پرسش :
آيا تفاوت سهم ارث زن نسبت به مرد موجب كمارزش شدن او در جامعه نمىگردد؟
پاسخ :
گفته مىشود چون زن از ارث كمترى برخوردار است لذا محترم نيست، در صورتى كه به هنگام مهاجرت پيامبر به مدينه، شتر حضرت در مقابل خانه كسى كه از فقيرترين مردم مدينه بود خوابيد پس نداشتن مال، نقص نيست چه اين كه داشتن آن كمال نيست.
خطبه مبسوطى در نهجالبلاغه است كه حضرت على عليه السلام مىفرمايد: نشانه اين كه داشتن مال كمال نيست، آن است كه همه انبيا از مال دنيا بهرهاى نداشتهاند - يا بايد گفت داشتن مال كمال نيست يا معاذاللَّه بايد گفت كه خدا اين كمال را به انبياى خود نداده است - آنگاه قصه موسى كليم، عيسى مسيح، داود و خود رسول خدا - عليهم الصلاة وعليهم السلام - را ذكر مىكند و مىفرمايد وضع زندگى اينها ساده بود، پس با اين شواهد فراوان معلوم مىشود كمال، در فراوانى مال نيست.
مضافاً بر اين كه: اولاً، در بعضى از موارد زن و مرد همتاى هم ارث مىبرند، در مواردى مرد بيشتر ارث مىبرد و در مواردى هم زن بيشتر ارث مىبرد. ثانياً، اگر ارث زن - دختر و خواهر ميت - كم است، در مقابل، تمام زندگى زن توسط مرد تأمين مىشود و مهريه را نيز اضافه بر مخارج زندگى در اختيار دارد.
از لذتها و پوشيدنىها و زيورآلات زن بهره مىگيرد و توليد اينها، وظيفه مرد است يعنى بهره مهم، از آنِ زن و توليد مهمّ مربوط به مرد است.
اينجا دو مسأله دقيق و كاملاً از هم جدا وجود دارد: حضرت على عليه السلام نمىخواهد بفرمايد چون سهم ارث زن كم است او كمارزش است، بلكه مىفرمايد همان مال را دين، به زن مىدهد اما با سرپرستى مرد، و به عنوان مهريه و نفقه به او مىدهد، حق او را مستقيماً به خود او نمىدهد، تا عهدهدار دخل و خرج و زحمت توليد نباشد.
( آیةالله جوادی املی ،زن در آئينه جلال و جمال، صفحات 372 ـ 373.)
گفته مىشود چون زن از ارث كمترى برخوردار است لذا محترم نيست، در صورتى كه به هنگام مهاجرت پيامبر به مدينه، شتر حضرت در مقابل خانه كسى كه از فقيرترين مردم مدينه بود خوابيد پس نداشتن مال، نقص نيست چه اين كه داشتن آن كمال نيست.
خطبه مبسوطى در نهجالبلاغه است كه حضرت على عليه السلام مىفرمايد: نشانه اين كه داشتن مال كمال نيست، آن است كه همه انبيا از مال دنيا بهرهاى نداشتهاند - يا بايد گفت داشتن مال كمال نيست يا معاذاللَّه بايد گفت كه خدا اين كمال را به انبياى خود نداده است - آنگاه قصه موسى كليم، عيسى مسيح، داود و خود رسول خدا - عليهم الصلاة وعليهم السلام - را ذكر مىكند و مىفرمايد وضع زندگى اينها ساده بود، پس با اين شواهد فراوان معلوم مىشود كمال، در فراوانى مال نيست.
مضافاً بر اين كه: اولاً، در بعضى از موارد زن و مرد همتاى هم ارث مىبرند، در مواردى مرد بيشتر ارث مىبرد و در مواردى هم زن بيشتر ارث مىبرد. ثانياً، اگر ارث زن - دختر و خواهر ميت - كم است، در مقابل، تمام زندگى زن توسط مرد تأمين مىشود و مهريه را نيز اضافه بر مخارج زندگى در اختيار دارد.
از لذتها و پوشيدنىها و زيورآلات زن بهره مىگيرد و توليد اينها، وظيفه مرد است يعنى بهره مهم، از آنِ زن و توليد مهمّ مربوط به مرد است.
اينجا دو مسأله دقيق و كاملاً از هم جدا وجود دارد: حضرت على عليه السلام نمىخواهد بفرمايد چون سهم ارث زن كم است او كمارزش است، بلكه مىفرمايد همان مال را دين، به زن مىدهد اما با سرپرستى مرد، و به عنوان مهريه و نفقه به او مىدهد، حق او را مستقيماً به خود او نمىدهد، تا عهدهدار دخل و خرج و زحمت توليد نباشد.
( آیةالله جوادی املی ،زن در آئينه جلال و جمال، صفحات 372 ـ 373.)