پرسش :
در مورد زندگاني امام حسن(ع) به طور خلاصه توضيحاتي ذکر کنید؟
پاسخ :
سخن راندن از شخصيتي همچون امام حسن مجتبي عليه السلام كاري است كه از عهده يك جواب يا يك كتاب و يا حتي هزاران كتاب بر نمي آيد با اين حال به ذكر چند جمله مختصر از درياي بزرگ زندگاني ايشان مي پردازيم:
تولد و كودكى:
امام حسن (عليه السلام) فرزند امير مؤمنان على بن ابيطالب و مادرش مهتر زنان فاطمه زهرا دختر پيامبر خدا (صلي الله عليه واله) است.امام حسن (عليه السلام) در شب نيمه ماه رمضان سال سوم هجرت در مدينه تولد يافت .وى نخستين پسرى بود كه خداوند متعال به خانواده على و فاطمه عنايت كرد.رسول اكرم (صلي الله عليه واله) بلا فاصله پس از ولادتش ، او را گرفت و در گوش چپش اقامه گفت .سپس براى او بار گوسفندى قربانى كرد، سرش را تراشيد و هموزن موى سرش -كه يك درم و چيزى افزون بود - نقره به مستمندان داد.
امام حسن هفت سال و خرده اى زمان جد بزرگوارش را درك نمود و در آغوش مهر آن حضرت بسر برد و پس از رحلت پيامبر (صلي الله عليه واله) كه با رحلت حضرت فاطمه دوماه يا سه ماه بيشتر فاصله نداشت ، تحت تربيت پدر بزرگوار خود قرار گرفت .امام حسن (عليه السلام) پس از شهادت پدر بزرگوار خود به امر خدا و طبق وصيت آن حضرت ، به امامت رسيد و مقام خلافت ظاهرى را نيز در اختيار گرفت، و نزديك به شش ماه به اداره امور مسلمين پرداخت.
كمالات انسانى:
امام حسن (عليه السلام) در كمالات انسانى يادگار پدر و نمونه كامل جد بزرگوار خود بود . تا پيغمبر (صلي الله عليه واله) زنده بود، او و برادرش حسين در كنار آن حضرت جاى داشتند، گاهى آنان را بر دوش خود سوار مي كرد و مي بوسيد و مي بوييد. از پيغمبر اكرم (صلي الله عليه واله) روايت كرده اند كه درباره امام حسن و امام حسين (عليه السلام) مي فرمود: اين دو فرزند من ، امام هستند خواه برخيزند و خواه بنشينند ( كنايه از اين كه در هر حال امام و پيشوايند ).امام حسن (عليه السلام) بيست و پنج بار حج كرد، پياده ، درحالى كه اسبها نجيب را با او يدك مي كشيدند.
فرياد رس محرومان :
در آيين اسلام، ثروتمندان، مسئوليت سنگينى در برابر مستمندان و تهيدستان اجتماع به عهده دارند و به حكم پيوندهاى عميق معنوى و رشته هاى برادرى دينى كه در ميان مسلمانان بر قرار است، بايد همواره در تامين نيازمنديهاى محرومان اجتماع كوشا باشند.
پيشواى دوم، نه تنها از نظر علم، تقوى، زهد و عبادت، مقامى برگزيده و ممتاز داشت، بلكه از لحاظ بذل و بخشش و دستگيرى از بيچارگان و درماندگان نيز در عصر خود زبانزد خاص و عام بود. وجود گرامى آن حضرت آرام بخش دلهاى دردمند، پناهگاه مستمندان و تهيدستان، و نقطه اميد درماندگان بود. هيچ فقيرى از در خانه آن حضرت دست خالى برنمى گشت. هيچ آزرده دلى شرح پريشانى خود را نزد آن بزرگوار بازگو نمى كرد، جز آنكه مرهمى بر دل آزرده او نهاده مى شد. گاه پيش از آنكه مستمندى اظهار احتياج كند و عرق شرم بريزد، احتياج او را برطرف مى ساخت و اجازه نمى داد رنج و مذلت سؤال را بر خود هموار سازد ! «سيوطى» در تاريخ خود مى نويسد: «حسن بن على» داراى امتيازات اخلاقى و فضائل انسانى فراوان بود، او شخصيتى بزرگوار، بردبار، باوقار، متين، سخى و بخشنده، و مورد ستايش مردم بود.(1)
شهادت امام:
در تاريخ نقل شده كه معاويه، مروان بن حكم را مأمور كرد كه جعده دختر (اشعث بن قيس كندى) را كه يكى از همسران امام حسن عليه السلام بود بر مسموم نمودن آن حضرت وادار سازد و با او عهد كند كه اگر حسن از دنيا رفت وى را به همسرى يزيد در آورد و صد هزار درهم نيز به او بدهد .(اشعث بن قيس) همان منافق معروفى است كه پس از قبول اسلام، بوضع رسوا و فضاحتبارى مرتد گشته و سپس باز جبر اوضاع و احوال، او را به اسلام كشانيده بود و جعده بحكم انتساب به چنين عنصر پليدى، روحا از هر كسى به قبول اين معامله ى ننگين نزديكتر بود .
امام جعفربن محمد صادق فرمود: اشعث در خون اميرالمؤمنين عليه السلام شركت داشت، دخترش، حسن را مسموم كرد و پسرش محمد دست به خون حسين آلود .
و بدين ترتيب، منظور معاويه جامه ى عمل پوشيد با اين عمل، سرنوشت امتى تغيير يافت و بدبختى و تباهى آن را فرا گرفت و خود معاويه و اعقاب او نيز براى هميشه دچار انتقام و خون ريزى و آشوب شدند .و بالاخره با اين عمل، آخرين سطر و آخرين فراز قرار داد صلح نيز بدست معاويه نقض شد .و امام حسن عليه السلام در آخرين لحظات زندگى درباره ى او چنين فرمود: جامش لبالب شد و به آرزويش نائل آمد، بخدا به وعده هايش وفا نكرد و در گفته هايش راست نگفت (2)
پی نوشتها :
1- كان الحسن رضى الله عنه له مناقب كثيره: سيدا، حليما، ذاسكينة و وقار وحشمة، جوادا، ممدوحا...(تاريخ الخلفا، ط 3، بغداد، مكتبه المثنى، 1383 ه.ق، ص 189)
2- تاريخ مسعودى ( حاشيه ى ابن اثير، ج 6 ص 55-56 )
منبع:سایت انوار طاها
سخن راندن از شخصيتي همچون امام حسن مجتبي عليه السلام كاري است كه از عهده يك جواب يا يك كتاب و يا حتي هزاران كتاب بر نمي آيد با اين حال به ذكر چند جمله مختصر از درياي بزرگ زندگاني ايشان مي پردازيم:
تولد و كودكى:
امام حسن (عليه السلام) فرزند امير مؤمنان على بن ابيطالب و مادرش مهتر زنان فاطمه زهرا دختر پيامبر خدا (صلي الله عليه واله) است.امام حسن (عليه السلام) در شب نيمه ماه رمضان سال سوم هجرت در مدينه تولد يافت .وى نخستين پسرى بود كه خداوند متعال به خانواده على و فاطمه عنايت كرد.رسول اكرم (صلي الله عليه واله) بلا فاصله پس از ولادتش ، او را گرفت و در گوش چپش اقامه گفت .سپس براى او بار گوسفندى قربانى كرد، سرش را تراشيد و هموزن موى سرش -كه يك درم و چيزى افزون بود - نقره به مستمندان داد.
امام حسن هفت سال و خرده اى زمان جد بزرگوارش را درك نمود و در آغوش مهر آن حضرت بسر برد و پس از رحلت پيامبر (صلي الله عليه واله) كه با رحلت حضرت فاطمه دوماه يا سه ماه بيشتر فاصله نداشت ، تحت تربيت پدر بزرگوار خود قرار گرفت .امام حسن (عليه السلام) پس از شهادت پدر بزرگوار خود به امر خدا و طبق وصيت آن حضرت ، به امامت رسيد و مقام خلافت ظاهرى را نيز در اختيار گرفت، و نزديك به شش ماه به اداره امور مسلمين پرداخت.
كمالات انسانى:
امام حسن (عليه السلام) در كمالات انسانى يادگار پدر و نمونه كامل جد بزرگوار خود بود . تا پيغمبر (صلي الله عليه واله) زنده بود، او و برادرش حسين در كنار آن حضرت جاى داشتند، گاهى آنان را بر دوش خود سوار مي كرد و مي بوسيد و مي بوييد. از پيغمبر اكرم (صلي الله عليه واله) روايت كرده اند كه درباره امام حسن و امام حسين (عليه السلام) مي فرمود: اين دو فرزند من ، امام هستند خواه برخيزند و خواه بنشينند ( كنايه از اين كه در هر حال امام و پيشوايند ).امام حسن (عليه السلام) بيست و پنج بار حج كرد، پياده ، درحالى كه اسبها نجيب را با او يدك مي كشيدند.
فرياد رس محرومان :
در آيين اسلام، ثروتمندان، مسئوليت سنگينى در برابر مستمندان و تهيدستان اجتماع به عهده دارند و به حكم پيوندهاى عميق معنوى و رشته هاى برادرى دينى كه در ميان مسلمانان بر قرار است، بايد همواره در تامين نيازمنديهاى محرومان اجتماع كوشا باشند.
پيشواى دوم، نه تنها از نظر علم، تقوى، زهد و عبادت، مقامى برگزيده و ممتاز داشت، بلكه از لحاظ بذل و بخشش و دستگيرى از بيچارگان و درماندگان نيز در عصر خود زبانزد خاص و عام بود. وجود گرامى آن حضرت آرام بخش دلهاى دردمند، پناهگاه مستمندان و تهيدستان، و نقطه اميد درماندگان بود. هيچ فقيرى از در خانه آن حضرت دست خالى برنمى گشت. هيچ آزرده دلى شرح پريشانى خود را نزد آن بزرگوار بازگو نمى كرد، جز آنكه مرهمى بر دل آزرده او نهاده مى شد. گاه پيش از آنكه مستمندى اظهار احتياج كند و عرق شرم بريزد، احتياج او را برطرف مى ساخت و اجازه نمى داد رنج و مذلت سؤال را بر خود هموار سازد ! «سيوطى» در تاريخ خود مى نويسد: «حسن بن على» داراى امتيازات اخلاقى و فضائل انسانى فراوان بود، او شخصيتى بزرگوار، بردبار، باوقار، متين، سخى و بخشنده، و مورد ستايش مردم بود.(1)
شهادت امام:
در تاريخ نقل شده كه معاويه، مروان بن حكم را مأمور كرد كه جعده دختر (اشعث بن قيس كندى) را كه يكى از همسران امام حسن عليه السلام بود بر مسموم نمودن آن حضرت وادار سازد و با او عهد كند كه اگر حسن از دنيا رفت وى را به همسرى يزيد در آورد و صد هزار درهم نيز به او بدهد .(اشعث بن قيس) همان منافق معروفى است كه پس از قبول اسلام، بوضع رسوا و فضاحتبارى مرتد گشته و سپس باز جبر اوضاع و احوال، او را به اسلام كشانيده بود و جعده بحكم انتساب به چنين عنصر پليدى، روحا از هر كسى به قبول اين معامله ى ننگين نزديكتر بود .
امام جعفربن محمد صادق فرمود: اشعث در خون اميرالمؤمنين عليه السلام شركت داشت، دخترش، حسن را مسموم كرد و پسرش محمد دست به خون حسين آلود .
و بدين ترتيب، منظور معاويه جامه ى عمل پوشيد با اين عمل، سرنوشت امتى تغيير يافت و بدبختى و تباهى آن را فرا گرفت و خود معاويه و اعقاب او نيز براى هميشه دچار انتقام و خون ريزى و آشوب شدند .و بالاخره با اين عمل، آخرين سطر و آخرين فراز قرار داد صلح نيز بدست معاويه نقض شد .و امام حسن عليه السلام در آخرين لحظات زندگى درباره ى او چنين فرمود: جامش لبالب شد و به آرزويش نائل آمد، بخدا به وعده هايش وفا نكرد و در گفته هايش راست نگفت (2)
پی نوشتها :
1- كان الحسن رضى الله عنه له مناقب كثيره: سيدا، حليما، ذاسكينة و وقار وحشمة، جوادا، ممدوحا...(تاريخ الخلفا، ط 3، بغداد، مكتبه المثنى، 1383 ه.ق، ص 189)
2- تاريخ مسعودى ( حاشيه ى ابن اثير، ج 6 ص 55-56 )
منبع:سایت انوار طاها