پرسش :
احاديث منابع شيعه ، به خصوص احاديث قدسي تا چقدر معتبرند؟ آيا تمام آنها صحيحند؟
پاسخ :
در پاسخ به سوال فوق چند نكته ضروري ميباشد:
الف) براي تشخيص احاديث معتبر از احاديث جعلي و غير معتبر ملاك ها و معيارهايي وجود دارد.
1ـ آشنايي با علم «دراية»: توضيح آن كه پيشوايان، معصوم ـ عليهم السلام ـ مسلمانان را به فراگيري و فهم حديث و مذاكره و نشر آن، بسيار ترغيب كرده اند، و همين امر سبب پديد آمدن جوامع روايي و حديثي شد و عمده ترين اين جوامع حديثي ـ كه به كتب اربعه ـ معروفند عبارتند از:
اصول و فروع و روضه كافي، از شيخ محمد بن يعقوب كليني(ره)؛ «من لايحضره الفقيه»؛ از شيخ صدوق (ره)؛ «تهذيب الاحكام و استبصار» از شيخ طوسي (ره).
احاديثي كه در كتب اربعه آمده به صورت مواد خامي است كه به جهت استفاده درست و استنباط و استخراج احكام و معارف اسلامي از محتواي آن ها چند علم جنبي مورد احتياج است كه به آن ها علوم حديث مي گويند: كه از اساسي ترين آنها، «علم درايه» و «رجال» است.
درايه در لغت؛ به معرفت و دانستن است.[1] راغب اصفهاني مي گويد: درايه معرفتي است كه با نوعي از تدبير به دست آيد.[2]
درايه در اصطلاح، علمي است كه از سند حديث و متن آن و چگونگي فرا گرفتن و آداب نقل حديث گفتگو مي كند.[3]
موضوع علم درايه عبارت است از: سند و متن حديث، فايده و غرض از اين علم، معرفت و شناسايي احاديث مقبول و مردود است.
بنابراين، علم درايه در يك نگاه كلي اين است كه؛ در اين علم از اقسام حديث و كيفيت تحمل و نقل حديث و چگونگي ثبوت عدالت، ضبط راويان حديث و الفاظي كه در جرح و تعديل راويان استعمال مي شود و نيز درباره طبقات روات و مشايخ و مطالبي از اين قبيل بحث مي شود. پس، علم درايه درباره حديث از جهت صحيح يا غيرصحيح بودن متن و سند آن مي باشد.[4]
از جمله علوم ديگري كه براي تشخيص حديث صحيح از غيرصحيح لازم است، علم رجال مي باشد.
در علم رجال، از احوال راويان حديث از جهت اتصاف آنان به شرايط قبولي اخبارشان و ساير احوال آنها، مثل: ضابط بودن، امامي بودن، عدالت آن ها و... بحث مي شود؛ يعني، راويان احاديث اگر داراي چنين صفاتي باشند، خبرشان صحيح و به آن عمل مي شود. به تعبير ديگر، علم رجال علمي است گسترده و دامنه دار كه در آن از احوال راويان حديث، جرح و تعديل و نقد و بررسي مي شود، كه اشخاص و راويان موثق و مورد اعتماد از غير موثق روشن مي شود.[5]
پس علم رجال سند حديث (يا راوي) و علم درايه متن حديث و اقسام آن و عوارضي كه بر آن حديث عارض مي شود را مورد بررسي قرار مي دهد.
با به كارگيري دو علم ياد شده، احاديث معتبر از احاديث غيرمعتبر و جعلي روشن مي شود، و در اين دو علم معيارها و ملاك هاي راويان موثق و احاديث معتبر مورد تحليل قرار مي گيرد.[6]
ب) احاديث اسلامي در يك تقسيمبندي به دو قسم تقسيم ميشوند:
1ـ احاديث قدسي؛ كه مانند قرآن كريم وحي الهي بر پيامبران است، ولي الفاظ آن، توسط پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ و ساير پيامبران الهي بيان شده و داراي اعجاز نيست و تنها مضمون و محتواي آن به وسيلة الهام يا در خواب و... به پيامبر القا مي شود.
همچنين در احاديث قدسي احتمال تحريف هست، بر خلاف قرآن كه تحريف ناپذير و است. احاديث قدسي احكام قرآن را، مانند: لزوم طهارت هنگام مسّ، ثواب قرائت، حرمت قرائت در برخي اوقات و... را ندارند.
2ـ احاديثي كه از پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ و پيشوايان معصوم ـ عليهم السلام ـ نقل شده است.[7]
بنابراين، دانشمندان مسلط به علم رجال و درايه مي توانند، احاديث صحيح و معتبر را از احاديث غيرصحيح و جعلي تشخيص دهند، و بدون دو علم ياد شده، نمي توان اعتبار احاديث اسلامي را تأييد يا رد نمود.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ جعفر سبحاني، الحديث النبوي بين الرواية و الدراية، قم، مؤسسة امام صادق ـ عليه السلام ـ ، چاپ اول، 1377ش، ص74.
2ـ كاظم مديرشانه چي، علم الحديث و دراية الحديث، قم، انتشارات اسلامي، 1375، ص6.
3ـ جعفر سبحاني، كليات في علم الرجال، قم، انتشارات اسلامي، 1414، ص11.
پی نوشتها:
[1]. قرشي، اكبر، قاموس قرآن، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1361، ج2، ص343.
[2] . الراغب الاصفهاني، مفردات الفاظ القرآن، قم، ذوي القربي، 1416ق، ص312.
[3] . ر.ك: سبحاني، جعفر، اصول الحديث و احكامه في علم الدراية، قم، مؤسسة النشر الاسلامي، 1416ق، ص14.
[4] . ر.ك: مديرشانهچي، كاظم، علم الحديث و دراية الحديث، قم، انتشارات اسلامي، 1375ش، ص6.
[5] . سبحاني، جعفر، كليات في علم الرجال، قم، انتشارات اسلامي، 1414ق، ص11.
[6] . همان، ص16.
[7] . ر.ك: عسگري، سيد مرتضي، بررسي تطبيقي احاديث شيعه و سني، فصلنامه علمي و تخصصي علوم حديث، سال چهارم، 1378، ش12، ص2ـ8.
در پاسخ به سوال فوق چند نكته ضروري ميباشد:
الف) براي تشخيص احاديث معتبر از احاديث جعلي و غير معتبر ملاك ها و معيارهايي وجود دارد.
1ـ آشنايي با علم «دراية»: توضيح آن كه پيشوايان، معصوم ـ عليهم السلام ـ مسلمانان را به فراگيري و فهم حديث و مذاكره و نشر آن، بسيار ترغيب كرده اند، و همين امر سبب پديد آمدن جوامع روايي و حديثي شد و عمده ترين اين جوامع حديثي ـ كه به كتب اربعه ـ معروفند عبارتند از:
اصول و فروع و روضه كافي، از شيخ محمد بن يعقوب كليني(ره)؛ «من لايحضره الفقيه»؛ از شيخ صدوق (ره)؛ «تهذيب الاحكام و استبصار» از شيخ طوسي (ره).
احاديثي كه در كتب اربعه آمده به صورت مواد خامي است كه به جهت استفاده درست و استنباط و استخراج احكام و معارف اسلامي از محتواي آن ها چند علم جنبي مورد احتياج است كه به آن ها علوم حديث مي گويند: كه از اساسي ترين آنها، «علم درايه» و «رجال» است.
درايه در لغت؛ به معرفت و دانستن است.[1] راغب اصفهاني مي گويد: درايه معرفتي است كه با نوعي از تدبير به دست آيد.[2]
درايه در اصطلاح، علمي است كه از سند حديث و متن آن و چگونگي فرا گرفتن و آداب نقل حديث گفتگو مي كند.[3]
موضوع علم درايه عبارت است از: سند و متن حديث، فايده و غرض از اين علم، معرفت و شناسايي احاديث مقبول و مردود است.
بنابراين، علم درايه در يك نگاه كلي اين است كه؛ در اين علم از اقسام حديث و كيفيت تحمل و نقل حديث و چگونگي ثبوت عدالت، ضبط راويان حديث و الفاظي كه در جرح و تعديل راويان استعمال مي شود و نيز درباره طبقات روات و مشايخ و مطالبي از اين قبيل بحث مي شود. پس، علم درايه درباره حديث از جهت صحيح يا غيرصحيح بودن متن و سند آن مي باشد.[4]
از جمله علوم ديگري كه براي تشخيص حديث صحيح از غيرصحيح لازم است، علم رجال مي باشد.
در علم رجال، از احوال راويان حديث از جهت اتصاف آنان به شرايط قبولي اخبارشان و ساير احوال آنها، مثل: ضابط بودن، امامي بودن، عدالت آن ها و... بحث مي شود؛ يعني، راويان احاديث اگر داراي چنين صفاتي باشند، خبرشان صحيح و به آن عمل مي شود. به تعبير ديگر، علم رجال علمي است گسترده و دامنه دار كه در آن از احوال راويان حديث، جرح و تعديل و نقد و بررسي مي شود، كه اشخاص و راويان موثق و مورد اعتماد از غير موثق روشن مي شود.[5]
پس علم رجال سند حديث (يا راوي) و علم درايه متن حديث و اقسام آن و عوارضي كه بر آن حديث عارض مي شود را مورد بررسي قرار مي دهد.
با به كارگيري دو علم ياد شده، احاديث معتبر از احاديث غيرمعتبر و جعلي روشن مي شود، و در اين دو علم معيارها و ملاك هاي راويان موثق و احاديث معتبر مورد تحليل قرار مي گيرد.[6]
ب) احاديث اسلامي در يك تقسيمبندي به دو قسم تقسيم ميشوند:
1ـ احاديث قدسي؛ كه مانند قرآن كريم وحي الهي بر پيامبران است، ولي الفاظ آن، توسط پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ و ساير پيامبران الهي بيان شده و داراي اعجاز نيست و تنها مضمون و محتواي آن به وسيلة الهام يا در خواب و... به پيامبر القا مي شود.
همچنين در احاديث قدسي احتمال تحريف هست، بر خلاف قرآن كه تحريف ناپذير و است. احاديث قدسي احكام قرآن را، مانند: لزوم طهارت هنگام مسّ، ثواب قرائت، حرمت قرائت در برخي اوقات و... را ندارند.
2ـ احاديثي كه از پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ و پيشوايان معصوم ـ عليهم السلام ـ نقل شده است.[7]
بنابراين، دانشمندان مسلط به علم رجال و درايه مي توانند، احاديث صحيح و معتبر را از احاديث غيرصحيح و جعلي تشخيص دهند، و بدون دو علم ياد شده، نمي توان اعتبار احاديث اسلامي را تأييد يا رد نمود.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ جعفر سبحاني، الحديث النبوي بين الرواية و الدراية، قم، مؤسسة امام صادق ـ عليه السلام ـ ، چاپ اول، 1377ش، ص74.
2ـ كاظم مديرشانه چي، علم الحديث و دراية الحديث، قم، انتشارات اسلامي، 1375، ص6.
3ـ جعفر سبحاني، كليات في علم الرجال، قم، انتشارات اسلامي، 1414، ص11.
پی نوشتها:
[1]. قرشي، اكبر، قاموس قرآن، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1361، ج2، ص343.
[2] . الراغب الاصفهاني، مفردات الفاظ القرآن، قم، ذوي القربي، 1416ق، ص312.
[3] . ر.ك: سبحاني، جعفر، اصول الحديث و احكامه في علم الدراية، قم، مؤسسة النشر الاسلامي، 1416ق، ص14.
[4] . ر.ك: مديرشانهچي، كاظم، علم الحديث و دراية الحديث، قم، انتشارات اسلامي، 1375ش، ص6.
[5] . سبحاني، جعفر، كليات في علم الرجال، قم، انتشارات اسلامي، 1414ق، ص11.
[6] . همان، ص16.
[7] . ر.ك: عسگري، سيد مرتضي، بررسي تطبيقي احاديث شيعه و سني، فصلنامه علمي و تخصصي علوم حديث، سال چهارم، 1378، ش12، ص2ـ8.