پرسش :
در اطراف زنجان فرقه اي هست به نام سرطالبي لطفاً عقايد و موقعيت آنها را و علل گرويدن به اين فرقه را بنويسيد؟
پاسخ :
مسلمين در طول تاريخ به فرقه ها و گروه هاي مختلفي تقسيم شده اند كه برخي از اين گروه ها، با توجه به عقايدي كه داشتند، جزو فرقه هاي انحرافي محسوب مي شوند كه اغلب با نام غلاة يا غاليان شناخته مي شوند. اين گروه ها براي ائمه ـ عليهم السلام ـ و برخي از رهبرانشان، مقام و مرتبه اي مافوق بشري قائلند و حتي آنها را در حد اولوهيت مي رسانند. تعداد اين گروه ها با توجه به اينكه سعي مي كنند، عقايدشان را پنهان و مخفي نگه دارند و آن را فقط به افراد مورد اطمينان بگويند، معلوم نيست و اطلاع دقيقي از تعداد آنها وجود ندارد.
اما فرقه ي سر طالبي در هيچ يك از منابع فرقه شناسي كه در رابطه با گروه ها و فرقه هاي اسلامي اعم از شيعه و سني و يا از غلاة است پيدا نشد و اين عدم وجدان يا به دليل اين است كه اينها اسم ديگري دارند و اسم سرطالبي اسم محلي و عرفي آنهاست و يا اينكه از غلاه بوده و به خاطر مخفي كاري، اين اسم را براي خود انتخاب كرده اند. اين گروه اغلب در منطقة انگوران و چند روستاي ديگر در اطراف زنجان زندگي مي كنند و آداب و رسوم خاصي دارند با توجه به ظاهر افراد مذكور و همچنين اظهارات افراد مطلع، مي توان گفت كه اينان از گروه هاي غالي بوده و در حق ائمة اطهار بالاخص حضرت علي ـ عليه السلام ـ غلو مي كنند و مقام اولوهيت به آن حضرت قائلند و به تعبيري از گروه هاي علي اللهي مي باشند كه از آنها تعبير به اهل حق مي شود. به همين خاطر در منطقه بعضا به اين نام ها هم ناميده مي شوند.
آداب و عقايد:
اين گروه همچنان كه از ظاهرشان مشخص است، سبيل (شارب) خود را كوتاه نمي كنند و به آن اهميت خاصي مي دهند و كوتاه كردن آن را حرام دانسته و از تراشيدن آن منع شده اند.
همچنين اين گروه در رابطه با روزه مثل شيعيان، يك ماه روزه نمي گيرند، بلكه در سال فقط سه روز روزه مي گيرند و آنرا هم در فصل زمستان در موعد معين و به صورت پشت سر هم. عقايد ديگري هم دارند كه هر چند يك گروه يا اهالي يك منطقه سعي مي كنند از خود دور كرده و به ديگر گروه ها منسوب مي دارند و به خاطر پنهان كاري سعي مي كنند، آداب و عقايدشان را مخفي نگه دارند.
با توجه به اين اطلاعات كه از مطلعين كسب شده، مي توان اين گروه را جزو غاليان شمرد و به طور مشخص از علي اللهي ها دانست. زيرا كه علي اللهي بر اين عقيده مي باشند. يعني از زدن سبيل منع شده اند و كوتاه كردن آنرا گناه بزرگ مي دانند و همچنين در سال به مدت سه روز به صورت متوالي و در زمستان هر فرد مكلف از زن و مرد بايد روزه بگيرد و يك سري عقايد ديگر كه شباهتشان به سرطالبي ها بيشتر است كه امروزه به اهل سر يا ( يارسان) هم معروفند.[1]
اهل حق را گوران نيز مي گويند و اين نام از ناحيه اي كه در آن هستند، گرفته شده كه در كردستان است و يكي از مراكز مهم اين فرقه به شمار مي رود كه در اصل از مردمان كرمانشاه هستند و به اين منطقه كوچ كرده اند و لهجه اي خاص دارند و در حال حاضر در شهرهاي غربي ايران به صورت پراكنده ديده مي شوند و دين آنها آكنده از اسرار و مخفي كاري است.[2]
و به خاطر همين مخفي كاري هاست كه نمي شود به طور دقيق علل گرايش به اين عقيده را بررسي كرد، فقط از ظاهر و برخي از عقايدي كه سرطالبيان دارند، مي توان گفت كه از گروه هاي غلاه به حساب مي آيند و از نظر علماي شيعه، عقايدشان باطل است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. اهل حق؛ احمد مالاميري كجوري، قم، مرتضي. 1376ه ش.
2. اسطوره اهل حق؛ ايرج بهرامي، تهران، آتيه، 1378 ه ش.
3. بزرگان پارسان؛ صديق صفي زاده بوركه اي.
4. سلوك در تاريكي؛ خليفه مازنداراني، تهران، مهتاب، 1378ه ش.
[1] . خواجه الدين، سيد محمد علي، سرسپردگان، تاريخ و شرح عقايد ديني و آداب و رسوم اهل حق، تهران، كتابفروشي منوچهري، 1362، ص 66 تا 70.
[2] . مشكور، محمدجواد؛ فرهنگ فرق اسلامي، مشهد، آستان قدس، چاپ دوم، 1373ه ش، ص 132.
( اندیشه قم )
مسلمين در طول تاريخ به فرقه ها و گروه هاي مختلفي تقسيم شده اند كه برخي از اين گروه ها، با توجه به عقايدي كه داشتند، جزو فرقه هاي انحرافي محسوب مي شوند كه اغلب با نام غلاة يا غاليان شناخته مي شوند. اين گروه ها براي ائمه ـ عليهم السلام ـ و برخي از رهبرانشان، مقام و مرتبه اي مافوق بشري قائلند و حتي آنها را در حد اولوهيت مي رسانند. تعداد اين گروه ها با توجه به اينكه سعي مي كنند، عقايدشان را پنهان و مخفي نگه دارند و آن را فقط به افراد مورد اطمينان بگويند، معلوم نيست و اطلاع دقيقي از تعداد آنها وجود ندارد.
اما فرقه ي سر طالبي در هيچ يك از منابع فرقه شناسي كه در رابطه با گروه ها و فرقه هاي اسلامي اعم از شيعه و سني و يا از غلاة است پيدا نشد و اين عدم وجدان يا به دليل اين است كه اينها اسم ديگري دارند و اسم سرطالبي اسم محلي و عرفي آنهاست و يا اينكه از غلاه بوده و به خاطر مخفي كاري، اين اسم را براي خود انتخاب كرده اند. اين گروه اغلب در منطقة انگوران و چند روستاي ديگر در اطراف زنجان زندگي مي كنند و آداب و رسوم خاصي دارند با توجه به ظاهر افراد مذكور و همچنين اظهارات افراد مطلع، مي توان گفت كه اينان از گروه هاي غالي بوده و در حق ائمة اطهار بالاخص حضرت علي ـ عليه السلام ـ غلو مي كنند و مقام اولوهيت به آن حضرت قائلند و به تعبيري از گروه هاي علي اللهي مي باشند كه از آنها تعبير به اهل حق مي شود. به همين خاطر در منطقه بعضا به اين نام ها هم ناميده مي شوند.
آداب و عقايد:
اين گروه همچنان كه از ظاهرشان مشخص است، سبيل (شارب) خود را كوتاه نمي كنند و به آن اهميت خاصي مي دهند و كوتاه كردن آن را حرام دانسته و از تراشيدن آن منع شده اند.
همچنين اين گروه در رابطه با روزه مثل شيعيان، يك ماه روزه نمي گيرند، بلكه در سال فقط سه روز روزه مي گيرند و آنرا هم در فصل زمستان در موعد معين و به صورت پشت سر هم. عقايد ديگري هم دارند كه هر چند يك گروه يا اهالي يك منطقه سعي مي كنند از خود دور كرده و به ديگر گروه ها منسوب مي دارند و به خاطر پنهان كاري سعي مي كنند، آداب و عقايدشان را مخفي نگه دارند.
با توجه به اين اطلاعات كه از مطلعين كسب شده، مي توان اين گروه را جزو غاليان شمرد و به طور مشخص از علي اللهي ها دانست. زيرا كه علي اللهي بر اين عقيده مي باشند. يعني از زدن سبيل منع شده اند و كوتاه كردن آنرا گناه بزرگ مي دانند و همچنين در سال به مدت سه روز به صورت متوالي و در زمستان هر فرد مكلف از زن و مرد بايد روزه بگيرد و يك سري عقايد ديگر كه شباهتشان به سرطالبي ها بيشتر است كه امروزه به اهل سر يا ( يارسان) هم معروفند.[1]
اهل حق را گوران نيز مي گويند و اين نام از ناحيه اي كه در آن هستند، گرفته شده كه در كردستان است و يكي از مراكز مهم اين فرقه به شمار مي رود كه در اصل از مردمان كرمانشاه هستند و به اين منطقه كوچ كرده اند و لهجه اي خاص دارند و در حال حاضر در شهرهاي غربي ايران به صورت پراكنده ديده مي شوند و دين آنها آكنده از اسرار و مخفي كاري است.[2]
و به خاطر همين مخفي كاري هاست كه نمي شود به طور دقيق علل گرايش به اين عقيده را بررسي كرد، فقط از ظاهر و برخي از عقايدي كه سرطالبيان دارند، مي توان گفت كه از گروه هاي غلاه به حساب مي آيند و از نظر علماي شيعه، عقايدشان باطل است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. اهل حق؛ احمد مالاميري كجوري، قم، مرتضي. 1376ه ش.
2. اسطوره اهل حق؛ ايرج بهرامي، تهران، آتيه، 1378 ه ش.
3. بزرگان پارسان؛ صديق صفي زاده بوركه اي.
4. سلوك در تاريكي؛ خليفه مازنداراني، تهران، مهتاب، 1378ه ش.
[1] . خواجه الدين، سيد محمد علي، سرسپردگان، تاريخ و شرح عقايد ديني و آداب و رسوم اهل حق، تهران، كتابفروشي منوچهري، 1362، ص 66 تا 70.
[2] . مشكور، محمدجواد؛ فرهنگ فرق اسلامي، مشهد، آستان قدس، چاپ دوم، 1373ه ش، ص 132.
( اندیشه قم )