حکم تدلیس
پرسش :
حکم تدلیس را بیان کنید.
پاسخ :
همه مراجع: اگر تدلیس به پنهان کردن عیب هایى باشد که موجب فسخ عقد مى گردد، طرف مقابل مى تواند عقد را فسخ کند. اما اگر به پنهان کردن عیوب دیگر (مانند نداشتن بکارت و نازایى) و یا ابراز صفات کمال مانند داشتن تخصص، دریافت حقوق بالا و... چنانچه در عقد شرط کرده باشد یا عقد بر این امور مبتنى شده باشد، مى تواند عقد را فسخ کند.[1]
تبصره. عیوبى که اگر در زن باشد مرد مى تواند عقد را (بدون طلاق) فسخ کند، عبارت است از: دیوانگى، مرض خوره، مرض برص، کورى، زمین گیر بودن، افضاد (یکى شدن راه بول و حیض یا راه حیض و غایط) بودن گوشت، استخوان و یا غده اى در رحم.
عیوبى که اگر در مرد باشد، زن مى تواند عقد را (بدون طلاق) فَسخ کند، عبارت است از: دیوانگى، نداشتن آلت مردى، ناتوانى از نزدیکى جنسى، کشیده شدن بیضه هاى مرد.[2]
پینوشتها:
[1]. امام، تحریرالوسیله، ج 2، التدلیس، م 13 ؛ صافى، هدایة العباد، ج 2، التدلیس، م 13 ؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج 3، م 282 و 279 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1500 ؛ مکارم، استفتائات، ج 2، س 951 و 954 ؛ خامنه اى، استفتائات، س 442 و دفتر: بهجت، وحید، نورى و تبریزى.
[2]. توضیح المسائل مراجع، م 2380 و 2381.
منبع: مجموعه پرسشها و پاسخهاى دانشجویى؛ دفتر بیست و یکم (احکام ازدواج، مطابق با نظر ده تن از مراجع عظام)، سید مجتبى حسینى، قم: دفتر نشر معارف، 1385.
مطالب مرتبط:
تبصره. عیوبى که اگر در زن باشد مرد مى تواند عقد را (بدون طلاق) فسخ کند، عبارت است از: دیوانگى، مرض خوره، مرض برص، کورى، زمین گیر بودن، افضاد (یکى شدن راه بول و حیض یا راه حیض و غایط) بودن گوشت، استخوان و یا غده اى در رحم.
عیوبى که اگر در مرد باشد، زن مى تواند عقد را (بدون طلاق) فَسخ کند، عبارت است از: دیوانگى، نداشتن آلت مردى، ناتوانى از نزدیکى جنسى، کشیده شدن بیضه هاى مرد.[2]
پینوشتها:
[1]. امام، تحریرالوسیله، ج 2، التدلیس، م 13 ؛ صافى، هدایة العباد، ج 2، التدلیس، م 13 ؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج 3، م 282 و 279 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1500 ؛ مکارم، استفتائات، ج 2، س 951 و 954 ؛ خامنه اى، استفتائات، س 442 و دفتر: بهجت، وحید، نورى و تبریزى.
[2]. توضیح المسائل مراجع، م 2380 و 2381.
منبع: مجموعه پرسشها و پاسخهاى دانشجویى؛ دفتر بیست و یکم (احکام ازدواج، مطابق با نظر ده تن از مراجع عظام)، سید مجتبى حسینى، قم: دفتر نشر معارف، 1385.
مطالب مرتبط: