چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

وجه تمايز فقه اسلامي و علم حقوق چيست؟ آيا نسبت اين دو، عموم و خصوص من وجه مي باشد؟


پاسخ :
در ابتدا اجازه مي خواهم به دو نكته ي كوتاه اشاره كنم و آن گاه به تفاوت فقه اسلامي و علم حقوق بپردازيم:
الف: تعريف فقه اسلامي و علم حقوق: مراد از فقه اسلامي، اوامر و نواهي مي باشد كه مستند به خداي متعال است و از افراد خواسته شده كه بر اساس آن ها عمل نمايند؛ مثل اقامه ي نماز؛ و مراد از علم حقوق، علمي است كه در صدد تنظيم و تأمين مصالح دنيوي افراد مي باشد. حقوق از طريق مجموعه اي از قوانين كه توسط مقامي صلاحيت دار وضع مي شود اين هدف را دنبال مي كند.[1]
ب: از دير زمان گرايشي بوده است كه اين دو حوزه را كاملا از هم تفكيك كنند. بر طبق اين گرايش، قلمروِ احكام الهي و ديني محدود است به شعائر و مناسكي كه پيروان هر دين در زمان ها و مكان هاي مخصوصي دارند و هيچ ربطي با شئون ديگر زندگي اجتماعي ندارد و حقوق نيز در بر گيرنده ي مقرراتي است كه دولت، اجراي آن ها را براي تأمين امنيت و يا عدالت بر عهده دارد؛ ولي از نظر نظام حقوق اسلام، اين تفكيك پذيرفتني نيست؛[2] زيرا بسياري از قوانين و مقررات نظام حقوق اسلام، برخاسته از متون فقهي است كه نمونه ي آن را در قانون جمهوري اسلامي ايران و قانون مجازات اسلامي مي توان يافت.
با ذكر اين دو مقدمه به تفاوت هاي علم حقوق و فقه مي پردازيم:
1ـ علم حقوق فقط ناظر به رفتار اجتماعي انسان است؛ يعني حقوق تنها بر ارتباط انسان با ديگران نظارت مي كند در حالي كه فقه، هم بر ارتباط انسان با ديگران و هم با خود و هم با خداي خويش نظارت مي كند و بنا بر اين، حق به مفهوم حقوقي آن، در ماوراي امور اجتماعي مصداق ندارد.
2ـ علم حقوق از ضمانت اجرايي بيروني برخوردار است؛[3] يعني نيرويي اجتماعي مثل دولت، مردم را به رعايت آن ها الزام مي كند و متخلفان را كيفر مي دهد؛ ولي مسائل فقهي لزوماً اين چنين نيست.
3ـ بايد و نبايدهاي فقهي، ثابت و جاوداني هستند، امّا بايدها و نبايدهاي حقوق ، كم و بيش دست خوش تغييرات و دگرگوني هايي مي گردند؛ البته بايدهاي فقهي، زماني كه تحت عنوان ثانويه قرار گيرد نيز تغيير مي كند امّا اگر تحت عناوين اوليه باشد تغيير نمي كند.[4]
4ـ هدف بايدها و نبايدهاي حقوق، تأمين مصالح دنيوي افراد در يك جامعه است؛ مثل برقراري عدالت اجتماعي، نظم و امنيت؛ امّا هدف احكام فقهي، علاوه بر سامان بخشي به رفتارهاي اين جهان، تأمين كمال نفساني و رسانيدن انسان به قرب الهي است.[5]
5ـ قواعد حقوقي ، فقط ظاهر عمل را مورد نظر قرار مي دهند و به انگيزه و نيت عامل چندان التفاتي ندارند و حال آن كه در احكام فقهي اين گونه نيست و در بخش عبادات، نيت نقش كليدي دارد؛ ولي در احكام غير عبادي، هر چند داشتن نيت سودمند است ولي لازم نيست و روشن است كه در حقوق نيز به قصد فاعل توجه مي شود؛ مثلا قاضي تحقيق مي كند كه آيا اين قتل، عمدي بوده است، يا شبه عمد؛ ولي اين نيّت غير از آن چيزي است كه در فقه مطرح است. آن چه در فقه مد نظر است، توجه به رضايت الهي است و اين كه عمل به خاطر رضاي او انجام گيرد.
6ـ فقه و علمِ حقوق، از نظر منبع، مباني، اهداف، روش مطالعه و تحقيق نيز تفاوت دارند؛ با اين توضيحات روشن شد كه فقه اسلامي از چند جهت اعم از حقوق است.
اول: از جهت موضوع و قلمرو: احكام حقوقي لزوما تنظيم كننده روابط اجتماعي است و به جنبه هاي فردي نظر ندارد، در حالي كه بخشهاي زيادي از فقه، احكام فردي را تشكيل مي دهد، فقه علاوه بر معاملات و سياسات مشتمل بر عبادت نيز هست كه بيانگر رابطه انسان با خداوند است چيزي كه حقوق - در مفهوم مصطلح آن- از آن خالي است.
دوم: از جهت ماهيت حكم: مقررات حقوقي همگي با ويژگي الزامي بودن همراه است ولي در فقه امور مستحب، مكروه و مباح نيز وجود دارد كه فاقد جنبه الزامي است.
سوم: از جهت ضمانت اجرا
احكام الزام آور مذكور در فقه، اعم از حقوق است چرا كه همه احكام و قواعد حقوقي منطقا مي بايست از پشتوانه ضمانت اجراي دولتي بر خوردار باشند. در حالي كه فقط بخشي از مقررات الزامي فقه از چنين ويژگي برخوردار هستند و بسياري از واجبات و محرمات، بر حسب قواعد اوليه، خارج از قلمرو ضمانت اجراي دولتي قرار دارند.[6]
بنابراين از نظر منطقي عموم و خصوص مطلق است و حقوق اسلامي بخشي از فقه اسلامي را شامل مي شود.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . مصباح، محمدتقي، حقوق و سياست در قرآن، قم: انتشارات مؤسسه امام خميني(ره)، چاپ اول، 1379، ج اول، ص 18.
[2] . همان، ص 18.
[3] . همان.
[4] . مدني، سيدجلال الدين، مباني و كليات علم حقوق، چاپ سوم، ص 42.
[5] . مصباح يزدي، محمدتقي، پيشين، ص 22.
[6] . خسروشاهي، قدرت الله، دانش پژوه، مصطفي، فلسفه حقوق، قم، موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)، 1379، ص35.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.