پرسش :
حضرت آدم ابوالبشر به چه صورتي آفريده شده و در چه سنّي؟
پاسخ :
درباره آفرينش نخستين انسان كه آدم ابوالبشر باشد در قرآن اطلاعات فراواني آمده است و حكايت از اين دارد كه انسان نخستين از خاك آفريده شده است.[1]
علاوه بر اين از ترتيب آيات ميتوان فهميد كه خاك انسان بعد از اينكه به صورت گل شدن، به صورت گل مشت و مالي شده در آمده كه كاملاً چسبنده بوده[2] و به صورت هيئت انسان كاملي در آمده است،[3] حتّي خداي تعالي در قرآن به خلقت اعضاء و جوارح نيز اشاره دارد.[4]
و نيز با توجه به آياتي ميتوان گفت كه انسان به بهترين و زيباترين شكل خود آفريده شده است و حضرت آدم زيباترين صورت را داشته است.[5]
چنانچه مرحوم علامه طباطبايي در تفسير آيه « لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ»[6] ميفرمايد:
منظور از تصوير قلم به دست گرفتن و نقاشي كشيدن نيست، بلكه منظور اعطاء صورت است و صورت هر چيز قوام و نحوة وجود آن است، حسن صورت عبارت است از تناسب تجهيزات آن نسبت به يكديگر. تناسب مجموع آنها با آن غرضي كه به خاطر آن غرض ايجاد شده. اين است معناي احسن و منظور از تقويم و قوام عبارت است از هر چيزي و هر وضعي و هر شرطي كه ثبات انسان و بقائش نيازمند به آن است. منظور اين است از (صورت احسن) خداي تعالي صورت انسان را مجهز به جهازي بسيار دقيق كرد كه با آن جهاز و وسائل ميتواند انواع كارهاي عجيب را انجام دهد،كارهائي كه ساير موجودات جاندار از انجام آن عاجزند و از مزاياي زندگي لذت ببرد كه در غير انسان وجود ندارد.[7]
همچنين با توجه به آيه «فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي»[8] ميتوان گفت كه بعد از تصوير شكل ظاهري انسان خداي تعالي بر او از روحش دميده. همچنين در حديثي از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ آمده است كه بر اساس ترتيب آيات قرآن، اين روايت خلقت آدم از انواع خاكها زمين بوده است:
خاك سر از كعبه و خاك قلب و سينه از بيت المقدس و پاها از خاك يمن و دستها از خاك مصر و قدمين از خاك حجاز و دست راست از شرق و دست چپ از مغرب جمعآوري شده است و با شبنمي از درختان بهشتي به عنوان آب با خاك مختلط شده و در محل آستانه بهشت اين كارها انجام گرفته و روح الهي در او دميده شده و آدم بلافاصله بعد از دميده شدن روح از جابرخاسته و با شتاب بلند شده.
امّا درباره اينكه حضرت آدم در چه سني آفريده شده ظاهر آيات ميرساند كه آن حضرت به صورت مردي بالغ و كامل آفريده شده و در آيات مطلبي كه دال بر طفوليت آدم باشد وجود ندارد و در حديثي از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ آمده است كه آدم هنگام خلقت قامتي بلند داشته و در سن مردي كامل و بالغ بوده و از قواي بسياري قوي برخوردار بوده است.[9]
و در تاريخ طبري نيز آمده است كه آدم هنگام خلقت سي ساله بود.[10]
اميرالمؤمنين علي ـ عليه السّلام ـ :
انديشيدن همانند ديدن نيست، زيرا گاهي چشمها دروغ مينماياند، اما آن كس كه از عقل نصيحت خواهد به او خيانت نميكند.
(نهجالبلاغه ـ حكمت 281)
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . «إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ طِينٍ»: ص، 71؛ « وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ»: حجر، 26 و 28؛ «... فَإِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ ...»: حج، 5؛ «... هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ...»: غافر، 67؛ « وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِينٍ»: مؤمنون، 12؛ « إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِينٍ لازِبٍ»: صافات، 11؛ «خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ كَالْفَخَّارِ»: الرحمن، 14.
[2] . « إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِينٍ لازِبٍ»: صافات، 11؛ «خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ كَالْفَخَّارِ»: الرحمن، 14.
[3] . «ثم سواه و تفخ فيه من روحه...»: سجده، 7 ـ 9.
[4] . در سوره مؤمنون از آيه 12 تا 14 خداوند به شرح كيفيت آفرينش انسان از خاك تا نطفه و مراحل تكاملي نطفه تا جنين را شرح ميدهد و بعد از آن مرگ و حشر و قيامت را تبيين ميفرمايد تا آيه 16 مؤمنون.
«وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ...»؛ براي شما (انسانها) خداوند اعضا و جوارحي چون قلب، بينائي و شنوائي قرار داد (و از ادراكهاي فكري و عقلي و درك و شعور باطني نيز بهرهمند نمود). سرّ اينكه افئده در جمع آمده تا شامل تمام قواي فكري شود...
«أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَيْنَيْنِ وَ لِساناً وَ شَفَتَيْنِ»؛ بلد، 8 و 9.
[5] . «الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ»؛ سجده، 7. «ثم سوّاه» كه در ادامه كيفيت آفرينش آدم در قرآن بيان شده، اشاره به تمام بودن خلقت و استواي صورت و هيكل و تكميل شدن تمام اندام انسان است. تسويه به معناي تصوير صورت و تتميم عمل است؛ الميزان، ج 16، ص 392. «وَ صَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ»؛ تغابن، 3؛ «فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ»؛ مؤمنون، 14.
[6] . سوره تين، 4؛« وَ صَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ ...»؛ غافر، 64.
[7] . علامه طباطبايي، الميزان، ج 19، چ پنجم، تهران، اميركبير، 74، ص 594.
[8] . حجر، 29؛ ص، 72.
[9] . علامه مجلسي، بحار الانوار، ج 11، چ سوم،تهران، اسلاميه، 63، ص 106 و 128 و ص 113؛ عمادزاده، قصص الانبياء، تهران، اسلاميه، 74، ص 8592؛ و ثعلبي، قصص الانبياء، ص 28؛ و بخاري، قصص الانبياء، ص 19؛ و نهج البلاغه، خطبه اول.
[10] . طبري، تاريخ، ج 1، ص 98.
درباره آفرينش نخستين انسان كه آدم ابوالبشر باشد در قرآن اطلاعات فراواني آمده است و حكايت از اين دارد كه انسان نخستين از خاك آفريده شده است.[1]
علاوه بر اين از ترتيب آيات ميتوان فهميد كه خاك انسان بعد از اينكه به صورت گل شدن، به صورت گل مشت و مالي شده در آمده كه كاملاً چسبنده بوده[2] و به صورت هيئت انسان كاملي در آمده است،[3] حتّي خداي تعالي در قرآن به خلقت اعضاء و جوارح نيز اشاره دارد.[4]
و نيز با توجه به آياتي ميتوان گفت كه انسان به بهترين و زيباترين شكل خود آفريده شده است و حضرت آدم زيباترين صورت را داشته است.[5]
چنانچه مرحوم علامه طباطبايي در تفسير آيه « لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ»[6] ميفرمايد:
منظور از تصوير قلم به دست گرفتن و نقاشي كشيدن نيست، بلكه منظور اعطاء صورت است و صورت هر چيز قوام و نحوة وجود آن است، حسن صورت عبارت است از تناسب تجهيزات آن نسبت به يكديگر. تناسب مجموع آنها با آن غرضي كه به خاطر آن غرض ايجاد شده. اين است معناي احسن و منظور از تقويم و قوام عبارت است از هر چيزي و هر وضعي و هر شرطي كه ثبات انسان و بقائش نيازمند به آن است. منظور اين است از (صورت احسن) خداي تعالي صورت انسان را مجهز به جهازي بسيار دقيق كرد كه با آن جهاز و وسائل ميتواند انواع كارهاي عجيب را انجام دهد،كارهائي كه ساير موجودات جاندار از انجام آن عاجزند و از مزاياي زندگي لذت ببرد كه در غير انسان وجود ندارد.[7]
همچنين با توجه به آيه «فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي»[8] ميتوان گفت كه بعد از تصوير شكل ظاهري انسان خداي تعالي بر او از روحش دميده. همچنين در حديثي از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ آمده است كه بر اساس ترتيب آيات قرآن، اين روايت خلقت آدم از انواع خاكها زمين بوده است:
خاك سر از كعبه و خاك قلب و سينه از بيت المقدس و پاها از خاك يمن و دستها از خاك مصر و قدمين از خاك حجاز و دست راست از شرق و دست چپ از مغرب جمعآوري شده است و با شبنمي از درختان بهشتي به عنوان آب با خاك مختلط شده و در محل آستانه بهشت اين كارها انجام گرفته و روح الهي در او دميده شده و آدم بلافاصله بعد از دميده شدن روح از جابرخاسته و با شتاب بلند شده.
امّا درباره اينكه حضرت آدم در چه سني آفريده شده ظاهر آيات ميرساند كه آن حضرت به صورت مردي بالغ و كامل آفريده شده و در آيات مطلبي كه دال بر طفوليت آدم باشد وجود ندارد و در حديثي از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ آمده است كه آدم هنگام خلقت قامتي بلند داشته و در سن مردي كامل و بالغ بوده و از قواي بسياري قوي برخوردار بوده است.[9]
و در تاريخ طبري نيز آمده است كه آدم هنگام خلقت سي ساله بود.[10]
اميرالمؤمنين علي ـ عليه السّلام ـ :
انديشيدن همانند ديدن نيست، زيرا گاهي چشمها دروغ مينماياند، اما آن كس كه از عقل نصيحت خواهد به او خيانت نميكند.
(نهجالبلاغه ـ حكمت 281)
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . «إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ طِينٍ»: ص، 71؛ « وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ»: حجر، 26 و 28؛ «... فَإِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ ...»: حج، 5؛ «... هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ...»: غافر، 67؛ « وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِينٍ»: مؤمنون، 12؛ « إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِينٍ لازِبٍ»: صافات، 11؛ «خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ كَالْفَخَّارِ»: الرحمن، 14.
[2] . « إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِينٍ لازِبٍ»: صافات، 11؛ «خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ كَالْفَخَّارِ»: الرحمن، 14.
[3] . «ثم سواه و تفخ فيه من روحه...»: سجده، 7 ـ 9.
[4] . در سوره مؤمنون از آيه 12 تا 14 خداوند به شرح كيفيت آفرينش انسان از خاك تا نطفه و مراحل تكاملي نطفه تا جنين را شرح ميدهد و بعد از آن مرگ و حشر و قيامت را تبيين ميفرمايد تا آيه 16 مؤمنون.
«وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ...»؛ براي شما (انسانها) خداوند اعضا و جوارحي چون قلب، بينائي و شنوائي قرار داد (و از ادراكهاي فكري و عقلي و درك و شعور باطني نيز بهرهمند نمود). سرّ اينكه افئده در جمع آمده تا شامل تمام قواي فكري شود...
«أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَيْنَيْنِ وَ لِساناً وَ شَفَتَيْنِ»؛ بلد، 8 و 9.
[5] . «الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ»؛ سجده، 7. «ثم سوّاه» كه در ادامه كيفيت آفرينش آدم در قرآن بيان شده، اشاره به تمام بودن خلقت و استواي صورت و هيكل و تكميل شدن تمام اندام انسان است. تسويه به معناي تصوير صورت و تتميم عمل است؛ الميزان، ج 16، ص 392. «وَ صَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ»؛ تغابن، 3؛ «فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ»؛ مؤمنون، 14.
[6] . سوره تين، 4؛« وَ صَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ ...»؛ غافر، 64.
[7] . علامه طباطبايي، الميزان، ج 19، چ پنجم، تهران، اميركبير، 74، ص 594.
[8] . حجر، 29؛ ص، 72.
[9] . علامه مجلسي، بحار الانوار، ج 11، چ سوم،تهران، اسلاميه، 63، ص 106 و 128 و ص 113؛ عمادزاده، قصص الانبياء، تهران، اسلاميه، 74، ص 8592؛ و ثعلبي، قصص الانبياء، ص 28؛ و بخاري، قصص الانبياء، ص 19؛ و نهج البلاغه، خطبه اول.
[10] . طبري، تاريخ، ج 1، ص 98.