پرسش :
تعريف نماز در ساير اديان (غير اسلام) چيست؟
پاسخ :
براي روشن شدن زواياي بحث مقدمهاي را بيان ميكنيم؛ نماز قديميترين نيايش خداست و مظهر خداپرستي و گرايش به حق ميباشد. بر همين اساس ابراهيم ـ عليهالسّلام ـ كه در ميان همة ملل مذهبي به عنوان قهرمان يكتاپرستي لقب گرفته، پس از آنكه همسرش هاجر را با اسماعيل كنار كعبه در بيابان خشك و سوزان دور از حكومتهاي بتپرست قرار ميدهد به خدا عرض ميكند «پروردگارا! آنان را در اين نقطة بيآب و علف آوردم تا نماز بگذارند.[1] براي روشن شدن مطلب نخست نماز و معناي آن در فارسي آنگاه نماز اديان از نظر قرآن و بعد نماز از نظر اديان ديگر بررسي ميشود.
نماز چيست؟ لغتنامه دهخدا نماز را چنين معني ميكند، نماز يعني خدمت، بندگي، طاعت، پرستش، در نماز آمدن: يعني سجده كردن، تعظيم كردن، نماز آوردن: يعني اظهار بندگي و اطاعت نمودن.
چو نزديك رستم فراز آمدند به پيشش همه در نماز آمدند[2]
فردوسي
تشريع نماز در اديان حقه از نظر قرآن: در سورة مريم آية سي و يكم از قول مسيح آمده است: «وَ أَوْصانِي بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا» و همچنين در همين سوره در ضمن مدح اسماعيل صادق الوعد ميگويد: اهل خود را به نماز فرمان داد» و در سوره آلعمران هنگامي كه از قصه زكريا سخن به ميان ميآيد و بيان ميشود كه چگونه زكريا از خداوند، ذريه طيبه خواست، بشارت تولد يحيي در حالي به زكريا از جانب فرشتگان ندا ميشود كه او ايستاده در محراب به گزاردن نماز مشغول است. علاوه بر تشريع نماز در اديان حقه، حتي بتپرستان در برابر بتان اَورادِي ميخواندهاند و كارهايي به عنوان عبادت انجام ميدادهاند.[3]
خلاصه: مسيحيان، يهوديان، زرتشتيان، قبل از اسلام هر كدام نمازي داشته.[4] امّا اينكه چگونه و به چه صورت بوده است و چه تعريفي از نماز داشتهاند بطور كلّي ميتوان گفت: نماز يكنوع عبادتي است كه ارتباط بنده را با معبود برقرار ميسازد و وسيله راه يافتن به جهان ماوراء طبيعت است و فارغ ساختن خود از مخلوق و فاني شدن در خالق است، كسي كه در شبانهروز پنج بار در برابر خداوند قرار ميگيرد وبا او به راز و نياز ميپردازد، در حقيقت اظهار بندگي و اطاعت مينمايد.
با توجه به معناي لغوي نماز و تعبيرات كه در تفسير معنا و مفهوم نماز بكار رفته است بدست ميآيد كه در همة اديان الهي مراد از نماز همان معنا و مفهوم لغوي آن باشد. از اين جهت همين تعريف و حقيقت نماز در اسلام و ساير اديان ديگر ممكن است ماهوي وجود نداشته باشد. و تفاوت به نحوه و كيفيت اين عبادت بازميگردد كه هر ديني طبق دستورات كيفيتي خودش از پيروان خود خواسته است. چنانكه پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ به امت خويش فرمود: «صلّوا كما رأيتُمُوني اَصلِّي» نماز بخوانيد همانگونه كه من را ميبينيد نماز ميخوانم.»[5]
حقيقت نماز در اديان ديگر: حالا ميپردازيم به بررسي نماز در اديان ديگر:
نماز تنها براي گواهي دادن به اين است كه خدا از همه چيز والاتر است اينگونه نماز را برخي نماز پرستش مينامند عبادتهاي ديگري نيز براي شكرگزاري بنده از خدايش وجود دارد كه به او زندگاني بخشيد. تا آزادي خويش را به كار بندد و با پيروي از ايمان خويش به خدايش به رستگاري ميرسد اينگونه نماز را مسيحيان نماز رحمت نامند.
متداولترين نماز و دعاها براي طلب چيزي از خداوند است. عيسوي نماز كه ميخواند معتقد است كه نماز گفت گويي است كه در آن ديدار با عيسي مسيح روي ميدهد، نماز گوهر دين و آدم را به خدا ميپيوندد.[6]
نماز در يهوديگري: يك يهودي پرهيزگار هر روز سه بار نماز ميگذارد: بامداد، بعد از ظهر، شامگاه نماز فرصتي است براي يهودي كه به خداي خويش نزديك شود. امّا يهوديان باور دارند كه هر كنش ديگري هم كه از آدم سر زند يك نماز به شمار ميرود در دين يهود: نماز عبادت از ستايش و سپاس خداوند است.[7]
نماز در مذهب هندوئي (آئين روزانه پوژا): كاربست اين آئين به فراخور كاستي كه هندو به آن وابسته است و خدائي كه او را برتر ميدانند براي او پنج بار در روز نماز ميگذارند. به عقيده اينها نماز عبارت از نيايش و كرنش در برابر خدا يا خدايان است.[8]
جمعبندي: نماز در اديان غير اسلامي (اديان ديگر) عبارت است از: نيايش، كرنش، گفتگوئي با خدا، شكرگذاري از خدا، ستايش و سپاس خداوند است؛ كه خود نوعي پرستش و عبادت است.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . محمد محمدي اشتهاردي، نماز از ديدگاه قرآن و عترت، نشر نبوي، چاپ سوّم، 1374، ص .
[2] . علياكبر دهخدا، لغتنامه دهخدا، دانشگاه تهران، 1348 ه ش.
[3] . عزيزالله محمدي، نماز معراج خاكيان، سازمان تبليغات اسلامي، قم، 1377، نوبت اوّل، ص 16.
[4] . همان.
[5] . محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 85، ص 279، باب 24، حديث 154، به نقل از كامپيوتر.
[6] . مشيل مالرب، انسان و اديان، مترجم مهران توكّلي، تهران، 1379، چاپ مهدي، نوبت اوّل صص 278ـ284، و ص 158ـ159.
[7] . مشيل مالرب، انسان و اديان، مترجم مهران توكّلي، تهران، 1379، چاپ مهدي، نوبت اوّل صص 278ـ284، و ص 158ـ159.
[8] . مشيل مالرب، انسان و اديان، مترجم مهران توكّلي، تهران، 1379، چاپ مهدي، نوبت اوّل صص 278ـ284، و ص 158ـ159.
براي روشن شدن زواياي بحث مقدمهاي را بيان ميكنيم؛ نماز قديميترين نيايش خداست و مظهر خداپرستي و گرايش به حق ميباشد. بر همين اساس ابراهيم ـ عليهالسّلام ـ كه در ميان همة ملل مذهبي به عنوان قهرمان يكتاپرستي لقب گرفته، پس از آنكه همسرش هاجر را با اسماعيل كنار كعبه در بيابان خشك و سوزان دور از حكومتهاي بتپرست قرار ميدهد به خدا عرض ميكند «پروردگارا! آنان را در اين نقطة بيآب و علف آوردم تا نماز بگذارند.[1] براي روشن شدن مطلب نخست نماز و معناي آن در فارسي آنگاه نماز اديان از نظر قرآن و بعد نماز از نظر اديان ديگر بررسي ميشود.
نماز چيست؟ لغتنامه دهخدا نماز را چنين معني ميكند، نماز يعني خدمت، بندگي، طاعت، پرستش، در نماز آمدن: يعني سجده كردن، تعظيم كردن، نماز آوردن: يعني اظهار بندگي و اطاعت نمودن.
چو نزديك رستم فراز آمدند به پيشش همه در نماز آمدند[2]
فردوسي
تشريع نماز در اديان حقه از نظر قرآن: در سورة مريم آية سي و يكم از قول مسيح آمده است: «وَ أَوْصانِي بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا» و همچنين در همين سوره در ضمن مدح اسماعيل صادق الوعد ميگويد: اهل خود را به نماز فرمان داد» و در سوره آلعمران هنگامي كه از قصه زكريا سخن به ميان ميآيد و بيان ميشود كه چگونه زكريا از خداوند، ذريه طيبه خواست، بشارت تولد يحيي در حالي به زكريا از جانب فرشتگان ندا ميشود كه او ايستاده در محراب به گزاردن نماز مشغول است. علاوه بر تشريع نماز در اديان حقه، حتي بتپرستان در برابر بتان اَورادِي ميخواندهاند و كارهايي به عنوان عبادت انجام ميدادهاند.[3]
خلاصه: مسيحيان، يهوديان، زرتشتيان، قبل از اسلام هر كدام نمازي داشته.[4] امّا اينكه چگونه و به چه صورت بوده است و چه تعريفي از نماز داشتهاند بطور كلّي ميتوان گفت: نماز يكنوع عبادتي است كه ارتباط بنده را با معبود برقرار ميسازد و وسيله راه يافتن به جهان ماوراء طبيعت است و فارغ ساختن خود از مخلوق و فاني شدن در خالق است، كسي كه در شبانهروز پنج بار در برابر خداوند قرار ميگيرد وبا او به راز و نياز ميپردازد، در حقيقت اظهار بندگي و اطاعت مينمايد.
با توجه به معناي لغوي نماز و تعبيرات كه در تفسير معنا و مفهوم نماز بكار رفته است بدست ميآيد كه در همة اديان الهي مراد از نماز همان معنا و مفهوم لغوي آن باشد. از اين جهت همين تعريف و حقيقت نماز در اسلام و ساير اديان ديگر ممكن است ماهوي وجود نداشته باشد. و تفاوت به نحوه و كيفيت اين عبادت بازميگردد كه هر ديني طبق دستورات كيفيتي خودش از پيروان خود خواسته است. چنانكه پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ به امت خويش فرمود: «صلّوا كما رأيتُمُوني اَصلِّي» نماز بخوانيد همانگونه كه من را ميبينيد نماز ميخوانم.»[5]
حقيقت نماز در اديان ديگر: حالا ميپردازيم به بررسي نماز در اديان ديگر:
نماز تنها براي گواهي دادن به اين است كه خدا از همه چيز والاتر است اينگونه نماز را برخي نماز پرستش مينامند عبادتهاي ديگري نيز براي شكرگزاري بنده از خدايش وجود دارد كه به او زندگاني بخشيد. تا آزادي خويش را به كار بندد و با پيروي از ايمان خويش به خدايش به رستگاري ميرسد اينگونه نماز را مسيحيان نماز رحمت نامند.
متداولترين نماز و دعاها براي طلب چيزي از خداوند است. عيسوي نماز كه ميخواند معتقد است كه نماز گفت گويي است كه در آن ديدار با عيسي مسيح روي ميدهد، نماز گوهر دين و آدم را به خدا ميپيوندد.[6]
نماز در يهوديگري: يك يهودي پرهيزگار هر روز سه بار نماز ميگذارد: بامداد، بعد از ظهر، شامگاه نماز فرصتي است براي يهودي كه به خداي خويش نزديك شود. امّا يهوديان باور دارند كه هر كنش ديگري هم كه از آدم سر زند يك نماز به شمار ميرود در دين يهود: نماز عبادت از ستايش و سپاس خداوند است.[7]
نماز در مذهب هندوئي (آئين روزانه پوژا): كاربست اين آئين به فراخور كاستي كه هندو به آن وابسته است و خدائي كه او را برتر ميدانند براي او پنج بار در روز نماز ميگذارند. به عقيده اينها نماز عبارت از نيايش و كرنش در برابر خدا يا خدايان است.[8]
جمعبندي: نماز در اديان غير اسلامي (اديان ديگر) عبارت است از: نيايش، كرنش، گفتگوئي با خدا، شكرگذاري از خدا، ستايش و سپاس خداوند است؛ كه خود نوعي پرستش و عبادت است.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . محمد محمدي اشتهاردي، نماز از ديدگاه قرآن و عترت، نشر نبوي، چاپ سوّم، 1374، ص .
[2] . علياكبر دهخدا، لغتنامه دهخدا، دانشگاه تهران، 1348 ه ش.
[3] . عزيزالله محمدي، نماز معراج خاكيان، سازمان تبليغات اسلامي، قم، 1377، نوبت اوّل، ص 16.
[4] . همان.
[5] . محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 85، ص 279، باب 24، حديث 154، به نقل از كامپيوتر.
[6] . مشيل مالرب، انسان و اديان، مترجم مهران توكّلي، تهران، 1379، چاپ مهدي، نوبت اوّل صص 278ـ284، و ص 158ـ159.
[7] . مشيل مالرب، انسان و اديان، مترجم مهران توكّلي، تهران، 1379، چاپ مهدي، نوبت اوّل صص 278ـ284، و ص 158ـ159.
[8] . مشيل مالرب، انسان و اديان، مترجم مهران توكّلي، تهران، 1379، چاپ مهدي، نوبت اوّل صص 278ـ284، و ص 158ـ159.