پرسش :
چرا قرآن ازدواج موقت را به کسانی که شرایط ازدواج دائم را ندارند پیشنهاد نکرده است؟
پاسخ :
شرح پرسش:
قرآن مجید خطاب به کسانی که امکان ازدواج ندارند، می فرماید: وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحًا حَتَّى یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ..."(نور/33) یعنی: "کسانى که [وسیله] زناشویى نمى یابند باید عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خویش بى نیاز گرداند." اگر عقد موقت در دین اسلام جایگاهی داشت حتماً در این آیه به عنوان راه حل از آن بحث میشد اما میبینیم که خداوند علیم کسانی را که امکان ازدواج ندارند به عفت و پاکدامنی دعوت میکند تا آنکه آنان را از فضل خویش غنی سازد.
از طرفی هنگامی که به روایات موجود در مورد این آیه مراجعه می کنیم، می بینیم که عدم استطاعت را در مورد مهریه و نفقه بیان کرده اند که در ازدواج موقت، چنین عدم استطاعتی وجود ندارد. پس نمی توان گفت که منظور از نکاح در این آیه، هم نکاح موقت بوده و هم دائم. فقط نکاح دائم از این آیه برداشت می شود.
پاسخ اجمالی:
آیات قرآن را باید با هم و در کنار هم معنا و تفسیر کرد؛ چرا که بعضی از آیات بعضی دیگر را تفسیر می کنند. در این آیه پیشنهاد عفت و پاک دامنی به کسانی است که امکان هیچ گونه ازدواجی (اعم از دائم یا موقت) نداشته باشند و این دلیل بر عدم جواز ازدواج موقت نیست؛ زیرا آیه 24 نساء درباره جواز متعه است که می فرماید:"...و اگر زنی را متعه کردید اجرتشان را بپردازید و بعد از معیّن شدن این مقدار اگر به کمتر یا زیادتر توافق کنید گناهی بر شما نیست که خدا دانایی فرزانه است." حتی کسانی که امروز با متعه کردن مخالف اند هرگز نمی گویند چنین قانونی در اسلام نبوده است، بلکه می گویند ازدواج موقت در اسلام در زمان پیامبر اکرم (ص) و در زمان خلیفه اول رایج بوده اما خلیفه دوّم از آن نهی کرده است و عده ای نیز قائلند که در همان زمان پیامبر (ص) نسخ شده است. همچنین روایات فراوانی در کتب حدیثی شیعه و اهل سنت در اصل جواز آن وجود دارد.
اما شما عدم استطاعت مالی (نفقه و مهر) را دلیل آن گرفته اید که آیه تنها شامل ازدواج دایم می شود در این باره باید گفت: این طور نیست که ازدواج موقت همیشه و برای همه افراد ممکن باشد زیرا روشن است که اگر چه نکاح متعه نفقه ندارد، ولی ازدواجی نیست که بدون هیچ سرمایه و خرجی شکل بگیرد، زیرا در این ازدواج، حتما باید مرد مهریه را تعیین و به زن پرداخت کند پس آیه در مورد کسانی است که نه می توانند ازدواج دائم انجام دهند و نه ازدواج موقّت، و این از آن روست که در مورد اوّل نفقه و مهریه و در مورد دوّم مهریه است که شخص با عدم توانایی در پرداخت آن، شامل آیه می شود.
پاسخ تفصیلی:
1. منبع احکام نورانی دین مبین اسلام منحصر به یک آیه از قرآن نیست، بلکه برای یافتن حکم یک مسأله باید تمام آیاتی را که در مورد آن موضوع است با هم ملاحظه کنیم. همچنین باید توجه داشته باشیم که بسیاری از جزئیات اعمال عبادی ما در قرآن بیان نشده است بلکه توسط پیامبر(ص) و در روایات بیان شده است؛ مانند: تعداد رکعات نماز صبح و دیگر نمازها، مناسک حج، چگونگی پرداخت زکات و ... .
پس در اسلام، غیر از آیات قرآن، منبع با ارزش روایات پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) وجود دارد تا احکام و دستوراتی را که در قرآن نیامده و عقل انسان هم به آنها راهی ندارد، از آنها استخراج شود.
در نتیجه اگر حکم یا قانونی در قرآن نباشد و یا جزئیات آن ذکر نشده باشد، دلیل بر این نیست که آن قانون در اسلام وجود ندارد و یا در همان محدوده ای است که در یک یا چند آیه بیان کرده است، بلکه باید همه آیات و روایات را در این زمینه ملاحظه کرد.
2. آیه 33 سوره نور به کسانی که استطاعت مالی در پرداخت مهریه و نفقه ندارند [1] می فرماید: "و کسانى که امکانى براى ازدواج نمىیابند، باید پاکدامنى پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بىنیاز گرداند." [2] اگر خوب دقت کنیم این آیه شریفه به طور کلی و عام فرموده است: اگر امکان ازدواج نیست ،پاکدامنى پیشه کنند و نفرموده است که اگر امکان ازدواج دائم نیست، پاکدامنى پیشه کنند و از نظر روایات، ازدواج اعم از ازدواج دائم و موقت است و این طور نیست که ازدواج موقت همیشه و برای همه افراد ممکن باشد زیرا روشن است که اگر چه نکاح متعه نفقه ندارد، ولی ازدواجی نیست که بدون هیچ سرمایه و خرجی شکل بگیرد، زیرا در این ازدواج، حتما باید مرد مهریه را تعیین و به زن پرداخت کند. [3]
پس آیه در مورد کسانی است که نه می توانند ازدواج دائم انجام دهند و نه ازدواج موقّت، زیرا در مورد اوّل نفقه و مهریه و در مورد دوّم مهریه است که شخص با عدم توانایی در پرداخت آن، شامل آیه می شود. آیه مبارکه به این دسته می فرماید:"عفّت داشته باشید ( و به دنبال زنا نروید)".
3. حتی کسانی که امروز با متعه کردن مخالف اند هرگز نمی گویند چنین قانونی در اسلام نبوده است، بلکه می گویند ازدواج موقت در اسلام در زمان پیامبر اکرم (ص) و در زمان خلیفه اول رایج بوده اما خلیفه دوّم از آن نهی کرد و عده ای نیز قائلند که در همان زمان پیامبر (ص) نسخ شده است . [4]
بعد از ذکر این امور سه گانه، جواز متعه را از قرآن و سنّت ذکر می کنیم.
آیه 24 سوره نساء می فرماید:"..... و اگر زنی را متعه کردید اجرتشان را بپردازید و بعد از معیّن شدن این مقدار اگر به کمتر یا زیادتر توافق کنید گناهی بر شما نیست که خدا دانایی فرزانه است."
امام باقر (ع) درباره این آیه می فرماید:"این آیه درباره متعه نازل شده است". [5]
امام صادق(ع) نیز می فرماید: این آیه دلیل بر متعه است. [6]
در بعضی تفاسیر اهل سنّت نیز این آیه به نکاح متعه تفسیر شده است. در تفسیر طبری از «ابی نضره» با دو طریق روایت می کند که گفت از ابن عباس درباره متعه زنان پرسیدم، گفت: مگر سوره نساء را نخوانده ای، گفتم چرا گفت: آیه « فما استمتعتم به ... .». [7]
قرطبی می گوید: «جمهور علماء می گویند: مراد از این آیه نکاح متعه است که در صدر اسلام بوده است». [8]
بنا بر این از این آیه به خوبی استفاده می شود که اصل ازدواج موقت (متعه) از نظر اسلام جایز است و در این حکم مهر آن بیان شده است.
همچنین روایات متعددی داریم که متعه را جایز شمرده اند در روایات شیعه در موارد زیادی این ازدواج تأیید شده است که تنها به یک مورد اشاره می کنیم:
امام صادق(ع) می فرمایند: «حکم متعه در قرآن نازل شده است و سنّت رسول خدا است». [9]
در کتب اهل سنّت نیز روایات متعددی درباره متعه وجود داردکه به یک مورد اشاره می کنیم:
در باب«نکاح متعه» در کتاب صحیح مسلم، صحیح بخاری، مصنف عبد الرّزاق و مصنف ابن ابی شیبه و مسند احمد و سنن بیهقی از عبد ا... بن مسعود روایت می کنند که گفت: « ما در کنار رسول خدا (ص) می جنگیدیم و همسر نداشتیم، گفتیم: بهتر است خود را اخته کنیم، پیامبر (ص) ما را از این کار بازداشت، سپس به ما اجازه داد تا با پرداخت مهریه، زنان را به عقد موقّت خود درآوریم». [10]
پی نوشتها:
[1] طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان،ج 15 ص 157 ، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
[2] نور، 33 "و لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یجَِدُونَ نِکاَحًا حَتىَ یُغْنِیهَُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ".
[3] نساء،24.
[4] برای آکاهی از تمام نظرات به ترجمه تفسیر المیزان ج 15، ص493 - 460 رجوع کنید.
[5] بروجردی، محمد حسین، جامع احادیث الشیعه ج 26، ص 35.
[6] همان، ص 36.
[7] عسکری، سید مرتضی ، ازدواج موقّت در اسلام، ص 16؛ تفسیر طبری، ج 15، ص 9.
[8] همان، ص 19.
[9] جامع احادیث الشیعه، ج 26، ص 40.
[10] ازدواج موقّت در اسلام، ص 22، برای اطلاع بیشتر از تمام موارد در کتاب اهل سنّت به این کتاب مراجعه شود.
منبع: www.islamquest.net
شرح پرسش:
قرآن مجید خطاب به کسانی که امکان ازدواج ندارند، می فرماید: وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحًا حَتَّى یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ..."(نور/33) یعنی: "کسانى که [وسیله] زناشویى نمى یابند باید عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خویش بى نیاز گرداند." اگر عقد موقت در دین اسلام جایگاهی داشت حتماً در این آیه به عنوان راه حل از آن بحث میشد اما میبینیم که خداوند علیم کسانی را که امکان ازدواج ندارند به عفت و پاکدامنی دعوت میکند تا آنکه آنان را از فضل خویش غنی سازد.
از طرفی هنگامی که به روایات موجود در مورد این آیه مراجعه می کنیم، می بینیم که عدم استطاعت را در مورد مهریه و نفقه بیان کرده اند که در ازدواج موقت، چنین عدم استطاعتی وجود ندارد. پس نمی توان گفت که منظور از نکاح در این آیه، هم نکاح موقت بوده و هم دائم. فقط نکاح دائم از این آیه برداشت می شود.
پاسخ اجمالی:
آیات قرآن را باید با هم و در کنار هم معنا و تفسیر کرد؛ چرا که بعضی از آیات بعضی دیگر را تفسیر می کنند. در این آیه پیشنهاد عفت و پاک دامنی به کسانی است که امکان هیچ گونه ازدواجی (اعم از دائم یا موقت) نداشته باشند و این دلیل بر عدم جواز ازدواج موقت نیست؛ زیرا آیه 24 نساء درباره جواز متعه است که می فرماید:"...و اگر زنی را متعه کردید اجرتشان را بپردازید و بعد از معیّن شدن این مقدار اگر به کمتر یا زیادتر توافق کنید گناهی بر شما نیست که خدا دانایی فرزانه است." حتی کسانی که امروز با متعه کردن مخالف اند هرگز نمی گویند چنین قانونی در اسلام نبوده است، بلکه می گویند ازدواج موقت در اسلام در زمان پیامبر اکرم (ص) و در زمان خلیفه اول رایج بوده اما خلیفه دوّم از آن نهی کرده است و عده ای نیز قائلند که در همان زمان پیامبر (ص) نسخ شده است. همچنین روایات فراوانی در کتب حدیثی شیعه و اهل سنت در اصل جواز آن وجود دارد.
اما شما عدم استطاعت مالی (نفقه و مهر) را دلیل آن گرفته اید که آیه تنها شامل ازدواج دایم می شود در این باره باید گفت: این طور نیست که ازدواج موقت همیشه و برای همه افراد ممکن باشد زیرا روشن است که اگر چه نکاح متعه نفقه ندارد، ولی ازدواجی نیست که بدون هیچ سرمایه و خرجی شکل بگیرد، زیرا در این ازدواج، حتما باید مرد مهریه را تعیین و به زن پرداخت کند پس آیه در مورد کسانی است که نه می توانند ازدواج دائم انجام دهند و نه ازدواج موقّت، و این از آن روست که در مورد اوّل نفقه و مهریه و در مورد دوّم مهریه است که شخص با عدم توانایی در پرداخت آن، شامل آیه می شود.
پاسخ تفصیلی:
1. منبع احکام نورانی دین مبین اسلام منحصر به یک آیه از قرآن نیست، بلکه برای یافتن حکم یک مسأله باید تمام آیاتی را که در مورد آن موضوع است با هم ملاحظه کنیم. همچنین باید توجه داشته باشیم که بسیاری از جزئیات اعمال عبادی ما در قرآن بیان نشده است بلکه توسط پیامبر(ص) و در روایات بیان شده است؛ مانند: تعداد رکعات نماز صبح و دیگر نمازها، مناسک حج، چگونگی پرداخت زکات و ... .
پس در اسلام، غیر از آیات قرآن، منبع با ارزش روایات پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) وجود دارد تا احکام و دستوراتی را که در قرآن نیامده و عقل انسان هم به آنها راهی ندارد، از آنها استخراج شود.
در نتیجه اگر حکم یا قانونی در قرآن نباشد و یا جزئیات آن ذکر نشده باشد، دلیل بر این نیست که آن قانون در اسلام وجود ندارد و یا در همان محدوده ای است که در یک یا چند آیه بیان کرده است، بلکه باید همه آیات و روایات را در این زمینه ملاحظه کرد.
2. آیه 33 سوره نور به کسانی که استطاعت مالی در پرداخت مهریه و نفقه ندارند [1] می فرماید: "و کسانى که امکانى براى ازدواج نمىیابند، باید پاکدامنى پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بىنیاز گرداند." [2] اگر خوب دقت کنیم این آیه شریفه به طور کلی و عام فرموده است: اگر امکان ازدواج نیست ،پاکدامنى پیشه کنند و نفرموده است که اگر امکان ازدواج دائم نیست، پاکدامنى پیشه کنند و از نظر روایات، ازدواج اعم از ازدواج دائم و موقت است و این طور نیست که ازدواج موقت همیشه و برای همه افراد ممکن باشد زیرا روشن است که اگر چه نکاح متعه نفقه ندارد، ولی ازدواجی نیست که بدون هیچ سرمایه و خرجی شکل بگیرد، زیرا در این ازدواج، حتما باید مرد مهریه را تعیین و به زن پرداخت کند. [3]
پس آیه در مورد کسانی است که نه می توانند ازدواج دائم انجام دهند و نه ازدواج موقّت، زیرا در مورد اوّل نفقه و مهریه و در مورد دوّم مهریه است که شخص با عدم توانایی در پرداخت آن، شامل آیه می شود. آیه مبارکه به این دسته می فرماید:"عفّت داشته باشید ( و به دنبال زنا نروید)".
3. حتی کسانی که امروز با متعه کردن مخالف اند هرگز نمی گویند چنین قانونی در اسلام نبوده است، بلکه می گویند ازدواج موقت در اسلام در زمان پیامبر اکرم (ص) و در زمان خلیفه اول رایج بوده اما خلیفه دوّم از آن نهی کرد و عده ای نیز قائلند که در همان زمان پیامبر (ص) نسخ شده است . [4]
بعد از ذکر این امور سه گانه، جواز متعه را از قرآن و سنّت ذکر می کنیم.
آیه 24 سوره نساء می فرماید:"..... و اگر زنی را متعه کردید اجرتشان را بپردازید و بعد از معیّن شدن این مقدار اگر به کمتر یا زیادتر توافق کنید گناهی بر شما نیست که خدا دانایی فرزانه است."
امام باقر (ع) درباره این آیه می فرماید:"این آیه درباره متعه نازل شده است". [5]
امام صادق(ع) نیز می فرماید: این آیه دلیل بر متعه است. [6]
در بعضی تفاسیر اهل سنّت نیز این آیه به نکاح متعه تفسیر شده است. در تفسیر طبری از «ابی نضره» با دو طریق روایت می کند که گفت از ابن عباس درباره متعه زنان پرسیدم، گفت: مگر سوره نساء را نخوانده ای، گفتم چرا گفت: آیه « فما استمتعتم به ... .». [7]
قرطبی می گوید: «جمهور علماء می گویند: مراد از این آیه نکاح متعه است که در صدر اسلام بوده است». [8]
بنا بر این از این آیه به خوبی استفاده می شود که اصل ازدواج موقت (متعه) از نظر اسلام جایز است و در این حکم مهر آن بیان شده است.
همچنین روایات متعددی داریم که متعه را جایز شمرده اند در روایات شیعه در موارد زیادی این ازدواج تأیید شده است که تنها به یک مورد اشاره می کنیم:
امام صادق(ع) می فرمایند: «حکم متعه در قرآن نازل شده است و سنّت رسول خدا است». [9]
در کتب اهل سنّت نیز روایات متعددی درباره متعه وجود داردکه به یک مورد اشاره می کنیم:
در باب«نکاح متعه» در کتاب صحیح مسلم، صحیح بخاری، مصنف عبد الرّزاق و مصنف ابن ابی شیبه و مسند احمد و سنن بیهقی از عبد ا... بن مسعود روایت می کنند که گفت: « ما در کنار رسول خدا (ص) می جنگیدیم و همسر نداشتیم، گفتیم: بهتر است خود را اخته کنیم، پیامبر (ص) ما را از این کار بازداشت، سپس به ما اجازه داد تا با پرداخت مهریه، زنان را به عقد موقّت خود درآوریم». [10]
پی نوشتها:
[1] طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان،ج 15 ص 157 ، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
[2] نور، 33 "و لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یجَِدُونَ نِکاَحًا حَتىَ یُغْنِیهَُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ".
[3] نساء،24.
[4] برای آکاهی از تمام نظرات به ترجمه تفسیر المیزان ج 15، ص493 - 460 رجوع کنید.
[5] بروجردی، محمد حسین، جامع احادیث الشیعه ج 26، ص 35.
[6] همان، ص 36.
[7] عسکری، سید مرتضی ، ازدواج موقّت در اسلام، ص 16؛ تفسیر طبری، ج 15، ص 9.
[8] همان، ص 19.
[9] جامع احادیث الشیعه، ج 26، ص 40.
[10] ازدواج موقّت در اسلام، ص 22، برای اطلاع بیشتر از تمام موارد در کتاب اهل سنّت به این کتاب مراجعه شود.
منبع: www.islamquest.net