پرسش :
آيا اسلام در حوزه اجتماع و سياست، خطوط كلّي را داده يا جزئيات را نيز فرموده؟ خطوط اصلي اسلام درباره سياست كدامند؟
پاسخ :
اسلام، در عبادات و احكام كه صِبغه تعبدي آنها زياد است و عقل متعارف از ادراك خصوصيات آنها عاجز است، هم كليّات را فرموده و هم جزئيات را؛ ولي در اقتصاد، سياست، كشاورزي، دامداري، امور نظامي و مانند آن، فقط خطوط كلي را بيان فرموده و اجتهاد در جزئيات را به تعقّل واگــذار نموده است و البتّه خود عقل نيـز يكـي از دو منبع دين است. در عهدنامه حضرت اميرالمؤمنين (عليهالسلام) به مالك اشتر (رض) بسياري از خطوط كلّي سياست اسلامي آمده است(1)؛ نظير: اوصاف حاكم اسلامي، حقوق اقشار مختلف، وظايف حاكم و حكومت و مردم، تقدم رضايت عموم بر رضايت خواص، روابط سهگانه با مؤمنين به اسلام و موحدين اهل كتاب و انسانهاي لائيك و خارج از حوزه توحيد، عزّت و استقلال و حفظ ثغور، عدم استيلاء دشمنان و رابطه بطانه نداشتن با آنان، تقسيم مال به شخصي و ملّي و حكومتي، و….
(1) نهج البلاغه، نامه 53.
مأخذ: ( آیةالله جوادی آملی ، ولايت فقيه ، ص 334)
اسلام، در عبادات و احكام كه صِبغه تعبدي آنها زياد است و عقل متعارف از ادراك خصوصيات آنها عاجز است، هم كليّات را فرموده و هم جزئيات را؛ ولي در اقتصاد، سياست، كشاورزي، دامداري، امور نظامي و مانند آن، فقط خطوط كلي را بيان فرموده و اجتهاد در جزئيات را به تعقّل واگــذار نموده است و البتّه خود عقل نيـز يكـي از دو منبع دين است. در عهدنامه حضرت اميرالمؤمنين (عليهالسلام) به مالك اشتر (رض) بسياري از خطوط كلّي سياست اسلامي آمده است(1)؛ نظير: اوصاف حاكم اسلامي، حقوق اقشار مختلف، وظايف حاكم و حكومت و مردم، تقدم رضايت عموم بر رضايت خواص، روابط سهگانه با مؤمنين به اسلام و موحدين اهل كتاب و انسانهاي لائيك و خارج از حوزه توحيد، عزّت و استقلال و حفظ ثغور، عدم استيلاء دشمنان و رابطه بطانه نداشتن با آنان، تقسيم مال به شخصي و ملّي و حكومتي، و….
(1) نهج البلاغه، نامه 53.
مأخذ: ( آیةالله جوادی آملی ، ولايت فقيه ، ص 334)