پرسش :
امام خميني (ره) چه نگراني هايي در مورد حوزه و روحانيت داشتند؟ و در مقابل روحاني نماها چگونه موضع گيري مي كردند؟
پاسخ :
علما وارثان علم انبياء مي باشند اين امر اهميت اين منصب را روشن مي كند و شأن و جايگاه روحانيت كه طبق اخبار رسيده از پيامبر گرامي اسلام منزلت بالايي است.
امام خميني (ره) در اين مورد، حساسيت خاصّي داشتند و روحانيت را از هر گونه سوء رفتار و سوء عمل بر حذر مي داشتند. ايشان در اين مورد مي گويند: «امروز آبروي اسلام، بسته به اعمال روحانيون است، آبروي اسلام امروز، آبروي اسلام در ايران و امروز بسته به اعمال همه است و خصوصاً روحانيون. اگر خداي نخواسته از اين طايفه يك اشتباهي صادر بشود، يك خطايي صادر بشود، اين به پاي اسلام تمام مي شود»[1].
ايشان ضرر وجود عالمان غير مهذّب را چندين برابر آسيب حكّام دانسته، معتقدند: «.... اگر چنانچه عالِم.... تهذيب اسلامي پيدا نكرده است و اخلاق اسلامي پيدا نكند، براي اسلام مضرّ است كه نافع نيست. آن قدري كه اسلام، از زبان و قلم اشخاصي كه تعهّد به اسلام نداشته اند، كشور ما صدمه ديده است كه از توپ و تانك و از محمدرضا و پدرش صدمه نديده است. صدمة اين ها صدمه روحي است. صدمة روحي بالاتر از صدمة جسمي است...»[2].
دنيا طلبي و خروج از زيّ طلبگي
امام خميني (ره) همواره از دنيا طلبي و خروج از زيّ طلبگي روحانيون و طلاب نگران بودند و اين نگراني را بارها به آنها اعلام كردند: «من خوف اين را دارم كه در اين انقلاب كه بايد روحانيت تقويت بشود و آنچه كه شده است به هدايت آقايون بوده است، مبادا خداي نخواسته بواسطة بعضي از اعمالي كه از بعضي از اين روحانيون و معمّمين صادر مي شود، اين موجب اين بشود كه يك وقت يك سستي در روحانيت پيدا بشود. يك قضيه اينكه از آن زيّ روحانيت كه زيّ طلبگي بوده است، اگر ما خارج بشويم، اگر روحانيون از آن زيّ كه مشايخ ما در طول تاريخ داشته اند و ائمه هدي سلام الله عليهم داشته اند، ما اگر خارج بشويم، خوف اين است كه يك شكستي به روحانيت بخورد و شكست به روحانيت، شكست به اسلام است»[3] ايشان همچنين روحانيت را از تشريفات بر حذر داشته و آن را موجب شكست روحانيت و حوزه هاي علميه مي دانند: «.... مسئله ديگر، مسئله تشريفات حوزه هاي روحانيت است كه دارد زياد مي شود. وقتي تشريفات زياد بشود، محتوا كنار مي رود. وقتي ساختمان ها و ماشين ها و دم و دستگاه ها زياد شد، موجب مي شود بنية فقهي اسلام صدمه ببيند، يعني با اين بساط ها نمي شود شيخ مرتضي و صاحب جواهر، تحويل جامعه داد. اين موجب نگراني است و واقعاً نمي دانم با اين وضع چه كنم. اين تشريفات، اسباب آن مي شود كه روحانيت شكست بخورد. زندگي صاحب جواهر را با زندگي روحانيون امروز كه بسنجيم، خوب مي فهميم كه چه ضربه اي به دست خودمان به خودمان مي زنيم.»[4].
بايد دانست كه در ميان خيل عظيم روحانيون پاك سرشت، عدة معدودي آفت زده و بي ايمان، خود را در ميان روحانيت اصيل پنهان كرده اند. آنان نه از ايمان بويي برده اند و نه ترجمان تعهّد را آموخته اند؛ بلكه روحاني نماياني هستند كه با باطني آشفته و ناسالم، ظاهر صالحي به خود گرفته اند و در پس اين ظاهر آراسته، اميال و خواهش هاي نفساني خود را با سوء استفاده از لباس و مقام روحانيت، عملي مي سازند. آسيب و آفتي كه روحاني نمايان بر پيكرة حوزة علميه و روحانيت اصيل وارد كرده اند به قدري وسيع و چشمگير است كه امام امت دربارة آن مي گويند: «آن قدر كه اسلام از اين مقدسين روحاني نما ضربه خورده است، از هيچ قشر ديگري نخورده است.»[5]
حضرت امام خميني (ره) با عزمي راسخ و اراده اي استوار، مبارزة جانانه اي را براي تطهير چهرة حوزه و روحانيت از هر گونه زشتي و پليدي وارد شده از سوي روحاني نماها، آغاز كردند و مي فرمودند: «خداي متعال مي داند كه من نسبت به آخوندهاي فاسد، آن قدر شديد هستم كه نسبت به ساير مردم نيستم، ساواكي ها پيش من مهم تر است از آخوند فاسد»[6] و فرمودند: «اميد است كه علماي اعلام و مراجع بزرگ اسلام، از خيانت و نفوذ اجانب و عمّال استعمار به حوزه هاي علميه و جامعة روحانيت جلوگيري به عمل آورند و ايادي مخالفين را كه در سلك روحانيت قرار دارند و اسلام و روحانيت را به سقوط و انحطاط تهديد مي كند، طرد و رسوا سازند و اجازه ندهند كه مشتي فريب خورده و دنيا طلب، استقلال هزار سالة شيعه را دستخوش اميال و اغراض مخالفين اسلام و مزدوران اسلام قرار دهند.»[7]
در پايان اميد آن داريم خداوند متعال روحانيت معزز و محترم را كه سابقه بيش از هزار ساله در حفاظت و حراست از اسلام عزيز دارد را از كينه و مكر بدخواهان و شيطان صفتان مصون بدارد.
پی نوشتها:
[1] . صحيفة نور، ج 7، ص 181.
[2] . پيشين، ج 14، ص 112.
[3] . همان، ج 18، ص 44.
[4] . همان، ج 19، ص 50.
[5] . همان، ج 21، ص 92.
[6] . همان، ج 9، ص 290.
[7] . همان، ج 1، ص 196.
منبع: اندیشه قم
علما وارثان علم انبياء مي باشند اين امر اهميت اين منصب را روشن مي كند و شأن و جايگاه روحانيت كه طبق اخبار رسيده از پيامبر گرامي اسلام منزلت بالايي است.
امام خميني (ره) در اين مورد، حساسيت خاصّي داشتند و روحانيت را از هر گونه سوء رفتار و سوء عمل بر حذر مي داشتند. ايشان در اين مورد مي گويند: «امروز آبروي اسلام، بسته به اعمال روحانيون است، آبروي اسلام امروز، آبروي اسلام در ايران و امروز بسته به اعمال همه است و خصوصاً روحانيون. اگر خداي نخواسته از اين طايفه يك اشتباهي صادر بشود، يك خطايي صادر بشود، اين به پاي اسلام تمام مي شود»[1].
ايشان ضرر وجود عالمان غير مهذّب را چندين برابر آسيب حكّام دانسته، معتقدند: «.... اگر چنانچه عالِم.... تهذيب اسلامي پيدا نكرده است و اخلاق اسلامي پيدا نكند، براي اسلام مضرّ است كه نافع نيست. آن قدري كه اسلام، از زبان و قلم اشخاصي كه تعهّد به اسلام نداشته اند، كشور ما صدمه ديده است كه از توپ و تانك و از محمدرضا و پدرش صدمه نديده است. صدمة اين ها صدمه روحي است. صدمة روحي بالاتر از صدمة جسمي است...»[2].
دنيا طلبي و خروج از زيّ طلبگي
امام خميني (ره) همواره از دنيا طلبي و خروج از زيّ طلبگي روحانيون و طلاب نگران بودند و اين نگراني را بارها به آنها اعلام كردند: «من خوف اين را دارم كه در اين انقلاب كه بايد روحانيت تقويت بشود و آنچه كه شده است به هدايت آقايون بوده است، مبادا خداي نخواسته بواسطة بعضي از اعمالي كه از بعضي از اين روحانيون و معمّمين صادر مي شود، اين موجب اين بشود كه يك وقت يك سستي در روحانيت پيدا بشود. يك قضيه اينكه از آن زيّ روحانيت كه زيّ طلبگي بوده است، اگر ما خارج بشويم، اگر روحانيون از آن زيّ كه مشايخ ما در طول تاريخ داشته اند و ائمه هدي سلام الله عليهم داشته اند، ما اگر خارج بشويم، خوف اين است كه يك شكستي به روحانيت بخورد و شكست به روحانيت، شكست به اسلام است»[3] ايشان همچنين روحانيت را از تشريفات بر حذر داشته و آن را موجب شكست روحانيت و حوزه هاي علميه مي دانند: «.... مسئله ديگر، مسئله تشريفات حوزه هاي روحانيت است كه دارد زياد مي شود. وقتي تشريفات زياد بشود، محتوا كنار مي رود. وقتي ساختمان ها و ماشين ها و دم و دستگاه ها زياد شد، موجب مي شود بنية فقهي اسلام صدمه ببيند، يعني با اين بساط ها نمي شود شيخ مرتضي و صاحب جواهر، تحويل جامعه داد. اين موجب نگراني است و واقعاً نمي دانم با اين وضع چه كنم. اين تشريفات، اسباب آن مي شود كه روحانيت شكست بخورد. زندگي صاحب جواهر را با زندگي روحانيون امروز كه بسنجيم، خوب مي فهميم كه چه ضربه اي به دست خودمان به خودمان مي زنيم.»[4].
بايد دانست كه در ميان خيل عظيم روحانيون پاك سرشت، عدة معدودي آفت زده و بي ايمان، خود را در ميان روحانيت اصيل پنهان كرده اند. آنان نه از ايمان بويي برده اند و نه ترجمان تعهّد را آموخته اند؛ بلكه روحاني نماياني هستند كه با باطني آشفته و ناسالم، ظاهر صالحي به خود گرفته اند و در پس اين ظاهر آراسته، اميال و خواهش هاي نفساني خود را با سوء استفاده از لباس و مقام روحانيت، عملي مي سازند. آسيب و آفتي كه روحاني نمايان بر پيكرة حوزة علميه و روحانيت اصيل وارد كرده اند به قدري وسيع و چشمگير است كه امام امت دربارة آن مي گويند: «آن قدر كه اسلام از اين مقدسين روحاني نما ضربه خورده است، از هيچ قشر ديگري نخورده است.»[5]
حضرت امام خميني (ره) با عزمي راسخ و اراده اي استوار، مبارزة جانانه اي را براي تطهير چهرة حوزه و روحانيت از هر گونه زشتي و پليدي وارد شده از سوي روحاني نماها، آغاز كردند و مي فرمودند: «خداي متعال مي داند كه من نسبت به آخوندهاي فاسد، آن قدر شديد هستم كه نسبت به ساير مردم نيستم، ساواكي ها پيش من مهم تر است از آخوند فاسد»[6] و فرمودند: «اميد است كه علماي اعلام و مراجع بزرگ اسلام، از خيانت و نفوذ اجانب و عمّال استعمار به حوزه هاي علميه و جامعة روحانيت جلوگيري به عمل آورند و ايادي مخالفين را كه در سلك روحانيت قرار دارند و اسلام و روحانيت را به سقوط و انحطاط تهديد مي كند، طرد و رسوا سازند و اجازه ندهند كه مشتي فريب خورده و دنيا طلب، استقلال هزار سالة شيعه را دستخوش اميال و اغراض مخالفين اسلام و مزدوران اسلام قرار دهند.»[7]
در پايان اميد آن داريم خداوند متعال روحانيت معزز و محترم را كه سابقه بيش از هزار ساله در حفاظت و حراست از اسلام عزيز دارد را از كينه و مكر بدخواهان و شيطان صفتان مصون بدارد.
پی نوشتها:
[1] . صحيفة نور، ج 7، ص 181.
[2] . پيشين، ج 14، ص 112.
[3] . همان، ج 18، ص 44.
[4] . همان، ج 19، ص 50.
[5] . همان، ج 21، ص 92.
[6] . همان، ج 9، ص 290.
[7] . همان، ج 1، ص 196.
منبع: اندیشه قم