پرسش :
چرا قبر حضرت فاطمة زهراء (س) نامعلوم است؟
پاسخ :
حضرت زهرا(س) زماني كه اجلشان نزديك شد و در بستر به حالت احتضار بسر ميبردند، علي ـ عليه السّلام ـ بر بالاي بسترشان آمدند و بعد از صحبتهايي كه با همديگر كردند، فاطمه(س) اجازه خواستند تا چند وصيّت به همسرشان علي ـ عليه السّلام ـ كنند.[1]
از جملة وصاياي حضرت زهرا(س) به علي ـ عليه السّلام ـ اين بود كه گفتند اي پسرعمو! اگر تا چند ساعت ديگر از دنيا رفتم جنازهام را شبانه تشييع كن و مراسم تشييع مرا اعم از غسل و كفن و نماز خواندن و دفن كردن بايد در محيطي مخفي و پنهان انجام دهيد و فقط به كساني اجازه در تشييع دهيد كه ظلم و جفا نسبت به من روا نداشتهاند و حتّي به يك نقل، حضرت زهرا(س) تصريح كردند كه نگذاريد ابيبكر و عمر بر من نماز بخوانند و در تشييع جنازه من شركت كنند. بعد بحث در ايناست كه علّت اجازه ندادن حضرت زهرا(س) در مراسم تشييع حضرت بيانگر چيست؟
يقيناً حضرت زهرا(س) با اين كارشان ميخواستند باري ديگر همانند جريان فدك مبارزهاي را تازه با وصيّتنامة سياسي خويش شروع كنند كه ضربة سهمگيني به حكومت وقت وارد سازند.[2]
فاطمة اطهر(س) با وصيّت خويش افكار خفتة مردم مدينه را بيدار ميساختند و توجه افكار عمومي را نسبت به پايمال كردن حقّ خويش جلب ميكردند.[3]
اميرالمؤمنين با عمل به وصيّت زهرا(س) اذهان جامعه را دچار شك و ترديد كردند و مشروعيت خليفه را زير سؤال بردند و مظلوميت زهرا(س) را بيشتر آشكار ساختند و اين سؤال را هميشه براي همگان مطرح كردند كه چرا قبر زهرا(س) مخفي مانده است.
بدين طريق زمانيكه حضرت زهرا(س) از دنيا رفتند مردم سراسيمه به خانة زهرا(س) ميآمدند و منتظر بيرون آمدن جنازه بودند كه علي ـ عليه السّلام ـ به ابوذر گفتند: برو و با صداي بلند اعلام كن كه برگردند چرا كه تشييع جنازة دختر رسولخدا امشب صورت نميگيرد و به تأخير افتادهاست. مردم كه متفرق شدند حضرت علي ـ عليه السّلام ـ با كمك اسماء بدن حضرت را غسل و كفن كردند و در نيمة شب با عدهاي از نزديكان و ياران خويش كه عبارت بودند. از: سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، عباس و زبير و چند تن ديگر به همراه علي ـ عليه السّلام ـ جنازة دختر رسولخدا را شبانه تشييع كردند و شبانه به خاك سپردند و حضرت علي ـ عليه السّلام ـ قبر فاطمه(س) را همسطح زمين كردند و حتي روايت شده در چند نقطه در بقيع حضرت، قبر درست كردند تا متوجه نشوند كه قبر فاطمه(س) كداميك است و اين راز مخفي ماندن قبر فاطمه(س) براي هميشه مانده است و كساني هم كه حضور داشتند ديگر بعدها محل اختفاء قبر فاطمه(س) را بيان نكردند.[4]
بنابراين علت، مخفي ماندن قبر آن حضرت را مي توان در امور زير خلاصه كرد:
1. اينكه، دشمنان و غاصبان حق آن مظلومه به قبر آن حضرت دسترسي نداشته باشند تا روزي در صدد نبش آن برنيانيد.
2. اينكه، خود آن حضرت خواستند كه شبانه و مخفيانه، دفن شوند كه به تبع آن قبرشان مخفي بماند.
3. با توجه به محتواي وصيت ايشان در مورد دفن آن حضرت؛ مي توان گفت كه مي خواستند با اين كار، افكار عمومي را بيدار كرده و مردم را نسبت به ظلم حكام زمانشان نسبت به ايشان و علي(ع)، آگاه سازند، و لذا، سوال «چرا قبر فاطمه(س) مخفي ماند را براي هميشه در اذهان مردم زنده نگه دارند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. زندگاني سياسي حضرت زهرا(س)، شهين خشاوي.
2. تحليل سيرة فاطمةزهرا(س) علياكبر بابازاده.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . حجة اللّه النجفي الرضوي الاميري، احتجاج الزهرا فاطمه، انتشارات فروزان، چاپ دوم، ص210.
[2] . خشاوي، شهين، زندگاني سياسي حضرت زهرا(س)، تهران، نشر عابد، چاپ اول، 1378، ص 280.
[3] . عاملي، سيد جعفر مرتضي، رنجهاي زهرا(س)، ترجمة محمد سپهري، قم، نشر ايام، چاپ اول، 1378، ص 223.
[4] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ترجمة محمدجواد نجفي، انتشارات اسلاميه، 1354، جلد دهم، ص 195.
حضرت زهرا(س) زماني كه اجلشان نزديك شد و در بستر به حالت احتضار بسر ميبردند، علي ـ عليه السّلام ـ بر بالاي بسترشان آمدند و بعد از صحبتهايي كه با همديگر كردند، فاطمه(س) اجازه خواستند تا چند وصيّت به همسرشان علي ـ عليه السّلام ـ كنند.[1]
از جملة وصاياي حضرت زهرا(س) به علي ـ عليه السّلام ـ اين بود كه گفتند اي پسرعمو! اگر تا چند ساعت ديگر از دنيا رفتم جنازهام را شبانه تشييع كن و مراسم تشييع مرا اعم از غسل و كفن و نماز خواندن و دفن كردن بايد در محيطي مخفي و پنهان انجام دهيد و فقط به كساني اجازه در تشييع دهيد كه ظلم و جفا نسبت به من روا نداشتهاند و حتّي به يك نقل، حضرت زهرا(س) تصريح كردند كه نگذاريد ابيبكر و عمر بر من نماز بخوانند و در تشييع جنازه من شركت كنند. بعد بحث در ايناست كه علّت اجازه ندادن حضرت زهرا(س) در مراسم تشييع حضرت بيانگر چيست؟
يقيناً حضرت زهرا(س) با اين كارشان ميخواستند باري ديگر همانند جريان فدك مبارزهاي را تازه با وصيّتنامة سياسي خويش شروع كنند كه ضربة سهمگيني به حكومت وقت وارد سازند.[2]
فاطمة اطهر(س) با وصيّت خويش افكار خفتة مردم مدينه را بيدار ميساختند و توجه افكار عمومي را نسبت به پايمال كردن حقّ خويش جلب ميكردند.[3]
اميرالمؤمنين با عمل به وصيّت زهرا(س) اذهان جامعه را دچار شك و ترديد كردند و مشروعيت خليفه را زير سؤال بردند و مظلوميت زهرا(س) را بيشتر آشكار ساختند و اين سؤال را هميشه براي همگان مطرح كردند كه چرا قبر زهرا(س) مخفي مانده است.
بدين طريق زمانيكه حضرت زهرا(س) از دنيا رفتند مردم سراسيمه به خانة زهرا(س) ميآمدند و منتظر بيرون آمدن جنازه بودند كه علي ـ عليه السّلام ـ به ابوذر گفتند: برو و با صداي بلند اعلام كن كه برگردند چرا كه تشييع جنازة دختر رسولخدا امشب صورت نميگيرد و به تأخير افتادهاست. مردم كه متفرق شدند حضرت علي ـ عليه السّلام ـ با كمك اسماء بدن حضرت را غسل و كفن كردند و در نيمة شب با عدهاي از نزديكان و ياران خويش كه عبارت بودند. از: سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، عباس و زبير و چند تن ديگر به همراه علي ـ عليه السّلام ـ جنازة دختر رسولخدا را شبانه تشييع كردند و شبانه به خاك سپردند و حضرت علي ـ عليه السّلام ـ قبر فاطمه(س) را همسطح زمين كردند و حتي روايت شده در چند نقطه در بقيع حضرت، قبر درست كردند تا متوجه نشوند كه قبر فاطمه(س) كداميك است و اين راز مخفي ماندن قبر فاطمه(س) براي هميشه مانده است و كساني هم كه حضور داشتند ديگر بعدها محل اختفاء قبر فاطمه(س) را بيان نكردند.[4]
بنابراين علت، مخفي ماندن قبر آن حضرت را مي توان در امور زير خلاصه كرد:
1. اينكه، دشمنان و غاصبان حق آن مظلومه به قبر آن حضرت دسترسي نداشته باشند تا روزي در صدد نبش آن برنيانيد.
2. اينكه، خود آن حضرت خواستند كه شبانه و مخفيانه، دفن شوند كه به تبع آن قبرشان مخفي بماند.
3. با توجه به محتواي وصيت ايشان در مورد دفن آن حضرت؛ مي توان گفت كه مي خواستند با اين كار، افكار عمومي را بيدار كرده و مردم را نسبت به ظلم حكام زمانشان نسبت به ايشان و علي(ع)، آگاه سازند، و لذا، سوال «چرا قبر فاطمه(س) مخفي ماند را براي هميشه در اذهان مردم زنده نگه دارند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. زندگاني سياسي حضرت زهرا(س)، شهين خشاوي.
2. تحليل سيرة فاطمةزهرا(س) علياكبر بابازاده.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . حجة اللّه النجفي الرضوي الاميري، احتجاج الزهرا فاطمه، انتشارات فروزان، چاپ دوم، ص210.
[2] . خشاوي، شهين، زندگاني سياسي حضرت زهرا(س)، تهران، نشر عابد، چاپ اول، 1378، ص 280.
[3] . عاملي، سيد جعفر مرتضي، رنجهاي زهرا(س)، ترجمة محمد سپهري، قم، نشر ايام، چاپ اول، 1378، ص 223.
[4] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ترجمة محمدجواد نجفي، انتشارات اسلاميه، 1354، جلد دهم، ص 195.