پرسش :
آيا هنگام ظهور امام زمان(عج) پيامبران ديگر و امامان هم به دنيا بازگشته و زندگي ميكنند نيكوكاران چطور؟
پاسخ :
قبل از پرداختن به پاسخ، تذكر چند مطلب اساسي را لازم ميدانم:
1 . بايد توجه داشت كه موضوع رجعت و بازگشت به دنيا، يك امر تعبدي است كه دلائل نقلي از آيات و روايات بر اثبات آن اقامه گرديده است.
2 . آنچه براساس دلائل قرآني و روائي، قطعي و مسلم است، اصل مسأله رجعت في الجمله است كه جز مسلمات اعتقادات مذهب شيعه به شمار ميرود اما جزئيات و خصوصيات دقيق مسأله، به طور كامل، روشن نگرديده است.
3 . در مورد اينكه چه كساني رجعت ميكنند؟ در روايات يك قاعده كلي بيان شده است و آن اينكه امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: بازگشت به دنيا براي همه نيست بلكه اختصاص به عده خاصي دارد كساني مجدداً به دنيا برميگردند كه يا از نظر ايمان به درجة خلوص رسيده باشند.»[1] و يا به حد شرك خالص رسيده باشند. و نيز ميفرمايد: «بازگشت به دنيا مخصوص به مؤمنين خالص و كفار محض ميباشد غير از اين دو گروه، ديگران به دنيا برنميگردند تا روز قيامت.»[2]
بنابراين چون موضوع بازگشت مجدد به دنيا يك خبر غيبي است، ما در شناخت جزئيات قضيه و تطبيق آن قاعده بر مصاديق خاص، هيچ راهي نداريم جز تمسك به دلائل نقلي تعبدي و گفتار ائمه معصومين ـ عليهم السّلام ـ كه خداوند آنان را به علوم غيبي و اسرار آفرينش آگاه نمودهاند كه ذيلاً به اين روايات ميپردازيم.
رجعت پيامبران ـ عليهم السّلام ـ : روايات مربوط به بازگشت انبياء و پيامبران ـ عليهم السّلام ـ چند دسته ميباشد:
1 . رواياتي كه به ظهور عام، موضوع بازگشت انبياء ـ عليهم السّلام ـ را مطرح نموده است نظير:
الف) امام صادق ـ عليه السلام ـ در ذيل آيه 80 آل عمران «و اذ اخذ الله ميثاق النبيين...لتؤمنن به و تنصرنه»
ميفرمايد: «ما سبعت الله نبيا من لدنم آدم فهم اجراً الا و يرجع الي الدنيا و ينصر اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ و هو قوله تعالي «لتؤمنن به» برسول الله ـ صلي الله عليه و آله ـ «و تنصرنهظ اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ »[3]خداوند از زمان پيدايش آدم تا كنون پيامبري نفرستاده است مگر اينكه آنان را به دنيا بازگرداند تا در ركاب اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ شمشير زنند و او را ياري نمايند و مراد از آيه مباركه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و علي ـ عليه السلام ـ است.
ب) امام صادق ـ عليه السلام ـ در تفسير آيه 51 سوره غافر «انا تبصرنا رسلنا و الذين آمنو في الحياة الدنيا» ميفرمايد: «به خدا سوگند اين آيه در زمان رجعت عملي خواهد شد آيا نميدانيد كه پيامبران در دنيا ياري نشدند و كشته شدند و نيز ائمه ـ عليهم السّلام ـ كشته شدند و نصرت نشدند. اين ياري و پيروي در رجعت تحقق خواهد يافت.»[4]
2 . رواياتي كه با ذكر عدد خاص رجعت انبيا را يادآور شده است. امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: هنگامي كه امام حسين همراه با ياران شهيدش رجعت ميكنند تعداد هفتاد پيامبر نيز با او رجعت مينمايند همچنانكه با موسي بن عمران هفتاد پيامبر همراه بودند.»[5]
3 . رواياتي كه از بعضي پيامبران به طور خاص نام برده است نظير: دانيال پيامبر و يونس پيامبر، الياس پيامبر[6] كه در بعضي از روايات از آنان نام برده شده است امام صادق ـ عليه السلام ـ به نقل از امام خميني در روز عاشورا مي فرمايد: همانا دانيال و يونس[7] هر دو در زمان رجعت اميرالمؤمنين به دنيا باز ميگردند و اقرار به رسالت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ مينمايند و 70 نفر همراه آنان برانگيخته ميشوند.»[8]
همچنين از حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ ياد شده است و در روايات از وي به عنوان يكي از بزرگترين ياران و مقامات حكومتي حضرت مهدي و وزير دست راست وي نام برده است.[9] (البته بنابر اينكه بازگشت عيسي ـ عليه السلام ـ را ما جزء رجعت بحساب آوريم والّا حضرت عيسي نمرده است تا دوباره زنده شود بلكه رجعت او كه در روايات بكار رفته است از باب بازگشت به صحنة زندگي طبيعي و عادي دنيا ميباشد.) همچنين قضيه خضر نبي ـ عليه السلام ـ
رجعت ائمه ـ عليهم السّلام ـ : رواياتي كه رجعت ائمه معصومين ـ عليهم السّلام ـ را بيان نموده است نيز دو دسته ميباشد:
دسته اول، رواياتي كه بطور عام، رجعت را براي همه ائمه ـ عليهم السّلام ـ ثابت ميكند و بيشتر در قالب زيارات و ادعيه وارد شده است.
اما روايات:
الف) امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: ليس منا لم يؤمن بكرتنا»[10] از ما نيست كسي كه اعتقادي به بازگشت و و رجعت ماها نداشته باشد.
ب) امام صادق ـ عليه السلام ـ : «هيچ امامي نيست مگر اينكه در زمان خاص خودش رجعت مينمايد و با او نيكوكاران و بدكاران زمانش نيز رجعت ميكنند تا افراد مؤمن از كافر مشخص و جدا شوند.»[11]
ج) امام زين العابدين ـ عليه السلام ـ : «يرجع اليكم بنبيكم و اميرالمؤمنين و الائمه»[12] پيامبر شما و اميرالمؤمنين و امامان معصوم ـ عليهم السّلام ـ به سوي شما مجدداً باز ميگردند.
اما زيارت و ادعيه:
1 . امام هادي ـ عليه السلام ـ در زيارت جامعه كبيره ميفرمايد: «... مؤمن بايابكم مصدق برجعتكم ... و احياني في رجعتكم... و جعلني ممن... يحشر في زمرتكم و يكر في رجعتكم ... و تقرعينه غداً برؤيتكم»[13]
2 . امام صادق ـ عليه السلام ـ در زيارت وارث (امام حسين ـ عليه السلام ـ ) ميفرمايد: «اني بكم مؤمن و بايابكم موقن»[14] ما به آمدن شما يقين و ايمان داريم.
3 . امام صادق ـ عليه السلام ـ به ابي حمزه ثمالي در زيارت حضرت عباس ميفرمايد: «اني بكم و بايابكم من المؤمنين»[15] به شما و بازگشت شما ايمان داريم.
4 . امام صادق ـ عليه السلام ـ در مورد زيارت هر يك از ائمه و پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ ميفرمايد: «اني بكم لمن القاتلين بفضل كم و مقر برجعتكم»[16] ما بفضل و بازگشت شما اقرار داريم.
5 . امام زمان(عج) در دعاي رجبيه كه از ناحيه مقدسه صادر شده است بوسيله حسين بن روح ميفرمايد: «حتي العود الي خضرتكم و الفوز في كرتكم»[17]
دسته دوم: رواياتي كه در آن بعضي از معصومين ـ عليهم السّلام ـ نام برده شدهاند:
1 و 2: پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و علي ـ عليه السلام ـ امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «ان رسول الله و علياً سيرجعان»[18] همانا پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ رجعت مينمايند. امام زين العابدين ـ عليه السلام ـ نيز ميفرمايد: «يرجع اليكم بينكم و اميرالمؤمنين»[19]
3 . امام حيسن ـ عليه السلام ـ بعنوان اولين رجعت كننده، امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «اول من يرجع الي الدنيا الحسين بن علي»[20] اولين كسي كه به دنيا بازميگردد حسين بن علي است و نيز ميفرمايد: «اول من تنشق الارض عنه و يرجع الي الدنيا الحسين بن علي ـ عليهما السّلام ـ»[21]
رجعت دشمنان اهل بيت و كفار براي انتقام:
1 . امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «يعني هنگام ظهور حضرت مهدي خداوند همه كساني كه آزار و اذيت مؤمنين ميپرداختند را به همان صورت اصلي آنان باز ميگرداند تا از آنها بوسيله مؤمنين انتقام گرفته شود.»[22]
2 . امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: دشمنان را در زمان رجعت باز ميگردانند تا آنها را بقتل برسانند و بوسيله دلهاي مومنين ستمديده تشفي پيدا كند.»[23]
رجعت ياران حضرت مهدي(عج): در برخي از افراد و گروههاي خاصي نام برده شدهاند مثل: سلمان، مقداد، مالك اشتر ، ابورفانه انصاري و اصحاب كهف[24]، شعيب بن صالح،[25] مفضل بن عمر،[26] عبدالله بن شريك[27] اسماعيل فرزند امام صادق،[28] مؤمن آل فرعون[29] عمران بن اعيني و مسير بن عبدالعزير[30] و حارث و عقيل و جبير و[31]....
منابع براي مطالعه بيشتر به كتابهاي ذيل مراجعه نماييد:
1 .چشم اندازي به حكومت مهدي، نجم الدين طبسي، چاپ اول، 1380، بوستان كتاب،قم.
2 . داستانهايي از بازگشت ائمه به دنيا، سيد عبدالحسين،چاپ اول، 1379، انتشارات مهدي يار، قم.
-------------------------------------------
[1] . بحارالانوار، ج 53، ص 39، حديث 1، مطبعة الاسلاميه، (1388 هـ . ق) تهران.
[2] . معجم احاديث الامام المهدي، علي كوراني، و ديگران، ج 4، ص 83، شماره 1153، طبع اولي 1411 هـ، مؤسسه المعارف الاسلاميه، قم.
[3] . الشيعة و الرجعة، ج 2، ص 92، محمدرضا طبسي، چاپ دوم،مطبعة الحيدرية ، 1395 هـ . ق، نچف اشرف.
[4] . معجم احاديث الامام المهدي، ج 5، ص 384.
[5] . مجمع احاديث الامام المهدي،ج 3، ص 89،شماره 1158.
[6] . مجمع التجري، ص 316، «به نقل از بامداد بشريت»، ص 123، محمد جواد طبسي، چاپ اول 1381، دفتر تبليغات اسلامي.
[7] . در نقل بحار به نقل از خرايج و الجرايح بحال يونس، يوشع ذكر شده است، رك بحار، ج 53، ص 62.
[8] . الخرائج و الجرايح، قطب الدين راوندي، متوفاي 573 هـ . طبع دوم، 1411 هـ، 1991 م مؤسسه النور للمطبوعات، بيروت.
[9] . مجمع احاديث الامام المهدي، ج 1، ص 530.
[10] . مجمع احاديث الامام المهدي، ج 4، ص 84، شماره 1154، و بحار ج 53، ص 92، حديث 101.
[11] . الايقاظ من الهجمه بالبرهان علي الرجعه، شيخ حرعاملي، ص 332، حديث 112 طبع اول،1422 ق، 1380 ش، نشر دليل ما، قم.
[12] . معجم احاديث الامام المهدي، ج 5، ص 327، شماره 1763.
[13] . بحار، ج 2، ص 131، و مفاتيح الجنان جيبي، ص 910، ترجمه موسوي دامغاني،چاپ پنجم، 1376، فيض كاشاني.
[14] . بحار،ج 101، ص 200، و مفاتيح الجنان جيبي، شيخ عباس قمي، ص 705
[15] . بحار، ج 101، ص 277.
[16] . همان، ج 100، ص 189.
[17] . مفاتيح الجنان، ص 227، و الزام الناصب، ج 2، ص 357، شيخ علي يزدي حائري، طبع دوم، 1362 ش، مكية الرضي، قم.
[18] . بحار، ج 53، ص 39.
[19] . معجم احاديث الامام المهدي، ج 5، ص 327، شماره 1763.
[20] . همان، ج 5، ص 328، شماره 1766.
[21] . ميزان الحكمه، محمد ريشهري، ج 4، ص 58، شماره 6932، چاپ مكتبه الاعلام الاسلامي، 1362 ش.
[22] . معجم احاديث الامام المهدي، ج 4، ص 95، شماره 1162.
[23] . همان، ج 5، ص 214، شماره 1638.
[24] . بحار، ج 5، ص 90، حديث 95.
[25] . الشيعة و الرجعه، ج 1، ص 211.
[26] . معجم احاديث الامام المهدي، ج 4، ص 98، شماره 1165.
[27] . اثبات الهداة، حر عاملي، ج 3، ص 561،بي تا، بي نا.
[28] . چشم اندازي به حكومت مهدي. ص 95.
[29] . دلائل الامامه، ص 247.
[30] . ميزان الحكمه، ج 4، ص 58، شماره 6934.
[31] . بحار، ج 41، ص 296، الشيعة و الرجعه، ج 1، ص 158.
( اندیشه قم )
قبل از پرداختن به پاسخ، تذكر چند مطلب اساسي را لازم ميدانم:
1 . بايد توجه داشت كه موضوع رجعت و بازگشت به دنيا، يك امر تعبدي است كه دلائل نقلي از آيات و روايات بر اثبات آن اقامه گرديده است.
2 . آنچه براساس دلائل قرآني و روائي، قطعي و مسلم است، اصل مسأله رجعت في الجمله است كه جز مسلمات اعتقادات مذهب شيعه به شمار ميرود اما جزئيات و خصوصيات دقيق مسأله، به طور كامل، روشن نگرديده است.
3 . در مورد اينكه چه كساني رجعت ميكنند؟ در روايات يك قاعده كلي بيان شده است و آن اينكه امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: بازگشت به دنيا براي همه نيست بلكه اختصاص به عده خاصي دارد كساني مجدداً به دنيا برميگردند كه يا از نظر ايمان به درجة خلوص رسيده باشند.»[1] و يا به حد شرك خالص رسيده باشند. و نيز ميفرمايد: «بازگشت به دنيا مخصوص به مؤمنين خالص و كفار محض ميباشد غير از اين دو گروه، ديگران به دنيا برنميگردند تا روز قيامت.»[2]
بنابراين چون موضوع بازگشت مجدد به دنيا يك خبر غيبي است، ما در شناخت جزئيات قضيه و تطبيق آن قاعده بر مصاديق خاص، هيچ راهي نداريم جز تمسك به دلائل نقلي تعبدي و گفتار ائمه معصومين ـ عليهم السّلام ـ كه خداوند آنان را به علوم غيبي و اسرار آفرينش آگاه نمودهاند كه ذيلاً به اين روايات ميپردازيم.
رجعت پيامبران ـ عليهم السّلام ـ : روايات مربوط به بازگشت انبياء و پيامبران ـ عليهم السّلام ـ چند دسته ميباشد:
1 . رواياتي كه به ظهور عام، موضوع بازگشت انبياء ـ عليهم السّلام ـ را مطرح نموده است نظير:
الف) امام صادق ـ عليه السلام ـ در ذيل آيه 80 آل عمران «و اذ اخذ الله ميثاق النبيين...لتؤمنن به و تنصرنه»
ميفرمايد: «ما سبعت الله نبيا من لدنم آدم فهم اجراً الا و يرجع الي الدنيا و ينصر اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ و هو قوله تعالي «لتؤمنن به» برسول الله ـ صلي الله عليه و آله ـ «و تنصرنهظ اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ »[3]خداوند از زمان پيدايش آدم تا كنون پيامبري نفرستاده است مگر اينكه آنان را به دنيا بازگرداند تا در ركاب اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ شمشير زنند و او را ياري نمايند و مراد از آيه مباركه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و علي ـ عليه السلام ـ است.
ب) امام صادق ـ عليه السلام ـ در تفسير آيه 51 سوره غافر «انا تبصرنا رسلنا و الذين آمنو في الحياة الدنيا» ميفرمايد: «به خدا سوگند اين آيه در زمان رجعت عملي خواهد شد آيا نميدانيد كه پيامبران در دنيا ياري نشدند و كشته شدند و نيز ائمه ـ عليهم السّلام ـ كشته شدند و نصرت نشدند. اين ياري و پيروي در رجعت تحقق خواهد يافت.»[4]
2 . رواياتي كه با ذكر عدد خاص رجعت انبيا را يادآور شده است. امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: هنگامي كه امام حسين همراه با ياران شهيدش رجعت ميكنند تعداد هفتاد پيامبر نيز با او رجعت مينمايند همچنانكه با موسي بن عمران هفتاد پيامبر همراه بودند.»[5]
3 . رواياتي كه از بعضي پيامبران به طور خاص نام برده است نظير: دانيال پيامبر و يونس پيامبر، الياس پيامبر[6] كه در بعضي از روايات از آنان نام برده شده است امام صادق ـ عليه السلام ـ به نقل از امام خميني در روز عاشورا مي فرمايد: همانا دانيال و يونس[7] هر دو در زمان رجعت اميرالمؤمنين به دنيا باز ميگردند و اقرار به رسالت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ مينمايند و 70 نفر همراه آنان برانگيخته ميشوند.»[8]
همچنين از حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ ياد شده است و در روايات از وي به عنوان يكي از بزرگترين ياران و مقامات حكومتي حضرت مهدي و وزير دست راست وي نام برده است.[9] (البته بنابر اينكه بازگشت عيسي ـ عليه السلام ـ را ما جزء رجعت بحساب آوريم والّا حضرت عيسي نمرده است تا دوباره زنده شود بلكه رجعت او كه در روايات بكار رفته است از باب بازگشت به صحنة زندگي طبيعي و عادي دنيا ميباشد.) همچنين قضيه خضر نبي ـ عليه السلام ـ
رجعت ائمه ـ عليهم السّلام ـ : رواياتي كه رجعت ائمه معصومين ـ عليهم السّلام ـ را بيان نموده است نيز دو دسته ميباشد:
دسته اول، رواياتي كه بطور عام، رجعت را براي همه ائمه ـ عليهم السّلام ـ ثابت ميكند و بيشتر در قالب زيارات و ادعيه وارد شده است.
اما روايات:
الف) امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: ليس منا لم يؤمن بكرتنا»[10] از ما نيست كسي كه اعتقادي به بازگشت و و رجعت ماها نداشته باشد.
ب) امام صادق ـ عليه السلام ـ : «هيچ امامي نيست مگر اينكه در زمان خاص خودش رجعت مينمايد و با او نيكوكاران و بدكاران زمانش نيز رجعت ميكنند تا افراد مؤمن از كافر مشخص و جدا شوند.»[11]
ج) امام زين العابدين ـ عليه السلام ـ : «يرجع اليكم بنبيكم و اميرالمؤمنين و الائمه»[12] پيامبر شما و اميرالمؤمنين و امامان معصوم ـ عليهم السّلام ـ به سوي شما مجدداً باز ميگردند.
اما زيارت و ادعيه:
1 . امام هادي ـ عليه السلام ـ در زيارت جامعه كبيره ميفرمايد: «... مؤمن بايابكم مصدق برجعتكم ... و احياني في رجعتكم... و جعلني ممن... يحشر في زمرتكم و يكر في رجعتكم ... و تقرعينه غداً برؤيتكم»[13]
2 . امام صادق ـ عليه السلام ـ در زيارت وارث (امام حسين ـ عليه السلام ـ ) ميفرمايد: «اني بكم مؤمن و بايابكم موقن»[14] ما به آمدن شما يقين و ايمان داريم.
3 . امام صادق ـ عليه السلام ـ به ابي حمزه ثمالي در زيارت حضرت عباس ميفرمايد: «اني بكم و بايابكم من المؤمنين»[15] به شما و بازگشت شما ايمان داريم.
4 . امام صادق ـ عليه السلام ـ در مورد زيارت هر يك از ائمه و پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ ميفرمايد: «اني بكم لمن القاتلين بفضل كم و مقر برجعتكم»[16] ما بفضل و بازگشت شما اقرار داريم.
5 . امام زمان(عج) در دعاي رجبيه كه از ناحيه مقدسه صادر شده است بوسيله حسين بن روح ميفرمايد: «حتي العود الي خضرتكم و الفوز في كرتكم»[17]
دسته دوم: رواياتي كه در آن بعضي از معصومين ـ عليهم السّلام ـ نام برده شدهاند:
1 و 2: پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و علي ـ عليه السلام ـ امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «ان رسول الله و علياً سيرجعان»[18] همانا پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ رجعت مينمايند. امام زين العابدين ـ عليه السلام ـ نيز ميفرمايد: «يرجع اليكم بينكم و اميرالمؤمنين»[19]
3 . امام حيسن ـ عليه السلام ـ بعنوان اولين رجعت كننده، امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «اول من يرجع الي الدنيا الحسين بن علي»[20] اولين كسي كه به دنيا بازميگردد حسين بن علي است و نيز ميفرمايد: «اول من تنشق الارض عنه و يرجع الي الدنيا الحسين بن علي ـ عليهما السّلام ـ»[21]
رجعت دشمنان اهل بيت و كفار براي انتقام:
1 . امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «يعني هنگام ظهور حضرت مهدي خداوند همه كساني كه آزار و اذيت مؤمنين ميپرداختند را به همان صورت اصلي آنان باز ميگرداند تا از آنها بوسيله مؤمنين انتقام گرفته شود.»[22]
2 . امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: دشمنان را در زمان رجعت باز ميگردانند تا آنها را بقتل برسانند و بوسيله دلهاي مومنين ستمديده تشفي پيدا كند.»[23]
رجعت ياران حضرت مهدي(عج): در برخي از افراد و گروههاي خاصي نام برده شدهاند مثل: سلمان، مقداد، مالك اشتر ، ابورفانه انصاري و اصحاب كهف[24]، شعيب بن صالح،[25] مفضل بن عمر،[26] عبدالله بن شريك[27] اسماعيل فرزند امام صادق،[28] مؤمن آل فرعون[29] عمران بن اعيني و مسير بن عبدالعزير[30] و حارث و عقيل و جبير و[31]....
منابع براي مطالعه بيشتر به كتابهاي ذيل مراجعه نماييد:
1 .چشم اندازي به حكومت مهدي، نجم الدين طبسي، چاپ اول، 1380، بوستان كتاب،قم.
2 . داستانهايي از بازگشت ائمه به دنيا، سيد عبدالحسين،چاپ اول، 1379، انتشارات مهدي يار، قم.
-------------------------------------------
[1] . بحارالانوار، ج 53، ص 39، حديث 1، مطبعة الاسلاميه، (1388 هـ . ق) تهران.
[2] . معجم احاديث الامام المهدي، علي كوراني، و ديگران، ج 4، ص 83، شماره 1153، طبع اولي 1411 هـ، مؤسسه المعارف الاسلاميه، قم.
[3] . الشيعة و الرجعة، ج 2، ص 92، محمدرضا طبسي، چاپ دوم،مطبعة الحيدرية ، 1395 هـ . ق، نچف اشرف.
[4] . معجم احاديث الامام المهدي، ج 5، ص 384.
[5] . مجمع احاديث الامام المهدي،ج 3، ص 89،شماره 1158.
[6] . مجمع التجري، ص 316، «به نقل از بامداد بشريت»، ص 123، محمد جواد طبسي، چاپ اول 1381، دفتر تبليغات اسلامي.
[7] . در نقل بحار به نقل از خرايج و الجرايح بحال يونس، يوشع ذكر شده است، رك بحار، ج 53، ص 62.
[8] . الخرائج و الجرايح، قطب الدين راوندي، متوفاي 573 هـ . طبع دوم، 1411 هـ، 1991 م مؤسسه النور للمطبوعات، بيروت.
[9] . مجمع احاديث الامام المهدي، ج 1، ص 530.
[10] . مجمع احاديث الامام المهدي، ج 4، ص 84، شماره 1154، و بحار ج 53، ص 92، حديث 101.
[11] . الايقاظ من الهجمه بالبرهان علي الرجعه، شيخ حرعاملي، ص 332، حديث 112 طبع اول،1422 ق، 1380 ش، نشر دليل ما، قم.
[12] . معجم احاديث الامام المهدي، ج 5، ص 327، شماره 1763.
[13] . بحار، ج 2، ص 131، و مفاتيح الجنان جيبي، ص 910، ترجمه موسوي دامغاني،چاپ پنجم، 1376، فيض كاشاني.
[14] . بحار،ج 101، ص 200، و مفاتيح الجنان جيبي، شيخ عباس قمي، ص 705
[15] . بحار، ج 101، ص 277.
[16] . همان، ج 100، ص 189.
[17] . مفاتيح الجنان، ص 227، و الزام الناصب، ج 2، ص 357، شيخ علي يزدي حائري، طبع دوم، 1362 ش، مكية الرضي، قم.
[18] . بحار، ج 53، ص 39.
[19] . معجم احاديث الامام المهدي، ج 5، ص 327، شماره 1763.
[20] . همان، ج 5، ص 328، شماره 1766.
[21] . ميزان الحكمه، محمد ريشهري، ج 4، ص 58، شماره 6932، چاپ مكتبه الاعلام الاسلامي، 1362 ش.
[22] . معجم احاديث الامام المهدي، ج 4، ص 95، شماره 1162.
[23] . همان، ج 5، ص 214، شماره 1638.
[24] . بحار، ج 5، ص 90، حديث 95.
[25] . الشيعة و الرجعه، ج 1، ص 211.
[26] . معجم احاديث الامام المهدي، ج 4، ص 98، شماره 1165.
[27] . اثبات الهداة، حر عاملي، ج 3، ص 561،بي تا، بي نا.
[28] . چشم اندازي به حكومت مهدي. ص 95.
[29] . دلائل الامامه، ص 247.
[30] . ميزان الحكمه، ج 4، ص 58، شماره 6934.
[31] . بحار، ج 41، ص 296، الشيعة و الرجعه، ج 1، ص 158.
( اندیشه قم )