چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

سير تاريخ بردگي را در اسلام نوشته و سيرة ائمه ـ عليهم السّلام ـ و علت نسخ آن را بررسي كنيد؟


پاسخ :
برده يعني كسي كه با پول خريداري شده و مي‎شود او را در مقابل پول فروخت و به ارباب او صاحب و مالك برده گفته مي‎شود. بردگان در عين اين‎كه كار خدمت‎گزاران را انجام مي‎دادند به عنوان سرماية صاحبان خويش نيز به شمار مي‎آمدند و هنگام نياز صاحبانشان مي‎توانستند آنان را به قيمت مناسبي به فروش برسانند البتّه در مورد زنان كه بر آنان كنيز اطلاق مي‎شود و در عربي نامش امه[1] است استفاده بيش از مردان بود زيرا علاوه از خدمتگزاري و جنبه سرمايه‎اي كنيزان همسران صاحبان خود نيز به شمار مي‎آمدند و صاحبانشان مي‎توانستند از آنها استفادة زناشوئي بكنند و منشأ بردگي در ازمنة قديم و قبل از اسلام هر چيزي مي‎توانست باشد از جمله ربودن زنان، فرزندان، و... قبائل و ملت‎هاي بيگانه. البتّه جنگ و اسيري از جمله مهم‎ترين منشأ بردگي بوده و نيز فروش فرزندان توسط والدين.
امّا بردگي در اسلام بدين نحوه است كه اسلام هيچگونه كار تأسيسي روي بردگي انجام نداده است بلكه مواجه با عمل انجام شده‎اي بود كه در تمام ساختارهاي اجتماعي ريشه داشت و برخورد منفي و مقابله مستقيم با آن كاري بسيار دشوار و شايد غير ميسّر بود. از اين رو اسلام با اين مسئله برخورد اصلاحي داشته است. بدين نحو كه اولاً: منشأ بردگي را تنها در اسيري مشركان و برده‎زادگان منحصر نمود.[2] و ايجاد بردگي را از راههاي ديگر و برده كردن انسان‎هاي آزاد را به شدت ممانعت نمود و حتي در جنگ‎ها نيز مشركان را در پذيرش اسلام و يا پرداخت جزيه در صورت عدم پذيرش و بردگي در صورت اسيري مختار مي‎گذاشت و اين مطلب قبل از درگيري به آنان اعلام مي‎شد.
ثانياً:‌ اسلام راههاي مختلفي را براي كنترل بردگي و آزادي بردگان ايجاد كرد كه بعضي از اين راهها الزامي بود مانند آزاد شدن خود به خود كنيزي كه از صاحبش فرزند‎دار شده بعد از مرگ صاحب كه در اصطلاح به آن «ام ولد» مي‎گفتند.[3] و اين مطلب موجب آزادي بسياري از كنيزان مي‎شد البتّه با تولد فرزند اختيار فروش كنيز نيز از صاحب سلب مي‎گشت.
عناويني چون عبد مكاتب، عبد مدبر و عبد مبعض و...، حاكي از موقت بودن بردگي شخص مورد نظر مي‎باشد زيرا برده مي‎توانست با مولاي خود قراردادي بسته و در مقابل اعطاي مبلغ معيني خود را آزاد كند. همچنين عبد مدبّر را كه مولا قول آزادي او را بعد از مرگ خودش دان وي، صاحب نمي‎شدند.[4]
ثالثاً: بسياري از احكام اسلام از جمله كفارات مترتب بر آزادي بردگان مي‎باشند.[5]
رابعاً: در شريعت مقدس اسلام اجر و ثواب زيادي بر آزاد كردن بردگان وارد شده است به طوري كه آزاد كردن برده يكي از صالح‎ترين اعمال به شمار آمده است.[6] و از جمله اعمالي است كه صالحيّت صالحان را با آن مي‎سنجيدند.
امّا سيرة معصومان در مورد بردگي در چارچوب قوانين اسلام بوده است. علاوه از اين كه آنان از جنبة تربيتي به بردگان مي‎نگريستند نه از جنبة اقتصادي. بردگاني را امام سجاد ـ عليه السّلام ـ مي‎خريد و در مواقع معيني از سال مانند اعياد فطر و قربان آزاد مي‎كرد بدين ترتيب آنان را با تربيت صحيح اسلامي آشنا مي‎ساخت و اينان بعدها از جمله تشكيل دهندگان جمعيت شيعه شدند.[7]
البتّه بايد گفت كه در فرهنگ اسلام مسئلة بردگي با فرهنگ غرب فرق زيادي دارد و در اسلام به برده به عنوان انسان نگريسته مي‎شود و بودند بزرگاني كه در صدر جريانات فرهنگي سياسي اسلام قرار داشتند و در اصل برده بودند كه مي‎توان از اجلاي اصحاب پيامبر مانند سلمان و بلال حبشي و سُهيب رومي نام برد همچنين بسياري از بردگان بودند كه از فرماندهان حكومت اسلامي بودند مانند تركان كه از زمان معتصم به بعد به صورت برده وارد دستگاه خلافت عباسي شدند و بعدها امور خلافت را به دست گرفتند. حتي عزل و نصب خلفا نيز توسط اينها انجام مي‎شد[8] و اين در سايه تعاليم اسلام بود كه قوانيني را به نفع بردگان جعل كرده بود و ارباب را صاحب اختيار به تمام معناي برده نمي‎دانست و قوانيني براي محدوديت صاحبان بردگان وضع شده بود. با توجه به نگرش اصلاحي اسلام به مسئلة بردگي اين مسئلة در اسلام با مرور زمان كم شده تا اين‎كه در سال 1890 ميلادي در بروكسل جلسه اي تشكيل يافته و لغويت آن را صادر شد[9] كه با توجه به ضعف بردگي در ميان مسلمانان چندان تأثيري در جوامع اسلامي نگذاشت البتّه اين منع در اثر رفتارهاي ناشايست غربيان با بردگان و اسيري انسان‎هاي آزاد بود چنانكه گوستلونوبون تصريح دارد كه بردگي در ميان كشورهاي اسلامي با بردگي در غرب به كلي متفاوت است و بردگان در مشرق زمين مانند خدمتگزاران در غرب مي‎باشند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. بردگي در جهان، احمد فرامرزي.
2. بردگي از ديدگاه اسلام، مصطفي حسيني.
3. برده و برده داري(ترجمه مقاله) احمد سميعي.
4. بردگي: موريس لانژله ترجمه فضل اللهي.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . به اصطلاحات فقهي رجوع شود.
[2] . چنانچه در كتب تاريخي و اسلامي به اين نقطه اشاره شده است.
[3] . شيرواني، علي، ترجمه و تبيين شرح لمعه، انتشارات دارالعلم، ج 12، ص 297، باب ميراث.
[4] . همان.
[5] . ثاني، شرح لمعة الدمشقيه، مؤسسه مطبوعاتي اسماعيليان، ج اوّل، ص 347، باب كفارات، و در باب ظهار هم اشاره شده است.
[6] . نساء/92.
[7] . سيد الاهل، عبدالعزيز، زندگاني زين‎العابدين، ترجمة حسين وجداني، تهران: انتشارات مجلة ماه نو، چ سوم، ص 55.
[8] . مكي، محمد كاظم، تمدن اسلامي در عصر عباسيان، ترجمه محمد سپهري، سمت، 1383، ص45.
[9] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، مدرسه امير المومنين، ج21، ص417.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.