریکا در منطقه را تأمین نماید و از طرف دیگر با توجه به موقعیت ایران ، از این طریق بتواند رقیب اصلی خود یعنی شوروی سابق را زیر نظر بگیرد .

4 - تحمیل قانون استعماری کاپیتولاسیون و تحقیر ملت‏بزرگ ایران
یکى از اقدامات تحقیرآمیز دولت ایالات متحده آمریکا علیه ملت ایران، تحمیل لایحه اعطاى مصونیت قضایى به اتباع آمریکایى بود . دولت آمریکا از ابتدای نخست وزیری اسد الله علم ، ادامه حضور مستشاران نظامی آمریکا و خانواده آنها در ایران را مشروط به معافیت از شمول قوانین قضایی ایران کرد. قبول این درخواست به مفهوم از بین رفتن صلاحیت رسیدگی دادگاههای ایران به جرایم اتباع آمریکایی در ایران بود که این درخواست آمریکا به صورت لایحه ای توسط حسنعلی منصور نخست‏وزیروقت در مهرماه 1343 به مجلس ارایه شد و به تصویب رسید .
زشتى این قانون به حدى بود که دولت آمریکا و ایران اصرار داشتند که این قانون علنى نشود اما با اطلاع امام از آن و افشاگری ایشان ، رژیم رسوا شده و نیت شوم آمریکا آشکار گردید . ایشان در سخنرانی مشهور 4 آبان 1343 که به تبعید ایشان منجر شد ، این قانون را سند بردگی ملت ایران دانسته ، فرمودند: « عزت ما پايكوب شد؛ عظمت ايران از بين رفت‏ ... ما را جزء دوَل مستعمره حساب كرد؛ ملت مسْلم ايران را پست تر از وحشيها در دنيا معرفى كرد... تمام گرفتارى ما از اين امريكاست! تمام گرفتارى ما از اين اسرائيل است! اسرائيل هم از امريكاست. اين وكلا هم از امريكا هستند! اين وزرا هم از امريكا هستند! همه تعيين آنهاست. اگر نيستند چرا نمى‏ايستند در مقابلش داد بزنند؟...ما اين قانونى كه گذراندند- به اصطلاح خودشان- قانون نمى‏دانيم. ما اين مجلس را مجلس نمى‏دانيم. ما اين دولت را دولت نمى‏دانيم. اينها خائنند به مملكت ايران! خائنند.»[7]
کویلر یانگ استاد دانشگاه پرینستون آمریکا معتقد است « کاپیتولاسیون اشتباه فجیعی برای منافع آمریکا در ایران بود و این قانون سنگین به عنوان نشانه فاحش امپریالیسم تفسیر می شد ، با این همه ما برای اجرای آن پافشاری کردیم .»[8]

5 - حمله نظامى به طبس
به دنبال اقدامات خصمانه آمریکا علیه نظام جمهوری اسلامی و تبدیل سفارت آمریکا به کانونی برای توطئه علیه ایران و تلاش برای هماهنگ ساختن فعالیت های نیروهای لیبرال و ملی گرا علیه انقلاب اسلامی که بعدها در اسناد لانه جاسوسی منتشر گردید و پذیرفتن شاه معدوم توسط این کشور و عدم استرداد وی ، سفارت آمریکا در تهران به اشغال دانشجویان پیرو خط امام درآمد .
پس از ماجراى تسخیر لانه جاسوسى در تهران توسط دانشجویان ، آمریکایى‏ها براى حل بحران گروگانگیرى تلاش زیادی انجام دادند و فشارهای زیادی را بر علیه کشورما ایجاد نمودند و همزمان با فعالیت های گسترده تبلیغاتی و رسانه ای علیه کشورمان ، تحریم های اقتصادی علیه کشورمان توسط آمریکا و برخی کشورهای اروپایی به مرحله اجرا در آمد و دارایی های ایران در این کشور مسدود گردید . آمریکاییها ابتدا خواهان مذاکره با کشور مان در این خصوص بودند اما پیش شرط امام براى مذاکره، تحویل شاه معدوم به ایران بود و آمریکایى‏ها به جاى پذیرفتن این خواست طبیعی ملت ایران، در فاز نظامى قدم نهادند.
برژینسکى در کتاب توطئه در ایران مى‏نویسد:«طرح عملیات نجات را من ابتدا به عنوان آخرین چاره یا یک اقدام اضطرارى در صورت به خطر افتادن جان گروگانها تعقیب مى‏کردم و به مؤثر بودن عملیات نظامى، نظیر محاصره دریایى ایران، تصرف جزیره خارک و حملات هوایى به هدفهایى در داخل خاک ایران، بیشتر اعتقاد داشتم .» [9]
آمریکایى‏ها پس از مطالعات فراوان و با اتکا به عناصر ضد انقلاب و وابسته به رژیم منحوس شاه، مصمم به حمله به ایران شدند و در 5 اردیبهشت1359 شبانه تعدادى از نیروهاى آموزش دیده و ویژه خود را توسط پنج فروند هواپیماى پیشرفته آمریکایى در یکى از فرودگاه‏هاى متروکه، در صحراى طبس پیاده کردند تا از آنجا بر اساس برنامه‏ریزى قبلى و یک زمان‏بندى دقیق، عملیات نظامى خود را آغاز کنند اما با عنایت خداوند و الطاف خفیه الهی،گرفتار طوفان شده و با انهدام هواپیماها ، این عملیات نظامى به شکست مفتضحانه ای برای آمریکا تبدیل شد.

6- کودتاى نوژه
این کودتا که پس از گذشت 75 روز از تهاجم آمریکا به طبس به وقوع پیوست ، بزرگ ترین حرکت ائتلافی گروههای ضد انقلاب و قدرت های غربی جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی به حساب می آید .کودتاى نوژه توسط یک ستاد از پاریس به رهبرى شاهپور بختیار هدایت مى‏شد و صحنه گردان اصلی آن آمریکا بود . یکی از سران کودتا نقش آمریکا در این ماجرا را چنین بازگو کرد :« هماهنگی بین اسرائیل و کشورهای مرتجع منطقه نظیر عربستان ، مصر ، عراق توسط نماینده سیا که در دفتر دکتر بختیار در پاریس است انجام می گرفت . تأمین هزینه های مادی چه به صورت مستقیم وچه به صورت غیر مستقیم نیز توسط آمریکا صورت گرفته است ...»[10]
سازمان سیا امید زیادی به کودتای نوژه بسته بود و آن را ضربه نهایی بر علیه نظام جمهوری اسلامی می پنداشت . تجهیزات نظامی که قرار بود در داخل و خارج کشور در این کودتا به کار گرفته شود ، همچنین افراد برجسته کادر رهبری و اجرایی وبرنامه ریزی دقیق آن و... در تاریخ کودتاهای جهان بی سابقه بود . دقت طراحی کودتا در حدی بود که سیا موفقیت آن را قطعی می دانست . اما با عنایات خداوند، قبل از این که این کودتا وارد فاز اجرایى خود شود، طى یک عملیات بسیار دقیق ، کشف شد و تمامى عوامل آن در داخل کشور دستگیر شدند و این توطئه بزرگ نیز که می رفت تا ضربه جبران ناپذیری به نظام اسلامی بزند ، خنثی و در نطفه خفه گردید .

7 – تحریک عراق وتحمیل جنگ علیه ایران
آمریکایى‏ها پس از شکست‏سنگین در کودتاى «نوژه‏» ، تحرکات شدیدى را براى ترغیب صدام به جنگ با ایران آغاز کردند . برژینسکى، مشاور امنیت ملى آمریکا، براى آماده سازى عراق براى شروع جنگ سفرهاى محرمانه متعددى به بغداد کرد که مجله ژورنال استریت، مورخ 8 فوریه 1980 یکى از این سفرهاى محرمانه را فاش ساخت . علاوه بر این، مطبوعات اروپایى نیز در همان زمان، از ملاقاتهاى متعدد برژینسکى با صدام خبر دادند . [11]
مجله فیگارو به نقل از طارق عزیز وزیر امور خارجه وقت عراق در این باره چنین گزارش داد : « جریان جنگ ایران و عراق در واقع از ژوئن گذشته ( تیرماه 1359) زمانی آغاز شد که برژینسکی به اردن سفر کرد و در مرز دو کشور اردن و عراق با شخص صدام ملاقات کرد و قول داد که از صدام حسین کاملاً حمایت نماید و این امر را تفهیم کرد که آمریکا با آرزوی عراق در مورد شط العرب و احتمالاً برقررای یک جمهوری عربستان در این منطقه مخالفت نخواهد کرد و بالاخره کلیه اقدامات به کشاندن عراق به جنگ علیه ایران منجر شد و پیش بینی ها چنین بود که اگر بغداد پیروز بشود ، ایران بی ثبات می شود و رژیم جمهوری اسلامی از میان می رود و یک دولت طرفدار غرب به جای آن به قدرت می رسد و در صورتی که عراق با شکست مواجه گردد ، آمریکا می تواند خود را به عنوان حامی و مدافع ایران قلمداد نماید .» [12]
نماینده آمریکا در سازمان ملل در همان روزهای آغازین جنگ اعلام کرد: « اگر عراق از آمریکا کمک بخواهد هر گونه امکانات نظامی را در اختیار عراق قرار خواهد داد .» [13]
هر چند آمریکایى‏ها کوشیده‏اند که نقش خود را در تحریک صدام براى حمله به ایران کتمان کنند، اما تجهیز صدام به انواع سلاحهاى جدید جنگى و کشتار جمعى و نیز حمایتهاى رسانه‏اى، سیاسى و بین‏المللى از سوى امریکا و هم‏پیمانان وى، چیزى نیست که بتوان آن را کتمان یا انکار کرد . از این رو، آمریکایى‏ها خود ناچار به اعتراف آن شدند .
روزنامه سوئدی تمپوس به نقل از هنری کسینجر وزیر امور خارجه پیشین آمریکا و نظریه پرداز امروزی در این زمینه نوشت : « واشنگتن در مورد ایران که هرگز اهداف خود را محرمانه نمی گذارد ، به این نتیجه رسیده است که این کشور تهدیدی بزرگ تر است . ایران در نظر دارد بر عراق پیروز شده و دولتی اسلامی در این منطقه مستقر نماید .» [14]
سایروس ونس، مشاور سابق امنیت ملى کاخ سفید نیز رسما اعلام کرد:«ما در جنگ طولانى و پر خسارت ایران و عراق، علیه ایران بودیم .»[15]

8- رویارویی و دخالت نظامى مستقیم در جنگ
حمایت آمریکا در جنگ تحمیلی تنها به کمک های نظامی به این کشور خلاصه نشده و در شرایطی که جمهوری اسلامی به موفقیت ها و برتری نسبی در جنگ دست یافت ، مداخله مستقیم نظامی را در دستور کار قرار داد . که می توان به هدف قرار دادن سکوهای نفتی ایران ، حمله به کشتی «ایران اجر» ناوچه «جوشن » و «سهند» اشاره نمود . یکی از اقدامات وحشیانه این کشور در روز های پایان جنگ ، حمله ناو آمریکایى وینسنس به هواپیماى مسافربرى جمهورى اسلامى ایران در 12 تیر ماه 1367بود که در جریان این حمله غیر انسانى، تمامى 290 نفر مسافر و خدمه هواپیما، که 118 نفر از آنها را فقط زن و کودک تشکیل مى‏دادند، به شهادت رسیدند . سران کاخ سفید نه تنها بابت این جنایت از ملت ایران عذرخواهى نکردند، بلکه در اقدامى بهت‏انگیز به فرمانده این ناو به خاطر ارتکاب این جنایت، مدال افتخار دادند .[16]

9- فشارهای اقتصادى و اقدامات تحریمى علیه نظام جمهورى اسلامى
یکی از اقدامات دولت آمریکا در مقابله با انقلاب اسلامی ، اعمال فشارها و تحریم های اقتصادی علیه کشورمان است که این تحریم ها با دستور کارتر در 23 آبان 58 با مسدود نمودن اموال و دارایی های ایران در مؤسسات مالی و بانکهای امریکایی آغاز گردید و تا به امروز ادامه داشته و همواره تمدید و تشدید شده است . دولت آمریکا با هدف تضعیف قدرت اقتصادى و مالى ایران و به زانو درآوردن نظام نوپاى اسلامى، به اصطلاح سیاست مهار ایران را در پیش گرفت . در دوران ریاست جمهورى ریگان، مجازاتهاى سنگینى براى مؤسسات و شرکتهاى آمریکایى، که قصد سرمایه‏گذارى در بخشهاى نفت و گاز ایران را داشتند، در نظر گرفته شد .
همچنین با تصویب و اجراى طرح «داماتو» در زمان ریاست جمهورى کلینتون، تحریم اقتصادى ایران وارد مرحله نوینى شد که به موجب آن، شرکتهاى غیرآمریکایى که بیش از چهل میلیون دلار در سال در صنایع نفتى ایران سرمایه‏گذارى می کردند، مشمول تحریمهاى سنگین این کشور قرار مى‏گرفتند کلینتون رئیس جمهور وقت آمریکا اعلام کرد .« ما از تمامی دوستانمان در جهان می خواهیم که از داشتن مناسبات اقتصادی با ایران اجتناب کنند و همانند آمریکا ، ایران را تحت فشار و تحریم قرار دهند زیرا ایران سرسخت ترین مخالف صلح خاورمیانه ( اعراب و اسرائیل) است .»[17]
امروز نیز آمریکا به بهانه تلاش جمهوری اسلامی ایران برای دستیابی به انرژی هسته ای ، تحریم های شدیدی را علیه کشور ما به کار گرفته و دامنه و گستره تحریم ها را شامل مراودات بانکی و شرکت های تجاری وبازرگانی و حتی دارو نموده است که با هدف ایجاد نارضایتی مردم و جدا نمودن آنان از نظام جمهوری اسلامی به عنوان پشتوانه اصلی نظام صورت می گیرد و اکنون آمريکايی ها در توافقات ژنو به دنبال اين هستند تا با وسيله قرار دادن تحريم ها و وعده کاهش تحريم ها ايران را به عقب نشينی وادارند و تا جایی که می توانند جلوی پيشرفت های ايران را بگیرند.

10 – حمایت ، سازماندهى و هدایت مخالفان نظام
یکی دیگر از اقدامات مداخلانه جویانه آمریکا علیه انقلاب اسلامی ، حمایت ، سازماندهی و هدایت مخالفان نظام برای مقابله با نظام اسلامی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز بوده است. این حمایت شامل حمایت مالی ، تسلیحاتی ، رسانه ای و تبلیغاتی و... می باشد . حمایت این کشور از منافقان و تجهیز مادی و تسلیحاتی آنان برای عملیات تروریستی بر علیه نظام جمهوری اسلامی بر کسی پوشیده نیست.
هدایت و حمایت آشکار سران این کشور از غائله 18 تیر سال 78 و فتنه سال 88 عمق کینه توزی آنان را به خوبی نشان می دهد . در جریان فتنه 88 مقامات امریکایی بی پرده با دخالت در امور داخلی کشور ما به حمایت از جریان فته پرداختند . هلاری کلینتون که وزارت خارجه آمریکا را در آن زمان بر عهده داشت اظهار داشت :« دولت آمریکا از بیرون ایران هر حمایتی از دستش بر می آمد از معترضان(جریان فتنه) کرد .» « همه ایرانیانی که در تلاش برای شنیده شدن صدایتان و دفاع از آزادیهای بنیادی و حقوق بشر هستید، بدانید تنها نیستید. ایالات متحده آمریکا و جامعه جهانی پشتیبان شماست.»[18] همچنین باراک اوباماگستاخانه ابراز داشت: «ایرانی‌ها باید شجاعت لازم برای بیان آزادی را داشته باشند و به اعتراضات خود ادامه دهند. امیدواری و توقع من این است که کماکان شاهد این باشیم مردم ایران شجاعت ابراز اشتیاق برای به دست آوردن آزادی بیشتر و حکومتی مبتنی بر مردم‌سالاری بیشتر را داشته باشند .»[19]

11 - فضاسازى سیاسى و تبلیغاتى و جنگ روانی علیه نظام جمهورى اسلامى
از دیگر ابعاد اقدامات مداخله جویانه آمریکا فضا سازی و جنجال تبلغاتی گسترده و جنگ رسانه ای تمام عیار بر علیه نظام اسلامی و اتهامات و ادعاهای واهی و بی اساس به کشورمان با هدف تخریب چهره نظام است ، اتهاماتی همچون «نقض حقوق بشر» ، «حمایت از تروریسم و گروه‏هاى تروریستى ‏» ، «تلاش براى دستیابى به سلاحهاى کشتار جمعى‏» و ... که هر از گاهی در قالب سناریوهای مختلف و با ابعاد گسترده رسانه ای اجرا می گردد . اتهاماتی که واقعیت آن در خود آمریکا و رفتار این کشورکاملاً آشکار است .

12- اختصاص بودجه های کلان برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی
از اقدامات خصمانه آمریکا علیه نظام جمهوری اسلامی ، در نظر گرفتن بودجه های کلان برای مقابله و ضربه زدن به جمهوری اسلامی است . نگاهي به بودجه​هاي مصوب سناي آمريكا در پنج سال گذشته گوياي آن است كه در سال 2007 مبلغ 66 ميليون دلار براي «براي گسترش دموكراسي در ايران»، سال 2009 مبلغ 55 ميليون دلار براي «جنگ نرم با ايران»، سال 2010 مبلغ 55 ميليون دلار براي«نفوذ در ايران، مقابله با فيلترينگ سايت‌هاي ضد ايراني، تحريك قربانيان سانسور در ايران، آموزش الكترونيكي ايرانيان مخالف نظام براي براندازي نرم و شبكه سازي اينترنتي براي اغتشاشگران بعد از انتخابات رياست جمهوري، ارائه آموزش‌هاي لازم رسانه‌اي و كامپيوتري براي راه اندازي سايت‌ها جهت اطلاع رساني» و مبلغ 20 ميليون دلار بودجه تكميلي براي «مبارزه با ايران از طريق فعاليت​هاي اينترنتي» و در سال 2011 مبلغ 25 ميليون دلار براي «حمايت از هكرها براي تخريب فضاي سايبري ايران»، تخصيص يافته است.
در گزارش عملكردهاي بودجه​اي آمريكا چنين آمده كه همه ساله مبالغي به «صندوق دمكراسي خواهي در ايران» واريز شده، مبالغ دهها ميليون دلاري صرف برنامه‌هاي حقوق بشر در ايران شده و آنگونه كه كاندوليزا رايس وزير وقت امورخارجه آمريكا هم در گزارش سالانه خود اعلام مي​كرد، مبالغي هم براي هيأت كارفرمايان پخش راديو تلويزيوني (شامل هزينه‌هاي صداي آمريكا به فارسي، راديو فردا و راديو آزادي) هزينه مي​شود. البته در سال​هاي اخير و در دولت اوباما بخش اعظمي از اين بودجه صرف برنامه‌هاي اينترنتي و اقدامات آموزشي و مراودات فرهنگي شده است. كما اينكه هيلاري كلينتون، وزير امور خارجه آمريكا گفته بود بودجه 25 ميليون دلاري امسال پنتاگون عليه ايران را به مخالفان نظام سياسي ايران اختصاص مي​دهد كه به اصطلاح او به «قاتلان، هكرها و سانسورچيان» حمله كنند. اين اقدام در واقع گامي عملي است در جهت آنچه سال گذشته تحت عنوان «دستور كار آزادي اينترنت» از سوي وي مطرح شده بود، به شمار مي​رود.[20]

13- مقابله با دستیابی جمهوری اسلامی به فناوری هسته ای
در حالی که آمریکا پیش از انقلاب اسلامی از برنامه هسته ای ایران حمایت می کرد ، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با وجود رعایت تمامی موازین و مقررات آژانس بین المللی انرژی اتمی از سوی کشور ما ، به دلیل ناهمخوانی سیاست این کشور با کشور ما ، تلاش نمود تا با استفاده از ابزارهای مختلف ، مانع دستیابی جمهوری اسلامی به فناوری هسته ای گردد و در این راه از هیچ کوششی فرو گذار ننموده است ، از صدور قطعنامه‌ ضدایرانی شورای حكام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گرفته تا فرستادن گزارش پرونده‌ هسته‌ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل و صدور قطعنامه برای اعمال فشار مضاعف علیه ایران[21] و گسترش تحریم ها در قالب اقدام های رسمی و اقدام‌های غیر رسمی چون ترور دانشمندان هسته‌ای ایران و استفاده از ویروس «استاكس نت» برای تخریب سیستم رایانه‌ی مركزی تأسیسات هسته‌ای بوشهر و...

14- تهاجم فرهنگی و جنگ نرم
ابعاد توطئه های آمریکا علیه نظام جمهوری اسلامی تنها به جنگ سخت علیه نظام جمهوری اسلامی محدود نبوده ، بلکه گستره آن ریشه های فرهنگی و فکری نظام جمهوری اسلامی را به عنوان پایه های اصلی انقلاب اسلامی در برگرفته و شاهد تهاجم گسترده فرهنگی و جنگ نرم این کشور بر علیه نظام جمهوری اسلامی می باشیم .
ادوارد شرلی نظریه پرداز آمریکایی می گوید « کلید اصلی برای ایجاد یک تغییر بنیادین در سیاست های ایران از بین بردن خصوصیات انقلابی ایران است و باید عقاید انقلاب را از درون تهی کرد » [22]
دیوید کیو مأمور وقت سازمان سیا و رابط آن با برخی گروههای و عناصر ضد انقلاب می گوید :« مهم ترین حرکت در جهت براندازی جمهوری اسلامی تغییر فرهنگ جامعه فعلی ایران است و ما مصمم به آن هستیم »[23]
ابعاد جنگ نرم بر علیه نظام جمهوری اسلامی به گونه ای است که بیش از شصت بنیاد و مؤسسه در زمینه جنگ نرم بر علیه نظام جمهوری اسلامی فعال هستند که از جمله می توان به بنياد سوروس يا بنياد جامعه باز، مركز وودرو ويلسون، خانه آزادي، صندوق اعانه ملي براي دموكراسي (N.E.D)، مؤسسه دموكراتيك ملي (N.D.I)، مؤسسه جمهوري خواه ملي (N.R.I)، بنياد فورد، بنياد برادران راكفلر، بنياد كارنگي، مؤسسه آمريكن اينترپرايز، بنياد دموكراسي در ايران، انستيتو آلبرت انشتين، كميته خطر حاضر، انستيتو بروكينگز، مركز سابان وابسته به بروكينگز، ديده بان حقوق بشر، موسسه کاتو، مرکز هيستينگز، مرکز بين المللي تحقيقات بر روي زنان، و...[24] اشاره نمود . فعالیت شبکه های فارسی زبان از جمله ‏VOA‏ ، ‏BBC‏ ،رادیو فردا، رادیو زمانه، رادیو ‏رژیم صهیونیستی، شبکه‌های ماهواره‌ای ضدانقلاب مانند منافقین، گروه‌های سلطنت‌طلب، پارس، رنگارنگ ، فیس بوک ، تویتر و... بیانگر تلاش همه جانبه دنیای استکبار و به ویژه آمریکا و جنگ نرم این کشور به منظور براندازی نظام جمهوری اسلامی است .
اینها تنها نمونه هایی از فهرست بلند توطئه ها و اقدامات خصمانه آمریکا بر علیه نظام جمهوری اسلامی می باشد[25] که به خوبی بیانگر عمق کینه و دشمنی این کشور با نظام جمهوری اسلامی است .
در بخش دوم به چرایی و دلایل این دشمنی و خصومت اشاره می کنیم .

« دلایل دشمنی و خصومت آمریکا با ایران»
در بررسی مهمترين دلايل و عوامل دشمنی دشمنان انقلاب اسلامی با نظام جمهوری اسلامی و استمرار و دست برنداشتن از اين دشمنی وعناد، می توان به اين موارد به طور گذرا اشاره نمود:
1.اسلامی بودن نظام جمهوری اسلامی :
يکی از مهمترين عوامل دشمنی استکبار جهانی و در رأس آنها آمريکا با نظام جمهوری اسلامی،بلکه ريشه اصلی تمامی دشمنی ها ، اسلامی بودن انقلاب و شکل گيری انقلاب بر پايه اسلام ناب است . ؛ انقلاب اسلامی که بر پايه فرهنگ غنی اسلام شکل گرفت ، فرهنگ غرب و مبانی آن را به چالش کشيده و زير سوال برد . ريچارد نيکسون رئيس جمهور اسبق آمريکا می گويد : «جهان اسلام در قرن بيست و يکم يکی از مهمترين ميدانهای زور آزمايی سياست خارجی آمريکاست.»[26] هانتينگتون نظريه پرداز مشهور آمريکايی می گويد : «تقابل اصلی آينده جوامع بشری برخورد فرهنگ اسلامی و فرهنگ غربی است . » [27]
مقام معظم رهبری در اين باره فرمودند : «امروز دشمنی اردوگاه استکبار با ايران اسلامی به خاطر اسلام است . آن ها با اسلام دشمن هستند که بر جمهوری اسلامی ايران فشار وارد می کنند و الله که آمريکا از ملت ايران از هيچ چيز شان به قدر مسلمان بودن و پايبند به اسلام ناب محمدی بودن ناراحت نيست او می خواهد شما از اين پايبندی دست برداريد .»[28]
2. زیر سؤال بردن نظام استکباری:
موجوديت نظام جمهوری اسلامی و حرکت با صلابت و مقتدرانه آن ، بنیان نظام استکباری را به خطر انداخته است و همین مسأله از دلایل دشمنی استکبار جهانی و آمریکا با انقلاب اسلامی است . ریچارد مورفی ، معاون پیشین وزیر خارجه آمریکا در گزارشی خطاب به نمایندگان کنگره آمریکا گفت :« اولویت های آمریکا مبتنی بر حفظ جریان جریان آزاد نفت از خلیج فارس، مهار کردن نفوذ روسیه و جلوگیری از رادیکالیسم اسلامی است . پدیده انقلاب اسلامی ایران دیگر تنها یک مسأله استراتژیک متعارف نیست ، مسأله امواجی است که این انقلاب پدید آورده و بنیادهای تمدن معاصر کاپیتالیستی و سوسیالیستی غرب را به لزره انداخته است .»[29]
مقام معظم رهبری فرمودند:« موضع انقلاب اسلامی موضع هجومی است ، هجوم عليه سيستم ظالمانه و ستمگرانه ای که امروز بر دنيای سياست در سراسر عالم و بر زندگی واقعی مردم حاکم است ، يعنی هجوم بر نظام سلطه... انقلاب اسلامی ، فرياد و نهيبی است عليه چنين نظام های ظالمانه ای در دنيا . علت اين هم که نظام اسلامی و انقلاب اسلامی در چشم ها و کام های ملت ها شيرين بوده و همچنان هست ، همين است . اين هم که می بينيد در دنيا سياست های گوناگون با شيوه های مختلف مرتب روی جمهوری اسلامی فشار می آورند تا در قضايای گوناگون مثلاً در قضيه فلسطين موضع نگيرد ، بعضی ساده لوح ها خيال می کنند که مشکل فقط اين است که جمهوری اسلامی در فلان قضيه موضع تندی دارد ، لذا می گويند شما موضع تند نگيريد ، در صورتی که مسأله اين نيست مسأله اين است که مواضع اصولی جمهوری اسلامی ، اصل سياست های سلطه را در دنيا تهديد و ملت ها را اميدوار می کند .»[30]
3.به مخاطره انداختن منافع ابرقدرتها در منطقه حساس خاورميانه :
انقلاب اسلامی منافع غرب و به ویژه آمریکا را در منطقه استراتژیک خاورمیانه به خطر انداخته است و این یکی از عوامل دشمنی با آن است . برژينسکی نظريه پرداز مشهور آمريکايی می گويد : «تجديد حيات اسلام بنيادگرا در سراسر منطقه با سقوط شاه و تشنجات ناشی از ايران ( امام ) خمينی ( ره) يک مخاطره مستمر برای منافع ما در منطقه ای که حيات جهان غرب کاملاً به آن وابسته است ايجاد کرده است . بنيادگرايی اسلامی پديده ای است که امروزه آشکار نظم و ثبات موجود را تهديد می کند .»[31]
مقام معظم رهبری فرمودند:« این‏که ملاحظه می‏کنید بعد از پیروزی انقلاب تاکنون آمریکایی ها از دشمنی با ملت و کشور و نظام جمهوری اسلامی هرگز دست نکشیده‏اند و یک لحظه از دشمنی باز نایستاده‏اند علّت همین است این‏جا پایگاه سیاسی و اقتصادی امن و امان آمریکاییها بود، اما فکر اسلامی و ایمان اسلامی این ملت را بیدار کرد و آنها توانستند به برکت اسلام ، دست این سلطه‏طلبِ زیاده خواهِ زورگوی چپاولگر را کوتاه کنند، در حقیقت اسلام در کشور ما بزرگترین ضربه را به استکبار آمریکایی زده است بنابراین آنها هم بزرگترین کینه را دارند و بی‏مهابا اقداماتی می‏کنند.»[32]
4.انقلاب اسلامی ، کانون بیداری و الگوی سایر ملت ها :
تاثير گذاری و نفوذ انقلاب اسلامی در نهضت های آزاديبخش در سراسر جهان و تبديل شدن انقلاب اسلامی به عنوان کانون بیداری ملت ها و الگويی برای مبارزه و مقابله با قدرتهای بزرگ و دميدن روحيه استکبار ستيزی در ميان آنان که امروز نمونه های آن را در کشورهای عربی اسلامی شاهد هستیم ، از دلایل عمده دشمنی آمریکا با نظام جمهوری اسلامی است . الکساندر هيک وزير دفاع اسبق آمريکا می گويد: « به نظر من خطرناک تر و مهم تر از اين مشکلات بين المللی عواقب گسترش بنياد گرايی اسلامی است که در ايران پاگرفته و ثبات رژيم های عرب ميانه رو را در منطقه تهديد می کند. اگر اين از کنترل خارج شود منافع ابر قدرت ها را به خطرناک ترين وجه به مخاطره خواهد انداخت . »[33] مقام معظم رهبری فرمودند: « آمريکايی ها می دانند که اگر ايران اسلامی و ملت ايران برقله رفيع اين فناوری بايستد سخن حق او که دعوت به استقلال و عزت و سرافرازی است در افکار عمومی جهان به ويژه مسلمانان ، نفوذ بيشتری خواهد يافت و دشمنان ملت از همين مسأله ناراحت و نگرانند . » [34] همچنین فرمودند:« اين موضوع نشأت گرفته از ايستادگي و ثبات ملت ايران و نشانه هاي خوب پيشرفت در ايران اسلامي است. صورت عزت ملت، سربلندي سياسي نظام اسلامي، پيشرفتها و نوآوريها در عرصه هاي مختلف علمي و اقتصادي، و كوتاه نيامدن در مقابل قدرتهاي زورگو، تداوم پيدا كرده و اكنون به الگويي براي ملتهاي منطقه تبديل شده است.»[35]
5.استقلال طلبی جمهوری اسلامی و حرکت در مسیر پیشرفت :
استقلال طلبی و حرکت در مسير توسعه و پيشرفت کشور و رهايی از وابستگی در عرصه های مختلف به ساير کشورها از جمله قدرتهای بزرگ نيز از جمله دلايل دشمنی قدرتهای بزرگ با نظام جمهوری اسلامی ايران است . مارتين ايندايک معاون خاورميانه ای وقت وزارت خارجه آمريکا با اشاره به ناهمخوانی سياست های جمهوری اسلامی با ايالات متحده ، گستاخانه تأکيد می کند که مجازات و تنبيه انقلاب اسلامی درس عبرتی برای کشورهايی خواهد بود که در مسير استقلال و رهايی از رهبری آمريکا گام بر می دارند [36]. نوام چامسکی نظريه پرداز مشهور آمريکايی نيز براين باور است که : «جمهوری اسلامی ايران از نظر آمريکا غير قابل پذيرش است چون از استقلال خود چشم پوشی نمی کند . »[37] مقام معظم رهبری در اين باره فرمودند : «دشمنی نظام مستکبر آمريکايی و هر مستکبر در دنيا با نظام اسلامی ، به خاطر پرچم برافراشته عدالت است ، به خاطر اين است که می بيند با نام اسلام و با تعاليم والای اسلام کشوری دارد به سمت رشد و توسعه و پيشرفت علمی و عملی حرکت می کند می داند که اين ، جلوی نفوذ آنها را خواهد گرفت . آنها با هر کشوری که خارج از قلمرو قدرت آنها به توسعه ، به سمت رقابت با آنها حرکت کند ، مخالفند . آنها در مناطق مختلف عالم – که از لحاظ منابع حياتی و منابع اقتصادی و زير زمينی ، ثروتمند و غنی است – منافع خودشان را دنبال می کنند و در پی اين هستند که ظالمانه و مستکبرانه براين کشورها پنجه بيفکنند وبا قدرت زور و زر و تزوير خودشان بتوانند اين منابع را در اختيار بگيرند . دشمنی آمريکا و استکبار با ايران اسلامی به خاطر اين حرکت قدرتمندانه مردمی است چون ايمان مردم ، علاقه مردم به استقلال ، و اطمينان به نفس مردم ، به ضرر آنهاست . آنها می خواهند کشور ما را هميشه وابسته نگه دارند . آنها می خواهند از لحاظ فرهنگی ، اقتصادی و سياسی کشورهای اين منطقه را وابسته به خودشان نگه دارند . وقتی کشوری مستقل است ، وقتی اطمينان به نفس دارد و با اعتماد به خود ، در راهی که او را به سمت اهداف والا می رساند ، حرکت می کند ، طبعا اينها ناراضی می شوند . نارضايتی دشمنان جهانی ما به اين خاطر است . آنها وقتی راضی می شوند که ملت ايران اختيار دين ودنيا و فرهنگ و اقتصاد خود را يکسره به آنها بسپارد . ملت ايران امروز بيدار شده است و زير بار چنين زور گويی ها و قلدری هايي نمی رود. »[38]
6. دشمنی با رژيم صهيونيستی و حمایت از مردم مظلوم فلسطین و لبنان :
يکی ديگر از دلايل دشمنی استکبار جهانی و آمريکا با جمهوری اسلامی ، دشمنی با رژيم صهيونيستی و حمايت از مردم مظلوم فلسطين ولبنان در دست يابی به حقوق از دست رفته آنان و خط مقاومت در منطقه است. مارتين ايندايک می گويد : « دليل اصلی ادامه ضديت آمريکا با ايران نيز بدان جهت است که در سياست ايران در قبال روند سازش تغييری ايجاد نشده است . »[39]
‌ مقام معظم رهبری فرمودند: « مسئله‌ فلسطین فقط مسئله‌ی جغرافیا نیست مسئله‌ بشریت است مسئله‌ انسانیت است امروز مسئله‌ فلسطین شاخص میان پایبندی به اصول انسانی و ضدیت با اصول انسانی است مسئله این قدر اهمیت دارد آمریکا هم از این معامله زیان خواهد دید بلاشک این چیزهای تاریخی ده سال و بیست سال و سی سال در تحولات تاریخی مثل یک لحظه است به‌زودی خواهد گذشت قطعا تاریخ آمریکا و آینده‌ی آمریکا مغلوب این حرکتی خواهد شد که در این پنجاه شصت سال اخیر آمریکائی‌ها در رابطه‌ با مسئله‌ی فلسطین انجام دادند مسئله‌ی فلسطین مایه‌ بدنامی آمریکا در طول قرنهای متمادی در آینده خواهد بود ...مسئله‌ فلسطین یک مسئله‌ی اسلامی است همه‌ ملتها در مقابل فلسطین مسئولند همه‌ دولتها در مقابل فلسطین مسئول هستند چه دولتهای مسلمان چه دولتهای غیر مسلمان هر دولتی که ادعای طرفداری از انسانیت را دارد مسئول است منتها وظیفه‌ مسلمانها وظیفه‌ سنگین‌تری است دولتهای اسلامی موظفند و باید به این وظیفه عمل بکنند ..ما در جمهوری اسلامی مسئله‌ی فلسطین برایمان یک مسئله‌ تاکتیکی نیست یک استراتژی سیاسی هم نیست مسئله‌ی عقیده است مسئله‌ دل است مسئله‌ ایمان است [40]
حضرت امام (ره) عمق کینه و دشمنی آنان را این گونه تبیین فرمودند : «نکته مهمی که همه بايد به آن توجه کنيم و آن را اصل و اساس سياست خود با بيگانگان قرار دهيم اين است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مرزی استقلال وآزادی ما راقبول دارند ؟ به يقين آنان مرزی جز عدول از همه هويت ها و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند به گفته قرآن کريم هرگز دست از مقاتله و ستيز با شما بر نمی دارند مگر اين که شما را از دين تان برگردانند ...آری اگر ملت ايران از همه اصول و موازين اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانه عزت و اعتبار پيامبر و ائمه معصومين عليهم السلام را با دستهای خود ويران نمايد ، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان يک ملت ضعيف و فقير و بی فرهنگ به رسميت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر ، آنها ابر قدرت باشند ما ضعيف ، آنها ولی و قيم باشند ، ما جيره خوار و حافظ منافع آنها ، نه يک ايران با هويت ايران اسلامی . »[41]
در یک جمله، ریشه اصلی دشمنی و خصومت آمریکا با نظام جمهوری اسلامی را باید در ماهیت استکباری وظالمانه این کشور و ماهیت اسلامی ، حق طلبانه و ظلم ستیزانه نظام جمهوری اسلامی جستجو نمود .

معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:
واعظی ، حسن ، ایران و آمریکا ، تهران : سروش ،1379
سلیمی بنی ، صادق ، ارمغان دمکراسی ، قم : معارف ، 1383
مرسلی، فاطمه ، کانون های فکری استکبار( معرفی و بررسی عملکردهای بنیادهای جنگ نرم)،‌ تهران: اسرار قلم، 1388
عبد الله خانی ، علی ، رویکردها و طرح های امریکایی درباره ایران ، تهران: مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر ، 138.

پی نوشتها:
1- ر.ک : اسناد منتشر شده توسط آمریکا در مورد کودتای 28 مرداد 1322 ، در سال 1379سایت روزنامه نیویورک تایمز - واعظی ، حسن ، ایران و آمریکا ، تهران : سروش ،1379، ص 57
2- مدنی،سید جلال الدین،تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم:دفترانتشاراتاسلامی ، 1369، ج1، ص 515
3- واعظی ، حسن ، ایران و آمریکا ، پیشین ، ص64-65
4- همان ، ص 77
5- سلیمی بنی ، صادق ، ارمغان دمکراسی ، قم : معارف ، 1383،ص 185-186
6- فردوست , حسین , ظهور وسقوط سلطنت پهلوی , تهران : مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی , 1371, ج1, ص 409
7- صحیفه امام ,ج1, ص 415-424
8- بیل ، جیمز ،عقاب وشیر ، تراژدی روابط ایران و آمریکا ، ترجمه مهوش غلامی ، تهران :کوبه ، 1371، ص 258
9- برژینسکی ، زبیگنیو، توطئه در ایران، ترجمه محمود مشرقى، تهران: هفته، 1362، ص 188 .
10- کودتای نوژه ، مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی ، تهران: مؤسسه مطالعه و پژوهش های سیاسی ، 1368، ص 37
11- تایمز لندن، 17 ژوئن 1980 به نقل از حسن واعظى، ایران و آمریکا، پیشین، ص 108
12- روزنامه انقلاب اسلامی , 17/9/1359
13- روزنامه اطلاعات , 7/7/1359
14- خبرگزاری جمهوری اسلامی , 25/2/1365 به نقل از روزنامه تمپوس
15- رابطه؟! (بررسى موضوع رابطه ایران و آمریکا از منظر تحولات بعد از دوم خرداد)،تهران: روزنامه سلام، ص 151 .
16- سلیمی بنی ، صادق ، ارمغان دمکراسی ، پیشین ، ص 285-286
17- واعظی ، حسن ، ایران و آمریکا ، پیشین ، ص 125
18- alef.ir/vdccieqsm2bq1e8.ala2.html?13662- گزارش کمیسیون اصل 90 مجلس درباره فتنه 88
19- همان
20- www.khabaronline.ir/detail/134936/politics/parliament
21- كاظم غریب آبادی، برنامه‌ی هسته‌ای ایران (واقعیت‌های اساسی)، تهران، مركز چاپ و انتشارات وزارت امورخارجه، پاییز 1387،ص 160- 268
22- نفوذ و استحاله, معاونت سیاسی نمایندگی ولی فقیه در قرار گاه ثار الله , تهران, 1378 ص 96
23- نگارش , حمید , هویت دینی و انقطاع فرهنگی , تهران, نمایندگی ولی فقیه در سپاه , 1380,ص 180
24- فاطمه مرسلی، کانون های فکری استکبار( معرفی و بررسی عملکردهای بنیادهای جنگ نرم)،‌ تهران: اسرار قلم,ص 86.
25- برای آشنایی با فهرست بلند اقدامات خصمانه آمریکا بر علیه جمهوری اسلامی ر.ک: واعظی ، حسن ، ایران و آمریکا ، پیشین ، ص 280 -285
26- نيکسون , ريچارد , فرصت را از دست ندهيد , ترجمه , حسين وفسی نژاد , تهران : ص 256
27- نفوذ و استحاله , پیشین , ص 47
28- روزنامه جمهوری اسلامی , 13/2/69
29- واعظی , حسن , ایران و آمریکا , پیشین , ص 314, فارین پالیسی به نقل از خطر توطئه , ص 95
30- پايگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری , بيانات معظم له در ديدار با دانشجويان و دانش آموزان طرح ولايت ,17/5/81
31- داودی , محسن , ستيز غرب با آنچه بنيادگرايی اسلامی می نامد , تهران , دفتر مطالعات سياسی و بين المللی , 68, ص 80
32- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری , بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی‏در خطبه‏های نماز جمعه‏ی تهران‏ 1381/09/01
33- روزنامه اطلاعات , 1/12/61
34- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری , بيانات مقام معظم رهبری در جمع دست اندر کاران جهاد دانشگاهی , 1/4/83
35- همان , بيانات مقام معظم رهبري ديدار جمعي از فرماندهان و مسئولان نظامي و انتظامي در تاريخ 14/1/1390
36- روزنامه کيهان , 26/1/78
37- روزنامه رسالت , 27/2/80
38- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری , بيانات مقام معظم رهبری در اجتماع مردم رفسنجان , 18/2/84
39- خليلی , اسد الله , روابط ايران و آمريکا , بررسی ديدگاه نخبگان آمريکايی , تهران: موسسه فرهنگی مطالعات و تحقيقات بين المللی ابرار معاصر , 1381, ص 466
40- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری , بیانات در دیدار شرکت کنندگان افتتاحیه همایش غزه , 8/12/1388
41- صحيفه نور , ج 20 , ص 237
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.