پرسش :
در نظام ولايت فقيه، آيا مردم «ذي حق» هستند؟ اگر هستند، «حقوق» آنان ناشي از تكليفشان است يا «تكليف» آنان ناشي از حقوقشان؟
پاسخ :
ـ مردم، در امور الهي و ملكوتي ذي حق هستند و تكليف مردم، از حق آنان ناشي ميشود؛ يعني انسان، پيش از آنكه مكلّف شود، حق دارد كه متكامل شود؛ وقتي كه به مرحله بلوغ رسيد، شارع مقدّس، او را به احراز اين حقوق دعوت ميكند و براي شكوفايي حق حيات و ساير حقوق وابسته به آن، دستورها و بايدها و نبايدهايي ميدهد. بنابراين، مردم، به دليل فطرت كمالخواهي و استعداد خداداده، حقوقي دارند و براي شكوفا شدن فطرت و حقوق انساني، تكاليفي براي بشر قرار داده شده است. 2ـ از سوي دوم، مردم در امور عادي و فردي و اجتماعي، ذي حق هستند و نحوه استيفاي حقوقشان نيز از طريق وكالت نمايندگان مجلس و رياست جمهور و ديگر شوراهاست كه ولايت نيز بر همه حوزههاي وكالت اشراف دارد. 3ـ از سوي سوم، مردم، استحقاقِ تحقيق، و فحص و بررسي، و ترجيح و تعيين زمامدار منصوب به نصب عام را دارند و ممكن است جمهور مردم، در رسيدگي نهائي و دقيق خود، به جائي برسند كه والي جامع شرايط ولاء و رهبري را به نحو احسن برگزينند و اين والي، غير از آن فقيه نامداري باشد كه در آغاز تحقيق، گمان برگزيدن او، در اذهان برخي تداعي ميشد.
مأخذ: ( آیةالله جوادی آملی ، ولايت فقيه ، ص 489، 490)
ـ مردم، در امور الهي و ملكوتي ذي حق هستند و تكليف مردم، از حق آنان ناشي ميشود؛ يعني انسان، پيش از آنكه مكلّف شود، حق دارد كه متكامل شود؛ وقتي كه به مرحله بلوغ رسيد، شارع مقدّس، او را به احراز اين حقوق دعوت ميكند و براي شكوفايي حق حيات و ساير حقوق وابسته به آن، دستورها و بايدها و نبايدهايي ميدهد. بنابراين، مردم، به دليل فطرت كمالخواهي و استعداد خداداده، حقوقي دارند و براي شكوفا شدن فطرت و حقوق انساني، تكاليفي براي بشر قرار داده شده است. 2ـ از سوي دوم، مردم در امور عادي و فردي و اجتماعي، ذي حق هستند و نحوه استيفاي حقوقشان نيز از طريق وكالت نمايندگان مجلس و رياست جمهور و ديگر شوراهاست كه ولايت نيز بر همه حوزههاي وكالت اشراف دارد. 3ـ از سوي سوم، مردم، استحقاقِ تحقيق، و فحص و بررسي، و ترجيح و تعيين زمامدار منصوب به نصب عام را دارند و ممكن است جمهور مردم، در رسيدگي نهائي و دقيق خود، به جائي برسند كه والي جامع شرايط ولاء و رهبري را به نحو احسن برگزينند و اين والي، غير از آن فقيه نامداري باشد كه در آغاز تحقيق، گمان برگزيدن او، در اذهان برخي تداعي ميشد.
مأخذ: ( آیةالله جوادی آملی ، ولايت فقيه ، ص 489، 490)