پرسش :
چرا در بعضى متون دينى از دنيا ستايش شده است؟
پاسخ :
همه انبيا و اوليا و حكما و عرفا و صالحين و صديقين و شهدا، در همين دنيا به كمال رسيدهاند، اينها اگر به دنيا نمىآمدند خاكى بودند، يا نطفهاى بودند كه همراه پدر دفن مىشدند و به كمال نمىرسيدند. ولى هنگامى كه به اين بازار دنيا آمدند و داد و ستد كردند، سود بردند، زيرا كه: «دنيا متجر اولياست»، همه خوبان در دنيا خوب شدند پس، اگر كسى به طمع زرق و برق دنيا خود را گرفتار نمود مثل آن كودكى است كه نشناخته، پشت مار ابلق را لمس مىنمايد و يا با نيش عقربى بازى مىكند.
در نهجالبلاغه آمده است: روزى حضرت امير - سلاماللَّه عليه - شخصى را ديد كه از دنيا بدگويى مىكند، حضرت فرمود:
»أتغترّ بالدّنيا ثمّ تذمّها؟ أنت المتجرِّم عليها أم هى المتجرِّمة عليك»(1).
آيا فريفته دنيا مىشوى آنگاه مذمّتش مىكنى؟ اين تو هستى كه بايد عليه او مدّعى باشى يا او بايد عليه تو اعلام جرم كند؟
آيا دنيا، يعنى اين آب و هوا بد است؟ اين نشئه زيست بد است؟ اصولاً جايى بهتر از دنيا، راستگوتر از دنيا ديدهايد؟ او منافقانه با كسى برخورد نكرده، سلامتى را نشان داده، و بيمارى و مرض را هم نشان داده، زندهها را نشان داده و مرگ و مردهها و قبرستان را هم نشان داده است، او دو چهره است و هر دو را نشان مىدهد و اين چنين نيست كه فقط يك چهره را نشان بدهد، و چهره ديگر را ارائه ندهد.
مشابه همينتعبيرها،درمورد مال نيزآمدهاست. رسول گرامى اسلام - صلوات اللَّه وسلامه عليه - مىفرمايد:
»نعم المال الصالح للرجل الصالح»(2).
چقدرمال حلال، براى شخص صالح خوب است. چون هم كمكى براى عبادت و هم نيرويى براى تقويت مجاهدان و مبارزان در جبهههاست. از آن طرف هم مىفرمايد: همان سكهها را كه ذخيره كرده است، همانها را داغ مىكنند:
» يوم يُحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم وجنوبهم وظهورهم هذا ما كنزتم لأنفسكم فذوقوا ما كنتم تكنزون»(3).
همان مالهايى كه او اندوخته و ذخيره كرده و انفاق نكرده، به صورت سكه و اسكناسِ نسوز، داغ مىكنند.
قيامت، صحنه عجيبى است. همين سكه را كه يك شخص در راه رضاى خدا، در ماه مبارك رمضان يا غير آن به كميته امداد يا مصرف ديگرى از مصارف اسلامى رسانده است، براى او روح و ريحان مىشود و ديگرى كه ذخيره و احتكار كرده، بدرفتارى كرده، همان سكه در همان آن و همان لحظه گداخته مىشود. اين چه نشئهاى است كه همه اعمال مجسم مىشود؟ يك شىء در يك حال هم سيب و گلابى مىشود، هم به صورت فلز گداخته درمىآيد.
(1) نهج البلاغه صبحى صالح، حكمت 131.
(2) جامع السعادات، ج2، ص38.
(3) سوره توبه، آيه 35.
( آیةالله جوادی آملی ،زن در آئينه جلال و جمال، صفحات 375 ـ 377.)
همه انبيا و اوليا و حكما و عرفا و صالحين و صديقين و شهدا، در همين دنيا به كمال رسيدهاند، اينها اگر به دنيا نمىآمدند خاكى بودند، يا نطفهاى بودند كه همراه پدر دفن مىشدند و به كمال نمىرسيدند. ولى هنگامى كه به اين بازار دنيا آمدند و داد و ستد كردند، سود بردند، زيرا كه: «دنيا متجر اولياست»، همه خوبان در دنيا خوب شدند پس، اگر كسى به طمع زرق و برق دنيا خود را گرفتار نمود مثل آن كودكى است كه نشناخته، پشت مار ابلق را لمس مىنمايد و يا با نيش عقربى بازى مىكند.
در نهجالبلاغه آمده است: روزى حضرت امير - سلاماللَّه عليه - شخصى را ديد كه از دنيا بدگويى مىكند، حضرت فرمود:
»أتغترّ بالدّنيا ثمّ تذمّها؟ أنت المتجرِّم عليها أم هى المتجرِّمة عليك»(1).
آيا فريفته دنيا مىشوى آنگاه مذمّتش مىكنى؟ اين تو هستى كه بايد عليه او مدّعى باشى يا او بايد عليه تو اعلام جرم كند؟
آيا دنيا، يعنى اين آب و هوا بد است؟ اين نشئه زيست بد است؟ اصولاً جايى بهتر از دنيا، راستگوتر از دنيا ديدهايد؟ او منافقانه با كسى برخورد نكرده، سلامتى را نشان داده، و بيمارى و مرض را هم نشان داده، زندهها را نشان داده و مرگ و مردهها و قبرستان را هم نشان داده است، او دو چهره است و هر دو را نشان مىدهد و اين چنين نيست كه فقط يك چهره را نشان بدهد، و چهره ديگر را ارائه ندهد.
مشابه همينتعبيرها،درمورد مال نيزآمدهاست. رسول گرامى اسلام - صلوات اللَّه وسلامه عليه - مىفرمايد:
»نعم المال الصالح للرجل الصالح»(2).
چقدرمال حلال، براى شخص صالح خوب است. چون هم كمكى براى عبادت و هم نيرويى براى تقويت مجاهدان و مبارزان در جبهههاست. از آن طرف هم مىفرمايد: همان سكهها را كه ذخيره كرده است، همانها را داغ مىكنند:
» يوم يُحمى عليها فى نار جهنم فتكوى بها جباههم وجنوبهم وظهورهم هذا ما كنزتم لأنفسكم فذوقوا ما كنتم تكنزون»(3).
همان مالهايى كه او اندوخته و ذخيره كرده و انفاق نكرده، به صورت سكه و اسكناسِ نسوز، داغ مىكنند.
قيامت، صحنه عجيبى است. همين سكه را كه يك شخص در راه رضاى خدا، در ماه مبارك رمضان يا غير آن به كميته امداد يا مصرف ديگرى از مصارف اسلامى رسانده است، براى او روح و ريحان مىشود و ديگرى كه ذخيره و احتكار كرده، بدرفتارى كرده، همان سكه در همان آن و همان لحظه گداخته مىشود. اين چه نشئهاى است كه همه اعمال مجسم مىشود؟ يك شىء در يك حال هم سيب و گلابى مىشود، هم به صورت فلز گداخته درمىآيد.
(1) نهج البلاغه صبحى صالح، حكمت 131.
(2) جامع السعادات، ج2، ص38.
(3) سوره توبه، آيه 35.
( آیةالله جوادی آملی ،زن در آئينه جلال و جمال، صفحات 375 ـ 377.)