چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

مى فرمايند: انسان با سنّ بلوغ بايد ازدواج كند. آيا در آن بحران فكرى و روحى و جسمى و تزلزل شخصيّت، ازدواج موفّقيت آميز است؟[1]


پاسخ :
فرايند بلوغ، يكى از حساس ترين دوره هاى زندگى هر فرد است. نوجوانان در اين دوره، تمايلات و خواهش هاى گوناگون و متفاوتى داشته، اين دوران براى آنان نوعى تولد مجدّد به حساب مى آيد.
عدّه اى از روان شناسان، رشد و تحوّل انسان را يك پديده ى مداوم و پيوسته نمى دانند; بلكه آن را متشكل از مراحل و دوره هاى مختلف مى دانند كه از جمله دوره هاى آن «بلوغ» است كه مى توان آن را نوعى بحرانِ بلوغ ناميد كه با آن، بى سروسامانى روانى آغاز مى شود.[2] و حدّ فاصلى ميان كودكى و بزرگى است.
اما در مقابل اين گروه، برخى ديگر از روان شناسان، رشد را امرى مداوم و پيوسته مى دانند كه از كودكى شروع شده، بدون انقطاع، ادامه داشته، در هنگام بلوغ، آهنگى سريع تر مى يابد; بنابراين آن را نمى توان بحران بلوغ ناميد.[3] چرا كه:
1. كلّيه ى نوجوانان، بحران و انقلاب عميق و شديد شخصيّتى را نمى گذرانند و تحمّل بلوغ بر حسب وضعيّت اجتماعى و شخصى افراد مختلف تغيير مى كند.
2. تغييرات بيولوژيك (زيستى) را نمى توان، بحران در تمام زمينه هاى روانى و رفتارى دانست.
3. در روان شناسى اجتماعى و تحليل روانى، تعارض ها را منحصر به دوره ى بلوغ نمى دانند و نشانى از بحران خاصّى در دوره ى بلوغ نمى بينند.
پس به صورت كلّى و فراگير نمى توان قائل شد كه همه ى نوجوانان و جوانان دچار بحران شديد فكرى و تزلزل شخصيّت مى شوند; به صورتى كه قادر به تصميم گيرى درست نيستند، و همين دو دسته شدنِ روان شناسان، مى تواند شاهدى بر عموميّت نداشتن اين قضيّه باشد كه همه ى جوانان دچار اين بحران نشده، بلكه به دو گروه تقسيم مى شوند. اما بر اين نكته نيز ادغان مى كنيم كه جوانى، بدون دغدغه هاى مختلف روحى و فكرى نيست و جوان در پى جستوجوى مفاهيم و صفاتى است كه تشكيل دهنده ى شخصيّت و هويّت اوست و او در پى بازسازى و پى ريزى هويّت شخصى است و از جمله مشغله هاى ذهنى او اهداف بلند، انتخاب شغل، رفتار و تمايل جنسى و مذهب و ارزش هاى اخلاقى است.[4]
بديهى است، همان گونه كه گفتيم، در ايّام جوانى، شوقِ جنسى و احساسات، بر روان آدمى سايه انداخته، ناخودآگاه به رفتار و سخن و نگاه جوان رنگ و لعاب ديگر مى بخشد. در اين ميان، التهاب و هيجان چنان به اوج مى رسد كه آهنگ صدا و رفتار و حركات را تحت تأثير قرار مى دهد.
و اگر به اين بيدارى طبيعىِ غريزه، محرّكاتِ عصر ارتباطات (فيلم و عكس و...) را ضميمه كنيم در مى يابيم كه كفِّ نفس و صبر، بسيار مشكل است و اگر اين تمايلات شديد از راه صحيح و قانونى ارضا نشود، امكان انحراف جوان مى رود و اين انحراف، اغلب به صورت كام جويى بدلى تجلّى مى كند كه آثار مخرّبى بر روح و روان و جسم او نهاده، سلامت فرد و جامعه را به خطر مى اندازد. از جمله ى انحرافات، ابتلا به خودارضايى، هم جنس بازى، خود فروشى و چشم چرانى را مى توان نام برد.
حال بايد بدانيم با طبيعت و غريزه چه رفتارى كنيم؟ آيا طبيعت حاضر است خواسته هاى خود را به تأخير بيندازد؟ آيا تا ما آمادگى لازم را تحصيل نكرديم، غريزه ى جنسى ما را رها مى كند؟
آيا بايد به خاطر خطرات ناشى از دوران بلوغ، از ازدواج سرباز زد و رهبانيّت و يا انحراف در مفاسد را پذيرفت؟
اين جاست كه بسيارى از دست اندركاران امور جوانان، ازدواج را به عنوان تنها راه صحيح و كامل، پيشنهاد نموده، بر اين باورند كه جامعه، دولت و خانواده، بايد تمام تلاشِ خود را براى تسريع در امر ازدواج جوانان معطوف سازند. خود جوانان نيز خواستار تسهيلات هر چه بيش تر در اين امرند تا پاسخ گوى نيازهاى روحى و جسمى آنان باشد. بنابراين دين حيات بخش اسلام تأكيد فراوانى بر ازدواج داشته، آن را مايه ى سلامت دين و روان جوان مى داند.[5] البتّه تنها بلوغ جسمى را نمى توان شرط ازدواج دانست; بلكه رسيدن به سنّ رشد نيز لازم است. شهيد «مطهرى»(رحمهم الله) در اين باره مى گويد:
از نظر اسلام مسلّم است كه پسران اگر به سن بلوغ برسند و واجد عقل و رشد باشند، اختياردار خود هستند.[6]
از شرايط لازم ازدواج، شناخت درست دختر و پسر از يك ديگر و رعايت شرايط همسانى در مسائل اعتقادى و خانوادگى و تحصيلات است و جوان و نوجوان مى تواند براى جبران ضعف هاى ناشى از اين دوره، از كمك خانواده و مشاوران دلسوز استفاده نموده، از تجارب آنان بهره مند شود.
در پايان، خاطرنشان مى شود كه نقش ازدواج در رشد و تعالىِ فكرى و روحى جوانان، نبايد مورد غفلت واقع شود. ازدواج، ظرفيّت ها و استعدادهاى خفته ى جوان را شكوفا كرده، به آهنگ رشدِ آن سرعت مى بخشد. جوان با احساس مسئوليّت در رفتار و اعمال خود دقيق تر شده، سريع تر به پختگى اجتماعى مى رسد و نسبت به مسائل جامعه نيز حساس تر مى شود و با دقت و تيزبينى بيش ترى بدان ها مى پردازد.


[1]. از پرسش هاى رسيده به مركز.
[2]. احمد احمدى، روان شناسى نوجوان و جوانان، ص 20; نماينده ى اين گروه پياژه و الون هستند.
[3]. نماينده ى اين گروه، گزل مى باشد; روان شناسى نوجوان و جوانان، ص 19.
[4]. دكتر ايزدى، مسائل نوجوانان، ص 22; به نقل از روان شناسى نوجوان و جوانان، ص 118.
[5]. وسائل الشيعه، ج 14، كتاب النكاح، ص 1 ـ 30.
[6]. مرتضى مطهرى، نظام حقوق زن در اسلام، ص 77.
( اندیشه قم )


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.