پرسش :
انقلاب اسلامي ايران چه تأثيراتي بيداري اسلامي جهان داشته است؟
پاسخ :
با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، بزرگترين تحوّل جهاني قرن بيستم به وقوع پيوست. بنيانگذار اين انقلاب بزرگ مردي از پرورش يافتگان مكتب حضرت محمد بن عبدالله ـ صلي الله عليه و آله ـ بود كه در بندگي و حق گويي و حق جويي، خروش و استقامت بر آدم، نوح، ابراهيم، موسي و عيسي ـ عليهم السلام ـ اقتدا نموده و بسان جدّش علي ابن ابيطالب ـ عليه السلام ـ با ارادة آهنين و پيام هاي پرمغز و كلام نافذ خويش پردةتباهي ها و تاريكي ها را دريد و جبهة باطل را يكسره به ميدان مبارزه طلبيد. امام خميني ـ رحمت الله عليه ـ ، با رهبري اين انقلاب، بزرگترين تحول جهاني در قرن بيستم ميلادي را رقم زد. دنيا نيز شاهد اين معجزة عظيم الهي بود و اين واقعيتي است كه بارها امام راحلمان بر آن تأكيد نمودند:
«يك تحوّل روحي در جامعه پيدا شد كه من غير از آن كه بگويم يك معجزه بود، يك ارادة الهي بود، نمي توانم اسم ديگري رويش بگذارم»[1]. ايشان مي فرمايد: «اين جا حساب الهي است، اين جا دست خداست، اشخاص نمي توانند يك همچو قدرتي ايجاد كنند .... اين ارادة الهي است كه تمام حساب هاي حساب گران مادي را باطل كرد.»[2]
اين انقلاب، موجب تحولات عظيم در سرتاسر دنيا شد، به ويژه آنكه نقش انكار ناپذيري در بيداري اسلامي جهان داشت. «فرد هاليدي» استاد روابط بين الملل دانشگاه لندن در اين مورد مي گويد: «انقلاب اسلامي عظيم ترين انقلاب تاريخ است و همه مي دانيم اين كار عظيم در پرتو عظمت شخصيت امام خميني ـ رحمت الله عليه ـ پا گرفت و دست هاي پرقدرت و فرمانده او بود كه اين امواج عظيم انساني را به شور و هيجان و خروش وا مي داشت.»[3].«شيخ عبدالعزيز عوده» از رهبران انتفاضه نيز مي گويد:«انقلاب امام خميني ـ رحمت الله عليه ـ مهم ترين و جدّي ترين تلاش در بيدار سازي اسلامي براي اتّحاد ملّت هاي مسلمان بود»[4].«راجر هاردي» تهيه كنندة برنامه هاي تلويزيوني شبكة BBC نيز اظهار داشته است: «اسلام امروز بزرگترين مسئله غرب است . حتّي يك مسئلة بين المللي است. اسلام امروز نه فقط مسئله مربوط به خاورميانه است، بلكه عالم گير شده و مبارزه با آن مشكل».[5]
در هر حال بايد گفت بيداري اسلامي در جهان معاصر، پديده اي غير قابل انكار است كه پيروزي انقلاب اسلامي و تأثيرات آن نقش بسيار راهبردي در اين امر داشته و خواهد داشت. اين مسئله با ارائه نظرية «صدور انقلاب اسلامي» از سوي امام خميني ـ رحمت الله عليه ـ رنگ و شكل واقعي تري به خود گرفت. جمهوري اسلامي از همان روزهاي نخست، صدور انقلاب را از اركان سياست خارجي خود اعلام كرده است. با اين حال مي توان با بررسي اجمالي در برخي از مناطق دنيا، به نوعي تأثير انقلاب اسلامي بر بيداري اسلامي جهان را ارزيابي نمود:
تأثيرات انقلاب بر بيداري اسلامي:
جان.ال.اسپوزيتو، در كتاب «انقلاب ايران و بازتاب جهاني آن» بازتاب جهاني انقلاب ايران را در چهار شكل ارزيابي مي نمايد: نخست در دو كشور لبنان و بحرين.
دوّم، در تعداد بيشتري از كشورها، الگوي ايران و تشويق هاي اين كشور جريان هاي سياسي اسلامي پيشين را تقويت كرده و شتاب بيشتري بخشيده است. (مصر، تونس، نيجريه، اتّحاد جماهير شوروي سوسياليستي سابق، پاكستان و فيليپين)
سوّم، ايران نقش عام تري در برانگيختن ايدئولوژي و تفكر سياسي اسلامي ايفاء كرده است.(مصر، سودان، مالزي و اندونزي)
چهارم، الگو و فعاليت هاي ايران دليل و بهانة لازم را فراهم آورده تا بعضي حكومت ها (عراق، مصر، تونس و اندونزي) جنبش هاي اسلام گراي مخالف را مهار و سركوب كنند.[6] البته در تمامي صفحات اين كتاب مهم، بر بيان مصاديق تأثيرات انقلاب اسلامي در بيداري اسلامي جهاني اشاره شده است، اما ما با توجه به منابع متعدد، به برخي از كشورها اشاره خواهيم كرد.
1. آسياي مركزي (شوروي سابق): با توجه به اين نكته كه حكومت مركزي شوروي، به طور رسمي منادي جامعه اي ملحد بود، و با وجود محدوديت هاي رسمي براي عمل به مذهب، اسلام به صورت نيروي پويا در زندگي مردم آسياي مركزي شوروي جلوه گر شده، و بي ترديد انقلاب ايران در احياي مذهبي اين مناطق، مؤثر بوده است. پديدة گسترش اسلام در بين جوانان ازبكستان، تركمنستان، تاجيكستان و سراسر آسياي مركزي، هراس فزاينده حكومت ها را در پي داشته است. براي مثال، اظهار نگراني هايي بوده است از اين كه در بخش هايي از ازبكستان، تا يك پنجم دانش آموزان كلاس هاي نهم و دهم، پذيرفته اند كه مؤمنان مذهبي هستند و ديگر از ابراز هويت مذهبي خود شرمنده نيستند. همچنين اظهارات مشابهي در تركمنستان صورت گرفت، چرا كه مربيان و مقامات آن جا، محرك احياي مذهبي تحت تأثير انقلاب اسلامي بودند.[7]
2. جنوب شرقي آسيا (مالزي و اندونزي):
احياي اسلام و تأثير انقلاب در بيداري اسلامي مردم جنوب شرقي آسيا، به شيوه هاي گوناگوني به ويژه در مالزي و اندونزي متجلّي شده است. از نشانه هاي آشكار اين امر، حجاب بسياري از زنان؛ توجه هر چه بيشتر مردم و نخبگان سياسي به نماز، روزه و ساير عبادات اسلامي، برنامه هاي مذهبي بيشتر در تلويزيون به ويژه در مالزي، استناد به اسلام در سخنراني هاي سياست مداران و مشاركت بيشتر در سازمان هاي اسلامي بين المللي است. در اندونزي نيز، سازماني كه هيأت انقلاب اسلامي اندونزي نام داشت، متهم شد كه با تأثير پذيري مستقيم از انقلاب ايران، درصدد براندازي رژيم سوهارتو برآمده است؛ همچنين گفته شد كه مسلمانان راديكال، خواستار بنا نهادن دولتي اسلامي طبق الگوي ايران بوده اند.[8]
3. كشورهاي حوزه خليج فارس و عرب:
حركت هاي اسلامي در بيشتر كشورهاي اسلامي و عربي در دهة هشتاد يعني بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، رفته رفته به سمت رسيدن به حاكميت بوده است، به طوري كه تا به امروز ميان آن ها و دولت هايشان جنگ ادامه دارد؛ مانند شورش هاي خودجوش سياسي در عربستان، پاكستان، كويت و بحرين. مهم ترين تأثير گذاران ايران انقلابي بر جهان اسلام در سطح افكار و ايدئولوژي است.
4. سودان: برنامة رسمي «اسلامي كردن دولت و جامعة سودان» در سپتامبر 1983 توسط «جعفر نميري» آغاز شد. اين برنامه هنگامي شروع شد كه توجّه جهانيان به موضوعي معطوف شده بود كه بسياري، آن را رستاخيز اسلامي مي نامند. انقلاب ايران به اين رستاخيز، جان تازه اي دميد. در مفهوم تاريخي وسيع تر ، انقلاب ايران از طريق تأثير بر رستاخيز عام اسلامي، به شكل گيري تجربة «اسلامي كردن» در سودان كمك كرد.[9]
5. تونس و ليبي: انقلاب ايران، زماني در اين دو كشور مطرح شد كه سلطة حاكمان غير مذهبي، مورد چالش گروه هايي از جامعه قرار داشت كه از پذيرش نظرية خاص اين حكومت ها دربارة اين كه اسلام عقب مانده و تاريك انديش در مقابل ارزش هاي حكومت هاي نوگرا قرار گرفته است، امتناع مي ورزيدند. انقلاب ايران، به تمايلات اسلامي و انقلابي كه بيش تر در اين دو كشور وجود داشت، شتاب بيشتري بخشيد.
6. نيجريه: رهبري امام خميني و فكر انقلاب اسلامي در جامعة نيجريه و به ويژه در ميان مسلمانان محروم شمال، احساسات و واكنش هايي را در بر داشت. استقرار جمهوري اسلامي، گرايش نهفته به سوي احياگري و اصلاح اسلامي را در نيجريّه برانگيخت رهبران محلّي احياگري اسلام در نيجريه، نسخة بنياد گرايي اسلامي طرّاحي و عمل شده در ايران را در جهت پوشش دادن به مبارزه عليه فساد فزاينده و مادي گرايي بيش از حد تشكيلات سياسي نيجريه، ماهرانه به كار گرفتند. «جنبش ميقاتسين» تحت تأثير فراوان احياگري اسلامي در ايران قرار گرفت.[10]
7. مصر: انقلاب اسلامي ايران، روند رستاخيز اسلامي را در مصر تسريع كرده و اين در حالي است كه ايران به هيچ وجه دخالت مستقيم و حتّي غير مستقيم در مصر نداشته است. در مصر، گروه هاي انقلابي همچون اخوان المسلمين، تحت تأثير انقلاب ايران بودند. دانشجويان سنّي «الجماعة الاسلاميه» در دانشگاه قاهره اعلام كردند كه انقلاب ايران، شايستة بررسي عميق است تا از آن درس بگيريم، انگيزه كسب كنيم و از اين سرمشق، بهره مند شويم.
8. الجزاير: انقلاب ايران در الجزاير نيز موجب بيداري روز افزون اسلامي شده است. استاد «شيخ ابراهيم زاك زاكي» از مبارزان و رهبران حركت اسلامي در الجزاير مي گويد:«روشي كه امام به ما نشان دادند، بر اين امر تأكيد داشت كه نيازي نيست ما همه چيز را از ابتداء شروع كنيم. فقط بايد راه را ادامه دهيم، زيرا بسياري از كارها قبلاً انجام شده است. پيروزي انقلاب اسلامي ايران و اعتبار و تجربيات به دست آمده در الجزاير و تأثيري كه در سيستم موجود دارد، روشن مي كند كه دانشگاه هاي شرعي چگونه بايد اداره شود و دادگاه هاي شرعي چگونه بايد تشكيل گردد...[11]
9. بوسني و هرزگوين: پروفسور انيس امين كاريچ، وزير فرهنگ و هنر و تعليم و تربيت بوسني مي گويد: از زمان انقلاب اسلامي تاكنون، ما در هرزگوين، امام خميني را «پدربزرگ» تلفظ مي كنيم و ما مي دانيم كه پدربزرگ چه كسي بود؟ و چقدر در بيداري و هدايت انسان ها موثر بود؟...[12]
10. غرب و آمريكا: تحليل گران و صاحب نظران معتقدند كه با آغاز عصر امام خميني، دين و دين داري در جهان گسترش يافته است و دين، زنده شده است. «محمد لنسل» رييس مركز فرهنگي تجديد حيات اسلام در اتريش مي گويد: بي ترديد انقلاب اسلامي امام خميني، نه تنها تصوير تازه اي از اسلام در اروپا ارائه كرد بلكه حتّي زندگي مذهبي غير مسلمانان را هم دگرگون ساخت.[13]
تأثيرات انقلاب اسلامي در بيداري اسلامي جهان، بسيار گسترده و قابل اعتناء است كه البته ذكر ابعاد آن در اين مقال نمي گنجد. به عبارت ديگر: هيچ وقت نمي توان «دريا» را در «قطره» خلاصه كرد. اما در پايان مي توان به عنوان جواب كوتاه و در عين حال كامل به اين پرسش، به سخن آية الله مصباح اشاره كرد كه گفته است: «مهم ترين دستاورد حركت امام خميني ـ رحمت الله عليه ـ ، احياي دين و دين گرايي در جهان معاصر بود به گونه اي كه به بركت اين حركت، نه تنها پيروان دين اسلام بلكه پيروان ديگر اديان از جمله مسيحيت نيز حياتي دوباره يافته و در نتيجة گرايش به دين و دين داري در ساير ملل افزايش يافت.»[14]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. انقلاب ايران و بازتاب جهاني آن، جان ال اسپوزيتو، ترجمه: محسن مدير شانهچي، 1382، تهران.
2. عصر امام خميني، مير احمد رضا حاجتي، قم 1382.
3. امام خميني و جهان معاصر، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام، تهران 1375.
4. مقالة «بازتاب انفجار نور در جهان، هفته نامة پرتو سخن، شماره 267، صص، 5-4.»
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . حاجتي، ميراحمد رضا، عصر امام خميني، دفتر تبليغات اسلامي، قم، 1382، صفحه 39،
[2] . پيشين.
[3] . روزنامة اطلاعات، 13/4/1368.
[4] . عصر امام خميني، پيشين، صفحه 148.
[5] . روزنامة جمهوري اسلامي، 15/1/1369.
[6] . مترجم، محسن مدير شانه چي، مركز بازشناسي اسلام و ايران، تهران: 1382، صفحه 331-330.
[7] . هفته نامة پرتو سخن، 21/11/1383، صفحه 4.
[8] . پيشين.
[9] . پيشين.
[10] . همان.
[11] . پيشين، صفحه 5.
[12] . همان.
[13] . همان.
[14] . فصل نامة حضور، ش 24، صفحه 263-262.
با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، بزرگترين تحوّل جهاني قرن بيستم به وقوع پيوست. بنيانگذار اين انقلاب بزرگ مردي از پرورش يافتگان مكتب حضرت محمد بن عبدالله ـ صلي الله عليه و آله ـ بود كه در بندگي و حق گويي و حق جويي، خروش و استقامت بر آدم، نوح، ابراهيم، موسي و عيسي ـ عليهم السلام ـ اقتدا نموده و بسان جدّش علي ابن ابيطالب ـ عليه السلام ـ با ارادة آهنين و پيام هاي پرمغز و كلام نافذ خويش پردةتباهي ها و تاريكي ها را دريد و جبهة باطل را يكسره به ميدان مبارزه طلبيد. امام خميني ـ رحمت الله عليه ـ ، با رهبري اين انقلاب، بزرگترين تحول جهاني در قرن بيستم ميلادي را رقم زد. دنيا نيز شاهد اين معجزة عظيم الهي بود و اين واقعيتي است كه بارها امام راحلمان بر آن تأكيد نمودند:
«يك تحوّل روحي در جامعه پيدا شد كه من غير از آن كه بگويم يك معجزه بود، يك ارادة الهي بود، نمي توانم اسم ديگري رويش بگذارم»[1]. ايشان مي فرمايد: «اين جا حساب الهي است، اين جا دست خداست، اشخاص نمي توانند يك همچو قدرتي ايجاد كنند .... اين ارادة الهي است كه تمام حساب هاي حساب گران مادي را باطل كرد.»[2]
اين انقلاب، موجب تحولات عظيم در سرتاسر دنيا شد، به ويژه آنكه نقش انكار ناپذيري در بيداري اسلامي جهان داشت. «فرد هاليدي» استاد روابط بين الملل دانشگاه لندن در اين مورد مي گويد: «انقلاب اسلامي عظيم ترين انقلاب تاريخ است و همه مي دانيم اين كار عظيم در پرتو عظمت شخصيت امام خميني ـ رحمت الله عليه ـ پا گرفت و دست هاي پرقدرت و فرمانده او بود كه اين امواج عظيم انساني را به شور و هيجان و خروش وا مي داشت.»[3].«شيخ عبدالعزيز عوده» از رهبران انتفاضه نيز مي گويد:«انقلاب امام خميني ـ رحمت الله عليه ـ مهم ترين و جدّي ترين تلاش در بيدار سازي اسلامي براي اتّحاد ملّت هاي مسلمان بود»[4].«راجر هاردي» تهيه كنندة برنامه هاي تلويزيوني شبكة BBC نيز اظهار داشته است: «اسلام امروز بزرگترين مسئله غرب است . حتّي يك مسئلة بين المللي است. اسلام امروز نه فقط مسئله مربوط به خاورميانه است، بلكه عالم گير شده و مبارزه با آن مشكل».[5]
در هر حال بايد گفت بيداري اسلامي در جهان معاصر، پديده اي غير قابل انكار است كه پيروزي انقلاب اسلامي و تأثيرات آن نقش بسيار راهبردي در اين امر داشته و خواهد داشت. اين مسئله با ارائه نظرية «صدور انقلاب اسلامي» از سوي امام خميني ـ رحمت الله عليه ـ رنگ و شكل واقعي تري به خود گرفت. جمهوري اسلامي از همان روزهاي نخست، صدور انقلاب را از اركان سياست خارجي خود اعلام كرده است. با اين حال مي توان با بررسي اجمالي در برخي از مناطق دنيا، به نوعي تأثير انقلاب اسلامي بر بيداري اسلامي جهان را ارزيابي نمود:
تأثيرات انقلاب بر بيداري اسلامي:
جان.ال.اسپوزيتو، در كتاب «انقلاب ايران و بازتاب جهاني آن» بازتاب جهاني انقلاب ايران را در چهار شكل ارزيابي مي نمايد: نخست در دو كشور لبنان و بحرين.
دوّم، در تعداد بيشتري از كشورها، الگوي ايران و تشويق هاي اين كشور جريان هاي سياسي اسلامي پيشين را تقويت كرده و شتاب بيشتري بخشيده است. (مصر، تونس، نيجريه، اتّحاد جماهير شوروي سوسياليستي سابق، پاكستان و فيليپين)
سوّم، ايران نقش عام تري در برانگيختن ايدئولوژي و تفكر سياسي اسلامي ايفاء كرده است.(مصر، سودان، مالزي و اندونزي)
چهارم، الگو و فعاليت هاي ايران دليل و بهانة لازم را فراهم آورده تا بعضي حكومت ها (عراق، مصر، تونس و اندونزي) جنبش هاي اسلام گراي مخالف را مهار و سركوب كنند.[6] البته در تمامي صفحات اين كتاب مهم، بر بيان مصاديق تأثيرات انقلاب اسلامي در بيداري اسلامي جهاني اشاره شده است، اما ما با توجه به منابع متعدد، به برخي از كشورها اشاره خواهيم كرد.
1. آسياي مركزي (شوروي سابق): با توجه به اين نكته كه حكومت مركزي شوروي، به طور رسمي منادي جامعه اي ملحد بود، و با وجود محدوديت هاي رسمي براي عمل به مذهب، اسلام به صورت نيروي پويا در زندگي مردم آسياي مركزي شوروي جلوه گر شده، و بي ترديد انقلاب ايران در احياي مذهبي اين مناطق، مؤثر بوده است. پديدة گسترش اسلام در بين جوانان ازبكستان، تركمنستان، تاجيكستان و سراسر آسياي مركزي، هراس فزاينده حكومت ها را در پي داشته است. براي مثال، اظهار نگراني هايي بوده است از اين كه در بخش هايي از ازبكستان، تا يك پنجم دانش آموزان كلاس هاي نهم و دهم، پذيرفته اند كه مؤمنان مذهبي هستند و ديگر از ابراز هويت مذهبي خود شرمنده نيستند. همچنين اظهارات مشابهي در تركمنستان صورت گرفت، چرا كه مربيان و مقامات آن جا، محرك احياي مذهبي تحت تأثير انقلاب اسلامي بودند.[7]
2. جنوب شرقي آسيا (مالزي و اندونزي):
احياي اسلام و تأثير انقلاب در بيداري اسلامي مردم جنوب شرقي آسيا، به شيوه هاي گوناگوني به ويژه در مالزي و اندونزي متجلّي شده است. از نشانه هاي آشكار اين امر، حجاب بسياري از زنان؛ توجه هر چه بيشتر مردم و نخبگان سياسي به نماز، روزه و ساير عبادات اسلامي، برنامه هاي مذهبي بيشتر در تلويزيون به ويژه در مالزي، استناد به اسلام در سخنراني هاي سياست مداران و مشاركت بيشتر در سازمان هاي اسلامي بين المللي است. در اندونزي نيز، سازماني كه هيأت انقلاب اسلامي اندونزي نام داشت، متهم شد كه با تأثير پذيري مستقيم از انقلاب ايران، درصدد براندازي رژيم سوهارتو برآمده است؛ همچنين گفته شد كه مسلمانان راديكال، خواستار بنا نهادن دولتي اسلامي طبق الگوي ايران بوده اند.[8]
3. كشورهاي حوزه خليج فارس و عرب:
حركت هاي اسلامي در بيشتر كشورهاي اسلامي و عربي در دهة هشتاد يعني بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، رفته رفته به سمت رسيدن به حاكميت بوده است، به طوري كه تا به امروز ميان آن ها و دولت هايشان جنگ ادامه دارد؛ مانند شورش هاي خودجوش سياسي در عربستان، پاكستان، كويت و بحرين. مهم ترين تأثير گذاران ايران انقلابي بر جهان اسلام در سطح افكار و ايدئولوژي است.
4. سودان: برنامة رسمي «اسلامي كردن دولت و جامعة سودان» در سپتامبر 1983 توسط «جعفر نميري» آغاز شد. اين برنامه هنگامي شروع شد كه توجّه جهانيان به موضوعي معطوف شده بود كه بسياري، آن را رستاخيز اسلامي مي نامند. انقلاب ايران به اين رستاخيز، جان تازه اي دميد. در مفهوم تاريخي وسيع تر ، انقلاب ايران از طريق تأثير بر رستاخيز عام اسلامي، به شكل گيري تجربة «اسلامي كردن» در سودان كمك كرد.[9]
5. تونس و ليبي: انقلاب ايران، زماني در اين دو كشور مطرح شد كه سلطة حاكمان غير مذهبي، مورد چالش گروه هايي از جامعه قرار داشت كه از پذيرش نظرية خاص اين حكومت ها دربارة اين كه اسلام عقب مانده و تاريك انديش در مقابل ارزش هاي حكومت هاي نوگرا قرار گرفته است، امتناع مي ورزيدند. انقلاب ايران، به تمايلات اسلامي و انقلابي كه بيش تر در اين دو كشور وجود داشت، شتاب بيشتري بخشيد.
6. نيجريه: رهبري امام خميني و فكر انقلاب اسلامي در جامعة نيجريه و به ويژه در ميان مسلمانان محروم شمال، احساسات و واكنش هايي را در بر داشت. استقرار جمهوري اسلامي، گرايش نهفته به سوي احياگري و اصلاح اسلامي را در نيجريّه برانگيخت رهبران محلّي احياگري اسلام در نيجريه، نسخة بنياد گرايي اسلامي طرّاحي و عمل شده در ايران را در جهت پوشش دادن به مبارزه عليه فساد فزاينده و مادي گرايي بيش از حد تشكيلات سياسي نيجريه، ماهرانه به كار گرفتند. «جنبش ميقاتسين» تحت تأثير فراوان احياگري اسلامي در ايران قرار گرفت.[10]
7. مصر: انقلاب اسلامي ايران، روند رستاخيز اسلامي را در مصر تسريع كرده و اين در حالي است كه ايران به هيچ وجه دخالت مستقيم و حتّي غير مستقيم در مصر نداشته است. در مصر، گروه هاي انقلابي همچون اخوان المسلمين، تحت تأثير انقلاب ايران بودند. دانشجويان سنّي «الجماعة الاسلاميه» در دانشگاه قاهره اعلام كردند كه انقلاب ايران، شايستة بررسي عميق است تا از آن درس بگيريم، انگيزه كسب كنيم و از اين سرمشق، بهره مند شويم.
8. الجزاير: انقلاب ايران در الجزاير نيز موجب بيداري روز افزون اسلامي شده است. استاد «شيخ ابراهيم زاك زاكي» از مبارزان و رهبران حركت اسلامي در الجزاير مي گويد:«روشي كه امام به ما نشان دادند، بر اين امر تأكيد داشت كه نيازي نيست ما همه چيز را از ابتداء شروع كنيم. فقط بايد راه را ادامه دهيم، زيرا بسياري از كارها قبلاً انجام شده است. پيروزي انقلاب اسلامي ايران و اعتبار و تجربيات به دست آمده در الجزاير و تأثيري كه در سيستم موجود دارد، روشن مي كند كه دانشگاه هاي شرعي چگونه بايد اداره شود و دادگاه هاي شرعي چگونه بايد تشكيل گردد...[11]
9. بوسني و هرزگوين: پروفسور انيس امين كاريچ، وزير فرهنگ و هنر و تعليم و تربيت بوسني مي گويد: از زمان انقلاب اسلامي تاكنون، ما در هرزگوين، امام خميني را «پدربزرگ» تلفظ مي كنيم و ما مي دانيم كه پدربزرگ چه كسي بود؟ و چقدر در بيداري و هدايت انسان ها موثر بود؟...[12]
10. غرب و آمريكا: تحليل گران و صاحب نظران معتقدند كه با آغاز عصر امام خميني، دين و دين داري در جهان گسترش يافته است و دين، زنده شده است. «محمد لنسل» رييس مركز فرهنگي تجديد حيات اسلام در اتريش مي گويد: بي ترديد انقلاب اسلامي امام خميني، نه تنها تصوير تازه اي از اسلام در اروپا ارائه كرد بلكه حتّي زندگي مذهبي غير مسلمانان را هم دگرگون ساخت.[13]
تأثيرات انقلاب اسلامي در بيداري اسلامي جهان، بسيار گسترده و قابل اعتناء است كه البته ذكر ابعاد آن در اين مقال نمي گنجد. به عبارت ديگر: هيچ وقت نمي توان «دريا» را در «قطره» خلاصه كرد. اما در پايان مي توان به عنوان جواب كوتاه و در عين حال كامل به اين پرسش، به سخن آية الله مصباح اشاره كرد كه گفته است: «مهم ترين دستاورد حركت امام خميني ـ رحمت الله عليه ـ ، احياي دين و دين گرايي در جهان معاصر بود به گونه اي كه به بركت اين حركت، نه تنها پيروان دين اسلام بلكه پيروان ديگر اديان از جمله مسيحيت نيز حياتي دوباره يافته و در نتيجة گرايش به دين و دين داري در ساير ملل افزايش يافت.»[14]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. انقلاب ايران و بازتاب جهاني آن، جان ال اسپوزيتو، ترجمه: محسن مدير شانهچي، 1382، تهران.
2. عصر امام خميني، مير احمد رضا حاجتي، قم 1382.
3. امام خميني و جهان معاصر، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام، تهران 1375.
4. مقالة «بازتاب انفجار نور در جهان، هفته نامة پرتو سخن، شماره 267، صص، 5-4.»
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . حاجتي، ميراحمد رضا، عصر امام خميني، دفتر تبليغات اسلامي، قم، 1382، صفحه 39،
[2] . پيشين.
[3] . روزنامة اطلاعات، 13/4/1368.
[4] . عصر امام خميني، پيشين، صفحه 148.
[5] . روزنامة جمهوري اسلامي، 15/1/1369.
[6] . مترجم، محسن مدير شانه چي، مركز بازشناسي اسلام و ايران، تهران: 1382، صفحه 331-330.
[7] . هفته نامة پرتو سخن، 21/11/1383، صفحه 4.
[8] . پيشين.
[9] . پيشين.
[10] . همان.
[11] . پيشين، صفحه 5.
[12] . همان.
[13] . همان.
[14] . فصل نامة حضور، ش 24، صفحه 263-262.