پرسش :
آيا آيين هندو داراي احكام فقهي و عملي ميباشد توضيح دهيد؟
پاسخ :
قبل از ارايه پاسخ بايد به دو مقدمه اشاره شود:
1. گرايش به پرستش يك امر فطري است كه در تمام انسانها مشترك است هندوها نيز از اين قانون فطري، مستثني نيستند اشتباهي كه صورت ميگيرد در تعيين مصداق است كه چه كسي لائق پرستش ميباشد.
2. بنابر آيات قرآني معلوم ميشود كه هيچ امتي را خدا بدون راهنما و پيامبر نگذاشته كه در روز قيامت معذور باشند، بلكه قبل از عذاب، براي همه حجت خدا تمام شده است.
مهمترين عنصر رستگاري در دين هندو زهد و ترك دنيا و لذائذ آن و رو آوردن به درون و روح خودشان مي باشد. در تمام فرقههاي آيين هندو عنصر مشترك و همگاني بنام بهكتي «Bhakti» وجود دارد كه همان معناي زهد و تقدس را ميدهد و نيز عشق و ايمان داشتن به يك خداي ناجي كه در كتاب «گينا» اين چنين آمده «آنكه به خاطر من خود را ترك مي كند و جز من كسي را دوست ندارد چنين كسي مرا مييابد»[1] در بين همه فرقهها مشترك ميباشد.
همگانيترين خدايان هندو كه پرستش ميشوند شيوا و ويشنو است كه در رام و كرشنا حلول كردهاند.[2] شيوا خداي تخريب و توليد است كه از طريق رياضت و مراقبه مورد احترام و پرستش واقع ميشود ويشنو حافظه جهان و برهما كه خداي خالق است، مجموعاً اتحاد سه گانة «Trimoyrti» هندو را تشكيل ميدهند در نظر هندوها زندگي موجودات عالم سه جريان مهم دارد، آفرينش، صيانت و حفاظت، انهدام و تخريب؛ بنابراين الوهيت نيز سه صورت پيدا ميكند برهماي خالق، ويشنوي نگهدارنده و شيواي ويران كننده. پس همه هندوها باستثناي مذهب جين اين سه صورت را پرستش ميكنند.
در آيين هندو دو نوع پرستش وجود دارد ويشناويسم، شيوايسيم كه هر دو خيلي بهم نزديك هستند، حتي گاهي مراسم قرباني در يك معبد انجام ميگيرد حيوانات هم در بين هندوها احترام خاصّي دارند چون قائل هستند كه خدايان آنها در شكل آنها هم حلول ميكنند مخصوصاً گاو را كه «لكشحي» رب النوع عشق و زيبايي و فراواني مال نزد خود ميپندارند.[3] و ادرار گاو را پاك و باعث بركت ميشمارند لذا در مراسم مذهبي آنرا مي پاشند و فضائل زيادي براي (گاو ماثا) ذكر شده است.[4]
ويشنو پرستان مقدس هر روز صبح علامت نيزه به شاخ ويشنو را با گل سرخ روي پيشاني خود ميكشند شيواپرستان مقدس، با خاكستر تپاله گاو خطوط افقي بالاي ابرو ميكشند و لينگا را بر بازو يا در گردن ميآويزند كه رمز آلت تناسلي و سبب خلقت ميپندارند.
مراسم عبادي روزانه:
عبادات هندوان عبارت است از تكريم خدايان و انجام فرائض به افتخار آنان، مراقبت مجسّمههاي خدايان و حيوانات مقدس، غُسل در رودخانههاي مقدس كه از جمله آن رود گنگ است و اقدام به زيارت معابد در بنارس كه شهر مقدس در هند است كه مرتاضان و گاو و ميمونهاي مقدس و دو هزار معبد و چندين پرستشگاه و پانصد هزار مجسمه خدايان و حمامهاي مقدس و انبار مخصوص براي سوزاندن اجساد مردهها در آن وجود دارد.[5]
هندوها طهارت را بمعناي دوش گرفتن در رودهاي مقدس ميدانند كه آن را «اسنان» «Asnan» ميگويند و خاك مردهها را در رود گنگ مي ريزند چون اعتقادشان اينست كه اين رود زير قدمهاي خداي ويشنو جاري است، لذا طهارت از اين آب را موجب بركت و بهرههاي معنوي و مادي ميدانند.
غسل جنابت و حيض: نزد هندوها جنابت و حيض با شستن زائل ميشود چنانكه در كتاب شرع مقدس بنام «منو سمرتي»[6] آمده اما اگر زني سقط جنين کند در اين صورت بايد بر طبق سن جنين سقط شده روزها حساب شود تا پاك گردد.[7]
نماز هندوها: براي اين عبادت اركاني قائل هستند كه از جمله آن استحمام، پوشيدن لباس نظيف و پاك با رنگ زرد يا سفيد، شستن دستها و دهن با آب معطّر.
طريقه عبادت: زن و مرد بايد با حالتهاي مخصوص خودشان اين عبادت را انجام دهند، بايد در معابد مرد چهار زانو بنشيند و زن جوري بنشيند كه زانوها بطرف بالا باشد البته اين عبادت صبح گاه و شام گاه هر روز دو مرتبه انجام ميگيرد صبح از وقت فجر تا طلوع شمس شخص عبادت گذار بر قدمهاي خود بايستد و در قلب «گاثيري» بخواند كه يك ورد ودايي است و در كتاب «مقدس منو سمرتي» بيان شده است. در نماز شام گاهي بصورت نشسته همين را بخواند تا ستارهها ظاهر شود.
فلسفه اين نماز نزد هندوها اينست كه نماز را صبح ميخواند تا گناه و خطاهاي شب پاك و محو گردد و شام گاه ميخواند تا خطاهاي روز محو گردد.
عقاب تارك الصلاة نزد هندوها:
كسانيكه اين نماز را اداء نكنند بر آنها لازم است كه مثل طبقه پائين «شودر» رانده شوند و از اداء واجبات ديني ممنوع ميگردند و ديگر تولّد دوباره نخواهند داشت و روح حيات سابق آنها بر ميگردد در واقع در همين طبقه پائين حيات دوم را طي ميكنند.[8] و روي اين جهت هندوها براي اين نوع عبادت اهميت زيادي ميدهند و البته تمام اين عبادتها به صورت فردي انجام ميگيرد؛ نه جمعي و گروهي.
نمازهايي كه در حضور روحانيون معابد انجام ميگيرد اين چنين نقل شده كه كاهن با يك چيز خاصّي عبادت کننده را بُخار ميدهد و همراه خودشان گلهاي خاص زرد رنگي نيز دارند. روحاني در معابد تعاويذ و ادعيههاي خاص تقليدي ميخواند كه بايد همه حاضرين تكرار كنند و بعد از آن در برابر بت سنگي بايد ركوع كنند و با حالت تضرع و خشوع اين عبادت انجام شود در آخر كاهن دعاي مخصوص را ميخواند و آب مقدس را ميپاشد پس از آن از معبد خارج ميشوند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تاريخ اديان، تهران: انتشارات ابن سينا، 1345.
2. Dubais، Abbe Hindu Manners Costoms and Ceremonies، Oxford University، Press 1906
3. كرگ لينگر، رو من رولاند، مرسوم به راما كريشنا، پاريس، 1929.
4. زندگي گذشته هند و فلسفه هند، 1919، لندن، اكسفورد.
5. پيغمبران هند، جيلد رومن رولاند، اسكا 1919.
[1] . Bhagvat Gita از ص 301 ـ306؛ به نقل از: ايزدپناه، مهرداد، آشنائي با اديان هند، انتشارات محور، 1381، ص 56.
[2] . آشنايي با اديان هند، همان.
[3] . همان، ص 58 ـ 60.
[4] . موسوعة الاديان في العالم الديانات القديمه، ص 80، بيروت. Sydney Theological Publieation Company pty inaustralia 2000 - 2001
[5] . آشنايي با اديان هند، همان، ص 61.
[6] . موسوعة الاديان في العالم الديانات القديمه، همان، ص 102 ـ 103.
[7] . همان.
[8] . همان، ص 104 به بعد.
( اندیشه قم )
قبل از ارايه پاسخ بايد به دو مقدمه اشاره شود:
1. گرايش به پرستش يك امر فطري است كه در تمام انسانها مشترك است هندوها نيز از اين قانون فطري، مستثني نيستند اشتباهي كه صورت ميگيرد در تعيين مصداق است كه چه كسي لائق پرستش ميباشد.
2. بنابر آيات قرآني معلوم ميشود كه هيچ امتي را خدا بدون راهنما و پيامبر نگذاشته كه در روز قيامت معذور باشند، بلكه قبل از عذاب، براي همه حجت خدا تمام شده است.
مهمترين عنصر رستگاري در دين هندو زهد و ترك دنيا و لذائذ آن و رو آوردن به درون و روح خودشان مي باشد. در تمام فرقههاي آيين هندو عنصر مشترك و همگاني بنام بهكتي «Bhakti» وجود دارد كه همان معناي زهد و تقدس را ميدهد و نيز عشق و ايمان داشتن به يك خداي ناجي كه در كتاب «گينا» اين چنين آمده «آنكه به خاطر من خود را ترك مي كند و جز من كسي را دوست ندارد چنين كسي مرا مييابد»[1] در بين همه فرقهها مشترك ميباشد.
همگانيترين خدايان هندو كه پرستش ميشوند شيوا و ويشنو است كه در رام و كرشنا حلول كردهاند.[2] شيوا خداي تخريب و توليد است كه از طريق رياضت و مراقبه مورد احترام و پرستش واقع ميشود ويشنو حافظه جهان و برهما كه خداي خالق است، مجموعاً اتحاد سه گانة «Trimoyrti» هندو را تشكيل ميدهند در نظر هندوها زندگي موجودات عالم سه جريان مهم دارد، آفرينش، صيانت و حفاظت، انهدام و تخريب؛ بنابراين الوهيت نيز سه صورت پيدا ميكند برهماي خالق، ويشنوي نگهدارنده و شيواي ويران كننده. پس همه هندوها باستثناي مذهب جين اين سه صورت را پرستش ميكنند.
در آيين هندو دو نوع پرستش وجود دارد ويشناويسم، شيوايسيم كه هر دو خيلي بهم نزديك هستند، حتي گاهي مراسم قرباني در يك معبد انجام ميگيرد حيوانات هم در بين هندوها احترام خاصّي دارند چون قائل هستند كه خدايان آنها در شكل آنها هم حلول ميكنند مخصوصاً گاو را كه «لكشحي» رب النوع عشق و زيبايي و فراواني مال نزد خود ميپندارند.[3] و ادرار گاو را پاك و باعث بركت ميشمارند لذا در مراسم مذهبي آنرا مي پاشند و فضائل زيادي براي (گاو ماثا) ذكر شده است.[4]
ويشنو پرستان مقدس هر روز صبح علامت نيزه به شاخ ويشنو را با گل سرخ روي پيشاني خود ميكشند شيواپرستان مقدس، با خاكستر تپاله گاو خطوط افقي بالاي ابرو ميكشند و لينگا را بر بازو يا در گردن ميآويزند كه رمز آلت تناسلي و سبب خلقت ميپندارند.
مراسم عبادي روزانه:
عبادات هندوان عبارت است از تكريم خدايان و انجام فرائض به افتخار آنان، مراقبت مجسّمههاي خدايان و حيوانات مقدس، غُسل در رودخانههاي مقدس كه از جمله آن رود گنگ است و اقدام به زيارت معابد در بنارس كه شهر مقدس در هند است كه مرتاضان و گاو و ميمونهاي مقدس و دو هزار معبد و چندين پرستشگاه و پانصد هزار مجسمه خدايان و حمامهاي مقدس و انبار مخصوص براي سوزاندن اجساد مردهها در آن وجود دارد.[5]
هندوها طهارت را بمعناي دوش گرفتن در رودهاي مقدس ميدانند كه آن را «اسنان» «Asnan» ميگويند و خاك مردهها را در رود گنگ مي ريزند چون اعتقادشان اينست كه اين رود زير قدمهاي خداي ويشنو جاري است، لذا طهارت از اين آب را موجب بركت و بهرههاي معنوي و مادي ميدانند.
غسل جنابت و حيض: نزد هندوها جنابت و حيض با شستن زائل ميشود چنانكه در كتاب شرع مقدس بنام «منو سمرتي»[6] آمده اما اگر زني سقط جنين کند در اين صورت بايد بر طبق سن جنين سقط شده روزها حساب شود تا پاك گردد.[7]
نماز هندوها: براي اين عبادت اركاني قائل هستند كه از جمله آن استحمام، پوشيدن لباس نظيف و پاك با رنگ زرد يا سفيد، شستن دستها و دهن با آب معطّر.
طريقه عبادت: زن و مرد بايد با حالتهاي مخصوص خودشان اين عبادت را انجام دهند، بايد در معابد مرد چهار زانو بنشيند و زن جوري بنشيند كه زانوها بطرف بالا باشد البته اين عبادت صبح گاه و شام گاه هر روز دو مرتبه انجام ميگيرد صبح از وقت فجر تا طلوع شمس شخص عبادت گذار بر قدمهاي خود بايستد و در قلب «گاثيري» بخواند كه يك ورد ودايي است و در كتاب «مقدس منو سمرتي» بيان شده است. در نماز شام گاهي بصورت نشسته همين را بخواند تا ستارهها ظاهر شود.
فلسفه اين نماز نزد هندوها اينست كه نماز را صبح ميخواند تا گناه و خطاهاي شب پاك و محو گردد و شام گاه ميخواند تا خطاهاي روز محو گردد.
عقاب تارك الصلاة نزد هندوها:
كسانيكه اين نماز را اداء نكنند بر آنها لازم است كه مثل طبقه پائين «شودر» رانده شوند و از اداء واجبات ديني ممنوع ميگردند و ديگر تولّد دوباره نخواهند داشت و روح حيات سابق آنها بر ميگردد در واقع در همين طبقه پائين حيات دوم را طي ميكنند.[8] و روي اين جهت هندوها براي اين نوع عبادت اهميت زيادي ميدهند و البته تمام اين عبادتها به صورت فردي انجام ميگيرد؛ نه جمعي و گروهي.
نمازهايي كه در حضور روحانيون معابد انجام ميگيرد اين چنين نقل شده كه كاهن با يك چيز خاصّي عبادت کننده را بُخار ميدهد و همراه خودشان گلهاي خاص زرد رنگي نيز دارند. روحاني در معابد تعاويذ و ادعيههاي خاص تقليدي ميخواند كه بايد همه حاضرين تكرار كنند و بعد از آن در برابر بت سنگي بايد ركوع كنند و با حالت تضرع و خشوع اين عبادت انجام شود در آخر كاهن دعاي مخصوص را ميخواند و آب مقدس را ميپاشد پس از آن از معبد خارج ميشوند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تاريخ اديان، تهران: انتشارات ابن سينا، 1345.
2. Dubais، Abbe Hindu Manners Costoms and Ceremonies، Oxford University، Press 1906
3. كرگ لينگر، رو من رولاند، مرسوم به راما كريشنا، پاريس، 1929.
4. زندگي گذشته هند و فلسفه هند، 1919، لندن، اكسفورد.
5. پيغمبران هند، جيلد رومن رولاند، اسكا 1919.
[1] . Bhagvat Gita از ص 301 ـ306؛ به نقل از: ايزدپناه، مهرداد، آشنائي با اديان هند، انتشارات محور، 1381، ص 56.
[2] . آشنايي با اديان هند، همان.
[3] . همان، ص 58 ـ 60.
[4] . موسوعة الاديان في العالم الديانات القديمه، ص 80، بيروت. Sydney Theological Publieation Company pty inaustralia 2000 - 2001
[5] . آشنايي با اديان هند، همان، ص 61.
[6] . موسوعة الاديان في العالم الديانات القديمه، همان، ص 102 ـ 103.
[7] . همان.
[8] . همان، ص 104 به بعد.
( اندیشه قم )