پرسش :
آيا جنيان به ياري امام حسين ـ عليه السّلام ـ آمدند، در چه زماني آمدند و اگر نيامدند پس داستان علامه مجلسي چيست؟
پاسخ :
امام حسين ـ عليه السّلام ـ از آن جهت كه امام معصوم و حجت حق و انسان كامل است و تمام موجودات از حيث بقاء و وجود در محور وجود او بوده و وابستگي كامل وجودي به وجود او دارند.[1]
جنيان نيز يكي از موجودات هستي بوده و مانند ساير موجودات وابسته به وجود انسان كامل و حجت حق ميباشند و اطاعت و درك آنها از مقام انسان كامل (مؤمنين از جنّ) به مراتب قويتر است. اگر چه گروهي از انسانها جايگاه حجت الهي را چنان كه بايد نشناختند و از آن غافل شدند و در ظلمات وحشتناكي گرفتار گرديدند، امّا برخي از موجودات چنين جايگاهي را شناختند.
امام حسين ـ عليه السّلام ـ براي مؤمنان جن شناخته شده بود و آنها نيز چون انسانها شاهد قضاياي تاريخي بوده و تمام جرم و جنايات حكام جور اموي را مشاهده مينمودند. و از حركت امام حسين ـ عليه السّلام ـ آگاه شدند. چنان كه در منابع معتبر آمده است آنها بعد از اطلاع از حركت امام حسين از مدينه به سوي مكه به سوي آن حضرت شتافتند و به قصد ياري حضرت به محضرش رسيدند.[2]
بر اين اساس ارتباط جنّ با امام معصوم به عنوان حجّت حقّ و مقتداي خلق و خليفه الهي در روي زمين كاملاً امري عادي است.
بزرگاني چون شيخ مفيد و علامه مجلسي[3] و پيش از آنها علماي ديگر درباره ياري جنّ به امام حسين ـ عليه السّلام ـ نوشتهاند: «گروهي از مسلمانان جن به حضور امام حسين ـ عليه السّلام ـ (در حين خروج از مدينه) رسيدند و عرض كردند: ما شيعيان تو و فرمانبردار تو هستيم، اجازه فرمائيد كه همه دشمنان تو را به قتل برسانيم، امام در جواب آنها دعايشان كردند و فرمودند: اين آيه از قرآن را مگر از جدم رسول خدا نشنيدهايد كه ميفرمايد: « أَيْنَما تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ»؛ هر جا باشيد مرگ شما را در خواهد يافت هر چند در برجهاي استوار باشيد.[4]
بنابراين ميتوان نتيجه گرفت كه جنيان به طور جدي به ياري امام حسين ـ عليه السّلام ـ اقدام كردند ولي حضرتش آنها را از اقدام عملي و همراهي كردن منع نمود و برايشان دعا كرد، امّا آنچه را كه بين مردم شايع شده و از طريق شبيه خوانان در ايام محرم چنين تعزيهاي برگزار ميكنند چندان روشن نيست، در تاريخ اشاره نشده است. امّا بر اساس همين گزارش معتبر شيخ مفيد و علامه مجلسي هيچ بعيد نيست كه آنها همراه حضرت بودهاند و شاهد شهادت ياران آن حضرت بوده باشند، ولي چون از طرف امام ـ عليه السّلام ـ ماذون به اقدام عملي و دخالت در جنگ نبودند، هيچ دخالتي و درگيريي با نيروهاي مقابل امام نداشتهاند، ولي از شهادت امام حسين ـ عليه السّلام ـ با خبر بودند، چنان كه در عزاداري و نوحهسرايي حضرت شركت نمودند و بسيار گريستند و همه ساله ماه محرم عزاداري مينمايند.[5]
بنابراين داستان مجلسي تا اين حدّ كه گفته شده باشد واقعيت دارد در غير اينصورت واقعيت ندارد. چنانكه شهيد مطهري در حماسه حسيني اينگونه داستانها را ساختگي دانستهاند.[6]
براي مطالعه بيشتر مراجعه كنيد به كتاب دانستنيهايي درباره حسين، نوشته ابوعلي خداكرمي، و كتاب حماسه حسيني، شهيد مطهري.
لولا الحجة لساخت الارض علي اهلها؛ اگر حجت خدا بر روي زمين نباشد زمين اهلش را ميبلعد.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ر.ك: شيخ صدوق، اكمال الدين، ج اول، غفاري، جامعه مدرسين، 1363، از ص 221 ـ 241.
[2] . علامه طباطبايي، الميزان، ج 20، تفسير سوره جن، چ چهارم، اميركبير، 1370، ص 185 ـ 190.
[3] . شيخ مفيد، الارشاد، ج 1، چ اول، قم، جامعه مدرسين، 1413، ج اول، ص 349 ـ 350؛ و مجلسي، بحارالانوار، ج 44، چ دوم، تهران،اسلاميه، ص 330.
[4] . سوره نساء، 78.
[5] . مجلسي، بحار، پيشين، ج 45، ص 235.
[6] . ر.ك: شهيد مطهري، حماسه حسيني، سخنرانيها، چ چهل و دوم، تهران، صدرا، 81، ج اول، ص 80 ـ 86.
امام حسين ـ عليه السّلام ـ از آن جهت كه امام معصوم و حجت حق و انسان كامل است و تمام موجودات از حيث بقاء و وجود در محور وجود او بوده و وابستگي كامل وجودي به وجود او دارند.[1]
جنيان نيز يكي از موجودات هستي بوده و مانند ساير موجودات وابسته به وجود انسان كامل و حجت حق ميباشند و اطاعت و درك آنها از مقام انسان كامل (مؤمنين از جنّ) به مراتب قويتر است. اگر چه گروهي از انسانها جايگاه حجت الهي را چنان كه بايد نشناختند و از آن غافل شدند و در ظلمات وحشتناكي گرفتار گرديدند، امّا برخي از موجودات چنين جايگاهي را شناختند.
امام حسين ـ عليه السّلام ـ براي مؤمنان جن شناخته شده بود و آنها نيز چون انسانها شاهد قضاياي تاريخي بوده و تمام جرم و جنايات حكام جور اموي را مشاهده مينمودند. و از حركت امام حسين ـ عليه السّلام ـ آگاه شدند. چنان كه در منابع معتبر آمده است آنها بعد از اطلاع از حركت امام حسين از مدينه به سوي مكه به سوي آن حضرت شتافتند و به قصد ياري حضرت به محضرش رسيدند.[2]
بر اين اساس ارتباط جنّ با امام معصوم به عنوان حجّت حقّ و مقتداي خلق و خليفه الهي در روي زمين كاملاً امري عادي است.
بزرگاني چون شيخ مفيد و علامه مجلسي[3] و پيش از آنها علماي ديگر درباره ياري جنّ به امام حسين ـ عليه السّلام ـ نوشتهاند: «گروهي از مسلمانان جن به حضور امام حسين ـ عليه السّلام ـ (در حين خروج از مدينه) رسيدند و عرض كردند: ما شيعيان تو و فرمانبردار تو هستيم، اجازه فرمائيد كه همه دشمنان تو را به قتل برسانيم، امام در جواب آنها دعايشان كردند و فرمودند: اين آيه از قرآن را مگر از جدم رسول خدا نشنيدهايد كه ميفرمايد: « أَيْنَما تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ»؛ هر جا باشيد مرگ شما را در خواهد يافت هر چند در برجهاي استوار باشيد.[4]
بنابراين ميتوان نتيجه گرفت كه جنيان به طور جدي به ياري امام حسين ـ عليه السّلام ـ اقدام كردند ولي حضرتش آنها را از اقدام عملي و همراهي كردن منع نمود و برايشان دعا كرد، امّا آنچه را كه بين مردم شايع شده و از طريق شبيه خوانان در ايام محرم چنين تعزيهاي برگزار ميكنند چندان روشن نيست، در تاريخ اشاره نشده است. امّا بر اساس همين گزارش معتبر شيخ مفيد و علامه مجلسي هيچ بعيد نيست كه آنها همراه حضرت بودهاند و شاهد شهادت ياران آن حضرت بوده باشند، ولي چون از طرف امام ـ عليه السّلام ـ ماذون به اقدام عملي و دخالت در جنگ نبودند، هيچ دخالتي و درگيريي با نيروهاي مقابل امام نداشتهاند، ولي از شهادت امام حسين ـ عليه السّلام ـ با خبر بودند، چنان كه در عزاداري و نوحهسرايي حضرت شركت نمودند و بسيار گريستند و همه ساله ماه محرم عزاداري مينمايند.[5]
بنابراين داستان مجلسي تا اين حدّ كه گفته شده باشد واقعيت دارد در غير اينصورت واقعيت ندارد. چنانكه شهيد مطهري در حماسه حسيني اينگونه داستانها را ساختگي دانستهاند.[6]
براي مطالعه بيشتر مراجعه كنيد به كتاب دانستنيهايي درباره حسين، نوشته ابوعلي خداكرمي، و كتاب حماسه حسيني، شهيد مطهري.
لولا الحجة لساخت الارض علي اهلها؛ اگر حجت خدا بر روي زمين نباشد زمين اهلش را ميبلعد.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ر.ك: شيخ صدوق، اكمال الدين، ج اول، غفاري، جامعه مدرسين، 1363، از ص 221 ـ 241.
[2] . علامه طباطبايي، الميزان، ج 20، تفسير سوره جن، چ چهارم، اميركبير، 1370، ص 185 ـ 190.
[3] . شيخ مفيد، الارشاد، ج 1، چ اول، قم، جامعه مدرسين، 1413، ج اول، ص 349 ـ 350؛ و مجلسي، بحارالانوار، ج 44، چ دوم، تهران،اسلاميه، ص 330.
[4] . سوره نساء، 78.
[5] . مجلسي، بحار، پيشين، ج 45، ص 235.
[6] . ر.ك: شهيد مطهري، حماسه حسيني، سخنرانيها، چ چهل و دوم، تهران، صدرا، 81، ج اول، ص 80 ـ 86.