پرسش :
جامعه و روابط افراد در جامعه امام زمان (عج) چگونه خواهد بود؟
پاسخ :
از آن جا كه اين سؤال داراي دو بخش بود، ما نيز ابتدا به يك بخش و سپس به بخش ديگر آن ميپردازيم.
الف. وضعيت جامعه، (تمدن و حكومت) در زمان امام زمان (عج):
ميتوان گفت برخي از دستآوردهاي حكومت جهاني حضرت در زمان آن حضرت عبارتند از: 1. علم و معرفت؛ 2. ارتباطات؛ 3. امنيت و آرامش كامل؛ 4. رفاه و گشايش اقتصادي؛ 5. شكوفايي عمران و آباداني؛ 6. كمالات انساني.
اكنون به طور اجمال به شرح و بسط اين موارد ميپردازيم:
1. دانش در عصر حضرت مهدي: در حديثي از امام باقر ـ عليه السّلام ـ چنين آمده است: «در زمان آن حضرت، حكمت و دانش داده ميشود، تا جايي كه زن در خانة خود به وسيلة كتاب خدا و سنت رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ به قضاوت و داوري مينشيند».[1] يعني سطح آگاهي و علم مردم، حتي زنان بسيار بالا ميرود.
آري در عصر امام مهدي (عج)، علم و دانش، بسيار گسترش مييابد، به گونهاي كه بيماران لاعلاج درمان ميشوند، عمرها طولاني ميگردد، انسانها به ساير سيارات مسافرت ميكند و سطح پژوهشها و فن آوري و تكنولوژي بالا ميرود.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمودند: «علم و دانش بيست و هفت حرف است، تمام آن چه را كه پيامبران الهي آوردهاند، دو حرف بيشتر نبوده است و مردم تاكنون جز آن دو حرف را نشناختهاند، امّا هنگامي كه قائم بيايد 25 حرف ديگر را آشكار ميسازد.»[2]
2. ارتباطات: در عصر حضرت وليّ عصر ـ عليه السّلام ـ براي كليه انسانها اين توانايي وجود دارد كه با هر نقطه جهان در مدت زمان كوتاهي، ارتباط برقرار ساخته، مسافتهاي طولاني را در زمان كوتاهي، طي كنند.
از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نقل شده موضوع را به نحو بارزي كامل ميكند؛ آن جا كه فرمود:
«مؤمن در زمان قائم ـ عليه السّلام ـ در حالي كه در مشرق است، برادر خود را در مغرب ميبيند؛ هم چنين كسي كه در غرب است برادرش را در شرق ميبيند!».[3]
بنابراين امكان ارتباط با حضرت و ديدن ايشان هم بسيار سهل و آسان است. «در هنگام ظهور آن حضرت، تنها يك چشم او را نميبينند، بلكه در آن واحد، همگان همزمان آن حضرت را خواهند ديد».
در حديثي ميفرمايد: «هنگامي كه قائم ما قيام كند، خداوند آن چنان گوش و چشم شيعيان ما را تقويت ميكند كه ميان آنها و قائم (رهبر) نامهرسان نخواهد بود؛ با آنها سخن ميگويد و سخنش را ميشنود، و او را ميبينند در حالي كه او در مكان
خويش است (و آنها در نقاط ديگر جهان).[4]
بنابراين عصر آن امام عصر اتحاد و يكپارچگي و عصر ارتباطات است.
3. امنيت جهان هستي در ساية تمدن و حكومت حضرت مهدي (عج):
امنيت در جامعه و عالم هستي، باعث آرامش و سعادت جوامع بشري ميشود و به مجرد از بين رفتن آن، حيات انساني مورد تعرض و خطر جدي قرار ميگيرد.
عواملي كه باعث سلب امنيت جهان ميشود عبارتند از: 1. رويارويي ايدئولوژيها و مكاتب؛ 2. بحرانهاي اقتصادي؛ 3. زيادهطلبيها و خودخواهيها.
الف. در زمان امام عصر (عج)، اين موارد بكلي از بين ميرود. در تفسير آية «ليظهرهُ علي الدّين كلِّهِ و لو كَرِهَ المشركون»؛[5] امام باقر ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: «اين امر تحقق نمييابد تا آن كه هيچ كس در زمين باقي نميماند مگر آن كه به حقانيت دين محمد اقرار ميكند.»[6]
بر فرض هم كه افراد متعصبي بر دين يهود و نصارا پافشاري كنند، اين افراد پراكنده بوده و تسليم دولت حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ بوده و جزيه ميپردازند.
ب. راجع به اقتصاد در عصر حضرت نيز، از امام باقر ـ عليه السّلام ـ روايت است كه: آن چنان ميان مردم تساوي برقرار ميكند (و عدالت را رعايت ميكند) تا جايي كه نيازمند به زكات را نخواهي يافت».[7]
ج. در مورد از بين رفتن زياده طلبيها و خودخواهيها نيز احاديث زيادي موجود است كه بيانگر ترقي و تكامل افراد جامعه و كامل شدن عقول آنها، از بين رفتن حرص و زيادهخواهي آنان است.
از امام باقر ـ عليه السّلام ـ روايت شده است كه: «هنگامي كه قائم ما قيام كند، دستش را بر سر بندگان ميگذارد و عقول آنها را با آن كامل و افكار شان را پرورش داده تكميل ميكند.»[8]
و به اين گونه در پرتو ارشاد و هدايت مهدي ـ عليه السّلام ـ و عنايت او مغزها در مسير كمال به حركت در ميآيند؛ و انديشهها شكوفا ميگردند، و تمام كوته بينيها و تنگ نظريها و افكار پست و كوتاه كه سرچشمة بسياري از تضادها و تزاحمها و برخوردهاي خشونت آميز اجتماعي است، برطرف ميشود.
مردمي بلند نظر، با افكاري باز، و سينههايي گشاده، و همتي والا، و بينش وسيع، پرورش مييابند كه بسياري از مشكلات اجتماعي را در روح خود حل ميكنند و جهاني از صلح و صفا ميسازند.
4. گشايش اقتصادي در ساية تمدن امام مهدي ـ عليه السّلام ـ
نخستين نشانة اقتصاد صحيح در ساية تمدن آن حضرت، از ميان رفتن نظام طبقاتي به طور كلي ميباشد، بنابراين همه مردم در ثروت مساوي خواهند بود.
نشانة دوم عبارت است از رفاه اقتصادي، پس هر انساني ميتواند از آن چه بخواهد بهرهمند شود.
سومين نشانه، عدم نيازمندي به اموال است. و در نهايت، نبودن هيچ نوعي از ستيزهجويي براي به دست آوردن چيزي است.
در حديثي چنين ميخوانيم: «حكومت او شرق وغرب جهان را فراخواهد گرفت؛ و گنجينههاي زمين براي او ظاهر ميگردد و در سرتاسر جهان جاي ويراني باقي نخواهد ماند مگر اين كه آن را آباد خواهد ساخت!»[9]
و در حديث ديگري از امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميخوانيم:
«هنگامي كه حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ قيام كند،... در اين هنگام زمين گنجهاي خود را آشكار ميسازد، و بركات خود را ظاهر ميسازد، و كسي موردي را براي انفاق و صدقه و كمك مالي نمييابد، زيرا همة مؤمنان بينياز و غني خواهند شد.»[10]
قبلا نيز از امام باقر ـ عليه السّلام ـ حديثي را نقل كرديم كه ميفرمود: «آن چنان ميان مردم مساوات و برابري برقرار ميكند، تا جايي كه هيچ كس را محتاج زكات، در ميان مردم نمييابي».
5. شكوفايي عمران و آباداني: اين عنوان از مطالب و عناوين گذشته، روشن ميگردد زيرا در ساية علم گسترده، امنيت و آرامش كامل و رفاه و گشايش اقتصادي، جامعه انساني و اجتماعي آنها به عمران و آبادي شگرف ميرسد، به گونهاي كه اكنون تصورش نيز، براي ما مشكل و سنگين است. ارتباط سريع و آسان، رفت و آمد به كرات ديگر به آساني و همگاني، هيچ خرابي روي زمين نبوده مگر آن كه آباد ميشود و... همه اينها نمونهاي از عمران و آبادي و خود موجب عمران بيشترند.
6. كمالات انساني: باز، با توجه به آنچه كه گذشت، اين عنوان نيز روشن ميشود، چرا كه انسان، براي رسيدن به كمال، نيازمند يك سري امور از قبيل علم و آگاهي، رفاه و گشايش اقتصادي و امنيت و آرامش است. يعني موارد فوق از مقتضيات رسيدن به كمال و رفع موانع آن است؛ و آن گاه كه مقتضي موجود و مانع مفقود بود جامعه بشري و نوع افراد به كمالات انساني خود ميرسند.
قسمت دوم سؤال: روابط افراد در جامعه امام زمان (عج)
پيداست در يك جامعه پيشرفته و مترقي، كه نه مشكل اقتصادي و نه مشكل امنيتي و نه مشكل تبعيض و بيعدالتي باشد؛ و از طرف ديگر، علم و آگاهي و كمالات انساني به اوج خود در طول تاريخ بشريت برسد؛ به طوري كه هيچ گونه حرص و آزي در ميان نباشد، افراد به يك قناعت نفس والايي رسيده باشند؛ و از طرف ديگر اختلاف عقيده و جنگ و ايدئولوژيك در بين نباشد (تا سبب درگيري و اختلاف مردم شود)؛ در اين جامعه با اين خصوصيات، همگي برادر و ياريگر همديگر بوده و هر يك ديگري را بر خود مقدم ميدارند.
در آن جامعه، برادري مردم و مؤمنين نسبت به هم، كاملاً رعايت ميشود و اموري (مثل سود نگرفتن در معاملات، اجازه برداشت از اموال شخصي يكديگر مثل دست در جيب دوست و برادر كردن و...) كه الآن به عنوان يك امور ايدهآل و خيالي حساب ميشود و به آنها به عنوان يك مستحبّ توصيه شده است، در آن عصر در حدّ واجب خواهد بود و كاملاً محقق ميشود.
به طور خلاصه، يك بهشت مجسم دنيايي در آن عصر محقق شده و ايجاد ميگردد. همان گونه كه در بهشت غم و غصّه و ناراحتي و كينه و حسادتي نيست، در آن زمان نيز، اين امور نخواهند بود. چرا كه زمينة آنها وجود ندارد. هر كس، هر چه بخواهد و لازم داشته باشد، از امور مادي و معنوي، برايش موجود است؛ ديگر جاي اين امور پست نيست، به خصوص كه مردم با عنايت خدا و امام زمان به كمال رسيدهاند وعقول آنان كامل گرديده است.
نسبت به افراد معدودي هم كه هنوز خود را به عامه مردم و جامعة اسلامي تطبيق نداده و خود را به كمالات نرسانده باشند، دستگاه قضايي و امنيتي به قدري قوي و سريع است، كه مهلت خطا و تعدي به آنان نميدهد، و در خلوتترين مكانها نيز، اگر مرتكب خلاف شوند (با توجه به پيشرفت علوم) فوري شناسايي شده و به سرعت مجازات ميگردند، به طوري كه كسي از آنان جزئت خلاف و گناه نميكند.
شما ميتوانيد براي اطلاع بيشتر به منابع ذيل رجوع كنيد:
1. عصر ظهور، علي كوراني.
2. چشم اندازي به حكومت حضرت مهدي، نجم الدين طيبي.
3. عصر زندگي، محمد حكيمي.
-----------------------------------------------
[1] . بحار الانوار، ج 52، ص 352، ح 106، موسسه الوفاء، بيروت.
[2] . بحار الانوار، ج 52، ص 336.
[3] . مجلسي، بحار الانوار، ج 52، ص 336.
[4] . بحار الانوار، ج 52، ص 336، ح 72.
[5] . توبه، 33.
[6] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج 7، ص 373، دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1371.
[7] . بحار الانوار، ج 52، ص 390، ب 27، سيره و اخلاق و عدد صحابه.
[8] . بحار الانوار، ج 52، ص 328.
[9] . حكومت جهاني حضرت مهدي (عج) ، آيت الله مكارم، ص 266، (از اسعاف الراغبين، باب دوم، ص 140 و 141).
[10] . همان، (از بحار، ج 13).
( اندیشه قم )
از آن جا كه اين سؤال داراي دو بخش بود، ما نيز ابتدا به يك بخش و سپس به بخش ديگر آن ميپردازيم.
الف. وضعيت جامعه، (تمدن و حكومت) در زمان امام زمان (عج):
ميتوان گفت برخي از دستآوردهاي حكومت جهاني حضرت در زمان آن حضرت عبارتند از: 1. علم و معرفت؛ 2. ارتباطات؛ 3. امنيت و آرامش كامل؛ 4. رفاه و گشايش اقتصادي؛ 5. شكوفايي عمران و آباداني؛ 6. كمالات انساني.
اكنون به طور اجمال به شرح و بسط اين موارد ميپردازيم:
1. دانش در عصر حضرت مهدي: در حديثي از امام باقر ـ عليه السّلام ـ چنين آمده است: «در زمان آن حضرت، حكمت و دانش داده ميشود، تا جايي كه زن در خانة خود به وسيلة كتاب خدا و سنت رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ به قضاوت و داوري مينشيند».[1] يعني سطح آگاهي و علم مردم، حتي زنان بسيار بالا ميرود.
آري در عصر امام مهدي (عج)، علم و دانش، بسيار گسترش مييابد، به گونهاي كه بيماران لاعلاج درمان ميشوند، عمرها طولاني ميگردد، انسانها به ساير سيارات مسافرت ميكند و سطح پژوهشها و فن آوري و تكنولوژي بالا ميرود.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمودند: «علم و دانش بيست و هفت حرف است، تمام آن چه را كه پيامبران الهي آوردهاند، دو حرف بيشتر نبوده است و مردم تاكنون جز آن دو حرف را نشناختهاند، امّا هنگامي كه قائم بيايد 25 حرف ديگر را آشكار ميسازد.»[2]
2. ارتباطات: در عصر حضرت وليّ عصر ـ عليه السّلام ـ براي كليه انسانها اين توانايي وجود دارد كه با هر نقطه جهان در مدت زمان كوتاهي، ارتباط برقرار ساخته، مسافتهاي طولاني را در زمان كوتاهي، طي كنند.
از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نقل شده موضوع را به نحو بارزي كامل ميكند؛ آن جا كه فرمود:
«مؤمن در زمان قائم ـ عليه السّلام ـ در حالي كه در مشرق است، برادر خود را در مغرب ميبيند؛ هم چنين كسي كه در غرب است برادرش را در شرق ميبيند!».[3]
بنابراين امكان ارتباط با حضرت و ديدن ايشان هم بسيار سهل و آسان است. «در هنگام ظهور آن حضرت، تنها يك چشم او را نميبينند، بلكه در آن واحد، همگان همزمان آن حضرت را خواهند ديد».
در حديثي ميفرمايد: «هنگامي كه قائم ما قيام كند، خداوند آن چنان گوش و چشم شيعيان ما را تقويت ميكند كه ميان آنها و قائم (رهبر) نامهرسان نخواهد بود؛ با آنها سخن ميگويد و سخنش را ميشنود، و او را ميبينند در حالي كه او در مكان
خويش است (و آنها در نقاط ديگر جهان).[4]
بنابراين عصر آن امام عصر اتحاد و يكپارچگي و عصر ارتباطات است.
3. امنيت جهان هستي در ساية تمدن و حكومت حضرت مهدي (عج):
امنيت در جامعه و عالم هستي، باعث آرامش و سعادت جوامع بشري ميشود و به مجرد از بين رفتن آن، حيات انساني مورد تعرض و خطر جدي قرار ميگيرد.
عواملي كه باعث سلب امنيت جهان ميشود عبارتند از: 1. رويارويي ايدئولوژيها و مكاتب؛ 2. بحرانهاي اقتصادي؛ 3. زيادهطلبيها و خودخواهيها.
الف. در زمان امام عصر (عج)، اين موارد بكلي از بين ميرود. در تفسير آية «ليظهرهُ علي الدّين كلِّهِ و لو كَرِهَ المشركون»؛[5] امام باقر ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: «اين امر تحقق نمييابد تا آن كه هيچ كس در زمين باقي نميماند مگر آن كه به حقانيت دين محمد اقرار ميكند.»[6]
بر فرض هم كه افراد متعصبي بر دين يهود و نصارا پافشاري كنند، اين افراد پراكنده بوده و تسليم دولت حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ بوده و جزيه ميپردازند.
ب. راجع به اقتصاد در عصر حضرت نيز، از امام باقر ـ عليه السّلام ـ روايت است كه: آن چنان ميان مردم تساوي برقرار ميكند (و عدالت را رعايت ميكند) تا جايي كه نيازمند به زكات را نخواهي يافت».[7]
ج. در مورد از بين رفتن زياده طلبيها و خودخواهيها نيز احاديث زيادي موجود است كه بيانگر ترقي و تكامل افراد جامعه و كامل شدن عقول آنها، از بين رفتن حرص و زيادهخواهي آنان است.
از امام باقر ـ عليه السّلام ـ روايت شده است كه: «هنگامي كه قائم ما قيام كند، دستش را بر سر بندگان ميگذارد و عقول آنها را با آن كامل و افكار شان را پرورش داده تكميل ميكند.»[8]
و به اين گونه در پرتو ارشاد و هدايت مهدي ـ عليه السّلام ـ و عنايت او مغزها در مسير كمال به حركت در ميآيند؛ و انديشهها شكوفا ميگردند، و تمام كوته بينيها و تنگ نظريها و افكار پست و كوتاه كه سرچشمة بسياري از تضادها و تزاحمها و برخوردهاي خشونت آميز اجتماعي است، برطرف ميشود.
مردمي بلند نظر، با افكاري باز، و سينههايي گشاده، و همتي والا، و بينش وسيع، پرورش مييابند كه بسياري از مشكلات اجتماعي را در روح خود حل ميكنند و جهاني از صلح و صفا ميسازند.
4. گشايش اقتصادي در ساية تمدن امام مهدي ـ عليه السّلام ـ
نخستين نشانة اقتصاد صحيح در ساية تمدن آن حضرت، از ميان رفتن نظام طبقاتي به طور كلي ميباشد، بنابراين همه مردم در ثروت مساوي خواهند بود.
نشانة دوم عبارت است از رفاه اقتصادي، پس هر انساني ميتواند از آن چه بخواهد بهرهمند شود.
سومين نشانه، عدم نيازمندي به اموال است. و در نهايت، نبودن هيچ نوعي از ستيزهجويي براي به دست آوردن چيزي است.
در حديثي چنين ميخوانيم: «حكومت او شرق وغرب جهان را فراخواهد گرفت؛ و گنجينههاي زمين براي او ظاهر ميگردد و در سرتاسر جهان جاي ويراني باقي نخواهد ماند مگر اين كه آن را آباد خواهد ساخت!»[9]
و در حديث ديگري از امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميخوانيم:
«هنگامي كه حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ قيام كند،... در اين هنگام زمين گنجهاي خود را آشكار ميسازد، و بركات خود را ظاهر ميسازد، و كسي موردي را براي انفاق و صدقه و كمك مالي نمييابد، زيرا همة مؤمنان بينياز و غني خواهند شد.»[10]
قبلا نيز از امام باقر ـ عليه السّلام ـ حديثي را نقل كرديم كه ميفرمود: «آن چنان ميان مردم مساوات و برابري برقرار ميكند، تا جايي كه هيچ كس را محتاج زكات، در ميان مردم نمييابي».
5. شكوفايي عمران و آباداني: اين عنوان از مطالب و عناوين گذشته، روشن ميگردد زيرا در ساية علم گسترده، امنيت و آرامش كامل و رفاه و گشايش اقتصادي، جامعه انساني و اجتماعي آنها به عمران و آبادي شگرف ميرسد، به گونهاي كه اكنون تصورش نيز، براي ما مشكل و سنگين است. ارتباط سريع و آسان، رفت و آمد به كرات ديگر به آساني و همگاني، هيچ خرابي روي زمين نبوده مگر آن كه آباد ميشود و... همه اينها نمونهاي از عمران و آبادي و خود موجب عمران بيشترند.
6. كمالات انساني: باز، با توجه به آنچه كه گذشت، اين عنوان نيز روشن ميشود، چرا كه انسان، براي رسيدن به كمال، نيازمند يك سري امور از قبيل علم و آگاهي، رفاه و گشايش اقتصادي و امنيت و آرامش است. يعني موارد فوق از مقتضيات رسيدن به كمال و رفع موانع آن است؛ و آن گاه كه مقتضي موجود و مانع مفقود بود جامعه بشري و نوع افراد به كمالات انساني خود ميرسند.
قسمت دوم سؤال: روابط افراد در جامعه امام زمان (عج)
پيداست در يك جامعه پيشرفته و مترقي، كه نه مشكل اقتصادي و نه مشكل امنيتي و نه مشكل تبعيض و بيعدالتي باشد؛ و از طرف ديگر، علم و آگاهي و كمالات انساني به اوج خود در طول تاريخ بشريت برسد؛ به طوري كه هيچ گونه حرص و آزي در ميان نباشد، افراد به يك قناعت نفس والايي رسيده باشند؛ و از طرف ديگر اختلاف عقيده و جنگ و ايدئولوژيك در بين نباشد (تا سبب درگيري و اختلاف مردم شود)؛ در اين جامعه با اين خصوصيات، همگي برادر و ياريگر همديگر بوده و هر يك ديگري را بر خود مقدم ميدارند.
در آن جامعه، برادري مردم و مؤمنين نسبت به هم، كاملاً رعايت ميشود و اموري (مثل سود نگرفتن در معاملات، اجازه برداشت از اموال شخصي يكديگر مثل دست در جيب دوست و برادر كردن و...) كه الآن به عنوان يك امور ايدهآل و خيالي حساب ميشود و به آنها به عنوان يك مستحبّ توصيه شده است، در آن عصر در حدّ واجب خواهد بود و كاملاً محقق ميشود.
به طور خلاصه، يك بهشت مجسم دنيايي در آن عصر محقق شده و ايجاد ميگردد. همان گونه كه در بهشت غم و غصّه و ناراحتي و كينه و حسادتي نيست، در آن زمان نيز، اين امور نخواهند بود. چرا كه زمينة آنها وجود ندارد. هر كس، هر چه بخواهد و لازم داشته باشد، از امور مادي و معنوي، برايش موجود است؛ ديگر جاي اين امور پست نيست، به خصوص كه مردم با عنايت خدا و امام زمان به كمال رسيدهاند وعقول آنان كامل گرديده است.
نسبت به افراد معدودي هم كه هنوز خود را به عامه مردم و جامعة اسلامي تطبيق نداده و خود را به كمالات نرسانده باشند، دستگاه قضايي و امنيتي به قدري قوي و سريع است، كه مهلت خطا و تعدي به آنان نميدهد، و در خلوتترين مكانها نيز، اگر مرتكب خلاف شوند (با توجه به پيشرفت علوم) فوري شناسايي شده و به سرعت مجازات ميگردند، به طوري كه كسي از آنان جزئت خلاف و گناه نميكند.
شما ميتوانيد براي اطلاع بيشتر به منابع ذيل رجوع كنيد:
1. عصر ظهور، علي كوراني.
2. چشم اندازي به حكومت حضرت مهدي، نجم الدين طيبي.
3. عصر زندگي، محمد حكيمي.
-----------------------------------------------
[1] . بحار الانوار، ج 52، ص 352، ح 106، موسسه الوفاء، بيروت.
[2] . بحار الانوار، ج 52، ص 336.
[3] . مجلسي، بحار الانوار، ج 52، ص 336.
[4] . بحار الانوار، ج 52، ص 336، ح 72.
[5] . توبه، 33.
[6] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج 7، ص 373، دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1371.
[7] . بحار الانوار، ج 52، ص 390، ب 27، سيره و اخلاق و عدد صحابه.
[8] . بحار الانوار، ج 52، ص 328.
[9] . حكومت جهاني حضرت مهدي (عج) ، آيت الله مكارم، ص 266، (از اسعاف الراغبين، باب دوم، ص 140 و 141).
[10] . همان، (از بحار، ج 13).
( اندیشه قم )