پرسش :
وظيفه ما در قبال فلسطين چيست؟
پاسخ :
پشتيباني از حقوق مسلم مردم ستمديه و آواره فلسطين و حمايت همه جانبه از آنان براي بيرون راندن متجاوزان صهيونيستي از سراسر فلسطين و حاكميّت بر سرنوشت خويش از روشنترين مصاديق مسئوليت ديني و ملي است كه بر عهدة نظام مقدس جمهوري اسلامي و ملت مسلمان ايران ميباشد.
مسؤوليت ديني
به حكم آية كريمة «اِنّ هذه اُمّتكم اُمَّةً واحدةً»[1] همة مسلمانان در چارچوب مسئوليت مشترك و متقابل قرار ميگيرند بر اساس مفهوم «امت اسلامي» كه برخاسته از انديشه اسلامي و مستند به متون صريح و مؤكد ديني است ديگر مرزهاي شناخته شده بينالمللي و نژاد و زبان و حتي نوع حكومتها نميتوانند هيچ مسلماني را از شمول دايره امت بيرون ببرد و همة سرزمينهاي مسلمانان به عنوان سرزمين امت اسلامي در حمايت آحاد امت اسلامي قرار ميگيرد از اين منظر ملت مسلمان ايران نميتواند و نبايد خود را از سرنوشت ديگر ملتهاي اسلامي و مردمان مسلمان فارغ و جدا بداند، فرهنگ اسلامي ما سرشار از آموزههاي مبارزه با ظلم و عدم پذيرش آن و حمايت از مظلومان است. «أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتِلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ»[2] اجازه داده است خداوند به جنگجويان اسلام زيرا آنها از دشمن ستم كشيدهاند و خدا بر ياري آنها قادر است آن مؤمناني كه به ناحق از خانههايشان آواره شدند جز آنكه ميگفتند پروردگار ما خداي يكتاست...» «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ...»[3] محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرستادة خداست و ياران و همراهانش بر كافران بسيار دلسخت و با يكديگر مهربانند...» پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمودند: «مَنْ اَصْبَحَلا يَهتَمُ بِاُمُورِ المُسلِمينَ فَلَيْسَ بِمُسٌلِمِ»[4] كسي كه صبح كند و به امور مسلمانان اهتمام نكند مسلمان نيست. حضرت علي ـ عليه السّلام ـ فرمودند:«كونوا لِلظالِمِخَصْما وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً»[5] دشمن ستمگر و ياور ستميده باشيد.
روشن است كه طبق آيات و روايات حمايت از مظلومان از وظايف مؤمنان است و لذا در اين راستا حمايت از مردم ستمديده فلسطين وظيفه و مسؤوليت ديني ماست.
مسؤوليت قانوني
بر اساس قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران دفاع از حقوق همةمسلمانان[6] و حمايت از «مبارزه حقطلبانه مستضعفين در برابر مستكبرين در هر نقطة جهان»[7] مسؤوليتي است كه در بخش سياست خارجي بر عهدة جمهوري اسلامي ايران ميباشد. نفي هرگونه سلطهجويي و سلطهپذيري و پشتيباني از «استقلال و آزادي» و برخورداري از «حكومت حق و عدل» براي همة مردم جهان از سياستهاي ثابتي است كه در همين دو اصل براي اين نظام ترسيم شده است. همچنين بر اساس قانون اساسي «همة مسلمانان يك امتند و دولت جمهوري اسلامي ايران موظف است سياست كلي خود را بر پاية ائتلاف و اتحاد ملل اسلامي قرار دهد و كوشش پيگير به عمل آورد تا وحدت سياسي، اقتصادي و فرهنگي جهان اسلام را تحقق بخشد.»[8]
لذا طبق قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران حمايت از ملت فلسطين برخاسته از مسئوليت نظام در بعد سياست خارجي خويش است.
وجدان انساني
آنچه در سطح جهان و حتي در كشورهاي غربي و نامسلمان در حمايت از مردم رنجديده فلسطين و محكوم ساختن تجاوزها و خونريزيهاي رژيم متجاوز اسرائيل جامة عمل پوشيد جهت ديگري است بر ما و مسؤولان نظام اسلامي كه حتي با صرفنظر از مسؤوليتهاي ديني و علايق ايماني و منافع ملي از مسؤوليتي كه «وجدان انساني» در دفاع از عدالت و صلح و حمايت از مظلومان فلسطيني و رانده شدگان از سرزمين خويش و زنان و كودكاني كه خانه بر سرشان خراب ميشود نميتوان شانه خالي كرد.»[9] اين منطق انساني اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ است كه ميفرمايند: «اِمّا اَخٌلَكَ فيالدّينِاَوْ نظيرٌ لَكَ فِيالخَلْقِ»[10] مردمان يا برادر ايماني تو هستند يا همانند توأند در آفرينش پس بر هر انسان آزاده و داراي وجداني لازم است كه به حمايت از مردم فلسطين و ساير مظلومين بشتابد فراتر از عقيده و آرماني كه دارد و اين مسؤوليتي است كه وجدان، اخلاق و فطرت انسانها بر دوش آنها قرار ميدهد.
منافع ملي
خاستگاه ملي و ماهيت اسلامي نظام جمهوري اسلامي ايران و اراده و خواست عمومي و قطعي جامعة اسلامي ايران به روشني تضاد اساسي ميان حضور و بقاي اين نظام و منافع و مصالح اين ملت با ماهيت استكباري و سلطهطلب حكومتهايي چون آمريكا و رژيم جعلي اسرائيل را نشان ميدهد، تلاش آمريكا و ديگر قدرتهاي همسوي آن براي گسترش حوزه نفوذ و سلطة خود و تشويق و تقويت و دفاع همه جانبه آنان نسبت به دولت غاصب صهيونيستي براي تثبيت موقعيت خود و تجاوز به سرزمينهاي اسلامي و تضعيف دولتها و كشورهاي اسلامي و نزديك كردن حوزة نفوذ خود به مرزهاي جمهوري اسلامي ايران، براي نظام و ملت ما جز دفاع همه جانبه از ملت ستمديده فلسطين و حمايت مادي و معنوي از آنان براي دستيابي به حقوق خود،راهي قرار نداده است.
نتيجه اين كه پشتيباني و حمايت از حقوق مسلّم مردم مظلوم فلسطين در برابر متجاوزان صهيونيستي كه از حمايت قدرتهاي بزرگ همچون آمريكا برخوردار هستند هم مسؤوليت ديني و اسلامي ماست به عنوان يك مسلمان و به عنوان نظامي كه داعية حمايت از مظلومين و دفاع از حقوق همة مسلمانان را دارا است و هم مسؤوليت انساني ماست كه در قبال ظلم ساكت ننشسته و به صداي وجدان و فطرت خود پاسخ دهيم و هم مسؤوليت ما در قبال منافع ملي كشورمان است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. مجلة حكومت اسلامي، سال هفتم، شمارة اوّل، از ص 3 تا 11.
2. فلسطين از ديدگاه امام خميني (ره) ، مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره) ، از ص 55 تا 144.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . انبياء/92.
[2] . حج/39 و 40.
[3] . فتح/29.
[4] . تحف العقول، (تهران: انتشارات اسلاميه 1358)، ص 58.
[5] . نهجالبلاغه، ترجمة دشتي، محمد، نامة 47، ص 558.
[6] . قانون اساسي، اصل 152.
[7] . قانون اساسي، اصل 154.
[8] . قانون اساسي، اصل 11.
[9] . حكومت اسلامي، سال هفتم، شمارة اوّل، ص 6.
[10] . نهجالبلاغه، ترجمه دشتي، محمد، نامة 53، ص 566.
پشتيباني از حقوق مسلم مردم ستمديه و آواره فلسطين و حمايت همه جانبه از آنان براي بيرون راندن متجاوزان صهيونيستي از سراسر فلسطين و حاكميّت بر سرنوشت خويش از روشنترين مصاديق مسئوليت ديني و ملي است كه بر عهدة نظام مقدس جمهوري اسلامي و ملت مسلمان ايران ميباشد.
مسؤوليت ديني
به حكم آية كريمة «اِنّ هذه اُمّتكم اُمَّةً واحدةً»[1] همة مسلمانان در چارچوب مسئوليت مشترك و متقابل قرار ميگيرند بر اساس مفهوم «امت اسلامي» كه برخاسته از انديشه اسلامي و مستند به متون صريح و مؤكد ديني است ديگر مرزهاي شناخته شده بينالمللي و نژاد و زبان و حتي نوع حكومتها نميتوانند هيچ مسلماني را از شمول دايره امت بيرون ببرد و همة سرزمينهاي مسلمانان به عنوان سرزمين امت اسلامي در حمايت آحاد امت اسلامي قرار ميگيرد از اين منظر ملت مسلمان ايران نميتواند و نبايد خود را از سرنوشت ديگر ملتهاي اسلامي و مردمان مسلمان فارغ و جدا بداند، فرهنگ اسلامي ما سرشار از آموزههاي مبارزه با ظلم و عدم پذيرش آن و حمايت از مظلومان است. «أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتِلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ»[2] اجازه داده است خداوند به جنگجويان اسلام زيرا آنها از دشمن ستم كشيدهاند و خدا بر ياري آنها قادر است آن مؤمناني كه به ناحق از خانههايشان آواره شدند جز آنكه ميگفتند پروردگار ما خداي يكتاست...» «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ...»[3] محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرستادة خداست و ياران و همراهانش بر كافران بسيار دلسخت و با يكديگر مهربانند...» پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمودند: «مَنْ اَصْبَحَلا يَهتَمُ بِاُمُورِ المُسلِمينَ فَلَيْسَ بِمُسٌلِمِ»[4] كسي كه صبح كند و به امور مسلمانان اهتمام نكند مسلمان نيست. حضرت علي ـ عليه السّلام ـ فرمودند:«كونوا لِلظالِمِخَصْما وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً»[5] دشمن ستمگر و ياور ستميده باشيد.
روشن است كه طبق آيات و روايات حمايت از مظلومان از وظايف مؤمنان است و لذا در اين راستا حمايت از مردم ستمديده فلسطين وظيفه و مسؤوليت ديني ماست.
مسؤوليت قانوني
بر اساس قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران دفاع از حقوق همةمسلمانان[6] و حمايت از «مبارزه حقطلبانه مستضعفين در برابر مستكبرين در هر نقطة جهان»[7] مسؤوليتي است كه در بخش سياست خارجي بر عهدة جمهوري اسلامي ايران ميباشد. نفي هرگونه سلطهجويي و سلطهپذيري و پشتيباني از «استقلال و آزادي» و برخورداري از «حكومت حق و عدل» براي همة مردم جهان از سياستهاي ثابتي است كه در همين دو اصل براي اين نظام ترسيم شده است. همچنين بر اساس قانون اساسي «همة مسلمانان يك امتند و دولت جمهوري اسلامي ايران موظف است سياست كلي خود را بر پاية ائتلاف و اتحاد ملل اسلامي قرار دهد و كوشش پيگير به عمل آورد تا وحدت سياسي، اقتصادي و فرهنگي جهان اسلام را تحقق بخشد.»[8]
لذا طبق قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران حمايت از ملت فلسطين برخاسته از مسئوليت نظام در بعد سياست خارجي خويش است.
وجدان انساني
آنچه در سطح جهان و حتي در كشورهاي غربي و نامسلمان در حمايت از مردم رنجديده فلسطين و محكوم ساختن تجاوزها و خونريزيهاي رژيم متجاوز اسرائيل جامة عمل پوشيد جهت ديگري است بر ما و مسؤولان نظام اسلامي كه حتي با صرفنظر از مسؤوليتهاي ديني و علايق ايماني و منافع ملي از مسؤوليتي كه «وجدان انساني» در دفاع از عدالت و صلح و حمايت از مظلومان فلسطيني و رانده شدگان از سرزمين خويش و زنان و كودكاني كه خانه بر سرشان خراب ميشود نميتوان شانه خالي كرد.»[9] اين منطق انساني اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ است كه ميفرمايند: «اِمّا اَخٌلَكَ فيالدّينِاَوْ نظيرٌ لَكَ فِيالخَلْقِ»[10] مردمان يا برادر ايماني تو هستند يا همانند توأند در آفرينش پس بر هر انسان آزاده و داراي وجداني لازم است كه به حمايت از مردم فلسطين و ساير مظلومين بشتابد فراتر از عقيده و آرماني كه دارد و اين مسؤوليتي است كه وجدان، اخلاق و فطرت انسانها بر دوش آنها قرار ميدهد.
منافع ملي
خاستگاه ملي و ماهيت اسلامي نظام جمهوري اسلامي ايران و اراده و خواست عمومي و قطعي جامعة اسلامي ايران به روشني تضاد اساسي ميان حضور و بقاي اين نظام و منافع و مصالح اين ملت با ماهيت استكباري و سلطهطلب حكومتهايي چون آمريكا و رژيم جعلي اسرائيل را نشان ميدهد، تلاش آمريكا و ديگر قدرتهاي همسوي آن براي گسترش حوزه نفوذ و سلطة خود و تشويق و تقويت و دفاع همه جانبه آنان نسبت به دولت غاصب صهيونيستي براي تثبيت موقعيت خود و تجاوز به سرزمينهاي اسلامي و تضعيف دولتها و كشورهاي اسلامي و نزديك كردن حوزة نفوذ خود به مرزهاي جمهوري اسلامي ايران، براي نظام و ملت ما جز دفاع همه جانبه از ملت ستمديده فلسطين و حمايت مادي و معنوي از آنان براي دستيابي به حقوق خود،راهي قرار نداده است.
نتيجه اين كه پشتيباني و حمايت از حقوق مسلّم مردم مظلوم فلسطين در برابر متجاوزان صهيونيستي كه از حمايت قدرتهاي بزرگ همچون آمريكا برخوردار هستند هم مسؤوليت ديني و اسلامي ماست به عنوان يك مسلمان و به عنوان نظامي كه داعية حمايت از مظلومين و دفاع از حقوق همة مسلمانان را دارا است و هم مسؤوليت انساني ماست كه در قبال ظلم ساكت ننشسته و به صداي وجدان و فطرت خود پاسخ دهيم و هم مسؤوليت ما در قبال منافع ملي كشورمان است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. مجلة حكومت اسلامي، سال هفتم، شمارة اوّل، از ص 3 تا 11.
2. فلسطين از ديدگاه امام خميني (ره) ، مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره) ، از ص 55 تا 144.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . انبياء/92.
[2] . حج/39 و 40.
[3] . فتح/29.
[4] . تحف العقول، (تهران: انتشارات اسلاميه 1358)، ص 58.
[5] . نهجالبلاغه، ترجمة دشتي، محمد، نامة 47، ص 558.
[6] . قانون اساسي، اصل 152.
[7] . قانون اساسي، اصل 154.
[8] . قانون اساسي، اصل 11.
[9] . حكومت اسلامي، سال هفتم، شمارة اوّل، ص 6.
[10] . نهجالبلاغه، ترجمه دشتي، محمد، نامة 53، ص 566.