پرسش :
معناى ولايت تكوينى امام چيست؟
پاسخ :
مقصود از ولايت تكوينى آن است كه فردى بر اثر پيمودن راه بندگى آنچنان قرب و كمال معنوى پيدا كند كه به فرمان و اذن الهى بتواند در جهان تصرف نمايد و اين به معناي خاصش تنها در وجود معصومين عليهم السلام متجلي است.
استاد شهيد مطهرى در تعريف ولايت تكوينى مى فرمايند: ولايت تكوينى اين است كه انسان در اثر پيمودن صراط عبوديت به مقام قرب الهى نائل مىگردد و اثر وصل به مقام قرب ـ البته در مراحل خاص و عالى آن ـ اين است كه معنويت انسانى كه خود حقيقت و واقعيتى است، در وى متمركز مى شود و با داشتن آن معنويت، قافله سالار معنويت، مسلط بر ضمائر و شاهد بر اعمال و حجت زمان مى شود. زمين هيچگاه از وليّى كه حامل چنين معنويتى باشد، به عبارت ديگر از انسان كامل خالى نيست.(1)
آيت الله جوادى آملى نيز در تعريف ولايت تكوينى مى نويسند: ولايت تكوينى يعنى سرپرستى موجودات جهان و عالم خارج و تصرف عينى داشتن در آنها، مانند ولايت نفس انسانى بر قواى درونى خودش. هر انسانى نسبت به قواى ادراكى خود مانند نيروى وهمى و خيالى و نيز بر قواى تحريكى خويش مانند شهوت و غضب، ولايت دارد؛ بر اعضاء و جوارح سالم خود ولايت دارد؛ اگر دستور ديدن مىدهد، چشم, او را اطاعت مى كند و اگر دستور شنيدن مى دهد، گوش او مى شنود و اگر دستور برداشتن چيزى را صادر مى كند، دستش فرمان مى برد و اقدام مى كند؛ البته اين پيروى و فرمانبرى در صورتى است كه نقصى در اين اعضاء وجود نداشته باشد. بازگشت ولايت تكوينى به علت و معلول است. اين نوع ولايت، تنها بين علت و معلول تحقق مى يابد.(2)
نتيجه اين سخن را با استناد به كلام آيه الله مكارم شيرازي بيان مي كنيم:
پس در معناى ولايت تكوينى چند امر لحاظ شده است: 1 ـ مقام قرب الهى، كه از طريق پيمودن صراط بندگى حاصل مى شود. 2 ـ مقام قرب باعث ظهور معنويت خاصى در انسان مى شود كه آن معنويت منشأ آثار بيرونى مى شود. 3 ـ انسانى كه به مقام ولايت تكوينى مى رسد، داراى مقام قدرت تصرف در امور و سرپرستى موجودات جهان مى شود، به گونه اى كه موجودات جهان ـ در حد ولايت ولى ـ تابع و فرمانبر او مى شوند و اين همان اثر بيرونى ولايت تكوينى است. 4 ـ اين تصرف با اجازه خداوند متعال است. 5 ـ تصرف خارج از نظام على و معلولى نيست. بلكه تصرف ولى علت آنچه تصرف شده، معلول كار اوست. 6 ـ در عين حال كه ولايت تكوينى بر اساس نظام على و معلولى است، كارى خلاف عادت و جريان طبيعى عالم اسباب است.(3)
پس روشن شد كه مقام ولايت تكوينى مقام قرب و مقام معنويتى است كه موجب تصرف در امور خارجى مى شود. اين تصرف را در سه بند مى توان خلاصه كرد: 1 ـ آنها واسطه فيض الهى هستند. 2 ـ برخى كرامات از آنها سر مى زند. اين كرامات همگى به اجازه الهى است. 3 ـ دعاى آنها براى امور مطلوب مستجاب مى شود.(4)
پي نوشتها:
1. ولاءها و ولايتها، مطهرى، انتشارات صدرا، ص: 57 ـ 56.
2. ولايت فقيه، جوادى آملى، مركز نشر اسراء، ص: 123
3. پيام قرآن، مكارم شيرازى، دارالكتب الاسلامية تهران، ج 9 ص 161
4. همان،ص 163 ـ 162
منبع:سایت انوار طاها
مقصود از ولايت تكوينى آن است كه فردى بر اثر پيمودن راه بندگى آنچنان قرب و كمال معنوى پيدا كند كه به فرمان و اذن الهى بتواند در جهان تصرف نمايد و اين به معناي خاصش تنها در وجود معصومين عليهم السلام متجلي است.
استاد شهيد مطهرى در تعريف ولايت تكوينى مى فرمايند: ولايت تكوينى اين است كه انسان در اثر پيمودن صراط عبوديت به مقام قرب الهى نائل مىگردد و اثر وصل به مقام قرب ـ البته در مراحل خاص و عالى آن ـ اين است كه معنويت انسانى كه خود حقيقت و واقعيتى است، در وى متمركز مى شود و با داشتن آن معنويت، قافله سالار معنويت، مسلط بر ضمائر و شاهد بر اعمال و حجت زمان مى شود. زمين هيچگاه از وليّى كه حامل چنين معنويتى باشد، به عبارت ديگر از انسان كامل خالى نيست.(1)
آيت الله جوادى آملى نيز در تعريف ولايت تكوينى مى نويسند: ولايت تكوينى يعنى سرپرستى موجودات جهان و عالم خارج و تصرف عينى داشتن در آنها، مانند ولايت نفس انسانى بر قواى درونى خودش. هر انسانى نسبت به قواى ادراكى خود مانند نيروى وهمى و خيالى و نيز بر قواى تحريكى خويش مانند شهوت و غضب، ولايت دارد؛ بر اعضاء و جوارح سالم خود ولايت دارد؛ اگر دستور ديدن مىدهد، چشم, او را اطاعت مى كند و اگر دستور شنيدن مى دهد، گوش او مى شنود و اگر دستور برداشتن چيزى را صادر مى كند، دستش فرمان مى برد و اقدام مى كند؛ البته اين پيروى و فرمانبرى در صورتى است كه نقصى در اين اعضاء وجود نداشته باشد. بازگشت ولايت تكوينى به علت و معلول است. اين نوع ولايت، تنها بين علت و معلول تحقق مى يابد.(2)
نتيجه اين سخن را با استناد به كلام آيه الله مكارم شيرازي بيان مي كنيم:
پس در معناى ولايت تكوينى چند امر لحاظ شده است: 1 ـ مقام قرب الهى، كه از طريق پيمودن صراط بندگى حاصل مى شود. 2 ـ مقام قرب باعث ظهور معنويت خاصى در انسان مى شود كه آن معنويت منشأ آثار بيرونى مى شود. 3 ـ انسانى كه به مقام ولايت تكوينى مى رسد، داراى مقام قدرت تصرف در امور و سرپرستى موجودات جهان مى شود، به گونه اى كه موجودات جهان ـ در حد ولايت ولى ـ تابع و فرمانبر او مى شوند و اين همان اثر بيرونى ولايت تكوينى است. 4 ـ اين تصرف با اجازه خداوند متعال است. 5 ـ تصرف خارج از نظام على و معلولى نيست. بلكه تصرف ولى علت آنچه تصرف شده، معلول كار اوست. 6 ـ در عين حال كه ولايت تكوينى بر اساس نظام على و معلولى است، كارى خلاف عادت و جريان طبيعى عالم اسباب است.(3)
پس روشن شد كه مقام ولايت تكوينى مقام قرب و مقام معنويتى است كه موجب تصرف در امور خارجى مى شود. اين تصرف را در سه بند مى توان خلاصه كرد: 1 ـ آنها واسطه فيض الهى هستند. 2 ـ برخى كرامات از آنها سر مى زند. اين كرامات همگى به اجازه الهى است. 3 ـ دعاى آنها براى امور مطلوب مستجاب مى شود.(4)
پي نوشتها:
1. ولاءها و ولايتها، مطهرى، انتشارات صدرا، ص: 57 ـ 56.
2. ولايت فقيه، جوادى آملى، مركز نشر اسراء، ص: 123
3. پيام قرآن، مكارم شيرازى، دارالكتب الاسلامية تهران، ج 9 ص 161
4. همان،ص 163 ـ 162
منبع:سایت انوار طاها