چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

چرا در تقسيم‌بندى وظايف، زنان عضو طبقه دوم جامعه قرار گرفته‌اند؟


پاسخ :
روزى رسول خدا (صلى الله عليه وآله) در جمع ياران و اصحابش نشسته بود، اسماء بنت يزيد انصاريه، ‏يكى از زنان انصار، به حضور پيامبر (صلوات اللَّه وسلامه عليه) رسيد، عرض كرد: من نماينده تمام زنان هستم ‏به سوى شما، اين سؤال، تنها سؤال زنان انصار و زنان مدينه نيست، بلكه سؤال همه زنهاست و هيچ زنى ‏در مشرق يا در مغرب نيست مگر اين كه وقتى سخن مرا بشنود آن را مى‏پذيرد، پس من در حقيقت نماينده ‏همه زنان عالم هستم، زيرا شما پيامبر همه جوامع بشرى اعم از زن و مرد هستيد و اين سؤال عموم زنان از ‏شما است. او در كمال ادب‎ ‎اين سؤالها را طرح كرد. در آغاز سخنش جمله «بأبى أنت وأُمّى» گفت، بعد هم ‏گفت: «نفسى لك الفداء» يعنى من و پدرم و مادرم فداى تو‏‎.‎
‎ ‎پس از ايراد خطبه به عنوان نماينده زنان جهان عرض كرد‏‎:‎
‎ »‎انّ اللَّه عزوجل بعثك الى الرّجال والنّساء‎«‎
‎ ‎يعنى خداى سبحان تو را به عنوان پيامبر بشر مبعوث كرد چه براى رجال، چه براى نساء «فآمنّا بك ‏وبالهك» ما به مبدأ و معاد و وحى و رسالت ايمان آورديم، به خدايى كه تو را فرستاد ايمان آورديم. سخن اين ‏زن در حقيقت بيانگر اصول سه‏گانه دين بود - در قرآن كريم گاهى سه اصل مبدأ و معاد و وحى در كنار هم ‏ذكر مى‏شود و گاهى دو اصل مبدأ و وحى، سرّش اين است كه بازگشت معاد به همان مبدأ است و اگر ‏كسى به خدا ايمان آورد به معاد هم ايمان آورده است.‏
‎ »‎وانّا معشر النّساء محصورات مقصورات قواعد بيوتكم ومقضى شهواتكم وحاملات أولادكم‎«‎
‎ ‎ما زنها خانه‏نشين و محصور و حامل فرزندان شما مردان هستيم. تفكرى كه در آن روز رايج بود تفكر ‏جاهلى بود. اين زن در عين حال كه نماينده زنان جهان است نماينده زنان مسلمان نيز هست، ولى در متن ‏سؤالش تفكر جاهلى را مطرح مى‏كند او مى‏گويد، زن حامل فرزند شوهر است، غافل از اين كه زن حامل ‏فرزندى است كه به پدر و مادر به صورت مشترك منسوب است.‏
‎ »‎وانّكم معاشر الرّجال فضّلتم علينا بالجمع والجماعات وعيادة المرضى وشهود الجنائز والحجّ بعد الحجّ ‏وأفضل من ذلك الجهاد فى سبيل اللَّه‎«‎
‎ ‎و شما مردها بر ما فضيلت داريد براى اين كه در نماز جمعه و جماعت، در عيادت بيمار، در تشييع جنازه ‏شركت مى‏كنيد، شما مكرّر مى‏توانيد به حج برويد و بالاتر از همه جهاد فى سبيل‏اللَّه وظيفه شماست و ما ‏محروميم‎.‎
‎ »‎وانّ أحدكم اذا خرج حاجّاً أو معتمراً أو مجاهداً حفظنا لكم أموالكم وغزلنا أثوابكم وربّينا لكم أولادكم‏‎«‎
‎ ‎شما اگر به عنوان حج يا جهاد حركت كرديد ما بايد در خانه‏ها بنشينيم و اموالتان را حفظ كنيم، ‏لباسهايتان را ببافيم، فرزندان شما را تربيت كنيم.‏
‎ »‎فما نشارككم فى هذا الأجر والخير‎«‎
‎ ‎ما زنها با شما مردها در هيچ يك از فضيلت‏ها شريك نيستيم‎.‎
‎ ‎پاسخ پيامبر در تبيين وظايف زن
‏«‏‎ ‎فالتفت النبى (صلى الله عليه وآله) الى أصحابه بوجهه كلّه‎«‎
‎ ‎حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) با تمام صورت رو به اصحاب كرد و فرمود‎:‎
‎ »‎هل سمعتم مسألة امرأة قط أحسن من مسألتها فى أمر دينها من هذه‎«‎
‎ ‎يعنى شما تاكنون زنى به اين فضيلت ديده‏ايد كه در مسائل دينى اينچنين سؤال كند؟‎ ‎معلوم مى‏شود ‏شنيدن صداى زن در اين گونه از مسائل دينى براى معصوم هم رواست و زن مى‏تواند در مجامع عمومى ‏درباره مسائل دين سخن بگويد و مردها هم مى‏توانند سخن زن را درباره مسائل دينى بشنوند و يا گوش ‏دهند. اين قصه در مدينه و در زمانى واقع شده كه بسيارى از مسائل حجاب و فضائل دينى و دستورات عفاف ‏نازل شده است، اگر يك چنين سؤال و جواب و سخنرانى در اوائل اسلام و در مكه رخ مى‏داد، ممكن بود ‏كسى بگويد آن روز هنوز دستور حجاب نبوده و... اما اين جريان در مدينه و در جمع انصار اتفاق مى‏افتد و ‏سؤال و جواب در مقام و موقعيت زن در جهاد بوده است.‏
‎ »‎فقالوا يا رسول اللَّه ما ظننّا انّ المرأة تهتدى الى مثل هذا‎«‎
‎ ‎اصحاب گفتند: ما فكر نمى‏كرديم زن به اين مقام برسد. چرا كه زمينه‏اى نبود تا زن را بپروراند. نبايد توقع ‏داشت، تفكّر جاهلى توان تربيت اين گونه از زنها را داشته باشد. آنگاه‎:‎
‎ »‎فالتفت النّبى (صلى الله عليه وآله) اليها‎«‎
‎ ‎پيامبر رو به اين زن كرد‎:‎
‎ »‎فقال افهمى أيّتها المرأة واعلمى من خلفك من النّساء انّ حُسن تبعّل المرأة لزوجها وطلبها مرضاته ‏واتّباعها موافقته يعدل ذلك كلّه فانصرفت وهى تهلل حتّى وصلت الى نساء قومها‎«‎
‎ ‎اى زن برگرد به‎ ‎همه زنهايى كه تو نماينده آنهايى، چه در مشرق و چه در مغرب، اعلام بكن كه ‏مسؤوليت تربيت خانواده و تشكيل خانه، شوهردارى، حسن تبعل كه چشم شوهر در بيرون به گناه گشوده ‏نشود و گوشش در بيرون منزل به گناه و آهنگ باطل باز نشود، و دستش به خيانت باز نشود، نيك شوهردارى ‏كردن و خانواده را حفظ كردن و اركان خانه را به دوش كشيدن، حفظ اولاد و اموال و تأمين آبرو، معادل همه آن ‏فضائل است كه برشمردى. مگر نه آن است كه شما خواهان ثواب و تقرب الهى هستيد، مگر نه آن است كه ‏فروع دين تعبّدى است و ذات اقدس اله مصالح ما را بهتر از ما مى‏شناسد، آن خدايى كه به شما شش سال ‏زودتر از ديگران دستور عبادى داد و زودتر از ديگران سخن گفت و شش سال زودتر از ديگران به حضور پذيرفت، ‏اين چنين دستور داده است كه خانواده در اسلام اصل است. آنها كه خانه را منحل كرده و در حدّ يك خوابگاه ‏به او مى‏نگرند، آنها جان و روح زن را از خانه بيرون آوردند و به مراكز فساد كشاندند.‏
‎ ‎نمونه بارز انحطاط را در كشورهاى پيشرفته ديده و مى‏بينيد. مرحوم علامه طباطبايى در ذيل همين ‏حديث شريف بحث مبسوطى دارند و مى‏فرمايند: آنها زن را تحت عنوان آزادى بازيچه قرار دادند. اما دين ‏مى‏گويد زن گل است و نظير ابزار بازى نيست، او را ضايع نكنيد، كارهاى سنگين به اينها ارائه نكنيد، نگذاريد ‏با نامحرم تماس بگيرند، نامحرم با او تماس بگيرد چرا كه اين گل پژمرده مى‏شود، اين فقط بايد در بوستان ‏منزل باشد، آنگاه است كه مى‏تواند پيغمبر تربيت كند.‏
‎ ‎اگر زنان، كانون خانه را متلاشى نكنند و گرم نگه دارند و گونه‏اى عمل كنند كه مرد، تمام تلاشش متوجه ‏خانه باشد، با حسن برخورد، با اداره صحيح شؤون منزل، با قناعت و كم‏توقعى، با تربيت دقيق فرزندان، با ‏رفتار مؤدبانه داشتن و حفظ عفاف و لباس حتى در برابر اولاد، و در نتيجه تربيت‏‎ ‎فرزندانى وزين و عفيف، آنگاه ‏مى‏توانند نقص آن فضائل را جبران كنند، چه اين كه اينها معادل همه فضائلى است كه براى مردها وارد شده ‏است‎.‎

‏( آیةالله جوادی آملی ،زن در آئينه جلال و جمال، صفحات 414 ـ 417.)‏


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.