پرسش :
اسامي سوره حمد و سرّ اين نامگذاري چيست؟
پاسخ :
قرآن كريم اسماء و صفات فراواني دارد و سوره حمد نيز كه "امّ القرآن" و مشتمل بر عصاره معارف قرآني است، به همين مناسبت داراي نامها و القاب بسياري است. نامهاي معروف اين سوره عبارت است از: امّ الكتاب، فاتحة الكتاب، السبع المثاني و حمد، و نامهاي غير مشهور آن، فاتحة القرآن، القرآن العظيم، الوافية، الكافية، الشافية، الشفاء، الصلاة، الدّعاء، الاساس، الشكر، الكنز، النّور، السؤال، تعليم المسألة، المناجاة، التفويض، (سورة) الحمد الاُولي والحمد القُصري است.
بررسي جايگاه و محتواي اين سوره نشان ميدهد كه تسميه آن به هر يك از اين نامها ناشي از مناسبتهاي موجود در معارف آن و يا جايگاه ويژه سوره است. اكنون به بررسي اسرار نامگذاري سوره حمد به اين نامها ميپردازيم:
1 ـ "أُمّ الكتاب"، "أُمّ القرآن": نامگذاري سوره حمد به اين دو نام، كه در روايات فراواني به نقل فريقين آمده است، از اين روست كه مشتمل بر عصاره معارف قرآن كريم است.
معارف قرآني داراي سه بخش مبدأ شناسي، معادشناسي و رسالت شناسي است و كلام منسوب به حضرت اميرالمؤمنين (عليهالسلام) نيز كه فرمودند: "رحم الله امرأً علم من ايْن وفى ايْن وإلي اين" ناظر به شناخت همين اصول سهگانه است. سوره مباركه فاتحة الكتاب نيز مشتمل بر معرفتهاي ياد شده است؛ زيرا بخش آغازين آن مربوط به مبدأ و ربوبيت مطلق او بر عوالم هستي و همچنين صفات جمالي او مانند رحمت مطلق و رحمت خاصّ است و بخش مياني آن "مالك يوم الدين" ناظر به معاد و ظهور مالكيت مطلقه خداي سبحان در قيامت است و بخش پاياني آن كه سخن از حصر عبادت و استعانت در خداي سبحان و طلب هدايت به صراط مستقيم دارد "إيّاك نعبد... ولا الضالّين"، مربوط به هدايت و ضلالت در سير از مبدأ تا معاد است و مدار و محور آن مسئله وحي و رسالت است. پس اصول معارف قرآني در اين سوره ترسيم شده است.
حكيم متالّه و مفسر ژرف انديش، صدرالمتالهين شيرازي درباره اين سوره مباركه ميگويد:
نسبت سوره فاتحه به قرآن، همانند نسبت انسان (جهان كوچك) به جهان (انسان بزرگ) است و هيچ يك از سور قرآني در جامعيّت، همتاي اين سوره نيست. كسي كه نتواند از سوره مباركه فاتحه بخش عمدهاي از اسرار علوم الهي و معالم ربّاني (مبدأشناسي، معادشناسي، علم النفس و..) را استنباط كند، عالم ربّاني نيست و به تفسير اين سوره، آن گونه كه بايد، راه نيافته است(١).
2 ـ "فاتحة الكتاب"، "فاتحة القرآن": اين سوره مباركه به عقيده بسياري از مفسّران و پژوهشگران علوم قرآني اولين سورهاي است كه به طور كامل بر قلب مطهّر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نازل شده است(٢) و در تنظيم سورههاي قرآن نيز سرآغاز كتاب الهي است و قرآن به آن آغاز ميگردد و از همين رو "فاتحة الكتاب" يا "فاتحة القرآن" نام گرفته است.
از سوره مباركه حمد در روايات فراواني با نام "فاتحة الكتاب" ياد شده است مانند: "لا صلاة إلاّ بفاتحة الكتاب"(٣)، "لا صلاة لمن لم يقرأ بفاتحة الكتاب"(٤). از اين روايات بر ميآيد كه سوره مباركه حمد از عصر رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) با نام "فاتحة الكتاب" شناخته شده بود و مسلمانان با همين نام از آن ياد ميكردند.
3 ـ "السّبع المثانى": اين نام را خداي سبحان در مقام اظهار امتنان بر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بر اين سوره نهاده است: "ولقد اتيناك سبعاً من المثاني والقران العظيم"(٥). مراد از "سبعاً من المثاني" در اين آيه، براساس روايات وارده از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و امامان (عليهمالسلام)، همان سوره مباركه حمد است. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) ميفرمايد: "فأفرد الامتنان علىّ بفاتحة الكتاب وجعلها بإزاء القرآن العظيم".(٦)
كلمه "السّبع" در اين تركيب، ناظر به شمار آيات اين سوره و كلمه "المثاني" نشانه وصفي است كه سراسر قرآن كريم و از جمله سوره مباركه حمد به آن موصوف شده است: "كتاباً متشابهاً مثاني"(٧) و آن انثناء، انعطاف و گرايش خاصي است كه آيات قرآن نسبت به يكديگر دارد و هر يك از آيات آن با ساير آياتش تفسير ميشود: "... ينطق بعضه ببعض ويشهد بعضه علي بعض"(٨).
سوره مباركه حمد از مواهب معنوي عظيمي است كه در اين حديث از اعطاي آن به پيامبر گرامي اسلام(صلي الله عليه و آله و سلم)، با تعبير "منّت"(نعمت بزرگ و سنگين) و "امتنان" ياد شده است؛ همان گونه كه اصل رسالت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در قرآن كريم با اين تعبير آمده است: "لقد منّ الله علي المؤمنين إذ بعث فيهم رسولًا من أنفسهم".(٩)
آيه 87 سوره مباركه حِجْر، از قرآن كريم به عنوان كتابي عظيم كه از كانون و مبدأ عظمت تنزل يافته است ياد ميكند: "والقران العظيم" و براي تبيين جلالت شان و رفعت جايگاه سوره مباركه حمد نيز آن را معادل و همتاي همه قرآن قرار داده، با تعبيري تكريمآميز (نكره غير موصوفه = سبعاً) آن را بزرگ ميشمارد.
4 ـ "الشفاء"، "الشافية": قرآن كريم براي شفاي دردهاي دروني و بيماريهاي قلبي، يعني جهل و رذايل اخلاقي، از سوي شافي مطلق، خداي سبحان، نازل شده است: "ونُنَزّل من القران ما هو شفاء ورحمة"(١٠)، "وشفاء لما في الصدور"(١١) و سوره مباركه حمد نيز كه برترين سوره قرآني و عصاره معارف آن است، در روايات "سوره شفابخش" نام گرفته است: "فاتحة الكتاب شفاء من كل داء"(١٢)، "من لم يبراه الحمد لم يبراه شىء".(١٣)
گرچه تلاوت سوره حمد شفابخش بيماريهاي تن نيز هست و در اين امرِ مجرّب، هيچ ترديدي نيست، امّا مهمّ، بيماريهاي جان است كه قرآن كريم عهدهدار درمان آنهاست و سوره حمد نيز چون عصاره قرآن است، عـصاره درمانهاي قرآني نيز خواهد بود. بنابراين، كلام امام باقر (عليهالسلام) (من لم يبراه الحمد..) نيز بدين معناست كه اگر جهل و رذايل اخلاقي كسي با معارف سوره حمد درمان نشود، ديگر سورههاي قرآن نيز براي او سودمند نخواهد بود.
5 ـ "الاساس": از ابن عباس نقل شده است كه هر چيزي اساسي دارد و اساس قرآن سوره مباركه حمد است: "إنّ لكلّ شىءٍ أساساً... وأساس القرآن الفاتحة وأساس الفاتحة بسم الله الرحمن الرحيم".(١٤)
6 ـ "الصلاة": اين نام نيز مستفاد از اين حديث قدسي است: "قسمت الصلاة بينى وبين عبدى نصفين؛ فنصفها لى ونصفها لعبدى..."(١٥) ؛ زيرا قراين موجود در حديث به روشني گواه بر آن است كه منظور از "الصلاة"، سوره حمد است. برخي مفسران نيز سرّ نامگذاري سوره حمد بدين نام را وابستگي قوامِ نماز به سوره حمد (لا صلاة إلاّ بفاتحة الكتاب) ذكر كردهاند(١٦).
7 ـ "الكافية"، "الوافية": عبادة بن صامت از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نقل ميكند كه: "أمّ القرآن عوض من غيرها وليس غيرها منها عوضاً"(١٧) و برخي از تفاسير اهل سنت راز تسميه سوره حمد بدين نامها را كفايت آن در صحّت نماز دانستهاند؛ زيرا هيچ سورهاي جز حمد مقوّم نماز نيست.(١٨)
8 ـ "المناجاة"، "التفويض": نامگذاري سوره حمد به اين دو نام به دليل اشتمال آن بر آيه كريمه "إيّاك نعبد وإيّاك نستعين" است، كه بخش نخست آن مناجات عبد با خداست و با بخش دوم آن، تفويضِ ممدوح حاصل ميشود.(١٩)
9 ـ "الكنز": سوره مباركه فاتحه در روايات فريقين، "گنج عرشي" نام گرفته است: "... وأعطيت أُمّتك كنزاً من كنوز عرشى؛ فاتحة الكتاب"(٢٠)، "... وإنّ فاتحة الكتاب أشرف ما فى كنوز العرش"(٢١)، "نزلت فاتحة الكتاب بمكة من كنز تحت العرش".(٢٢)
10 ـ "النّور": قرآن كريم از كتب آسماني با تعبير نور ياد ميكند: "إنّا أنزلنا التوراة فيها هديً ونور"(٢٣)، "واتيناه الإنجيل فيه هدي ونور"(٢٤)، "فَـامنوا بالله ورسوله والنور الذي أنزلنا"(٢٥) و هدف آنها را نوراني كردن انسانها ميداند: "كتاب انزلناه إليك لتخرج الناس من الظلمات إلي النور..."(٢٦). بنابراين، سورهاي كه عصاره كتابِ نور است، خود نيز نوري باهر و نورانيكننده انسانهاست.
11 ـ "تعليم المسألة"، "السؤال": گرچه طلب و مسئلتِ عبد سالك از خداي سبحان به صورت صريح، تنها در آيه كريمه "اهدنا الصراط المستقيم" آمده است، اما همان گونه كه در تفسير همين سوره بيان خواهد شد، تحميد و تمجيد عبد در آغاز سوره نيز تحميدي بيطلب و تمجيدي بيطمع نيست، بلكه "ستايش سابق" زمينه "خواهش لاحق" است و گويا همه آيات اين سوره مباركه، در پي آموزشِ "ادبِ مسئلت" از خداي سبحان و طلب از ساحت آن بينياز مطلق است.
12 ـ "الحمد الأُولي"، "الحمد القُصْري": نام گرفتن سوره به اين دو نام به اين جهت است كه در ميان "سُوَر حامدات"(٢٧)، اوّلين و كوتاهترين سوره، حمد است.
13 ـ "الـحمد"، "الدعاء"، "الشكر": تسميه سوره حمد بدين نامها، به دليل اشتمال سوره بر حمد و دعا و شكر است.
١ ـ تفسير القرآن الكريم، ج1، ص 163 ـ 164.
٢ ـ زمخشري ميگويد: بيشتر مفسران برآنند كه سوره مباركه فاتحةالكتاب نخستين سورهاي است كه بر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نازل شده است (كشاف، ج4، ص775) و طبرسي نيز حديثي از اميرالمؤمنين (عليهالسلام) نقل ميكند كه به اين مطلب تصريح دارد: "فأوّل ما نزل عليه بمكة، فاتحة الكتاب، ثم اقرأ باسم ربّك، ثم ن والقلم" (مجمع البيان، ج9 ـ 10، ص613، تفسير سوره انسان).
پژوهشگران علوم قرآني نيز در بحث "اوّلين و آخرين سوره نازل شده"، آن را به عنوان يكي ازاقوال دانسته اند (برهان زركشي، ج1، ص207؛ اتقان سيوطي، ج1، ص32). از آيه كريمه "ارءيت الذي ينهي* عبداً إذا صلّي" (سوره علق، آيه 9ـ10) نيز برميآيد كه پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) قبل از رسالت و نزول قرآن، نماز ميگزارده و آنچه در شب معراج آن حضرتتشريع شد، نمازهاي پنجگانه با ويژگيها و هيئت خاص آن بود، نه اصل نماز (الميزان، ج20، ص325) و از طرفي در روايات فريقين آمده است كه قِوام نماز به فاتحة الكتاب است و در اسلام نماز بدون فاتحه، ناشناخته است. بنابراين، قول به اين كه سوره مباركه حمد اولين سورهاي است كه به طور كامل، بر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نازل شده است، چندان بعيد نيست.
٣ ـ عوالى اللئالى، ج1، ص196.
٤ ـ وسائل الشيعة، ج6، ص37؛ صحيح بخاري، ج1، ص192.
٥ ـ سوره حجر، آيه 87.
٦ ـ تفسير برهان، ج 2، 353؛ نيز ر.ك بحار، ج 89، ص 235ـ236 و نورالثقلين، ج 3، ص27.
٧ ـ سوره زمر، آيه23؛ ر.ك الميزان، ج12، ص191ـ192.
٨ ـ نهجالبلاغه، خطبه 133، بند 8.
٩ ـ سوره آل عمران، آيه164.
١٠ ـ سوره إسراء، آيه 82.
١١ ـ سوره يونس، آيه 57.
١٢ ـ مجمع البيان، ج1، ص87.
١٣ ـ نورالثقلين، ج1 ص4.
١٤ ـ مجمع البيان، ج1، ص87.
١٥ ـ تفسير ابوالفتوح، ج 1، ص 13.
١٦ ـ مجمع البيان، ج1، ص87.
١٧ ـ تفسير ابوالفتوح، ج 1، ص 13.
١٨ ـ روح المعانى، ج1، ص67.
١٩ ـ روح المعانى، ج1، ص67.
٢٠ ـ نورالثقلين، ج1، ص4.
٢١ ـ همان، ص6.
٢٢ ـ درّالمنثور، ج1، ص10.
٢٣ ـ سوره مائده، آيه 44.
٢٤ ـ سوره مائده، آيه 46.
٢٥ ـ سوره تغابن، آيه 8.
٢٦ ـ سوره ابراهيم، آيه 1.
٢٧ ـ سورههايي كه با ماده حمد آغاز ميشود و آنها عبارت است از: فاتحة الكتاب، انعام، كهف، سبا و فاطر.
مأخذ: ( تفسیر تسنيم، ج ١، ص ٢٥٩)
قرآن كريم اسماء و صفات فراواني دارد و سوره حمد نيز كه "امّ القرآن" و مشتمل بر عصاره معارف قرآني است، به همين مناسبت داراي نامها و القاب بسياري است. نامهاي معروف اين سوره عبارت است از: امّ الكتاب، فاتحة الكتاب، السبع المثاني و حمد، و نامهاي غير مشهور آن، فاتحة القرآن، القرآن العظيم، الوافية، الكافية، الشافية، الشفاء، الصلاة، الدّعاء، الاساس، الشكر، الكنز، النّور، السؤال، تعليم المسألة، المناجاة، التفويض، (سورة) الحمد الاُولي والحمد القُصري است.
بررسي جايگاه و محتواي اين سوره نشان ميدهد كه تسميه آن به هر يك از اين نامها ناشي از مناسبتهاي موجود در معارف آن و يا جايگاه ويژه سوره است. اكنون به بررسي اسرار نامگذاري سوره حمد به اين نامها ميپردازيم:
1 ـ "أُمّ الكتاب"، "أُمّ القرآن": نامگذاري سوره حمد به اين دو نام، كه در روايات فراواني به نقل فريقين آمده است، از اين روست كه مشتمل بر عصاره معارف قرآن كريم است.
معارف قرآني داراي سه بخش مبدأ شناسي، معادشناسي و رسالت شناسي است و كلام منسوب به حضرت اميرالمؤمنين (عليهالسلام) نيز كه فرمودند: "رحم الله امرأً علم من ايْن وفى ايْن وإلي اين" ناظر به شناخت همين اصول سهگانه است. سوره مباركه فاتحة الكتاب نيز مشتمل بر معرفتهاي ياد شده است؛ زيرا بخش آغازين آن مربوط به مبدأ و ربوبيت مطلق او بر عوالم هستي و همچنين صفات جمالي او مانند رحمت مطلق و رحمت خاصّ است و بخش مياني آن "مالك يوم الدين" ناظر به معاد و ظهور مالكيت مطلقه خداي سبحان در قيامت است و بخش پاياني آن كه سخن از حصر عبادت و استعانت در خداي سبحان و طلب هدايت به صراط مستقيم دارد "إيّاك نعبد... ولا الضالّين"، مربوط به هدايت و ضلالت در سير از مبدأ تا معاد است و مدار و محور آن مسئله وحي و رسالت است. پس اصول معارف قرآني در اين سوره ترسيم شده است.
حكيم متالّه و مفسر ژرف انديش، صدرالمتالهين شيرازي درباره اين سوره مباركه ميگويد:
نسبت سوره فاتحه به قرآن، همانند نسبت انسان (جهان كوچك) به جهان (انسان بزرگ) است و هيچ يك از سور قرآني در جامعيّت، همتاي اين سوره نيست. كسي كه نتواند از سوره مباركه فاتحه بخش عمدهاي از اسرار علوم الهي و معالم ربّاني (مبدأشناسي، معادشناسي، علم النفس و..) را استنباط كند، عالم ربّاني نيست و به تفسير اين سوره، آن گونه كه بايد، راه نيافته است(١).
2 ـ "فاتحة الكتاب"، "فاتحة القرآن": اين سوره مباركه به عقيده بسياري از مفسّران و پژوهشگران علوم قرآني اولين سورهاي است كه به طور كامل بر قلب مطهّر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نازل شده است(٢) و در تنظيم سورههاي قرآن نيز سرآغاز كتاب الهي است و قرآن به آن آغاز ميگردد و از همين رو "فاتحة الكتاب" يا "فاتحة القرآن" نام گرفته است.
از سوره مباركه حمد در روايات فراواني با نام "فاتحة الكتاب" ياد شده است مانند: "لا صلاة إلاّ بفاتحة الكتاب"(٣)، "لا صلاة لمن لم يقرأ بفاتحة الكتاب"(٤). از اين روايات بر ميآيد كه سوره مباركه حمد از عصر رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) با نام "فاتحة الكتاب" شناخته شده بود و مسلمانان با همين نام از آن ياد ميكردند.
3 ـ "السّبع المثانى": اين نام را خداي سبحان در مقام اظهار امتنان بر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بر اين سوره نهاده است: "ولقد اتيناك سبعاً من المثاني والقران العظيم"(٥). مراد از "سبعاً من المثاني" در اين آيه، براساس روايات وارده از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و امامان (عليهمالسلام)، همان سوره مباركه حمد است. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) ميفرمايد: "فأفرد الامتنان علىّ بفاتحة الكتاب وجعلها بإزاء القرآن العظيم".(٦)
كلمه "السّبع" در اين تركيب، ناظر به شمار آيات اين سوره و كلمه "المثاني" نشانه وصفي است كه سراسر قرآن كريم و از جمله سوره مباركه حمد به آن موصوف شده است: "كتاباً متشابهاً مثاني"(٧) و آن انثناء، انعطاف و گرايش خاصي است كه آيات قرآن نسبت به يكديگر دارد و هر يك از آيات آن با ساير آياتش تفسير ميشود: "... ينطق بعضه ببعض ويشهد بعضه علي بعض"(٨).
سوره مباركه حمد از مواهب معنوي عظيمي است كه در اين حديث از اعطاي آن به پيامبر گرامي اسلام(صلي الله عليه و آله و سلم)، با تعبير "منّت"(نعمت بزرگ و سنگين) و "امتنان" ياد شده است؛ همان گونه كه اصل رسالت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در قرآن كريم با اين تعبير آمده است: "لقد منّ الله علي المؤمنين إذ بعث فيهم رسولًا من أنفسهم".(٩)
آيه 87 سوره مباركه حِجْر، از قرآن كريم به عنوان كتابي عظيم كه از كانون و مبدأ عظمت تنزل يافته است ياد ميكند: "والقران العظيم" و براي تبيين جلالت شان و رفعت جايگاه سوره مباركه حمد نيز آن را معادل و همتاي همه قرآن قرار داده، با تعبيري تكريمآميز (نكره غير موصوفه = سبعاً) آن را بزرگ ميشمارد.
4 ـ "الشفاء"، "الشافية": قرآن كريم براي شفاي دردهاي دروني و بيماريهاي قلبي، يعني جهل و رذايل اخلاقي، از سوي شافي مطلق، خداي سبحان، نازل شده است: "ونُنَزّل من القران ما هو شفاء ورحمة"(١٠)، "وشفاء لما في الصدور"(١١) و سوره مباركه حمد نيز كه برترين سوره قرآني و عصاره معارف آن است، در روايات "سوره شفابخش" نام گرفته است: "فاتحة الكتاب شفاء من كل داء"(١٢)، "من لم يبراه الحمد لم يبراه شىء".(١٣)
گرچه تلاوت سوره حمد شفابخش بيماريهاي تن نيز هست و در اين امرِ مجرّب، هيچ ترديدي نيست، امّا مهمّ، بيماريهاي جان است كه قرآن كريم عهدهدار درمان آنهاست و سوره حمد نيز چون عصاره قرآن است، عـصاره درمانهاي قرآني نيز خواهد بود. بنابراين، كلام امام باقر (عليهالسلام) (من لم يبراه الحمد..) نيز بدين معناست كه اگر جهل و رذايل اخلاقي كسي با معارف سوره حمد درمان نشود، ديگر سورههاي قرآن نيز براي او سودمند نخواهد بود.
5 ـ "الاساس": از ابن عباس نقل شده است كه هر چيزي اساسي دارد و اساس قرآن سوره مباركه حمد است: "إنّ لكلّ شىءٍ أساساً... وأساس القرآن الفاتحة وأساس الفاتحة بسم الله الرحمن الرحيم".(١٤)
6 ـ "الصلاة": اين نام نيز مستفاد از اين حديث قدسي است: "قسمت الصلاة بينى وبين عبدى نصفين؛ فنصفها لى ونصفها لعبدى..."(١٥) ؛ زيرا قراين موجود در حديث به روشني گواه بر آن است كه منظور از "الصلاة"، سوره حمد است. برخي مفسران نيز سرّ نامگذاري سوره حمد بدين نام را وابستگي قوامِ نماز به سوره حمد (لا صلاة إلاّ بفاتحة الكتاب) ذكر كردهاند(١٦).
7 ـ "الكافية"، "الوافية": عبادة بن صامت از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نقل ميكند كه: "أمّ القرآن عوض من غيرها وليس غيرها منها عوضاً"(١٧) و برخي از تفاسير اهل سنت راز تسميه سوره حمد بدين نامها را كفايت آن در صحّت نماز دانستهاند؛ زيرا هيچ سورهاي جز حمد مقوّم نماز نيست.(١٨)
8 ـ "المناجاة"، "التفويض": نامگذاري سوره حمد به اين دو نام به دليل اشتمال آن بر آيه كريمه "إيّاك نعبد وإيّاك نستعين" است، كه بخش نخست آن مناجات عبد با خداست و با بخش دوم آن، تفويضِ ممدوح حاصل ميشود.(١٩)
9 ـ "الكنز": سوره مباركه فاتحه در روايات فريقين، "گنج عرشي" نام گرفته است: "... وأعطيت أُمّتك كنزاً من كنوز عرشى؛ فاتحة الكتاب"(٢٠)، "... وإنّ فاتحة الكتاب أشرف ما فى كنوز العرش"(٢١)، "نزلت فاتحة الكتاب بمكة من كنز تحت العرش".(٢٢)
10 ـ "النّور": قرآن كريم از كتب آسماني با تعبير نور ياد ميكند: "إنّا أنزلنا التوراة فيها هديً ونور"(٢٣)، "واتيناه الإنجيل فيه هدي ونور"(٢٤)، "فَـامنوا بالله ورسوله والنور الذي أنزلنا"(٢٥) و هدف آنها را نوراني كردن انسانها ميداند: "كتاب انزلناه إليك لتخرج الناس من الظلمات إلي النور..."(٢٦). بنابراين، سورهاي كه عصاره كتابِ نور است، خود نيز نوري باهر و نورانيكننده انسانهاست.
11 ـ "تعليم المسألة"، "السؤال": گرچه طلب و مسئلتِ عبد سالك از خداي سبحان به صورت صريح، تنها در آيه كريمه "اهدنا الصراط المستقيم" آمده است، اما همان گونه كه در تفسير همين سوره بيان خواهد شد، تحميد و تمجيد عبد در آغاز سوره نيز تحميدي بيطلب و تمجيدي بيطمع نيست، بلكه "ستايش سابق" زمينه "خواهش لاحق" است و گويا همه آيات اين سوره مباركه، در پي آموزشِ "ادبِ مسئلت" از خداي سبحان و طلب از ساحت آن بينياز مطلق است.
12 ـ "الحمد الأُولي"، "الحمد القُصْري": نام گرفتن سوره به اين دو نام به اين جهت است كه در ميان "سُوَر حامدات"(٢٧)، اوّلين و كوتاهترين سوره، حمد است.
13 ـ "الـحمد"، "الدعاء"، "الشكر": تسميه سوره حمد بدين نامها، به دليل اشتمال سوره بر حمد و دعا و شكر است.
١ ـ تفسير القرآن الكريم، ج1، ص 163 ـ 164.
٢ ـ زمخشري ميگويد: بيشتر مفسران برآنند كه سوره مباركه فاتحةالكتاب نخستين سورهاي است كه بر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نازل شده است (كشاف، ج4، ص775) و طبرسي نيز حديثي از اميرالمؤمنين (عليهالسلام) نقل ميكند كه به اين مطلب تصريح دارد: "فأوّل ما نزل عليه بمكة، فاتحة الكتاب، ثم اقرأ باسم ربّك، ثم ن والقلم" (مجمع البيان، ج9 ـ 10، ص613، تفسير سوره انسان).
پژوهشگران علوم قرآني نيز در بحث "اوّلين و آخرين سوره نازل شده"، آن را به عنوان يكي ازاقوال دانسته اند (برهان زركشي، ج1، ص207؛ اتقان سيوطي، ج1، ص32). از آيه كريمه "ارءيت الذي ينهي* عبداً إذا صلّي" (سوره علق، آيه 9ـ10) نيز برميآيد كه پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) قبل از رسالت و نزول قرآن، نماز ميگزارده و آنچه در شب معراج آن حضرتتشريع شد، نمازهاي پنجگانه با ويژگيها و هيئت خاص آن بود، نه اصل نماز (الميزان، ج20، ص325) و از طرفي در روايات فريقين آمده است كه قِوام نماز به فاتحة الكتاب است و در اسلام نماز بدون فاتحه، ناشناخته است. بنابراين، قول به اين كه سوره مباركه حمد اولين سورهاي است كه به طور كامل، بر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نازل شده است، چندان بعيد نيست.
٣ ـ عوالى اللئالى، ج1، ص196.
٤ ـ وسائل الشيعة، ج6، ص37؛ صحيح بخاري، ج1، ص192.
٥ ـ سوره حجر، آيه 87.
٦ ـ تفسير برهان، ج 2، 353؛ نيز ر.ك بحار، ج 89، ص 235ـ236 و نورالثقلين، ج 3، ص27.
٧ ـ سوره زمر، آيه23؛ ر.ك الميزان، ج12، ص191ـ192.
٨ ـ نهجالبلاغه، خطبه 133، بند 8.
٩ ـ سوره آل عمران، آيه164.
١٠ ـ سوره إسراء، آيه 82.
١١ ـ سوره يونس، آيه 57.
١٢ ـ مجمع البيان، ج1، ص87.
١٣ ـ نورالثقلين، ج1 ص4.
١٤ ـ مجمع البيان، ج1، ص87.
١٥ ـ تفسير ابوالفتوح، ج 1، ص 13.
١٦ ـ مجمع البيان، ج1، ص87.
١٧ ـ تفسير ابوالفتوح، ج 1، ص 13.
١٨ ـ روح المعانى، ج1، ص67.
١٩ ـ روح المعانى، ج1، ص67.
٢٠ ـ نورالثقلين، ج1، ص4.
٢١ ـ همان، ص6.
٢٢ ـ درّالمنثور، ج1، ص10.
٢٣ ـ سوره مائده، آيه 44.
٢٤ ـ سوره مائده، آيه 46.
٢٥ ـ سوره تغابن، آيه 8.
٢٦ ـ سوره ابراهيم، آيه 1.
٢٧ ـ سورههايي كه با ماده حمد آغاز ميشود و آنها عبارت است از: فاتحة الكتاب، انعام، كهف، سبا و فاطر.
مأخذ: ( تفسیر تسنيم، ج ١، ص ٢٥٩)