پرسش :
صابئين چگونه آئيني است و آيا در عصر حاضر داراي پيرو ميباشد؟
پاسخ :
در قرآن سه بار از صابئين نام برده شده است.[1]راغب اصفهاني ميگويد:«صبي از نظر لغت به معناي ميل است و چون صابئين از دين حنيف و آسماني خويش به انحراف و شرك ميل كردند، صابئين ناميده شدند.[2] برخي هم گفتهاند: كه اصل صابئين «صابعين» و به معناي «مُغتسلين» و غسل تعميد كنندگان بوده است. و از آنجا كه فرقة صابئين، داراي سنّت غسل تعميد بودهاند. اين نام بر آنها نهاده شده است.[3]
درباره اين گروه و عقايد آنها ديدگاههاي مختلفي از طرف محققان و دانشمندان، ابراز شده است و تاكنون دهها نظريه در معرفي آنها ارايه گرديده. آنچه در تاريخ از آنها نقل شده، اينست كه اين گروه قبل از ظهور آيين زردتشت زندگي ميكردهاند و به تدريج، بين النهرين مركز جمعيتي آنها شده است. و به مرور زمان اديان ديگر را نيز پذيرفتهاند.
پس از ظهور اسلام، در دروه عباسيان مأمون خليفة عباسي تصميم به لشكركشي عليه صابئين گرفت، امّا به دليل اعتبار علمي آنها، نتوانست كاري انجام دهد.«ثابت بن قره» كه از سران و دانشمندان آنها بود، در زمان دولت عباسي اقدام به تأسيس يك شعبه از صابئين در بغداد كرد.[4]
محققين ديدگاه واحدي درباره اين آيين ندارند و هر كدام نظري خاص ابراز نمودهاند كه به تعدادي از آنها اشاره ميگردد:
1. ابوريحان بيروني آنان را پيروان «يوذاسف» ميداندكه مدعي نبوّت بوده است. وي ميگويد: «يوذاسف» يك سال پس از سلطنت «طهمورث» در هندوستان ظهور كرد و نويسندگي فارسي را اختراع نمود و مردم را به دين «صابئين» دعوت كرد كه عده كثيري از وي پيروي كردند.[5]
2. برخي معتقدند كه يونانيان صابئي، بتها و هيكلهايي داشتند. كعبه كه مركزيت بتپرستي شده بود. متعلق به آنها بوده است. آنان پيامبران زيادي همچون «هرمس» داشتند و در سه وعده نماز ميخواندند، هشت ركعت در وقت طلوع، پنج ركعت در ظهر، و همچنين نماز شب، وضو و غسل جنابت و احكام و حدود و ازدواج و غسل مس ميّت، و احكام ديگري كه مانند فقه مسلمين است، داشتند.[6]
3. عدهاي هم معتقدند كه آنها پيروان برادر ابراهيم، يعني «هاران بن تارخ» اند.[7]
4. بعضي هم گفتهاند كه: صابئين پيروان يحيي بن زكرياي معروفاند.[8]
5. علي بن ابراهيم قمي ميگويد: آنان نه يهودياند و نه نصراني بلكه ستاره پرستند.[9]
ديدگاههاي ديگري نيز وجود دارند و لكن از مجموع نظراتي كه درباره صابئين داده شده، دو ديدگاه قابل طرح است:
اول اينكه: صابئين آئيني است ممزوج از اديان و انديشههاي مختلف.
دوم اينكه: صابئين در تاريخ دو گروه كاملاً مستقل و جداي از هم بودهاند:
الف: صابئين موحد كه نماز و روزه و حج و احترام به كعبه و پرهيز از محرمات و نجاسات داشتهاند.
ب: صابئين مشرك و بتپرست كه ساكن بين النهرين بوده و ستاره پرستي و هيكل پرستي داشتهاند.
با پذيرش اين دو ديدگاه، ميتوان همة آراي گذشته را تا حدّي صحيح و قابل قبول دانست. زيرا هر فضيلت كه به صابئين نسبت داده شده مربوط به گروه موحدين و خداپرستان ميباشد و هر انحراف و شركي كه به آنان نسبت داده شده مربوط به گروه مشرك ساكن در بين النهرين بوده است.[10]
عقايد و باورهاي صابئين:
در كتاب تاريخ اديان و مذاهب جهان راجع به عقايد و تعاليم صابئين چنين آمده است: «آنان به خداي يكتاي ازلي و ابدي و بينهايت و منزّه از ماده و طبيعت معتقد هستند و عقيده دارند خدا علّت وجود اشياء و پيدايش موجودات است. مابئين به تعداد روزهاي سال يعني سيصد و شصت روحاني يا قواي جاوداني اعتقاد دارند و آنان را وكيل و دستيار خداوند در خلقت جهان ميدانند، كه هر كدام در عالم نور، داراي كشوري جداگانه هستند.
به عقيده صابئين عالم نوراني (=عليا) و جهان ظلماني (=سفلي) هميشه در نبردند و آدمي از دو عنصر تشكيل شده است. روزه نزد آنان ممنوع است و نماز، عبادت روزانة ايشان ميباشد. صابئين در روز سه مرتبه نماز ميخوانند: قبل از طلوع آفتاب، بعد از زوال خورشيد و قبل از غروب خورشيد. آنها روحاني بزرگ خود را «ديشاما» گويند، صابئين تورات را كتاب نادرست و گمراه كننده ميدانند. آنان اجرام آسماني را نميپرستند، اما عقيده دارند كه ستارگان داراي گوهر هستند كه از عالم نور است.
در نزد صابئين قتل نفس، سوگند دروغ، اكل و شرب قبل از غسل جنابت، راهزني و دزدي، كار در اعياد مقدس، زنا، ختنه، عدم اداي دين، خوردن گوشت حيواني كه دُم داشته باشد، ازدواج با زنان بيگانه، پوشيدن جامة كبود، شهادت به دروغ، رباخواري، خيانت در امانت، لواط و قمار از محرمات است.»[11]
كتب صابئين:
آنها معتقدند نخست كتابهاي مقدس آسماني به آدم و پس از وي به نوح و بعد از او به سام و سپس به رام، و بعد به ابراهيم خليل، سپس به موسي و بعد از آن بر يحيي بن زكريا، نازل شده است.
1. كتابهاي مقدسي كه از نظر آنان اهميّت دارد «سدره» يا «صحف» ناميده ميشود.كه از چگونگي خلقت و پيدايش موجودات بحث ميكند.
2. كتاب «ادرفشادهي» يا «سدرادهي» كه درباره زندگي حضرت يحيي و دستورات و تعاليم او سخن ميگويد، آنها معتقدند كه اين كتاب به وسيله ی جبرئيل بر يحيي وحي و الهام شده است.
3. كتاب «قلستا» دربارة مراسم ازدواج و زناشوئي است
كتابهاي ديگري نيز دارند كه بحث از آنها مجالي ديگر طلبد.
از آنجا كه اين گروه هويّت واحد و ثابتي ندارند و همچنين به دليل درون گرايي اين قوم و ازدواج نكردن با پيروان ديگر اديان و نداشتن تبليغ ديني، در هزار سال اخير، اثر و خبر مهمي از آنان وجود نداشته است جز اينكه عدهاي اندك از آنان (حدود پنج هزار نفر) در جنوب ايران، (خوزستان، كنار رود كارون، اهواز، خرمشهر، آبادان و شادگان» و نيز در جنوب عراق زندگي ميكنند.[12]
نتيجه اينكه: صابئين دو گروه بودهاند. گروهي موحد و خداپرست و گروهي مشرك و بتپرست كه گروه اول داراي عقايد و باورهاي مشابه اديان توحيدي نيز ميباشدكه در متن مقاله به برخي از آنها اشاره شد. آئين صابئي در هزار سال اخير بسيار كمرنگ شده به گونهاي كه هيچ گونه ظهور و بروزي از آنها ديده نميشود. مگر اينكه گروه اندكي از ايشان در جنوب ايران زندگي ميكنند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. طهارت و نجاست اهل كتاب، حسن زماني،
2. تحقيقي درباره صابئان، الهامي، داود.
3. جامع الشتات ميرزاي قمي.
[1] . بقره/62، مائده/69، حج/17.
[2] . اصفهاني، راغب، المفردات في غريب القرآن، دفتر نشر الكتاب، اول ، 1404 ق، ص 74.
[3] . دهخدا، لغتنامة دهخدا، حرف صاد.
[4] . همان.
[5] . طباطبائي، محمد حسين، ترجمة تفسير الميزان، تهران، رجا، دوم، 1364 هـ . ق، ج1، ص258.
[6] . همان، ج1، ص 260.
[7] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه 1394 هـ . ق، ج1. ص 290.
[8] . الميزان، ج1، ص 257.
[9] . همان.
[10] . تفسير نمونه، ج1، ص291.
[11] . مبلغي آباداني، تاريخ اديان و مذاهب جهان، بي تا بي جا، ج2، ص831،.
[12] . تفسير نمونه، ج1، ص291.
( اندیشه قم )
در قرآن سه بار از صابئين نام برده شده است.[1]راغب اصفهاني ميگويد:«صبي از نظر لغت به معناي ميل است و چون صابئين از دين حنيف و آسماني خويش به انحراف و شرك ميل كردند، صابئين ناميده شدند.[2] برخي هم گفتهاند: كه اصل صابئين «صابعين» و به معناي «مُغتسلين» و غسل تعميد كنندگان بوده است. و از آنجا كه فرقة صابئين، داراي سنّت غسل تعميد بودهاند. اين نام بر آنها نهاده شده است.[3]
درباره اين گروه و عقايد آنها ديدگاههاي مختلفي از طرف محققان و دانشمندان، ابراز شده است و تاكنون دهها نظريه در معرفي آنها ارايه گرديده. آنچه در تاريخ از آنها نقل شده، اينست كه اين گروه قبل از ظهور آيين زردتشت زندگي ميكردهاند و به تدريج، بين النهرين مركز جمعيتي آنها شده است. و به مرور زمان اديان ديگر را نيز پذيرفتهاند.
پس از ظهور اسلام، در دروه عباسيان مأمون خليفة عباسي تصميم به لشكركشي عليه صابئين گرفت، امّا به دليل اعتبار علمي آنها، نتوانست كاري انجام دهد.«ثابت بن قره» كه از سران و دانشمندان آنها بود، در زمان دولت عباسي اقدام به تأسيس يك شعبه از صابئين در بغداد كرد.[4]
محققين ديدگاه واحدي درباره اين آيين ندارند و هر كدام نظري خاص ابراز نمودهاند كه به تعدادي از آنها اشاره ميگردد:
1. ابوريحان بيروني آنان را پيروان «يوذاسف» ميداندكه مدعي نبوّت بوده است. وي ميگويد: «يوذاسف» يك سال پس از سلطنت «طهمورث» در هندوستان ظهور كرد و نويسندگي فارسي را اختراع نمود و مردم را به دين «صابئين» دعوت كرد كه عده كثيري از وي پيروي كردند.[5]
2. برخي معتقدند كه يونانيان صابئي، بتها و هيكلهايي داشتند. كعبه كه مركزيت بتپرستي شده بود. متعلق به آنها بوده است. آنان پيامبران زيادي همچون «هرمس» داشتند و در سه وعده نماز ميخواندند، هشت ركعت در وقت طلوع، پنج ركعت در ظهر، و همچنين نماز شب، وضو و غسل جنابت و احكام و حدود و ازدواج و غسل مس ميّت، و احكام ديگري كه مانند فقه مسلمين است، داشتند.[6]
3. عدهاي هم معتقدند كه آنها پيروان برادر ابراهيم، يعني «هاران بن تارخ» اند.[7]
4. بعضي هم گفتهاند كه: صابئين پيروان يحيي بن زكرياي معروفاند.[8]
5. علي بن ابراهيم قمي ميگويد: آنان نه يهودياند و نه نصراني بلكه ستاره پرستند.[9]
ديدگاههاي ديگري نيز وجود دارند و لكن از مجموع نظراتي كه درباره صابئين داده شده، دو ديدگاه قابل طرح است:
اول اينكه: صابئين آئيني است ممزوج از اديان و انديشههاي مختلف.
دوم اينكه: صابئين در تاريخ دو گروه كاملاً مستقل و جداي از هم بودهاند:
الف: صابئين موحد كه نماز و روزه و حج و احترام به كعبه و پرهيز از محرمات و نجاسات داشتهاند.
ب: صابئين مشرك و بتپرست كه ساكن بين النهرين بوده و ستاره پرستي و هيكل پرستي داشتهاند.
با پذيرش اين دو ديدگاه، ميتوان همة آراي گذشته را تا حدّي صحيح و قابل قبول دانست. زيرا هر فضيلت كه به صابئين نسبت داده شده مربوط به گروه موحدين و خداپرستان ميباشد و هر انحراف و شركي كه به آنان نسبت داده شده مربوط به گروه مشرك ساكن در بين النهرين بوده است.[10]
عقايد و باورهاي صابئين:
در كتاب تاريخ اديان و مذاهب جهان راجع به عقايد و تعاليم صابئين چنين آمده است: «آنان به خداي يكتاي ازلي و ابدي و بينهايت و منزّه از ماده و طبيعت معتقد هستند و عقيده دارند خدا علّت وجود اشياء و پيدايش موجودات است. مابئين به تعداد روزهاي سال يعني سيصد و شصت روحاني يا قواي جاوداني اعتقاد دارند و آنان را وكيل و دستيار خداوند در خلقت جهان ميدانند، كه هر كدام در عالم نور، داراي كشوري جداگانه هستند.
به عقيده صابئين عالم نوراني (=عليا) و جهان ظلماني (=سفلي) هميشه در نبردند و آدمي از دو عنصر تشكيل شده است. روزه نزد آنان ممنوع است و نماز، عبادت روزانة ايشان ميباشد. صابئين در روز سه مرتبه نماز ميخوانند: قبل از طلوع آفتاب، بعد از زوال خورشيد و قبل از غروب خورشيد. آنها روحاني بزرگ خود را «ديشاما» گويند، صابئين تورات را كتاب نادرست و گمراه كننده ميدانند. آنان اجرام آسماني را نميپرستند، اما عقيده دارند كه ستارگان داراي گوهر هستند كه از عالم نور است.
در نزد صابئين قتل نفس، سوگند دروغ، اكل و شرب قبل از غسل جنابت، راهزني و دزدي، كار در اعياد مقدس، زنا، ختنه، عدم اداي دين، خوردن گوشت حيواني كه دُم داشته باشد، ازدواج با زنان بيگانه، پوشيدن جامة كبود، شهادت به دروغ، رباخواري، خيانت در امانت، لواط و قمار از محرمات است.»[11]
كتب صابئين:
آنها معتقدند نخست كتابهاي مقدس آسماني به آدم و پس از وي به نوح و بعد از او به سام و سپس به رام، و بعد به ابراهيم خليل، سپس به موسي و بعد از آن بر يحيي بن زكريا، نازل شده است.
1. كتابهاي مقدسي كه از نظر آنان اهميّت دارد «سدره» يا «صحف» ناميده ميشود.كه از چگونگي خلقت و پيدايش موجودات بحث ميكند.
2. كتاب «ادرفشادهي» يا «سدرادهي» كه درباره زندگي حضرت يحيي و دستورات و تعاليم او سخن ميگويد، آنها معتقدند كه اين كتاب به وسيله ی جبرئيل بر يحيي وحي و الهام شده است.
3. كتاب «قلستا» دربارة مراسم ازدواج و زناشوئي است
كتابهاي ديگري نيز دارند كه بحث از آنها مجالي ديگر طلبد.
از آنجا كه اين گروه هويّت واحد و ثابتي ندارند و همچنين به دليل درون گرايي اين قوم و ازدواج نكردن با پيروان ديگر اديان و نداشتن تبليغ ديني، در هزار سال اخير، اثر و خبر مهمي از آنان وجود نداشته است جز اينكه عدهاي اندك از آنان (حدود پنج هزار نفر) در جنوب ايران، (خوزستان، كنار رود كارون، اهواز، خرمشهر، آبادان و شادگان» و نيز در جنوب عراق زندگي ميكنند.[12]
نتيجه اينكه: صابئين دو گروه بودهاند. گروهي موحد و خداپرست و گروهي مشرك و بتپرست كه گروه اول داراي عقايد و باورهاي مشابه اديان توحيدي نيز ميباشدكه در متن مقاله به برخي از آنها اشاره شد. آئين صابئي در هزار سال اخير بسيار كمرنگ شده به گونهاي كه هيچ گونه ظهور و بروزي از آنها ديده نميشود. مگر اينكه گروه اندكي از ايشان در جنوب ايران زندگي ميكنند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. طهارت و نجاست اهل كتاب، حسن زماني،
2. تحقيقي درباره صابئان، الهامي، داود.
3. جامع الشتات ميرزاي قمي.
[1] . بقره/62، مائده/69، حج/17.
[2] . اصفهاني، راغب، المفردات في غريب القرآن، دفتر نشر الكتاب، اول ، 1404 ق، ص 74.
[3] . دهخدا، لغتنامة دهخدا، حرف صاد.
[4] . همان.
[5] . طباطبائي، محمد حسين، ترجمة تفسير الميزان، تهران، رجا، دوم، 1364 هـ . ق، ج1، ص258.
[6] . همان، ج1، ص 260.
[7] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه 1394 هـ . ق، ج1. ص 290.
[8] . الميزان، ج1، ص 257.
[9] . همان.
[10] . تفسير نمونه، ج1، ص291.
[11] . مبلغي آباداني، تاريخ اديان و مذاهب جهان، بي تا بي جا، ج2، ص831،.
[12] . تفسير نمونه، ج1، ص291.
( اندیشه قم )