پرسش :
فلسفه مهلت دادن به شيطان چيست؟
پاسخ :
در پاسخ به اين سؤال بايد گفت: ادامه حيات شيطان به عنوان وجود يك نقطه منفى براى تقويت نقاط مثبت نه تنها ضرر نداشت، كه مؤثر نيز بود، حتى قطع نظر از وجود شيطان، در درون خود ما، غرائز مختلفى وجود دارد، كه چون در برابر نيروهاى عقلانى و روحانى قرار گيرند، يك ميدان تضاد را تشكيل مى دهند كه در اين ميدان پيشرفت، تكامل و پرورش وجود انسان صورت مى گيرد. ادامه حيات شيطان نيز تقويت مبانى اين تضاد است. به تعبير ديگر هميشه وجود يك راه راست با توجه به خطوط انحرافى پيرامون آن مشخص مى شود، و تا چنين مقايسه اى در ميان نباشد، راه راست بازشناخته نخواهد شد. از اين گذشته، همان طور كه در بعضى از احاديث مى خوانيم، شيطان بعد از انجام آن گناه، سعادت و نجات خود را در جهان ديگر به كلى به خطر انداخت، و لذا در برابر عباداتى كه كرده بود، تقاضاى عمر طولانى در اين دنيا كرد كه طبق قانون عدالت پروردگار، اين تقاضا پذيرفته شد. اين «نكته» مهم را نيز بايد توجه داشت كه: خداوند اگر چه شيطان را در انجام وسوسه هايش آزاد گذاشته ولى انسان را در برابر او بى دفاع قرار نداده است; زيرا:
اوّلاً ـ نيروى عقل و خرد به او بخشيده كه مى تواند سدّ نيرومندى در مقابل وسوسه هاى شيطان به وجود آورد (مخصوصا اگر پرورش يابد و تربيت شود).
ثانياً ـ فطرت پاك و عشق به تكامل را در درون وجود انسان به عنوان يك عامل سعادت قرار داده.
ثالثاً ـ فرشتگانى كه الهام بخش نيكى ها هستند، به كمك انسان هائى كه مى خواهند از وسوسه هاى شيطان بركنار بمانند مى فرستد، آن چنان كه قرآن مى فرمايد: إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ: «آنها كه مى گويند پروردگار ما خداوند يكتا است و سپس استقامت به خرج مى دهند، فرشتگان بر آنها نازل مى شوند» (و براى تقويت روحيه آنان انواع بشارت ها و دلگرمى ها را به آنها الهام مى دهند).و در جاى ديگر مى خوانيم: إِذْ يُوحي رَبُّكَ إِلَى الْمَلائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذينَ آمَنُوا: «پروردگار تو به فرشتگان وحى مى كرد كه من با شما هستم و به شما كمك مى كنم كه افراد با ايمان را در مسير حق كمك كنيد و ثابت نگاه داريد».
منبع:تفسير نمونه، جلد 6، صفحه 140
در پاسخ به اين سؤال بايد گفت: ادامه حيات شيطان به عنوان وجود يك نقطه منفى براى تقويت نقاط مثبت نه تنها ضرر نداشت، كه مؤثر نيز بود، حتى قطع نظر از وجود شيطان، در درون خود ما، غرائز مختلفى وجود دارد، كه چون در برابر نيروهاى عقلانى و روحانى قرار گيرند، يك ميدان تضاد را تشكيل مى دهند كه در اين ميدان پيشرفت، تكامل و پرورش وجود انسان صورت مى گيرد. ادامه حيات شيطان نيز تقويت مبانى اين تضاد است. به تعبير ديگر هميشه وجود يك راه راست با توجه به خطوط انحرافى پيرامون آن مشخص مى شود، و تا چنين مقايسه اى در ميان نباشد، راه راست بازشناخته نخواهد شد. از اين گذشته، همان طور كه در بعضى از احاديث مى خوانيم، شيطان بعد از انجام آن گناه، سعادت و نجات خود را در جهان ديگر به كلى به خطر انداخت، و لذا در برابر عباداتى كه كرده بود، تقاضاى عمر طولانى در اين دنيا كرد كه طبق قانون عدالت پروردگار، اين تقاضا پذيرفته شد. اين «نكته» مهم را نيز بايد توجه داشت كه: خداوند اگر چه شيطان را در انجام وسوسه هايش آزاد گذاشته ولى انسان را در برابر او بى دفاع قرار نداده است; زيرا:
اوّلاً ـ نيروى عقل و خرد به او بخشيده كه مى تواند سدّ نيرومندى در مقابل وسوسه هاى شيطان به وجود آورد (مخصوصا اگر پرورش يابد و تربيت شود).
ثانياً ـ فطرت پاك و عشق به تكامل را در درون وجود انسان به عنوان يك عامل سعادت قرار داده.
ثالثاً ـ فرشتگانى كه الهام بخش نيكى ها هستند، به كمك انسان هائى كه مى خواهند از وسوسه هاى شيطان بركنار بمانند مى فرستد، آن چنان كه قرآن مى فرمايد: إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ: «آنها كه مى گويند پروردگار ما خداوند يكتا است و سپس استقامت به خرج مى دهند، فرشتگان بر آنها نازل مى شوند» (و براى تقويت روحيه آنان انواع بشارت ها و دلگرمى ها را به آنها الهام مى دهند).و در جاى ديگر مى خوانيم: إِذْ يُوحي رَبُّكَ إِلَى الْمَلائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذينَ آمَنُوا: «پروردگار تو به فرشتگان وحى مى كرد كه من با شما هستم و به شما كمك مى كنم كه افراد با ايمان را در مسير حق كمك كنيد و ثابت نگاه داريد».
منبع:تفسير نمونه، جلد 6، صفحه 140