پرسش :
عوامل پديد آمدن و رشد نهضت هاى دفاع از زن در جهان معاصر، به ويژه در كشورهاى غربى چيست؟
پاسخ :
(1)در اين زمينه، پژوهشگران تحقيق هايى كرده، و عواملى را بر شمرده اند. به طور خلاصه مىتوان گفت: سه عامل اساسى در به پديدآمدن و رشد نهضت هاى دفاع از حقوق زن بيشترين تأثير را داشته است:
1. هوسرانى و شهوت طلبىِ مردان: شكّى نيست كه در هر يك از جوامع و فرهنگ هاى بشرى و به ويژه در نظام هاى دينى، زنان كم و بيش قيد و بندهايى از قبيل «حجاب» داشته اند. مردان شهوت پرست در صدد برآمدند تا با عناوين فريبنده اى چون «حقوق زن» و «آزادى زنان» آنان را از آن قيد و بندها رها سازند و از خانه ها بيرون بكشند و بدين ترتيب، به ارضاى هرچه بيش تر شهوت هاى حيوانى خود بپردازند.
2. بهره كشى اقتصادى از زنان: پس از صنعتى شدن كشورهاى غربى، سرمايه داران و كارفرمايان به جست و جوى نيروى كار ارزان برخاستند و چون زنان تا آن زمان و در آن ممالك، درآمدى نداشته، به طور طبيعى مىپذيرفتند كه مزدى كم تر از مردان به آنان بپردازند، كارخانه داران در صدد سوءاستفاده از اين وضع برآمدند. شعارهايى از قبيل: «زنان بايد آزاد باشند; در چهارديوارى خانه محصور نمانند; استقلال اقتصادى داشته باشند و در صحنه هاى اجتماعى به كار و سازندگى مشغول شوند»، دستاويز خوبى براى كارخانه داران بود تا به اين وسايل بتوانند زنان را به محيط كارخانه ها بكشانند و از آنان بهره بردارى اقتصادى كنند.
3. استفاده از آراى سياسى زنان: در نظام هاى مردم سالار (دموكراتيك) كه مدّعىِ اتّكاى حكومت بر آراى مردمند، جاه طلبان و شيفتگان قدرت، چون زنان را انعطاف پذيرتر و تأثير تبليغ ها را در آنان بيش تر مىيافتند و از طرفى نيازمند آراى بيش ترى بودند، كوشيدند تا آنان را به ميدان اجتماع و سياست وارد كنند و با فريفتن و تحت تأثير قرار دادنِ آنان، آراى بيش ترى به دست آورند و بر اريكه قدرت تكيه زنند.
1 ر.ك: محمّد تقى مصباح يزدى، جزوه حقوق و سياست در قرآن، درس 206.
(1)در اين زمينه، پژوهشگران تحقيق هايى كرده، و عواملى را بر شمرده اند. به طور خلاصه مىتوان گفت: سه عامل اساسى در به پديدآمدن و رشد نهضت هاى دفاع از حقوق زن بيشترين تأثير را داشته است:
1. هوسرانى و شهوت طلبىِ مردان: شكّى نيست كه در هر يك از جوامع و فرهنگ هاى بشرى و به ويژه در نظام هاى دينى، زنان كم و بيش قيد و بندهايى از قبيل «حجاب» داشته اند. مردان شهوت پرست در صدد برآمدند تا با عناوين فريبنده اى چون «حقوق زن» و «آزادى زنان» آنان را از آن قيد و بندها رها سازند و از خانه ها بيرون بكشند و بدين ترتيب، به ارضاى هرچه بيش تر شهوت هاى حيوانى خود بپردازند.
2. بهره كشى اقتصادى از زنان: پس از صنعتى شدن كشورهاى غربى، سرمايه داران و كارفرمايان به جست و جوى نيروى كار ارزان برخاستند و چون زنان تا آن زمان و در آن ممالك، درآمدى نداشته، به طور طبيعى مىپذيرفتند كه مزدى كم تر از مردان به آنان بپردازند، كارخانه داران در صدد سوءاستفاده از اين وضع برآمدند. شعارهايى از قبيل: «زنان بايد آزاد باشند; در چهارديوارى خانه محصور نمانند; استقلال اقتصادى داشته باشند و در صحنه هاى اجتماعى به كار و سازندگى مشغول شوند»، دستاويز خوبى براى كارخانه داران بود تا به اين وسايل بتوانند زنان را به محيط كارخانه ها بكشانند و از آنان بهره بردارى اقتصادى كنند.
3. استفاده از آراى سياسى زنان: در نظام هاى مردم سالار (دموكراتيك) كه مدّعىِ اتّكاى حكومت بر آراى مردمند، جاه طلبان و شيفتگان قدرت، چون زنان را انعطاف پذيرتر و تأثير تبليغ ها را در آنان بيش تر مىيافتند و از طرفى نيازمند آراى بيش ترى بودند، كوشيدند تا آنان را به ميدان اجتماع و سياست وارد كنند و با فريفتن و تحت تأثير قرار دادنِ آنان، آراى بيش ترى به دست آورند و بر اريكه قدرت تكيه زنند.
1 ر.ك: محمّد تقى مصباح يزدى، جزوه حقوق و سياست در قرآن، درس 206.