پرسش :
آيا حضرت زهرا ( س ) از فقر نسبت به علي (ع) گلايهمند بود؟
پاسخ :
فقر در اسلام هرگز ستوده نيست، اما فقري كه رهبران الهي انتخاب ميكنند به عنوان يك صفت برجسته و يك وظيفه الهي قلمداد شده است. از اين رو حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ به عنوان دختر پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و همسر علي ـ عليه السّلام ـ زندگي فقيرانهاي را برگزيد و از بين تمام خواستگاران سرمايهدار خود، فقيرترين آنها را انتخاب كرد.
اما در كنار انبوه روايات در ترسيم شكوه و عظمت والاي آن حضرت به چند روايت ساختگي و بي اساس برخورد ميكنيم كه دست خيانت و تعصب آنها را ساخته است.[1]
از جمله آن روايات و داستانهاي ساختگي اين است كه، گويا حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ به پدر از فقر علي ـ عليه السّلام ـ شكايت ميكند و ميگويد، زنان قريش به من طعنه و كنايه ميزنند و ميگويند پدرت تو را به ازدواج فقيري بيچيز و تهيدست آورده است....» «ابوهريره» از فاطمه ـ سلام الله عليها ـ نقل كرده «يا رسولالله زوجتني من علي بن ابي طالب و هو فقير لامال له» يعني مرا به ازدواج علي در آوردي كه شخص فقير و تهيدستي است. [2]
با نگرشي ژرف به داستان فوق و هياهوي تاريخ نگاران در مييابيم كه اين اظهار نظرها بي اساس و پايه ميباشد. بايد بگوييم كه حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ در خانهاي پرورش يافت كه در آن ارزشها مادي محو عظمت معنوي صاحبان آن كاشانه بود و ملاكهاي دنيوي به هيچ انگاشته ميشد و هرگز در لابهلاي انديشه آن خاندان از ماديگرايي و تجملپرستي خبري نبود و تاريخ نگاران حيات فاطمه ـ سلام الله عليها ـ به يقين دريافتند كه او تمام آرزويش بركناري و عزلت از ظواهر و مظاهر پست مادي و نفساني بود. اما شگفتا كه اين نويسندگان، رنج تحقيق و كشف حقيقت را بر خود هموار نساختند و داستان فوق را به ساحت مقدس صديقة كبري نسبت دادند، چون اگر اينان به كتب سودمند دست پيدا ميكردند هرگز اين غبار پليدي و زشتي بر رخسار حقايق زندگي دختر پيامبر نقش نميبست، و چگونه ممكن است كه اين شخص لب به گلايه و شكوه بگشايد؟! او به چه كسي اين گونه اعتراض داشت؟!! به كمال مطلق انساني، به معجزه بزرگ بشريت، كسي كه انديشهها و عقول متفكر در شناخت منش و شخصيت او حيران و سرگردان شدهاند و همة عظمتها و بزرگيها و ا فتخارات انساني در عظمت و كمال او محو شدهاند!
آري اين نويسندگان و پژوهشگران، زن را با همان ديد و بصيرتي مينگرند كه خوش غيرتان زمان جاهليت مينگريستند[3] و ميكوشيدند كه به مدد خيالبافيهاي خود سيماي زن را در عالم خيال مشاهده بكنند و از ثروت و كاخ و خواستگاران سرمايهدار سخن به ميان آورند. و مزة مرد فقير را در كام زن تلخ جلوه بدهند.
اگر اينگونه روايات با عقايد و تعصب راويان آن نميآميخت و پردهاي كه ديدگانشان را پوشانيده بود كنار ميرفت، در مييافتند كه فاطمه بر خلاف توصيف آنها، موصوف ويژگيهاي ديگري است كه كلمات از بيانشان عاجزند.[4]
حال براي قضاوت نهايي در اين مطلب به خانه علي ـ عليه السّلام ـ ميرويم و به گفتگوي او با فاطمه ـ سلام الله عليها ـ گوش ميدهيم آنجا كه حضرت از فاطمه غذا ميخواهد و او در جوابش ميگويد كه دو روز است ما چيزي نخورديم و وقتي حضرت ميگويد پس چرا به من اطلاع ندادي ميگويد، از خدا شرم داشتم كه تو را به چيزي كه نميتواني به سختي بيندازم.»[5] حال آيا ميتوان به صاحب اين چنين انديشهاي آن افسانهها را نسبت داد.
علاوه بر اينها، راوي اين حديث شخصي جز «ابوهريره» نيست كه اين شخص به جعل حديث معروف است و به احاديث او علماي شيعه هيچ اعتمادي ندارند. حتّي عمر بن خطاب او را به جهت دروغ به پيامبر توبيخ كرده است و رواج اين گونه احاديث در زمان اوج دشمنيهاي همه جانبة معاويه با اهلبيت ميباشد كه در جنگ سرد شروع به جعل احاديث بر عليه خاندان پيامبر نمود و احاديث زيادي بر عليه اين خاندان مخصوصاً علي ـ عليه السلام ـ جعل شد. تا با اين كار افتخارات غير قابل انكار علي ـ عليه السلام ـ را زير سؤال ببرند و اين طور وانمود كنند كه حضرت فاطمه ـ سلام الله عليهما ـ از علي ـ عليه السلام ـ راضي نبوده است.
البتّه اين احتمال هم وجود دارد كه اين روايت صحيح باشد مبني بر اينكه حضرت فاطمه ـ سلام الله عليهما ـ با اين شكايت ميخواسته فضيلت علي ـ عليه السلام ـ از زبان پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ بازگو گردد كه جواب پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ تعريف و تمجيد او از علي ـ عليه السلام ـ اين مطلب را روشنتر ميكند. از اين رو حكمت اين سؤال در جواب آن نهفته است و آن اذعان پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ به مقان والاي علي ـ عليه السلام ـ ميباشد.
و در پايان گمان نميكنم بعد از شناخت نسبي فاطمه ـ سلام الله عليها ـ كسي بتواند به خود جرأت بدهد تا اين سخنان را به او نسبت بدهد مگر آنكه مغرض و يا از نعمت عقل بينصيب باشد.
براي مطالعة بيشتر
در خانه فاطمه ـ سلام الله عليهما؛ عبدالصمد تركي
--------------------------------
[1] - علامه قزويني، فاطمه از ولادت تا شهادت، ترجمة، ص 42.
[2] - كنز العمال، ج6، ص 291؛ كفاية الطالب، ص 162.
[3] - اشاره به آية 58 سورة نحل ميباشد.
[4] - عبدالصمد تركي، در خانه فاطمه، ترجمه درياني، ص 32تا49.
[5] - محي الدين طبري، ذخاير ا لعقبي، ص45.
( اندیشه قم )
فقر در اسلام هرگز ستوده نيست، اما فقري كه رهبران الهي انتخاب ميكنند به عنوان يك صفت برجسته و يك وظيفه الهي قلمداد شده است. از اين رو حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ به عنوان دختر پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و همسر علي ـ عليه السّلام ـ زندگي فقيرانهاي را برگزيد و از بين تمام خواستگاران سرمايهدار خود، فقيرترين آنها را انتخاب كرد.
اما در كنار انبوه روايات در ترسيم شكوه و عظمت والاي آن حضرت به چند روايت ساختگي و بي اساس برخورد ميكنيم كه دست خيانت و تعصب آنها را ساخته است.[1]
از جمله آن روايات و داستانهاي ساختگي اين است كه، گويا حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ به پدر از فقر علي ـ عليه السّلام ـ شكايت ميكند و ميگويد، زنان قريش به من طعنه و كنايه ميزنند و ميگويند پدرت تو را به ازدواج فقيري بيچيز و تهيدست آورده است....» «ابوهريره» از فاطمه ـ سلام الله عليها ـ نقل كرده «يا رسولالله زوجتني من علي بن ابي طالب و هو فقير لامال له» يعني مرا به ازدواج علي در آوردي كه شخص فقير و تهيدستي است. [2]
با نگرشي ژرف به داستان فوق و هياهوي تاريخ نگاران در مييابيم كه اين اظهار نظرها بي اساس و پايه ميباشد. بايد بگوييم كه حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ در خانهاي پرورش يافت كه در آن ارزشها مادي محو عظمت معنوي صاحبان آن كاشانه بود و ملاكهاي دنيوي به هيچ انگاشته ميشد و هرگز در لابهلاي انديشه آن خاندان از ماديگرايي و تجملپرستي خبري نبود و تاريخ نگاران حيات فاطمه ـ سلام الله عليها ـ به يقين دريافتند كه او تمام آرزويش بركناري و عزلت از ظواهر و مظاهر پست مادي و نفساني بود. اما شگفتا كه اين نويسندگان، رنج تحقيق و كشف حقيقت را بر خود هموار نساختند و داستان فوق را به ساحت مقدس صديقة كبري نسبت دادند، چون اگر اينان به كتب سودمند دست پيدا ميكردند هرگز اين غبار پليدي و زشتي بر رخسار حقايق زندگي دختر پيامبر نقش نميبست، و چگونه ممكن است كه اين شخص لب به گلايه و شكوه بگشايد؟! او به چه كسي اين گونه اعتراض داشت؟!! به كمال مطلق انساني، به معجزه بزرگ بشريت، كسي كه انديشهها و عقول متفكر در شناخت منش و شخصيت او حيران و سرگردان شدهاند و همة عظمتها و بزرگيها و ا فتخارات انساني در عظمت و كمال او محو شدهاند!
آري اين نويسندگان و پژوهشگران، زن را با همان ديد و بصيرتي مينگرند كه خوش غيرتان زمان جاهليت مينگريستند[3] و ميكوشيدند كه به مدد خيالبافيهاي خود سيماي زن را در عالم خيال مشاهده بكنند و از ثروت و كاخ و خواستگاران سرمايهدار سخن به ميان آورند. و مزة مرد فقير را در كام زن تلخ جلوه بدهند.
اگر اينگونه روايات با عقايد و تعصب راويان آن نميآميخت و پردهاي كه ديدگانشان را پوشانيده بود كنار ميرفت، در مييافتند كه فاطمه بر خلاف توصيف آنها، موصوف ويژگيهاي ديگري است كه كلمات از بيانشان عاجزند.[4]
حال براي قضاوت نهايي در اين مطلب به خانه علي ـ عليه السّلام ـ ميرويم و به گفتگوي او با فاطمه ـ سلام الله عليها ـ گوش ميدهيم آنجا كه حضرت از فاطمه غذا ميخواهد و او در جوابش ميگويد كه دو روز است ما چيزي نخورديم و وقتي حضرت ميگويد پس چرا به من اطلاع ندادي ميگويد، از خدا شرم داشتم كه تو را به چيزي كه نميتواني به سختي بيندازم.»[5] حال آيا ميتوان به صاحب اين چنين انديشهاي آن افسانهها را نسبت داد.
علاوه بر اينها، راوي اين حديث شخصي جز «ابوهريره» نيست كه اين شخص به جعل حديث معروف است و به احاديث او علماي شيعه هيچ اعتمادي ندارند. حتّي عمر بن خطاب او را به جهت دروغ به پيامبر توبيخ كرده است و رواج اين گونه احاديث در زمان اوج دشمنيهاي همه جانبة معاويه با اهلبيت ميباشد كه در جنگ سرد شروع به جعل احاديث بر عليه خاندان پيامبر نمود و احاديث زيادي بر عليه اين خاندان مخصوصاً علي ـ عليه السلام ـ جعل شد. تا با اين كار افتخارات غير قابل انكار علي ـ عليه السلام ـ را زير سؤال ببرند و اين طور وانمود كنند كه حضرت فاطمه ـ سلام الله عليهما ـ از علي ـ عليه السلام ـ راضي نبوده است.
البتّه اين احتمال هم وجود دارد كه اين روايت صحيح باشد مبني بر اينكه حضرت فاطمه ـ سلام الله عليهما ـ با اين شكايت ميخواسته فضيلت علي ـ عليه السلام ـ از زبان پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ بازگو گردد كه جواب پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ تعريف و تمجيد او از علي ـ عليه السلام ـ اين مطلب را روشنتر ميكند. از اين رو حكمت اين سؤال در جواب آن نهفته است و آن اذعان پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ به مقان والاي علي ـ عليه السلام ـ ميباشد.
و در پايان گمان نميكنم بعد از شناخت نسبي فاطمه ـ سلام الله عليها ـ كسي بتواند به خود جرأت بدهد تا اين سخنان را به او نسبت بدهد مگر آنكه مغرض و يا از نعمت عقل بينصيب باشد.
براي مطالعة بيشتر
در خانه فاطمه ـ سلام الله عليهما؛ عبدالصمد تركي
--------------------------------
[1] - علامه قزويني، فاطمه از ولادت تا شهادت، ترجمة، ص 42.
[2] - كنز العمال، ج6، ص 291؛ كفاية الطالب، ص 162.
[3] - اشاره به آية 58 سورة نحل ميباشد.
[4] - عبدالصمد تركي، در خانه فاطمه، ترجمه درياني، ص 32تا49.
[5] - محي الدين طبري، ذخاير ا لعقبي، ص45.
( اندیشه قم )