چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

قضا و قدر و جبر و اختيار را توضيح دهيد.‏


پاسخ :
جريان جبر و قضا و قدر اين است كه خداوند يك سلسله قوانين كلي و جزئي ‏آفريد، آن قوانين كلي به عنوان قضا و آن موارد جزئي به عنوان قدر است: مثلاً ”كُل نفسٍ ‏ذائِقةُ المَوتْ“(1) يعني اين‌كه هركسي بايد بميرد و مرگ براي همه است و هيچ كس ‏براي ابد زنده نخواهد بود اين قضاي الهي است‎.‎
اما اين قانون كلي نسبت به اشخاص، متفاوت پياده مي‌شود يعني براي هركس ‏اندازه‌اي خاص در نظر گرفته مي‌شود كه آن را قدر مي‌نامند. قدَر تغيير پذير است ولي ‏قضا تغيير پذير نيست. يعني اين كه همه بايد بميرند تغيير ناپذير است (قضا) ولي اين‌كه ‏چگونه بميرند تغيير پذير است (قدر). هيچ‌كس براي ابد نخواهد بود، چون دنيا مسافرخانه ‏و محدوده‎ ‎حركت است، نمي‌شود حركت يك شيء دائمي باشد و گرنه به هدف ‏نمي‌رسد. دنيا چون دار كار و حركت است يقيناً بايد به پايان برسد تا انسان به هدف ‏خود نائل شود و جزا يا كيفر اعمال خود را ببيند. بنابراين اصل، مرگ براي همه بودن، ‏قضاي الهي و تخلف ناپذير است ولي اين كه هر شخصي چگونه بميرد اين قدر و تغيير ‏پذير است. اين اجمالي از قضا و قدر.‏
در مورد جبر و اختيار هم بايد گفت: يك نوع جبر در مسئله علت و معلول مطرح ‏است و يك نوع در مسئله آزادي و فعل انسان. آن جبري كه در مسئله علت و معلول ‏مطرح است اين است كه مي‌گويند «الشيءُ ما لَمْ يَجِبْ لَمْ يُوجَدْ» يعني هر چيزي تا ‏وجود او ضرورت صد در صد پيدا نكند يافت نمي‌شود؛ اين را جبر عِلّي مي‌نامند. معلول ‏مجبور علت و علت جابر معلول است يعني اگر علت به حد صد در صد نرسد هرگز‎ ‎معلول ‏پديد نمي‌آيد و اگر به نصاب صد در صد رسيد تحقق معلول ضروري و حتمي خواهد بود. ‏اين جبر عِلّي است. جبر علّي در بحث جبر و اختيار و تفويض راه ندارد‎.‎
و اما آن جبري كه در مسئله آزادي و فعل انسان مطرح است اين است كه برخي ‏بر آنند كه انسان در كارها مجبور است، يعني ديگري فاعل فعل است و انسان و ابزار و ‏غلام فرمان او. در مقابل عده‌اي ديگر مي‌گويند چون انبيا آمده‌اند جزا و پاداش و كيفر حقّ ‏است، بهشت و جهنم حقّ است، مدح و ذمّ حقّ است پس معلوم مي‌شود انسان آزاد ‏است‎.‎
آنها كه قدرت بيكران خدا را ديدند گفتند: انسان مجبور‎ ‎است، آنها كه جزاي خدا و ‏بهشت و جهنم را ديدند انسان را آزاد و مفوض دانستند، يعني آزادي انسان به معناي ‏تفويض است و خدا تمام كار انسان را به خود انسان واگذار كرده است و هيچ كاري با او ‏ندارد؛ فقط در قيامت او را به محاكمه دعوت مي‌كند. اين معني با توضيح كوتاهي به ‏معتزله و آن معناي اول به اشاعره اسناد داده شده است‎.‎
اما حكماي الهي با رهنمود عقل از يك سو و كمك گرفتن از روايات اهل‌بيت (كه ‏منشأ اساسي و اصلي است) از سوي ديگر فرمودند: «لا جَبْرَ وَلا تَفْويض بَلْ اَمرٌ بَيْنَ ‏اَمْرَين»(2) انسان نه مجبور است كه ابزار كار باشد و هيچ اختيار از خود نداشته باشد و ‏نه مستقل كه خداوند او را به حال خود رها كرده باشد (به معنايي كه معتزله مي‌گويند). ‏زيرا انسان در مشهد عقل و در محضر نقل و قرآن كريم يك موجود ضعيف است، يك ‏موجود نيازمند فقير است كه نمي‌تواند روي پاي خود بايستد. خداوند وقتي از انسان ياد ‏مي‌كند مي‌فرمايد: ”يا اَيّهُا النّاسُ اَنْتُمُ الفُقَراءُ اِلَي اللّه“(3) همه شما در مقابل خدا فقير ‏هستيد.‏
‎«‎فقير» به معني ندار نيست، فقير به كسي نمي‌گويند كه مال ندارد، آن‌كه مال ‏ندارد فاقد مال است. بلكه فقير به كسي مي‌گويند كه ستون فقراتش شكسته است و ‏قدرت قيام ندارد. معني اصلي فقير اين است كه انسان در پيشگاه ذات اقدس اله ‏مهره‌هاي كمرش شكسته است، اگر كسي نباشد دست او را بگيرد هرگز او قدرت قيام ‏ندارد.‏
اين كه ما در نماز مي‌گوييم بِحَوْلِ اللّه تعالي وَقُوّتِهِ اَقُومُ وَاَقعُدُ اين يك اصل ‏اعتقادي است كه در نماز به صورت ذكر بر زبان مي‌آوريم ولي فقط مخصوص نماز نيست ‏بلكه در تمام شؤون زندگي ما جاري است‎.‎
ما در نماز نمي‌گوييم ”اِيّاكَ نَعْبُدُ واِيّاكَ نَسْتَعين“ يعني از تو كمك مي‌گيرم فقط در ‏خصوص نماز، ‎بلكه ايّاكَ نَعْبُدُ در همه‎ ‎امور و اِيّاكَ نَسْتَعين در همه‎ ‎امور، ساير جملات نماز ‏هم همين طور است، نماز براي تنظيم برنامه‌هاي حياتي ما در تمام شؤون زندگي ‏است‎.‎
اين كه هنگام برخاستن مي‌گوييم بِحْولِ اللّهِ تَعالي وَقُوّتِهِ اَقُومُ وَاَقْعُد معنايش اين ‏است كه من در تمام امور، در نماز و در غير نماز نشست و برخاستم به حول و قوه ‏خداست. آن جانبازي كه در جبهه‌هاي جنگ قطع نخاع شده يا ستون فقراتش شكسته ‏است، اگر كسي دستش را نگيرد كه نمي‌تواند برخيزد. انسان خود را در پيشگاه ذات ‏اقدس اله اين‌چنين مي‌بيند. مي‌گويد خدايا! نه تنها برخاستن من به حول وقوه توست، ‏حتي نشستن من هم به حول وقوه توست.‏
وقتي انسان خود را فقير دانست يعني در مقابل خدا ستون فقراتش را شكسته ‏ديد و بر ذكر شريف لاحول ولاقوة إلاّ باللّه مداومت داشت (به معني حقيقي) آن وقت ‏دست از طغيان بر مي‌دارد. مي‌گويد خدايا! نه تنها برخاستن و نشستن من، بلكه ‏خوابيدن و خوردن و پوشيدن و قلم به دست گرفتن و همه چيز من به كمك توست. ما در ‏نماز اين ذكر را مي‌گوييم كه خارج از نماز هم با اين ذكر زندگي كنيم‎.‎
بنابراين تفويض (آزاد گذاشتن انسان، به خود واگذاشتن انسان) محال است به دو ‏دليل، يكي اين‌كه قدرت خدا نامحدود است و در همه كارهاي انسان حضور و ظهور دارد؛ ‏دوم اين‌كه انسان فقير است و نمي‌شود كار او را به خودش واگذار كرد. آيا مي‌توان به ‏يك معلول قطع نخاعي گفت من كار شما را به شما واگذار مي‌كنم؟ او قدرت قيام ندارد، ‏قدرت نشستن ندارد، تا كسي چرخي به او ندهد كه نمي‌تواند بنشيند، پس تفويض به ‏اين معني محال است.‏
اما چرا جبر محال است؟ در اين مورد دلايل زيادي ذكر شده است. از يك سو همه‎ ‎انبيا آمدند و گفتند: اگر كسي وارسته بود بهشت مال اوست، تبهكار بود دوزخ مال ‏اوست، اين پاداش و كيفر با عدل خدا‎ ‎سازگار است. اگر پرهيزكار در پرهيزش و بزهكار در ‏بزهكاريش مجبور است، چرا يكي را دوزخ و ديگري را بهشت ببرند. ديگر بهشت و جهنم ‏معني ندارد. بهشت و جهنم وقتي معني دارد كه اختيار و انتخاب در كار باشد‎.‎
خداي سبحان كه عادل محض است در قرآن كريم فرمود ”وَلا يَظْلِمُ رَبكَ اَحَداً“(4) ‏خداي تو به احدي ظلم نمي‌كند و باز فرمود: هركسي هر كاري انجام دهد اگر به اندازه ‏ذره‌اي بسيار كوچك هم باشد از حساب ما پنهان نيست و ما به اندازه سر سوزني هم ‏به كسي ستم نمي‌كنيم. به هر حال بررسي دوزخ و بهشت بهترين راه است براي ‏اثبات اين كه انسان مجبور نيست. دليل ديگر اين‌كه اگر ما به خودمان مراجعه كنيم ‏مي‌بينيم براي انجام يك كار مهم مدت‌ها فكر مي‌كنيم، مشورت مي‌كنيم، بررسي ‏مي‌كنيم كه آيا اين كار خوب است يا بد، انجام دهيم يا نه، دلايلي بر انجام و شواهدي ‏بر ترك مي‌آوريم تا جمع بندي نهايي كنيم كه آيا اين كار را انجام دهيم يا نه. اگر خوب ‏درآمد خود را مي‌ستاييم و ديگران هم ما را مي‌ستايند و اگر بد درآمد پشيمان مي‌شويم ‏و مورد سرزنش ديگران هم واقع مي‌شويم. ندامت خود ما و تقبيح ديگران نشان دهنده ‏اين است كه ما مختاريم. همه اين مقدمات يعني فكر كردن، مشورت، ارزيابي و دو طرف ‏را معادل هم قرار دادن نشانه آن است كه ما آزاديم و از خود اختيار داريم.‏
يكي از شبهاتي كه جبري‌ها دارند اين است كه مي‌گويند آيا خداوند در ازل ‏مي‌دانست كه فلان شخص دست به فلان تباهي مي‌زند يا نه، فلان شخص در فلان ‏مقطع از زمان دست به فلان گناه دراز مي‌كند يا نه. اگر مي‌دانست پس آن شخص حتماً ‏بايد آن گناه را انجام دهد و گرنه علم خدا جهل مي‌شود‎.‎
مِي خوردن من حق ز ازل مي‌دانست
‎ ‎گر مِي نخورم علم خدا جهل بود
پاسخي كه حكما (مخصوصاً محقق طوسي) به اين شبهه داده‌اند اين است كه:‏
‎١. ‎خدا در ازل به تمام اشياء عالِم است چون علمش نامتناهي است‎.‎
‎٢. ‎به تمام آثار و افعال آن اشياء هم عالم است‎.‎
‎٣. ‎به تمام مبادي و مباني و علل دور و نزديك فعل آن اشياء هم عالم است‏‎.‎
مثلاً حق ز ازل مي‌دانست كه فلان رگه‌هاي خاك در دامنه فلان كوه بعد از چند ‏قرن «لعل گردد در بدخشان يا عقيق اندر يمن» اين را خدا مي‌دانست، حتي چگونگي ‏معدن شدن اين‌ها را هم خدا مي‌دانست كه اين خاك‌ها در اثر جاذبه‌هاي خاص و ‏استعدادهاي ويژه بعد از گذشت قرن‌ها و ديدن تابش‌ها و بارش‌ها «لعل گردد در ‏بدخشان يا عقيق اندر يمن» اين مربوط به جمادات.‏
در مورد گياهان هم به اين شرح حق ز ازل مي‌دانست كه چندين قرن بعد در فلان ‏قسمت قناتي ايجاد مي‌شود يا چشمه‌اي مي‌جوشد و فلان بذر در آنجا كاشته مي‌شود ‏و فلان گياه مي‌رويد و آن درخت ثمر مي‌دهد و ديگري بي‌ثمر مي‌شود. ميوه فلان درخت ‏شيرين و ديگري تلخ مي‌شود، همه‎ ‎اين‌ها را حق از ازل مي‌دانست. يا در مورد حيوانات ‏خداوند از ازل مي‌دانست كه فلان حيوان در دامنه كوه فلان متولد مي‌شود، فلان غذاها ‏را مي‌خورد، فلان شكار را مي‌كند و سرانجام خودش هم شكار فلان صياد مي‌شود. ‏همه‎ ‎اين امور را خدا مي‌دانست.‏
بخش چهارم انسان‌ها هستند، حق ز ازل مي‌دانست كه در فلان عصر چه ‏جمعيتي زندگي مي‌كنند، انسان‌هايي به دنيا مي‌آيند يكي تبهكار مي‌شود يكي ‏پرهيزكار. در يك خانواده دو برادر يكي در اثر حُسن انتخاب راه خير را مي‌رود و ديگري با ‏سوء انتخاب راه بد را، در حالي كه هم خوب مي‌توانست بد بشود هم بالعكس. خدا از ‏ازل مي‌داند فلان شخص با ميل و اراده نماز مي‌خواند و فلاني گناه مي‌كند و فلان تبهكار ‏خودش مي‌تواند پرهيزكار شود ولي با اراده خودش نمي‌شود و بالعكس. خدا افعال و ‏مبادي آنها و اين كه قابل تغيير و تبديل است ولي‎ ‎شخص عوض نكرد را هم مي‌دانست، ‏مي‌توانست عوض بكند را هم مي‌دانست‎.‎
اين‌چنين نيست كه خداوند آن وقتي كه شخصي جام مِي را سر مي‌كشد بداند ‏اما آن مبادي قبلي را نداند. در بيانات ائمه اين مضمون آمده است كه فرمودند: «وَاعْلَمُوا ‏عِبادَ اللّه اَنّ عَلَيْكُمْ رَصَداً مِنْ اَنْفُسِكُمْ وَعُيوناً مِنْ جَوارِحِكُم»(5) بدانيد شما يك سلسله ‏رصد و نگهباني از خودتان داريد و جوارح شما سربازان الهي‌اند. آنچه كه در نهان و نهاد ‏شماست براي خدا معلوم است ”واعلموا اَنّ اللّه يَعْلَمُ ما فى قُلُوبِكُمْ فَاحْذَرُوهُ“.(6) ‏بدانيد هر خاطره‌اي كه درون فكر شما مي‌گذرد خدا مي‌داند، آنجا كه شخص تصميم ‏مي‌گيرد كار بد انجام دهد ولي دوستي به او تذكر مي‌دهد كه پيامد اين كار سقوط ‏است، نرو و او بر مي‌گردد اين را هم خدا مي‌داند.‏
تمام مبادي را كه منتهي مي‌شود به مِي گساري انسان تبهكار يا غم‌گساري ‏انسان وارسته هر دو را خدا مي‌داند. خلاصه حق از ازل مي‌داند كه فلان شخص مِي ‏مي‌خورد، فلان شخص مي‌تواند مِي نخورد ولي با ميل و اراده خود مي‌خورد، برادر و ‏دوست و همكار او كه لب به مِي نزده است او هم مي‌توانست مِي گسار بشود ولي ‏نشد خدا همه اين‌ها را مي‌دانست. اين‌كه تصميم خود را هم عوض مي‌كنند ‏مي‌دانست. علم به انجام كار، آن را جبران نمي‌كند و دليل عدم اختيار هم نيست.‏

‏(1) سوره‎ ‎آل‌عمران، آيه‎ ١٨٥.‎
‏(2) اصول الكافي، ج ١، ص ١٦٠.‏
‏(3) سوره فاطر، آيه‎ ١٥‎‏.‏
‏(4) سوره‎ ‎كهف، آيه‎ ٤٩.‎
‏(5) بحار، ج ٥، ص ٣٢٢.‏
‏(6) سوره بقره، آيه‎ ٢٣٥‎‏.‏

آیةالله جوادی آملی


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
زن در منظومه فکری رهبر انقلاب؛ از الگوی فاطمی تا اقتدار خانواده شهید و نقد تمدن غرب
زن در منظومه فکری رهبر انقلاب؛ از الگوی فاطمی تا اقتدار خانواده شهید و نقد تمدن غرب
افتتاح پروژه انتقال آب دریا به صنایع اصفهان توسط رئیس‌جمهور
play_arrow
افتتاح پروژه انتقال آب دریا به صنایع اصفهان توسط رئیس‌جمهور
واکنش قلعه‌نویی و سرمربی‌های هم گروه با ایران بعد از مشخص شدن گروهشان
play_arrow
واکنش قلعه‌نویی و سرمربی‌های هم گروه با ایران بعد از مشخص شدن گروهشان
جزئیات بازداشت تروریست‌های سلطنت‌طلب توسط وزارت اطلاعات
play_arrow
جزئیات بازداشت تروریست‌های سلطنت‌طلب توسط وزارت اطلاعات
لحظه مشخص شدن ۳ هم گروه ایران در جام جهانی ۲۰۲۶
play_arrow
لحظه مشخص شدن ۳ هم گروه ایران در جام جهانی ۲۰۲۶
بدون تعارف با فرمانده نیروی دریایی سپاه
play_arrow
بدون تعارف با فرمانده نیروی دریایی سپاه
خلاصه بازی سپاهان ۲ _ فجر سپاسی ۰
play_arrow
خلاصه بازی سپاهان ۲ _ فجر سپاسی ۰
نعیم قاسم: برادر من چه می‌گویی؟ تو وکیل مدافع اسرائیل هستی؟
play_arrow
نعیم قاسم: برادر من چه می‌گویی؟ تو وکیل مدافع اسرائیل هستی؟
نمایش اقتدار نیروی دریایی سپاه در آب‌های خلیج فارس
play_arrow
نمایش اقتدار نیروی دریایی سپاه در آب‌های خلیج فارس
پشت پرده جایزه فیفا به دونالد ترامپ
play_arrow
پشت پرده جایزه فیفا به دونالد ترامپ
سرلشکر پاکپور: نیروی دریایی سپاه به همه سلاح‌ها مجهز است
play_arrow
سرلشکر پاکپور: نیروی دریایی سپاه به همه سلاح‌ها مجهز است
ترفند رسانه‌های غربی برای سفیدشویی اسرائیل لو رفت
play_arrow
ترفند رسانه‌های غربی برای سفیدشویی اسرائیل لو رفت
فیلم باورنکردنی از رزمندگان حزب‌الله در جنگ اخیر
play_arrow
فیلم باورنکردنی از رزمندگان حزب‌الله در جنگ اخیر
ساختار قدرت به مثابه ستون فقرات تولید؛ تحلیل کارکردی سلسله‌مراتب در سلامت سازمان
ساختار قدرت به مثابه ستون فقرات تولید؛ تحلیل کارکردی سلسله‌مراتب در سلامت سازمان
رستورانی که اراذل و اوباش را استخدام کرده بود!
play_arrow
رستورانی که اراذل و اوباش را استخدام کرده بود!