چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آيا كسي كه به سن تكليف رسيده و نماز نمي‌خواند مسلمان نيست؟ دليل بياوريد.


پاسخ :
در مورد سؤالي كه پرسيده‌ شده بايد بگوييم كه اولاً كافر به چه كسي گفته مي‌شود؟
در كتابهاي ديني به كسي كه خدا را قبول ندارد يا پيامبري حضرت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ را قبول ندارد،[1] يا در مورد يكي از اينها شك دارد[2] (يعني پيش خود مي‌گويد نمي‌دانم خدا هست يا نيست، پيامبر بوده يا نبوده؟) (البته بعد از مطالعه و سؤال و تحقيق كردن كافي هنوز درحالت شك است.) به چنين اشخاصي كافر مي‌گويند.[3]
همچنين گروهي ديگر از انسانها هم وجود دارند كه آنها نيز كافر هستند. آنها كساني هستند كه يكي از ضروريات دين اسلام را با وجود اينكه مي‌دانند ضروري دين است، قبول ندارند. امّا ممكن است پيش خود بپرسي ضروري دين چيست؟ به چه چيزهايي ضروري گفته مي‌شود؟
خدمت دوست عزيز بگويم: كه در دين اسلام چيزهايي وجود دارد كه همه مسلمانان (چه شيعه و چه سني) آنها را جزء دين اسلام مي‌دانند (يعني آنها را قبول دارند) مثلاً قبول داشتن معاد و روز قيامت[4]، اعتقاد به نماز، يا روزه گرفتن يا حج رفتن و مثل اينها، كه به اين چيزها ضروريات دين گفته مي‌شود.
حالا اگر كسي يكي از ضروريات دين را انجام ندهد مثلاً نماز نخواند يا روزه نگيرد و انجام ندادن اين عبادتها از روي ردّ كردن و قبول نداشتن آن عبادتها باشد يعني مثلاً بگويم من اصلاً نماز را قبول ندارم و اين رد كردن و قبول نداشتن به قبول نداشتن رسالت و پيغمبري پيامبر، يا قبول نداشتن خدا منجر بشود (مثلاً مي‌گويد من اصلاً نماز را قبول ندارم اصلاً كي گفته نمازي هست يا بايد نماز خواند، اصلاً براي كي نماز بخوانيم و...) چون اين نظرو عقيده را دارد او نيز از كافران خواهد بود. [5] رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرموده است: «من ترك الصلاة متعمّداً فقد كفَر؛ هر كس از روي عمد و با توجه نماز را رها كند از اسلام خارج شده و كافر است.»[6]
پس نتيجه مي‌گيريم كه اگر نخواندن نماز از روي ردّ كردن و قبول نداشتن نماز كه يكي از ضروريات دين است، باشد و اين عقيده باعث قبول نداشتن خدا يا پيغمبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ شود آن شخص كافر است.
امّا اگر اعتقاد به اصل نماز و وجوب آن دارد لكن نماز نخواندن و از روي بي‌ميلي و بي‌اعتنايي و تنبلي باشد اين نشانة ضعف ايمان آن شخص است و همانطور كه در قرآن و احاديث امامان معصوم ـ عليهم السّلام ـ آمده چنين شخصي در روز قيامت مورد عذاب خداوند قرار مي‌گيرد، چون امر خداوند را اطاعت نكرده و گناه و معصيت كرده است و همانطوريكه در عوض انجام عبادتها، خداوند در قرآن به انسانها وعدة بهشت و استفاده از نعمتهاي فراوان آن را داده است.
امّا خدمت دوست محترم خودم بگويم كه اگر شما را چنين شخصي (كه نماز نمي‌خواند) در ارتباط هستيد سعي كنيد با نصيحت‌هاي دوستانه او را تشويق به خواندن نماز كنيد (مي‌دانيد همين عمل شما هم بسيارثواب دارد!) چون در دين اسلام براي نماز و انجام آن به ما مسلمانان سفارش زيادي شده است چون نماز عبادتي است كه در حديث پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ آن را ستون دين اسلام معرفي كرده است. پس اگر مسلماني نماز نخواند دين او ستون و پايه ندارد پس دين او محكم و هميشگي نخواهد بود.
همچنين در مورد اهميت و بزرگي نماز آيات و احاديث زيادي داريم، مثلاً امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: نخستين چيزي كه در روز قيامت از بنده سؤال مي‌شود نماز است پس اگر نماز او پذيرفته شد ديگر اعمال او نيز پذيرفته مي‌شود امّا اگر نمازش پذيرفته نشد ديگر اعمالش نيز به او برگردانده مي‌شوند (يعني قبول نمي‌شود).[7]
به چنين شخصي بايد بگوييم تو كه خداي مهربان را دوست داري، خدايي كه تو را آفريده و نعمتهاي زيادي به تو داده آيا دوست نداري با او حرف بزني؟ آيا مي‌داني كه بهترين حرف زدن با خدا نماز است. تو كه امام حسين را دوست داري، مي‌داني كه امام حتي در ظهر عاشورا نمازش را در آن صحنة مبارزه فراموش نكرد و نماز را به پاداشت. توكه به امام زمان (عج) عشق مي‌ورزي سعي كن بعد از اذان گفتن مشغول نماز خواندن شو، همان وقتي كه امام زمان هم نماز مي‌خواند تا انشاء الله امام زمان هم به تو در هنگام شاديها و مشكلات نظر بيشتري داشته باشد.
الف. حديثي از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ كه با استفاده از آيات قرآن اهميت خواندن نماز را به ما مي‌فهماند. پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي‌فرمايد: امت من چهارگروه هستند: 1. نمازگزاران سهل انگار، كه جايگاه آنها «وَيل» كه يكي از قسمتهاي پايين جهنم مي‌باشد، است. خداوند مي‌فرمايد: «فويلٌ للمُصَلّينَ الذين هم عن صَلاتِهم ساهُون»؛[8] ويل بر نمازگزاراني كه از نماز غفلت مي‌كنند.
2. گروهي كه گاهي نماز مي‌خوانند و گاهي نمي‌خوانند، جاي آنها (غيّ) كه يكي ديگر از قسمتهاي پايين جهنم است مي‌باشد. خداوند مي‌فرمايد: «فخلَفَ من بعدهم... فسَوفَ يَلقَوْنَ غيّاً»؛[9] نسلي پس از آنها آمدند كه نماز را ضايع كردند و به دنبال شهوتها رفتند و به زودي «غيّ» را دريابند.
3. گروهي كه هرگز نماز نمي‌خوانند، اينها اهل (سَقَر) هستند (طبقه‌اي ديگر از جهنم) خداوند مي‌فرمايد: «ما سلَكَكُم في سقَرَ قالوا لم نَكُ مِنَ المصلّين»؛[10] چه چيزي شما را به سقر كشيد/ گويند ما نماز نمي‌خوانديم. 4. گروه چهارم كساني هستند كه هميشه نماز مي‌خوانند و در نماز خشوع (حضور قلب) دارند. خداوند مي فرمايد: «قد افلحَ المؤمنونَ الذين هم في صلاتهم خاشعُون»؛[11] مؤمن رستگار شدند، آنها كه در حال نماز خشوع دارند.[12]
ب. داستاني كوتاه امّا بسيار آموزنده را از زندگي حضرت امام خميني (ره) بيان مي‌كنم. دختر امام در خاطرات خود مي‌گويد: امام براي ما تعريف كردند كه بعد از دستگيري من در طول مسير به هنگام نماز صبح من به آنها گفتم كه نماز نخوانده‌ام. يك جايي نگه‌داريد تا من وضو بگيرم. آنها گفتند كه ما اجازه نداريم، گفتم كه شما مسلح هستيد و من اسلحه‌اي ندارم. به علاوه شما چند نفر هستيد و من يك نفر. كاري كه نمي‌توانم انجام دهم. گفتند: «ما اجازه نداريم». فهميدم كه فايده‌اي ندارد. گفتم كه خوب اقلاً نگه‌ داريد تا من تيمم كنم. اين را گوش كرده و نگه داشتند امّا اجازة پياده شدن را به من ندادند. من همين طور از توي ماشين به حالت نشسته از توي ماشين خم شدم و دست خود را به زمين زده و تيمم كردم و بعد در ماشين، ‌در حالي كه حركت مي‌كرد نماز خواندم.[13]
ج. براي آشنايي و آگاهي بهتر چند كتاب را معرفي كرده تا مطالعه كنيد:
1. پرتوي از اسرار نماز، محسن قرائتي؛
2. راز نماز، محسن قرائتي.
پسر عزيزم.... سعي كن هر فعل و عمل كه تو را به او نزديك‌تر كند انتخاب كن كه آن رضاي او جلّ و علاست.
(امام خميني، سر الصلوة، صفحه 30)
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . رساله توضيح المسائل مراجع تقليد، باب نجاسات، قسمت كافر، مسئله اول.
[2] . توضيح المسائل امام خميني، باب نجاسات، قسمت كافر، مسئله 106.
[3] . رساله توضيح المسائل مراجع تقليد، همان.
[4] . توضيح المسائل، آيت الله مكارم، باب نجاسات، قسمت كافر.
[5] . رسالة توضيح المسائل مراجع تقليد، همان.
[6] . فيض كاشاني، محجة البيضاء، ج 1، ص 301.
[7] . شيخ صدوق، من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 3309، موسسه النشر الاسلامي.
[8] . ماعون (107)، آيه 4 ـ 5.
[9] . مريم (19)، آيه 59.
[10] . مدثر (74)، آيه 42 ـ 43.
[11] . مؤمنون، 1 و 2.
[12] . مشكيني، ميرزا علي، نصايح، ص 178 ـ 179، باب 4، فصل 2.
[13] . هزار و يك نكته درباره نماز، حسين ديلمي، نكته 702.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.